دادگاه ترامپ، دادگاه رئیس‌جمهور سابق آمریکا نیست، صحنه جنگ خونین درون سیستمی است که باید تقاص جنایت‌هایش را بدهد بحران داخلی صهیونیست‌ها و دست بالای مقاومت در موشکباران، نتانیاهو را هم به سرنوشت قُل س
در تبلیغات انتخابات کنست رژیم‌صهیونیستی در سال 2015، بنیامین نتانیاهو خود را «مرد امنیت» می‌خواند و مدعی بود تنها اوست که آینده کودکان صهیونیست را می‌تواند تامین کند. هشت سال بعد، مرد، دستاوردهای مرد امنیت! صهیونیست‌ها، حاصلی جز شکست‌های متمادی نداشته است. او اکنون نماد شکست و اضمحلال صهیونیست‌هاست.
  • ۱۴۰۲-۰۱-۱۹ - ۰۰:۲۵
  • 00
دادگاه ترامپ، دادگاه رئیس‌جمهور سابق آمریکا نیست، صحنه جنگ خونین درون سیستمی است که باید تقاص جنایت‌هایش را بدهد بحران داخلی صهیونیست‌ها و دست بالای مقاومت در موشکباران، نتانیاهو را هم به سرنوشت قُل س
سرنوشت شیطان
سرنوشت شیطان

در تبلیغات انتخابات کنست رژیم‌صهیونیستی در سال 2015، بنیامین نتانیاهو خود را «مرد امنیت» می‌خواند و مدعی بود تنها اوست که آینده کودکان صهیونیست را می‌تواند تامین کند. هشت سال بعد، مرد، دستاوردهای مرد امنیت! صهیونیست‌ها، حاصلی جز شکست‌های متمادی نداشته است. او اکنون نماد شکست و اضمحلال صهیونیست‌هاست. نتانیاهو با وجود تلاش برای برگزاری مراسم «عید پسح» صهیونیست‌ها در آرامش، جبهه جدیدی را علیه صهیونیست‌ها گشود؛ جبهه‌ای که تا پیش از این، تنها حزب‌الله در آن حضور داشت اما حالا صهیونیست‌ها مدعی هستند که حمله موشکی روز پنجشنبه از خاک لبنان به فلسطین اشغالی، کار حماس بوده است. این حمله موشکی نشان داد نتانیاهو برای حضور در قدرت، به چیزی بیش از لفاظی‌ در مقابل دوربین‌ها نیاز دارد. او حالا هم در منطقه و هم در داخل یک رسوای بزرگ و شکست خورده است؛ درست مثل دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا که هفته گذشته با وضع مفتضحانه‌ای دادگاهی شده است.  در چند سال گذشته ترامپ و مشاور و دامادش جرد کوشنر قصد داشتند با طرحی موسوم به «معامله قرن» هم از فلسطینیان در سرزمین‌شان خلاص شوند، هم با آواره‌سازی آنها فسلطینیان را به مشکلی در جهان عرب تبدیل کنند و هم کشورهای منطقه را با تل‌آویو آشتی دهند. ثمره این اقدام نیز برگزاری اجلاس‌های اقتصادی برای ایجاد شهرک‌های اقتصادی و مسکونی در بخشی از صحرای سینای مصر برای فلسطینیان ساکن نوار غزه بود و در حوزه سیاسی نیز به عادی‌سازی روابط امارات و بحرین با رژیم‌صهیونیستی انجامید. 
امروز فلسطینیان در سرزمین خود انرژی و قدرتی بیشتر یافته‌اند، موج مهاجرت معکوس از سرزمین‌های اشغالی سرعت گرفته، مقامات صهیونیست از فروپاشی صحبت می‌کنند، تنفر از صهیونیست‌ها در جوامع مسلمان شدیدتر شده و منطقه همچنان در سطح دولتی با تل‌آویو ناسازگار است.  ترامپ، محافظه‌کاران و یهودیان افراطی اطرافش هرچه گروه‌ها و جناح‌های تندرو صهیونیست‌ها را برای اجرای معامله قرن تقویت کردند، امروز آنها بازمانده از اهداف‌شان درحال ضربه زدن به اهداف محقق‌شده پیشین ازجمله تاسیس اصل رژیم هستند. راست‌گرایان افراطی حاضر در دولت بنیامین نتانیاهو در داخل، حکم موریانه و از بیرون حکم دارکوب را برای رژیم دارند. از داخل ساختارهای داخلی رژیم را مضمحل کرده و درحال درهم کوبیدن آنها از جمله نیروهای مسلح هستند. در خارج نیز آنها بهانه‌های زیادی به دست دشمنان تل‌آویو برای وارد آوردن ضربه به رژیم می‌دهند. 
بعد از ظهر پنجشنبه، ده‌ها راکت طی 10 دقیقه از جنوب لبنان به‌سمت سرزمین‌های اشغالی شلیک شد. به‌دنبال این عملیات، سه گلوله خمپاره نیز به‌سمت شهرکی صهیونیست‌نشین پرتاب شد. تنها ساعاتی پس از این حمله زمانی ‌که نتانیاهو درحال برگزاری جلسه کابینه امنیتی بود و اخم بر چهره داشت، عکس مشترک دبیرکل نیروهای مقاومت لبنان با سران گروه‌های فلسطینی ازجمله اسماعیل هنیه رئیس‌دفتر سیاسی حماس و زیاد النخاله رهبر جنبش جهاد اسلامی فلسطین منتشر شد که همه حاضران در این تصویر لبخند برچهره داشتند. مقایسه چهره‌ها در روز پنجشنبه به‌خوبی طرفین پیروز و شکست خورده را به نمایش گذاشت.  ترامپ در منطقه قماری را دنبال کرد که یک دهه قبل‌تر، دولت جورج بوش و کاندولیزا رایس آن را پیگیری می‌کردند. سال 2006 و در میانه جنگ رژیم‌صهیونیستی و حزب‌الله لبنان، کاندولیزا رایس درحالی راهی غرب آسیا شد که مانند تمامی مقامات کاخ سفید و کنگره آمریکا، مخالف با برقراری آتش‌بس قبل از خلع سلاح حزب‌الله بود. رایس معتقد بود که بحران اخیر و جنگ رژیم‌صهیونیستی و حزب‌الله، درد زایمان تولدخاورمیانه جدیدی است. آن جنگ با پیروزی حزب‌الله به پایان رسید و پس از آن نیز رژیم‌صهیونیستی و بنیامین نتانیاهو در هیچ نبردی پیروز از میدان جنگ خارج نشدند. 
 دلایل، اهداف و پیامدهای حملات به رژیم‌صهیونیستی
حملات راکتی از نوار غزه و به‌طور ویژه راکت‌باران شمال سرزمین‌های اشغالی از سمت لبنان، دلایل، اهداف و پیامدهای یکپارچه یا مستقلی دارند که می‌بایست مورد شناسایی قرار گیرند. این حملات بیشتر از هرچیز مشابه اتفاقاتی است که منجر به آغاز جنگ 11 روزه 2021 می‌شد. 
در آن برهه افزایش اقدامات صهیونیست‌ها ضد ساکنان شهر ‌قدس و اماکن مقدس آن باعث شد گروه‌های مقاومت غزه پس از صدور اولتیماتوم، به‌طور ابتکاری به رژیم حمله کنند. ویژگی برجسته این جنگ موضع تهاجمی غزه بود، درحالی‌که پیش‌تر این منطقه در‌برابر حملات رژیم از خود دفاع می‌کرد. ویژگی دیگر این جنگ شورش فلسطینیان در مناطق مشترک با صهیونیست‌ها بود. این شورش در سرزمین‌های 1948 که تل‌آویو آن را سرزمین رسمی خود می‌داند و تماس جمعیت‌های فلسطینی و صهیونیست بیشتر است، نمودهای سنگینی داشت به‌گونه‌ای که دو شهر لاد و رمله در نزدیکی تل‌آویو شاهد درگیری‌های گسترده‌ای میان فلسطینیان و نیروهای امنیتی صهیونیست بود. 
جنگ 11 روزه جنبه سومی نیز داشت که همپوشانی‌هایی با مورد دوم دارد. در این جنگ اتصالی میان جبهه‌های مختلف نبرد علیه صهیونیست‌ها صورت گرفته زیرا پس از درخواست ساکنان قدس در مجاورت کرانه باختری از نیروهای مقاومت در غزه، این نیروها به رژیم حمله کرده و در پی آن فلسطینیان ساکن سرزمین‌های‌ 1948 شورش کردند. در ادامه نیز حملات محدودی برای صدور پیام تهدید از سمت لبنان و سوریه صورت گرفت. 
تحولات اواخر هفته گذشته در سرزمین‌های اشغالی به‌دلیل آنکه تمرکز اصلی‌اش پاسخ به حمله صهیونیست‌ها به مسجد‌الاقصی، ضرب و شتم و سپس بازداشت معتکفان در آن بود، شباهتی فراوان به روند شکل‌گیری جنگ 11 روزه 2021 ‌دارد، اما نفیرهای ابتدایی روند سال 2023 نشان می‌دهد جنگ در سال جاری شدت، بعد جغرافیایی و زیان‌های گسترده‌تری خواهد داشت. 

1. قدس یعنی جنگ
شهر قدس و اماکن موجود در آن و اطرافش برای سه دین اسلام، مسیحیت و یهودیت دارای اهمیت است. این شهر مقدس‌ترین شهر یهودیان و مسیحیان و سومین شهر مقدس مسلمانان پس از مکه و مدینه است. باید در‌نظر داشت مسجد‌الاقصی نخستین قبله مسلمانان است که پس از تحولاتی میان مسلمانان و یهودیان، طبق وحی قبله مسلمانان به کعبه تغییر یافت. تسلط بر اماکن مقدس و تاریخی قدس متضمن قدرت هویتی بالایی است که می‌تواند قدرت مسلط را در غرب آسیا نیز به قدرتی مسلم مبدل سازد. این اهمیت به اندازه‌ای است که شهید قاسم سلیمانی در این باره گفته بود: «همه دعوای غرب با عالم اسلام بر سر مسجدالاقصی و همه توطئه‌های حول عالم اسلامی هم بر سر همین مسجد است.» تسلط غرب بر قدس به معنای گام نهایی سلطه بر فلسطین، تحقیر مسلمانان، تثبیت عناصر غیراسلامی در منطقه و زمینه‌ساز مهار قدرت مسلمانان در جغرافیای بومی‌شان است؛ این درحالی است که غرب آسیا و شمال آفریقا مدت‌ها سرزمین‌هایی مسلمان بوده‌اند و تلاش‌ها برای ایجاد موجودیت‌های غیراسلامی در آن در جریان جنگ‌های صلیبی و مداخلات قدرت‌های مسیحی در عثمانی به شکست کشیده شده است. در جنگ‌های صلیبی چند شاهزاده‌نشین مسیحی در فلسطین و جنوب لبنان تشکیل شد و در دوره عثمانی نیز قدرت‌های مسیحی به‌دنبال ایجاد خودمختاری‌های مسیحی در لبنان حرکت کردند. 
صهیونیست‌ها برای نهایی‌سازی سلطه خود بر قدس سیاست‌هایی را در پیش گرفته‌اند که شامل فشار، دشوار‌سازی زندگی، تبعید و تخریب منازل فلسطینیان قدس می‌شود تا پس از یهودی‌سازی کامل این شهر، منکر تاریخ و هویت اسلامی آن شوند. از سوی دیگر آنها با تجاوزات پی‌درپی به مسجدالاقصی به‌دنبال عادی‌سازی حضور یهودیان در این محل مقدس و نابودی و تضعیف هویت اسلامی آن هستند. صهیونیست‌ها براساس همین سیاست روز‌های سه‌شنبه و چهارشنبه دست به حمله علیه مسجدالاقصی و فلسطینیان حاضر در آن زدند که به زخمی و بازداشت شدن 400 نفر انجامید. 
پیش‌تر دبیرکل نیروهای مقاومت لبنان تهدید کرده بود حرکت به‌سمت تغییر وضعیت در قدس می‌تواند به جنگی منطقه‌ای منجر شود؛ تهدیدی که ابعاد منطقه‌ای آن ضمن اشاره به هدف قرار گرفتن رژیم از عراق و یمن گرفته تا سوریه و لبنان، اشاره‌ای به حمله علیه نیروها و منافع آمریکا نیز دارد. 
حملات موشکی غزه و سپس لبنان به سرزمین‌های اشغالی حاوی این پیام است که در آستانه درگیری قرار داریم و دست دراز کردن به‌سمت قدس معنا و مقصدی جز جنگ ندارد. 

2. انتقام
در حمله بامداد جمعه 11 فروردین به شهر دمشق پایتخت سوریه، میلاد حیدری و مقداد مهقانی دو مستشار نظامی ایران به شهادت رسیدند. مقامات نظامی ایران پس از این جنایت اعلام کردند انتقام حتمی است. سردار سلامی، فرمانده سپاه پاسداران عالی‌ترین مقامی بود که در مراسم تشییع این دو شهید در تهران، بر انتقام تاکید کرد. وقوع حمله‌ای بی‌سابقه از سمت جنوب لبنان به مواضع صهیونیست‌ها و عملیات استشهادی در غور اردن نشان می‌دهد تهران احتمالا بخشی از انتقام خود را گرفته است، هرچند نباید تمام انتقام ایران را منحصر به این تحولات دانست. آن‌گونه‌که مقامات صهیونیست اعلام کرده‌اند عملیات روز گذشته در غور اردن که به هلاکت سه صهیونیست انجامید، با اسلحه کلاشینکف صورت گرفته است. پیش از این، عملیات‌های مسلحانه فلسطینی به‌وسیله سلاح‌های خریداری شده از قاچاقچیان اسلحه در داخل سرزمین‌های اشغالی که تسلیحات ارتش رژیم را به فروش می‌رساندند، انجام می‌شد یا سلاح‌های دست‌ساز. انجام عملیات در منطقه غور اردن در منطقه‌ای که در معرض جریان قاچاق تسلیحات برای نیروهای فلسطینی است و همچنین به‌کارگیری سلاح کلاشینکف در این منطقه‌ که در کرانه باختری کمتر یافت می‌شود، نشان می‌دهد مقاومت تلاش دارد انتقام خود را پررنگ‌تر سازد. گفته می‌شود حملات نیمه اول فروردین‌ماه به سوریه که دست‌کم شامل چهار موج بود و در یکی از موج‌های آن دو ایرانی به شهادت رسیدند، تلاش و پیامی از سوی صهیونیست‌ها برای جلوگیری از انتقال سلاح به کرانه باختری بود. تل‌آویو بر همین اساس در هفته‌های اخیر با ترور و بمب‌گذاری‌هایی در استان درعای سوریه به‌زعم خود تلاش کرده آسیب‌های موثری به جریان انتقال سلاح به کرانه باختری وارد سازد. اگر حملات رژیم در سوریه بر جلوگیری از انتقال سلاح به کرانه باختری متمرکز بود، عملیات روز جمعه غور اردن نشان داد این تل‌آویو به هدف خود دست نیافته و مقاومت همچنان بدون توجه به پیامدها، به‌دنبال تسلیح کرانه باختری است. 

3. اعتباری که ساخته نشده بر باد رفت
نتانیاهو با چهار نوبت حملات سنگین و سراسری به سوریه در نیمه نخست فروردین که به وسیله 70 موشک صورت گرفت، تلاش کرد از رژیم‌صهیونیستی تصویری قدرتمند در منطقه ساخته و سپس این تصویر ساخته شده را به اقتدار شخصی خود تبدیل کرده و آن را در افکار عمومی داخلی به مصرف برسانند. او همچنین همزمان تلاش داشت به صهیونیست‌ها بگوید دشمن علی‌رغم تحت کنترل و زیرضربه بودن نزدیک و فعال است. حملات پنجشنبه از سمت لبنان تمام اهداف این تصویری‌سازی‌ها را برباد داد. حالا نتانیاهو به‌دلیل مورد حمله واقع شدن در معرض بی‌حیثیتی قرار دارد، تصویر از قدرت و تصور از بازدارندگی رژیم کاهش‌یافته و ساکنان سرزمین‌های اشغالی می‌دانند دشمن نه‌تنها نزدیک است، بلکه دستان بازی نیز برای آسیب رساندن به آنها دارد. 

