• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۲-۰۱-۱۹ - ۰۰:۴۱
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۱
  • 0
  • 0

پای ایران ایستادم

مسجد حوزه هنری نقطه شروع همیشگی شب عزیز نیمه رمضان است. از همیشه مسجد شلوغ‌تر است. کارت‌ها همه با عکس و مهر ویژه! قبل‌تر‌ها فقط شعرخوانی‌ها ویژه بود. هرساله هم در حیاط صندلی و میز چیده می‌شود و ما می‌رویم سوار اتوبوس می‌شویم. هیچ‌وقت نفهمیدم چه‌کسی روی آن صندلی‌ها می‌نشیند! 

سعید تاج‌محمدی، شاعر: مسجد حوزه هنری نقطه شروع همیشگی شب عزیز نیمه رمضان است. از همیشه مسجد شلوغ‌تر است. کارت‌ها همه با عکس و مهر ویژه! قبل‌تر‌ها فقط شعرخوانی‌ها ویژه بود. هرساله هم در حیاط صندلی و میز چیده می‌شود و ما می‌رویم سوار اتوبوس می‌شویم. هیچ‌وقت نفهمیدم چه‌کسی روی آن صندلی‌ها می‌نشیند! 
دیدار دل انگیزی که سه سال است برگزار نشده، عجیب نیست که مثل قبل نباشد. جمعیت خیلی بیشتر از سال‌های قبل است. اصل ماجرا که قبل از نماز در حیاط بیت رقم می‌خورد امسال در برنامه نیست و این شاید اصلی‌ترین تغییر دلنخواه دیدار باشد.
وقت نماز قرار می‌شود کتاب اهدا شود و شاعران حرفی بزنند با رهبری، اما به یمن شعرخوانی خارج از برنامه برخی شاعران، این وقت هم گرفته می‌شود. شعرخوانی‌های بی‌برنامه‌ای که همه را عصبانی کرده تا جایی که رهبری به قزوه آرام می‌گویند مدیر جلسه شما هستی؟! و قزوه می‌گوید نه آقا!
حتی بین دو نماز در‌حال تسبیحاتیم که شاعر دیگری شروع می‌کند به شعر خواندن. به‌خاطر احتمال کرونا توفیق دیدار چهره‌به‌چهره و فرد‌به‌فرد با رهبری از همه گرفته می‌شود. بعد افطار شاعران اهل سوره دخان می‌روند و در تنها اتاق سیگار بیت رهبری با ذوق مشغول شارژ خود هستند. چیزی که جز در دیدار شاعران در بیت رهبری هرگز تصور هم نمی‌شود کرد. 
مراسم شروع می‌شود. رهبری می‌خواهند که صندلی‌شان را از روی سکو بیاورند پایین و روبه‌روی شاعران می‌نشینند. خیلی پیام داشت یکی‌یکی با شاعران شناخته‌شده احوالپرسی می‌کنند. با میرشکاک خیلی جذاب‌تر. میرشکاک هم زمین را می‌بوسد و وارد می‌شود و روی صندلی می‌نشیند‌. امیری اسفندقه مثل دوره قبل، مجری برنامه است و از شاعران بیشتر شعر می‌خواند.
رهبر انقلاب در همان اوایل جلسه را نجات می‌دهند و به شوخی می‌گویند‌: «یکی از گرفتاری‌های این جلسه حافظه خوب آقای اسفندقه است! همین‌طور هی می‌خواند!» همین شوخی دقیق کافی است تا جلسه روی ریل شعرخوانی بیفتد. شعرخوانی‌ها هم زیاد است و هم در برخی موارد ضعیف. نقدها همیشه به این دیدار زیاد بوده و هست. شعر خوب هم کم نبود در بین شعرخوانی‌ها. به‌نظرم متولیان جلسه برای سال‌های بعد بهتر است بیشتر برای شعر عاشقانه و غیرموضوعی وقت بگذارند.
از من هم خواسته شده بود شعری که برای مدافعان سلامت دارم بخوانم. راستش هرچند آن شعر را دوست دارم و شعر بدی هم نیست اما اگر اختیار با خودم بود شعر دیگری را انتخاب می‌کردم. تا لحظه‌ای که مجری اسمم را نخواند هیچ مطلع نبودم که واقعا قرار است شعر بخوانم. اما به‌هرحال رسید لحظه‌ای که سالیان سال منتظرش بودم. سالی که گذشت کتابم، دقایق، هم نامزد قلم زرین شده بود هم بین 5 کتاب نهایی جشنواره فجر رفته بود. در این سال‌ها هر‌تلاشی می‌شد برای رسیدن به این لحظه کرد، کرده بودم.
شعر‌خوانی در مقابل امین شعر انقلاب، واقعا کار آسانی نیست. اول استرس گرفتم. کم‌کم با سلام و یکی دوجمله به خود مسلط شدم. تجربه شیرینی بود. رهبری عنایت داشتند به شعر. بالاخره شعرخوانی‌ها که بیشتر از هرسال بود تمام شد و رهبر انقلاب در بیاناتی از اهمیت رسانه شعر گفتند. از اینکه شعر در هجوم مغول هم زنده بود مثل الان که مغول‌های کت و شلواری و اتوکشیده در‌حال هجومند. 
دیدار تمام شد. مثل همیشه بعد از دیدار شاعران گروه گروه ایستاده‌اند به نقد دیدار. از حسینیه امام خارج می‌شوم. این درست لحظه تحقق یک آرزوی دیرین بود برای من. حالت خاصی داشتم. نمی‌شد گفت خوشحالی. بیشتر به فکر فرورفته بودم. از ته دل آرزو می‌کنم رسیدن به لحظه تحقق آرزو برای همه کسانی که دلبسته این دیدارند محقق شود. 

شعری که در محضر رهبری خواندم: 
سبز همچون سرو حتی در زمستان ایستادم
کوهم و محکم میان باد و طوفان ایستادم

بر تنم رخت سپیدی چون لباس رزم مانده
خاکریز اینجاست، جان بر کف به میدان ایستادم

خورده‌ام سوگند باید مرهم هر درد باشم
قول دادم، پای سوگندم به قرآن ایستادم

پای تخت هر مریضی پای سجاده‌ست گویا
در نماز عشق با چشمان گریان ایستادم

اشک‌هایم را نبیند هیچ‌کس، باید بخندم
من که دور از خانه، دلتنگ عزیزان ایستادم

از پرستار بزرگ کربلا یاری گرفتم
با صبوری ـ‌گرچه غمگین و پریشان‌ـ ایستادم

سرفه خشک و گلوی خشک و تب... لرزید پایم
زیر لب گفتم سلام ای شاه عطشان! ایستادم

جمع ما بوی شهادت می‌دهد این روز و شب‌ها
بین همکاران خود بین شهیدان ایستادم

ایستادم در دل موج بلا... دنیا بداند
تا شوم بر دفتر غم، مُهر پایان ایستادم

شاخه سبز دعا، رخت سپید و دیده خون
من به پای مردم خود، پای ایران ایستادم

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار