نظام‌های رتبه‌بندی چگونه بر جذب دانشجویان خارجی موثرند؟ وضعیت ایران چگونه است؟
نظام رتبه‌بندی دانشگاه‌ها را باید تنها سازوکار نظام آموزش عالی پذیرفته‌شده در دنیا دانست که براساس آن، سالانه دانشگاه‌های دنیا در حوزه‌های مختلف پژوهشی، آموزشی، جذب دانشجوی بین‌الملل، فراهم‌سازی زیرساخت‌ها و... مورد ارزیابی قرار می‌گیرند تا از این طریق برترین مراکز آموزشی دنیا معرفی شوند.
  • ۱۴۰۲-۰۱-۱۴ - ۰۹:۵۶
  • 00
نظام‌های رتبه‌بندی چگونه بر جذب دانشجویان خارجی موثرند؟ وضعیت ایران چگونه است؟
نسخه اساتید برای بهبود جایگاه دانشگاه در رتبه‌بندی‌ها
نسخه اساتید برای بهبود جایگاه دانشگاه در رتبه‌بندی‌ها

فاطمه طاری بخش، خبرنگار:نظام رتبه‌بندی دانشگاه‌ها را باید تنها سازوکار نظام آموزش عالی پذیرفته‌شده در دنیا دانست که براساس آن، سالانه دانشگاه‌های دنیا در حوزه‌های مختلف پژوهشی، آموزشی، جذب دانشجوی بین‌الملل، فراهم‌سازی زیرساخت‌ها و... مورد ارزیابی قرار می‌گیرند تا از این طریق برترین مراکز آموزشی دنیا معرفی شوند. قطعا قرار گرفتن در لیست دانشگاه‌های برتر دنیا مزایای مختلفی را به‌همراه می‌آورد که شاید یکی از آنها را بتوان هموار شدن مسیر برای جذب دانشجوی بین‌المللی دانست، از طرف دیگر بستر برای تعاملات بین‌المللی با دیگر دانشگاه‌ها و همچنین جذب پژوهشگران برتر از این طریق فراهم می‌شود؛ اما باید به این مساله هم توجه ویژه شود که هر دانشگاهی نمی‌تواند در نظام‌های رتبه‌بندی معروف دنیا جایی برای خود باز کند و این مساله نیازمند برنامه‌ریزی دقیق برای ارتقای دانشگاه در سطح‌های مختلف است. چگونگی قرارگیری در زمره مطرح‌ترین دانشگاه‌های دنیا موضوعی است که در پنل «رتبه‌بندی دانشگاه‌ها در ایران» -که در چهاردهمین همایش سراسری معاونان بین‌الملل برگزار شده بود- مورد بررسی قرار گرفته که در ادامه گزیده‌ای از این پنل آورده شده است. 

  برنامه‌ریزی نداشته باشیم، امکان موفقیت کاهش پیدا می‌کند 
صنم صلواتی، عضو هیات‌علمی مرکز مطالعات و همکاری‌های علمی بین‌المللی:
ما به ارزیابی وضعیت موجود پرداختیم و نقشه‌راهی را برای نیل به اهدافی ترسیم کردیم که بهره‌وری در حوزه پژوهش و آموزش را برای ما به ارمغان بیاورد. از سال 94 جلسات هم‌اندیشی در این زمینه تشکیل شد و با توجه به اینکه نمی‌خواستیم اتم را دوباره بشکافیم، نظام ارزیابی‌های مختلف را بررسی کردیم. در اصل از ابتدا روی تحلیل‌های کمی تاکید داشتیم. حاصل این جلسات نیز منجر به استخراج سنجه‌هایی شد که طی سال‌ها تغییر می‌کند. نکته دیگر اینکه قطعا ما نظام‌های رنکینگ جهانی را به‌عنوان وحی منزل درنظر نمی‌گیریم و معتقدیم که بهره‌وری اهمیت بیشتری دارد و به همین دلیل به‌دنبال بهره‌وری آموزشی و پژوهشی هستیم. 
تجربه چندین‌ساله من نشان می‌دهد واحدهایی در این فرآیند به‌خوبی عمل می‌کنند که مدیریت سازمانی و استراتژیک خوبی داشته باشند. واحدهایی موفق بوده‌اند که از همکاری‌های موفقی در عرصه بین‌المللی و در غالب پروژه‌های بین‌المللی و... برخوردار بوده و تعاملات بین‌المللی به نسبت خوبی داشته‌اند. مورد دیگر وجود و ظهور نیروهای متخصص است. باید در اینجا به این مساله اشاره کنم که هرچند در جهان امروز دیتا و اطلاعات مفید، به اتخاذ تصمیمات درست بسیار کمک می‌کند، اما متاثر می‌شوم که بگویم دانشگاه‌ها به‌عنوان متولی بحث جمع‌آوری اطلاعات، نتوانسته‌اند در آن به‌خوبی عمل کنند. 
در این جلسات فرآیند ارزیابی به این دلیل برای ما اهمیت داشت که ما می‌خواستیم به‌سمت بین‌الملل‌سازی حرکت کنیم. ما در فرآیند ارزیابی باید ابعاد مختلف را درنظر بگیریم و بحث ما این بود که بتوانیم بستری را برای بین‌المللی شدن فراهم کنیم. این بستر زمانی فراهم می‌شد که ما در شناسایی نقاط قوت و ضعف به‌خوبی عمل کنیم و بعد از این اتفاق این فرهنگ در دانشگاه‌ها ایجاد می‌شد که به‌سمت حضور جدی در رنکینگ‌های بین‌المللی حرکت کنند. البته باید بگویم که هدف ما انجام کار درست بوده، نه اینکه تنها بخواهیم در رنکینگ‌های بین‌المللی مطرح شویم؛ از سال 94 که جلسات هم‌اندیشی در این باره تشکیل شد و براساس آن توانستیم دستورالعمل‌هایی برای بهبود عملکرد داشته باشیم و برای دانشگاه‌ها مشخص کردیم که با توجه به نقاط‌قوت در چه جاهایی می‌توانند سرمایه‌گذاری کنند. در همین زمینه تایم‌لاین‌هایی برای عملکرد مدیریت در سطح دانشگاه‌ها داشتیم. بحث دیگر تیم ورکینگ بود. دفاتر ما در مرکز مطالعات و همکاری‌های علمی بین‌المللی متاسفانه دسترسی به اطلاعات نداشتند و باید دستاویز معاونت‌های پژوهشی می‌شدند که زمان را طولانی می‌کرد. عدم وجود سیستم یکپارچه و سامانه‌ها باعث می‌شود که کار ما به‌کندی پیش رود؛ چراکه باید به‌صورت مداوم عملکرد معاونت‌ها رصد شود. در چنین شرایطی سامانه یکپارچه بسیار مورد نیاز است که بتوان به‌راحتی به آمار دانشگاه دسترسی داشت. مورد دیگر برنامه‌های راهبردی و مدون است. تا زمانی که برنامه‌ریزی نداشته باشیم، امکان موفقیت کاهش پیدا می‌کند. 

 اسناد بالادستی 58 راهبرد بین‌المللی‌سازی ارائه دادند
قاسم آزادی، عضو هیات‌علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور:
لازمه آموزش عالی بین‌المللی در بعد بخشی که شامل آموزش پژوهش و خدمات است و در بعد فرابخشی که شامل اقتصاد، سیاست و روابط فرا بین‌المللی است در سال‌های اخیر جایگاه جدیدی پیدا کرده است. در رابطه با شرایط و پیش‌زمینه‌های لازم برای اینکه آموزش عالی بین‌المللی محقق شود، در سطح کلان می‌توان به حمایت دولت، نهادهای قانونی و سیاستگذار در آموزش عالی اشاره کرد. در سطح خرد نیز موسسات آموزشی و پژوهشی، وجود استقلال دانشگاهی و آزادی علمی اهمیت دارند. اسناد بالادستی، جزء منابع اصلی تعیین چهارچوب‌ها و سیاست‌های کلی هر نظام هستند و می‌توانند منشأ تنظیم مقررات عادی و جمع‌آوری سیاست‌های جاری میان‌مدت و بلندمدت باشند. درواقع می‌توان گفت اسناد بالادستی یکی از پشتیبان‌های اصلی تحقق سیاست هستند که بین‌المللی کردن آموزش عالی نیز جزئی از این سیاست‌هاست. 
بخش عمده‌ای از فهم مختصات دیپلماسی علمی ایران و بحث بین‌المللی کردن آموزش و پژوهش در کشور، در عناصر و اصولی است که به‌صورت صریح یا ضمنی در متون بالادستی و قوانین و مقررات ذکر شده است. ویژگی خاص این اسناد آن است که از جامعیت موضوعی برخوردارند، فرابخشی هستند و سطح اثر راهبردی دارند.  بند 10 اسناد بالادستی را در این زمینه مورد بررسی قرار دادم و 13 سند را که به موضوع بین‌المللی شدن آموزش عالی و دیپلماسی علمی مرتبط است، شناسایی و تلاش کردم راهبردهای این اسناد را استخراج و تفکیک کنم. برنامه ششم توسعه، سند چشم‌انداز، سند نقشه جامع علمی کشور، نقشه جامع علمی سلامت، سیاست‌های کلی علم و فناوری، قانون اهداف و وظایف وزارت عتف، سند راهبردی گفتمان و توسعه نظام آموزش عالی، سند جامع روابط بین‌الملل ایران و آیین‌نامه جامع مدیریت دانشگاه‌ها، سیاست‌های کلی نظام، الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت جزء اسناد و سیاست‌هایی هستند که با حوزه آموزش عالی بین‌المللی مرتبط بودند. در اینجا به برخی از شاخص‌هایی اشاره می‌کنم که از این راهبردها استخراج ‌شده‌اند. تعداد واحدها و شعب آموزش عالی ایجاد شده که از جنس برون‌داد و شاخص‌های کمی است. شاخص دیگر تعداد دوره‌های مجازی و نیمه‌مجازی و از راه دور است که جزء شاخص‌های کمی هستند. تعداد دوره‌های آموزش زبان فارسی و منابعی که در ساختار زبان فارسی تعریف شده است که می‌توان گفت جزء شاخص‌های کلان هستند. میزان جذب و به کارگیری دانشمندان ایرانی در خارج از کشور که این موضوع نیز در مقیاس خرد و کلان بود. بحث رتبه‌های دانشگاه‌ها در نظام‌های رتبه‌بندی، حجم مبادلات علمی با کشورهای اسلامی و فارسی‌زبان نیز جزء شاخص‌ها بودند. 
درمجموع اگر بخواهیم اسناد را تحلیل کنیم به 58 راهبرد می‌رسیم که به‌واسطه تکرار و همپوشانی جنس متفاوتی داشتند. به‌عبارت دیگر شاخص‌های کلان 51 مورد، شاخص‌های خرد 27 مورد، شاخص‌های کیفی 43 مورد، شاخص‌های کمی 31 مورد بودند. در این میان متولی شاخص‌های کلان، نهادهای سیاستگذار مانند وزارت علوم و معاونت‌های آن بودند و تحقق شاخص‌های خرد نیز در موسسات و دانشگاه‌های آموزش عالی خلاصه شده است. 

 باید سند راهبردهای بین‌المللی‌سازی داشته باشیم
بهروز رسولی، عضو هیات‌علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک):
موضوعی که من به آن اشاره می‌کنم، دانشگاه جهان‌تراز خواهد بود، مفهومی که در یک‌دهه گذشته بخش اعظمی از ادبیات آموزش عالی را به خود اختصاص داده است. امروز می‌خواهم این مفهوم را شرح دهم و ابعاد و زیرساخت‌های آن را بررسی کنم. مفهوم دانشگاه جهان‌تراز که یکی از مفاهیم رقابتی و مبهم و درحال گسترشی است که در یک‌دهه گذشته مطرح شده است و می‌توان به‌عنوان روند و مسیر اجتناب‌ناپذیر آن را درنظر گرفت که تمام آموزش عالی باید به این سمت‌وسو گام بردارند. مساله مهمی که در این زمینه مطرح است و باید مورد توجه سیاستگذاران آموزش عالی قرار بگیرد، بحث هزینه و سرمایه‌گذاری‌های کلان است. 
تقریبا 200 سال پیش، غرب سفرنامه‌نویس‌هایی را می‌فرستاد تا جهان را بگردند و این سفرنامه‌ها درحال‌حاضر جواب داده و می‌بینیم که آنها به‌خوبی کشورهای دیگر را می‌شناسند و فضا را درک می‌کنند. اگر نگاه ما کوتاه‌مدت باشد، طبیعتا هیچ گاه به برنامه‌هایی نمی‌رسیم که مدنظر داریم. اگر بخواهیم بگوییم دانشگاه جهان‌تراز چیست، باید بگویم که هر موسسه‌ای می‌خواهد دانشگاه جهان‌تراز باشد. هر کشوری نیز می‌خواهد موسسات جهان‌تراز را داشته باشد اما نمی‌توان ابعاد دانشگاه جهان‌تراز را مشخص کرد. 
با توجه به منابع محدودی که منتشر شده است باید بگوییم، موسسه‌ای جهان‌تراز است که جایگاهی در آموزش و تربیت نیروی انسانی و پژوهش باکیفیت داشته باشد. اگر نگاه کنیم، فضای بازی متفاوت شده است. بحث دیگر تاثیری است که آموزش عالی می‌تواند در رقابت‌پذیری ملی داشته باشد. 50 درصد اقتصاد دانش‌بنیان در آموزش عالی است. دانشگاه جهان‌تراز چه ویژگی‌هایی دارد؟ دانشگاه جهان‌تراز متمرکز بر پژوهش است و سطح بالایی از انتشارات باکیفیت، مجلات Q1 و... را دارد؛ اما بحث اینکه چه میزان از تولیدات دانشگاه‌های می‌تواند به کار جامعه بیاید. 
کیفیت بالای آموزش مبتنی‌بر پژوهش نیز در این دانشگاه مد نظر است. بسیاری از اساتید دانشگاه‌ها ما در حوزه خودشان به‌روز نیستند و اساتید ما از منابع اطلاعاتی و محتوایی که سال گذشته استفاده می‌کردند همچنان استفاده می‌کنند. آموزش باکیفیت، آموزش مبتنی‌بر دانش روز است. بحث ‌انگیزه‌های اقتصادی قوی درخصوص توسعه اقتصادی نیز مطرح است. تعهد قوی به اجتماع و جامعه نیز اهمیت دارد. دانشگاه باید بتواند به حل مسائل اجتماعی کمک کند. بخش‌های بین‌الملل باید بتوانند این گزارش‌ها را در سطح جامعه نیز بررسی و پیاده‌سازی کنند. تا زمانی که دانشگاه ما استقلال نداشته باشد ما نمی‌توانیم به دانشگاه‌های جهان‌تراز نزدیک شویم. 
مورد دیگر داشتن راهبرد بین‌المللی‌سازی است. دانشگاهی جهان‌تراز است که در شبکه‌های همکاری و هماهنگی وزن چشمگیری دارد. ما هنوز همکاری‌ها را ادامه می‌دهیم اما وزن داشتن در این شبکه‌های همکاری مهم است. در این زمینه بحث انتقال کارآمد و همه‌جانبه دانش نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. این مساله یک فرآیند زمان‌بر است. مدیران ما باید با این واقعیت روبه‌رو شوند که این فرآیند زمان‌بر است و باید بتوان زیرساخت‌ها را فراهم کرد. 
پژوهش و آموزشی که در دانشگاه انجام می‌شود، مقیاس‌پذیر خواهد بود. این مقیاس‌پذیری می‌تواند شرکت‌ها را به موسسات آموزش عالی جذب کند تا بتوانند از آن منابعی را بگیرند. بحث مهاجرت معکوسی که از آن صحبت می‌شود به این شیوه می‌تواند اتفاق بیفتد. اگر به دنبال روند پایداری هستیم باید به سمت دانشگاه جهان‌تراز پیش برویم و حتی در خاورمیانه کشوری مانند عربستان در این زمینه پیشگام بوده است. داشتن راهبرد بین‌المللی‌سازی و جهانی شدن می‌تواند کمک‌کننده باشد و تا زمانی که سندی در این حوزه وجود نداشته باشد، حرف زدن در این خصوص بسیار سخت است. 

 نظام‌های رتبه‌بندی بر سنجش کمیت تمرکز دارند
مهدی علیپورحافظی،عضو هیات‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی:
ما می‌دانیم که دانشگاه‌ها با هدف و رسیدن به یک جایگاهی شکل می‌گیرند و ایجاد می‌شوند. دانشگاه‌ها را براساس فعالیت‌هایی که در حوزه توسعه آموزش عالی انجام می‌دهند می‌توان در دو حوزه تقسیم‌بندی کرد. یکی دانشگاه‌هایی که بتوانند در جامعه اثرگذار بوده و به جامعه سرویس دهند، یعنی دانشگاه‌هایی که از دل آنها فارغ‌التحصیلانی داشته باشیم که بتواند مسائل و مشکلات جامعه را حل کرده و بهبود ببخشند. از سمت دیگر نیز باید در سطح جهان‌تراز عمل کنیم. برای اینکه بسنجیم دانشگاه‌‌ها تا چه حد در این مسیر در راستای اهداف خودشان حرکت درستی دارند دو موضوع وجود دارد. اول بحث اعتبار‌سنجی است و دیگری بحث رتبه‌بندی است که مورد توجه قرار می‌گیرد. 
هر کدام از این موارد به شکلی کیفیت را می‌سنجند، هر چند در حوزه نظام‌های رتبه‌بندی تمرکز بر سنجش کمیت است اما در حوزه اعتبار‌سنجی عمدتا به دنبال کیفیت هستند. ما در اینجا به بحث اعتبار‌سنجی کاری نداریم و به رتبه‌بندی نگاه می‌کنیم. نظام‌های رتبه‌بندی عمدتا بر آموزش، پژوهش و ارتباط دانشگاه با صنعت توجه می‌کنند. عمدتا این مباحث بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد. در رتبه‌بندی، تمرکز یا عدم تمرکز بر تحصیلات تکمیلی در دانشگاه‌ها اهمیت دارد. حوزه‌های علمی نیز در این ویژگی‌ها اثرگذار است. 
 زمانی که ما به نظام‌های رتبه‌بندی نگاه می‌اندازیم متوجه می‌شویم با توجه به ویژگی‌های ذکرشده، رتبه‌بندی دانشگاه‌ها با یکدیگر تفاوت دارد. دانشگاه‌های ما اگر بخواهند در سطح تراز جهانی کار کنند باید به این ویژگی‌ها توجه کنند. در آمریکا توجه بیشتر به اشتغال به کار دانش‌آموختگان بود. اولین نظام رتبه‌بندی توسط دانشگاه شانگهای شکل می‌گیرد و پس از آن نیز چند نظام دیگر شکل گرفت. ما معیارهایی را در نظر گرفتیم. نقش پژوهش در نظام‌های رتبه‌بندی بسیار پررنگ است. حتی در وجهه بین‌المللی نیز نسبت همکاری‌های بین‌المللی نیز بخشی از آن به آثار پژوهشی مربوط می‌شود. 

 نگاشت نهادی برای نظام رتبه‌بندی شکل گیرد
سعید اسدی، عضو هیات‌علمی دانشگاه شاهد:
من درباره نگاشت نهادی رتبه‌بندی دانشگاه‌هایی کشور صحبت می‌کنم. بحث رتبه‌بندی بحثی است که در سال‌های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. به دلیل تعداد زیاد موسسات آموزش عالی و نقش‌ها و امکانات و انتظاراتی که از این موسسات وجود دارد رتبه‌بندی دارای اهمیت است. من به‌صورت مختصر می‌گویم که براساس سنجه‌هایی کمیت‌هایی را در می‌آوریم و براساس امتیازاتی که می‌گیرند، از بین تعدادی ورودی مرتب‌سازی می‌شوند. البته غیر از نظام‌های رتبه‌بندی که در دنیا رایج است ما بحث طبقه‌بندی را نیز داریم. در طبقه‌بندی دانشگاه‌ها به طبقات مختلف تقسیم می‌شوند و دانشگاه‌ها براساس هر طبقه مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. برای مثال در علوم پزشکی بحث تیپ‌بندی وجود دارد، در وزارت علوم اما شرایط متفاوت است و دانشگاه‌ها به دانشگاه‌های فنی، مادر، علوم انسانی و... تقسیم‌بندی می‌شوند. حتی منطقه‌بندی نیز در این بخش قرار می‌گیرد. بحث سطح‌بندی دانشگاه‌ها نیز وجود دارد که برخی از آنها دانشگاه‌های بین‌المللی هستند یا در سطح وظایف بین‌المللی مسئولیت دارند. زمانی که ما رتبه‌بندی انجام می‌دهیم باید بدانیم که هدف واقعا رتبه‌بندی است یا تنها می‌خواهیم دسته‌بندی کنیم. ممکن است هدف ما رتبه‌بندی به معنای خاص نباشد. 