4. ادامه پروسه اتصال جبهه‌های محور مقاومت
شلیک موشک از لبنان در شمال فلسطین پس از شلیک موشک از غزه در جنوب شکل گرفت تا صهیونیست‌ها بدانند جنگ آتی از هر سو خواهد بود. در جنگ ۱۱ روزه می ‌۲۰۲۱ نیز دست‌کم ۴ راکت از لبنان به شمال فلسطین اشغالی پرتاب شد و یک پهپاد نیز که گفته می‌شد از سوریه برخواسته وارد فضای هوایی کرانه باختری شده بود. 

5. ضربه به روان صهیونیست‌ها هدفی اساسی
تشدید تنش‌ها علیه صهیونیست‌ها در ایام عید پسح که همراه با مراسم شادی یهودیان است. این جشن مربوط به نجات یهودیان از دست فرعونیان است. برگزاری چنین جشن‌هایی در سرزمین فلسطین که ریشه در تنفر تاریخی یهودیان و دشمنان‌شان دارد، به انرژی گرفتن صهیونیست‌ها و خشونت‌شان علیه فلسطینیان منجر می‌شود. حمله از سمت لبنان باعث شد تا این صهیونیست‌های مست از خوشی و سلطه بر دشمنان‌شان که فلسطینیان نیز در آن دایره قرار گرفته‌اند، در ایام عید و خوشی خود اثرات تلخ نظامی را بچشند. تلخی‌های تلاطمات نظامی و امنیتی در ایام شادی و هویت یهودیان می‌تواند منجر به سرخوردگی آنها شده و از لحاظ شخصی نیز اثراتی روانی برای شهرک‌نشینان رژیم داشته باشد. 

6. حد تحمل رژیم زیر یک کامیون کاتیوشا 
رژیم مدعی است تعداد راکت‌های شلیک شده از سمت لبنان تنها 34 مورد بوده است. این تعداد درحالی است که یک کامیون کامل از لانچر راکت‌های کوتاه برد می‌تواند تا 40 راکت را پرتاب کند. وقوع بحرانی بزرگ برای رژیم در شرایطی رقم خورد که تعداد راکت‌های پرتاب شده کمتر از یک کامیون بود. 
نیروهای مقاومت پس از پرتاب این تعداد راکت، تعداد قابل توجهی از راکت‌های ساده خود را نیز در منطقه شلیک نشده باقی گذاشتند تا پیامی درباره دست به ماشه بودن برای صهیونیست‌ها ارسال کرده باشند. 

7. متراکم‌سازی انرژی داخلی رژیم برای انفجار بزرگ
دولت تندروی رژیم با فلسطینیان و مخالفان صهیونیست خود با شدت زیادی درگیر است. حمله از سمت شمال لبنان باعث می‌شود دولت رژیم در هراس از جنگ، با احتیاط بیشتری با فلسطینی‌ها در داخل برخورد کرده و از سوی دیگر با تبلیغ وضعیت بحرانی از تظاهرات مخالفان جلوگیری کند. کاهش بروز مخالفت داخلی باعث می‌شود اعضای دولت رژیم راحت‌تر به اجرای طرح خود در داخل ادامه داده و با استفاده از آرامش داخلی به‌وجود آمده شکاف بین خود و مخالفان‌شان را عمیق‌تر سازند؛ آن هم درحالی که قادر به وارد آوردن ضربات جدی به فلسطینیان نیست. این مساله می‌تواند باعث متراکم شدن انرژی اختلافات میان دولت نتانیاهو و مخالفانش شده و بروز مجدد آن را به انفجاری بزرگ منتهی کند. 

8. فشار چندجانبه آماده‌باش نظامی برای تل‌آویو
رژیم به‌دلیل بحران‌های موجود در کرانه باختری 60 تا 70 درصد توان نظامی خود را در این منطقه مستقر ساخته است. بحرانی شدن دو جبهه دیگر در غزه و به‌ویژه جبهه لبنان می‌تواند فشار زیادی به دستگاه نظامی رژیم وارد سازد. صهیونیست‌ها برای رسیدگی به وضعیت غزه و لبنان یا باید از تعداد نیروهای خود در کرانه باختری بکاهند یا با فراخواندن نیروهای ذخیره بیشتری، نیروی لازم برای جبهه غزه در جنوب و لبنان در شمال را فراهم آورند. 

