مجتبی فریدونی، مدیرعامل سابق باشگاه ذوبآهن:اگر مدیرانی مثل فتحاللهزاده، آجورلو، مظلومی و... معضل فوتبال و مملکت هستند امثال قربانزاده معضلی بزرگتر هستند. در برنامه فوتبال برتر این هفته میلیونها هوادار فوتبال شاهد مجادله (مناظره) رئیس سازمان خصوصیسازی و مدیران باشگاه استقلال بودند. مناظرهای که نشان داد چرا وضعیت فوتبال و اقتصاد مملکت ما به این حال و روز دچار شده است.
در یک طرف داستان مدیرعامل و عضو هیاتمدیرهای حضور داشتند که نه به وظایف و مسئولیتهای خود آگاهی داشتند و نه حداقل دانش مالی و حقوقی که بتوانند جواب تستهای رئیس کلی را بدهند که خود اولین منصب اقتصادیاش را تجربه میکند و خود او هم اطلاعات و دانش کافی را ندارد.
وقتی مدیرعاملی که سالها پیش هر چند وقت یکبار به یکی از کشورهای آسیای میانه سفر میکرد و با مدرک دکتری اقتصاد برمیگشت با صورتهای مالی آشنایی ندارد و عضو هیاتمدیرهای که شاید هیچوقت قانون تجارت را از نزدیک هم ندیده است و اصلا نمیداند مسئولیت یک عضو هیاتمدیره چیست باشگاه استقلال را اداره میکنند، نهتنها حذف از آسیا تعجب برانگیز نیست بلکه باید منتظر محو این باشگاه از صحنه روزگار باشیم. مدیرعاملی که در دورههای قبلی ادعای راهاندازی ایرلاین اختصاصی باشگاه را داشت این دوره با ادعای راهاندازی متاورس و تاسیس نئوبانک و وعده خرید لیونل مسی به صحنه بازگشته تا کماکان به عوامفریبی ادامه بدهد. مدیرعامل و هیاتمدیرهای که به قول آقای مظلومی (برای راحتی خودشان و شاید عدم توان و تخصص) همه اختیارات را به مدیرعامل تفویض میکنند وقتی نمیتوانند در عرض چند ماه 150 میلیارد تومان جور کنند (درآمدزایی، قرض، وام) تا رویاهای میلیونها هوادار به باد نرود در باشگاه دور هم مینشینند و نتیجه میگیرند چون چند ماه تلاش کردهاند و نشده، بهتر است مدیرعامل را ابقا کنند تا دوباره تلاش کنند شاید بشود.
در آن سوی ماجرا رئیس سازمان خصوصیسازی قرار دارد که به گفته خودش حدود 400 شرکت واگذارشده یا در حال واگذاری دارد که باید طبق قانون و وظایف سازمانی خود بر آنها نظارت کند. قاعدتا بخش قابلتوجهی از این 400 شرکت، شرکتهایی هستند که گردش مالی بسیار زیادتری از باشگاههای استقلال و پرسپولیس دارند. گردش مالی این دو باشگاه شاید حدود هزار میلیارد تومان باشد.
آیا سازمان خصوصیسازی به شرکتهایی که گردشهای مالی چنددههزارمیلیاردی دارند هم اینگونه نظارت میکند؟ آیا شخصا تکتک اسناد مالی و جزئیات حساب همه شرکتها را بررسی میکند؟ یا صرفا به خاطر پوشش رسانهای تمام هم و غم خود را صرف رسیدگی به مشکلات این دو باشگاه کرده است؟
آقای قربانزاده به ابتکار خودش کمیته مصارفی تشکیل داده که بر هزینهکرد پولهای حاصل از افزایش سرمایه این دو باشگاه نظارت کند. به فرض هم اگر این کمیته با تصویب هیات عامل سازمان خصوصیسازی و حتی هیاتعالی واگذاری تشکیل شده باشد قانونی نیست و به گفته خودش نقش مشورتی دارد ولی مدیران استقلال را برای عدم پیروی از مصوبات کمیته مندرآوردی خودش به دادسرا معرفی میکند. از یک طرف مسئولیت انتخاب هیاتمدیره این دو باشگاه و پاسخگویی راجعبه عملکرد آنها را به عهده وزارت ورزش و جوانان میاندازد و از طرف دیگر در اطلاعیه مورخ 20 دی 1400 اعلام میکند «با توجه به عملکرد ضعیف هیاتمدیره دو باشگاه در سالیان گذشته و عدم اشراف مالی و اقتصادی مدیران منتخب، بهمنظور حفظ حقوق سهامداران و رفع دغدغههای هواداران، سازمان خصوصیسازی به نیابت از وزارت امور اقتصادی و دارایی، در اسرع وقت نسبت به تغییر اکثریت اعضای هیاتمدیره این دو باشگاه با برگزاری مجمع عمومی دو شرکت، اقدام خواهد کرد.»
سوال اینجاست که پس چرا در آن مقطع سازمان خصوصیسازی به نقل خودش «در اسرع وقت» اعضای هیاتمدیره باشگاه را تغییر نداد؟ اگر سازمان خصوصیسازی آن روز به وظیفه قانونی خودش عمل کرده بود شاید امروز استقلال از آسیا حذف نشده بود و فردا دچار کسر امتیاز نمیشد.
انتظاری که آقای قربانزاده از باشگاه استقلال دارد که بهروز تمام حسابها شفاف باشد و هیچ حساب باز و مشکلی در عملیات مالی شرکتها نبوده و روزبهروز گزارشدهی و شفافیت صددرصدی وجود داشته باشد در هیچ شرکتی در هیچ کجای دنیا امکانپذیر نیست. در همه شرکتها و تقریبا همه دنیا شرکتها صورتهای مالی خود را برای دورههای ششماهه و سالانه ارائه میکنند که این صورتهای مالی توسط حسابرس و بازرس قانونی که مجمع عمومی تعیین کرده است بررسی شده و گزارش آن به مجمع عمومی اعلام میشود. انتظار شفایت و گزارش روزانه و مستقر کردن هیات بازرسی در باشگاه و منتظر گزارش حسابرس نماندن ریشه در مسائل دیگری دارد که هیچ ربطی به قانون، حاکمیت شرکتی و... ندارد و صرفا یک سلیقه شخصی است و گزارشدهی این دو باشگاه هم مانند سایر شرکتهای بورسی براساس دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات است که سازمان بورس مصادیق آن را مشخص میکند. به نظر میرسد آقای قربانزاده علاوهبر جای خودش به جای سازمان بورس، مدعیالعموم و وزارت ورزش و جوانان هم نشسته است.
در پایان اگر با دیدن عنوان این یادداشت یاد فیلمی با بازی جیم کری افتادید شما را با وجدانتان تنها میگذارم.