نظام ملی رتبه‌بندی و اکثر نظام‌های رتبه‌بندی که در سطح بین‌المللی می‌شناسیم با اینکه در سطح کشور موسسات را رتبه‌بندی می‌کنند، اما در سطح بین‌المللی هستند. برای مثال دانشگاه تهران در سطح دنیا چندم است و بنابراین اکثر نظام‌های رتبه‌بندی معروف‌تر، نظام بین‌المللی هستند اما نظام ملی تنها در سطح یک کشور رتبه‌بندی را انجام می‌دهد. مثلا فرض کنید رتبه‌بندی موسسات که توسط ISC صورت می‌گیرد، CHE آلمان، forbes ایالات متحده از این قبیل هستند. نکته‌ای که وجود دارد این است که در بسیاری از این موضوعات ممکن است موسسه‌ای که رتبه‌بندی را انجام می‌دهد لزوما نهاد حکومتی و حاکمیتی نباشد. مثلا در انگلیس نهادی که وجود دارد مربوط به گاردین یا یکی از نشریات این کشور است. 
برای رتبه‌بندی کردن دانشگاه‌ها، ذی‌نفعانی وجود دارد که باید مشخص شوند. یعنی دانشجویان آینده، دانشجویان بین‌المللی، تحصیلات تکمیلی، اساتید، پسادکتری و... را شامل می‌شود. موسسات و صنعت نیز طالب این موضوع هستند که بدانند حوزه فعالیتی‌شان کدام دانشگاه برتر است. نگاشت نهادی روشی است که ما می‌توانیم به این نظام ملی برسیم. می‌توانیم پژوهش کنیم و پیش از اینکه اقدام یا رتبه‌بندی را انجام دهیم می‌توانیم به مدل‌هایی برسیم که این نظام باید چه ساختاری داشته باشد. نگاشت نهادی می‌تواند این موضوع را حل کند. در نگاشت نهادی ما اجزا، موسسات و نهادهایی که در یک کار دخیل هستند را احصا می‌کنیم، وظایف هرکدام را مشخص می‌کنیم و سپس ارتباطات می‌گوییم. 
در کشور ما نیز آموزش عالی مختص یک بخش واحد نیست و بین‌المللی شدن دانشگاه‌ها و پذیرش دانشجوی بین‌المللی مربوط به جای خاصی نیست، به‌طوری که ما وزارت علوم، سازمان دانشجویان، موسسات مطالعاتی را داریم. وزارت بهداشت، شورای عالی انقلاب، ریاست‌جمهوری و جاهای دیگری که متولی بحث فرهنگ و آموزش عالی هستند همگی دخیل می‌شوند. به همین دلیل نگاشت نهادی می‌تواند کمک‌کننده باشد که ارتباطات را پیدا کنیم. نگاشت نهادی بیشتر در قالب نقشه‌هایی بیان می‌شود. نگاشت نهادی در این مفهوم وجود دارد. اگر بخواهیم برای نظام رتبه‌بندی دانشگاه‌های کشور اقدام کنیم، ابتدا باید چهارچوب آن را مشخص کنیم. باید دید که چگونه نگاشت نهادی را انجام دهیم. باید در نگاشتی که انجام می‌دهیم، اهداف را تعیین کنیم. درخصوص اهداف مهم است که بدانیم هدف ما از رتبه‌بندی چه چیزی است؟ اهداف اصلی و فرعی باید مشخص شود. نهادها اهمیت دارند و همان‌طور که گفته شد، چند صد نهاد دخیل هستند. نهادهای حاکمیتی و نهادهای خصوصی باید خارج و داخل کشور احصا شوند. پس از آن باید حدود وظایف این نهادهای مشخص شود، برای مثال مرکز مطالعات و ارتباطات چه نقشی در این نظام دارد؟ کدام نهاد نقش سیاستگذاری دارد؟ اگر قرار است کار زیرساختی و ماندگاری برای رتبه‌بندی شکل بگیرد، حتما باید ارتباطات موسسات مشخص باشد که داده‌ها از کجا به دست می‌آید. قبل از هر چیزی ما نیاز به احصا داریم. با یک سامانه و نشستن و تعیین سنجه‌ها و عملکرد حکومتی داشتن نظام رتبه‌بندی ماندگاری نخواهد داشت. نگاشت نهادی یکی از راهکارهاست و حتما بعد از این جلسه نگاشت نهادی برای نظام رتبه‌بندی و ارزیابی را شکل می‌دهند. 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۲