9. مقدمه‌چینی برای تشدید تنش و تلفات‌گیری از صهیونیست‌ها
تقویت استقرار نظامی در جبهه‌های غزه و لبنان به‌وسیله فراخواندن نظامیان ذخیره به احتمال زیاد جوابگوی تنش‌ها نیست، زیرا وقتی کرانه به 60 درصد توان نیاز داشته باشد، نیازمندی‌های دیگر جبهه‌ها می‌تواند بیشتر از این میزان باشد که به خودی خود بالاست. 
رئیس پلیس رژیم از صهیونیست‌های مسلح خواسته برای واکنش لازم ضد فلسطینیان هوشیار باشند. این تذکر هرچند به معنای حفاظت و مراقبت آنها از خود در برابر عملیت‌های تیراندازی فلسطینیان است که سرعت عمل بالایی می‌طلبد، اما به معنای برون‌سپاری امنیتی در کرانه باختری نیز است. کشاندن شهروندان رژیم به میدان تنش، که به اندازه نظامیان آموزش دیده و ساختارمند نیستند می‌تواند منجر به افزایش تلفات صهیونیست‌ها و تشدید درگیری میان فلسطینیان و آنها شود. 

10. تکمیل فروپاشی جبهه اتحاد منطقه‌ای با رژیم 
هدف توافق صلح ابراهیم که در دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ آغاز شد معرفی ایران به‌عنوان دشمن اصلی کشورهای منطقه بود و به این کشورها توصیه می‌کرد برای مقابله به تهران با تل‌آویو متحد شوند. این هدف با عادی‌سازی روابط ایران با کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج‌فارس و به‌ویژه عربستان‌سعودی، از هم پاشیده است. 
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان‌سعودی صبح روز پنجشنبه در چین با یکدیگر دیدار کرده و تنها ساعاتی بعد انبوهی از آتش، بخشی از مناطق شمال فلسطین را دربرگرفت. تشدید تنش‌ها در فلسطین اشغالی می‌تواند بار دیگر توجهات و دشمنی‌ها را متوجه تل‌آویو سازد؛ موضوعی که اظهارات مقامات منطقه مانند وزیر خارجه اردن و ترکیه نشان‌دهنده آن است. 

11. تزریق ادراک تعدد یافتن، دیرپایی و لاینحل به‌نظر رسیدن مشکلات رژیم
تعدد یافتن، دیرپایی و لاینحل به‌نظر رسیدن مشکلات، می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های نهایی توسط بخشی از ساکنان سرزمین‌های اشغالی شود. صهیونیست‌ها در اواخر سال 2018 با فروپاشی دولت مواجه شدند و از سال 2019 تا 2022 پنج انتخابات زودهنگام پارلمانی برگزار کردند. همزمان با بی‌ثباتی سیاسی، جبهه غزه نیز فعال شده، کرانه باختری شورشی مشابه انتفاضه را کلید زده و آشوب‌ها به سرزمین‌های 1948 کشیده شده‌اند. در سوی دیگر ایران نیز در آستانه هسته‌ای شدن است و در تحولی کم‌سابقه لبنان نیز برای نخستین‌بار از سال 2006 علیه صهیونیست‌ها آتش شدیدی گشوده است. وقتی ساکنان سرزمین‌های اشغالی افزایش بحران‌ها، عمق و لاینحل بودن‌شان را ببینند، بیشتر به خروج از این سرزمین ترغیب خواهند شد. 

12. قوت قلب عامل رشد شورش فلسطینیان 
حملات خارجی به سرزمین‌های اشغالی، از مناطق تحت کنترل مقاومت در لبنان و غزه، باعث قوت قلب در فلسطینیان می‌شود. این مساله یکی از عوامل تقویت‌کننده پویایی‌های سرزمین‌های اشغالی هستند که باعث شده نهادهای امنیتی صهیونیست با سردرگمی مواجه شوند.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