علی صالحیان، دانشجوی دکترای روابط بینالملل:ولادیمیر ایلیچ لنین، متفکر روسی جمله معروفی دارد که در آن بیان میدارد دهههایی هستند که هیچ اتفاقی نمیافتد اما در هفتههایی، دههها شکل میگیرند. به نظر میرسد این فرآیند در زمان ما نسبت به قبل سریعتر است لذا برای گذر از این دوران گذار هم بایستی فضا را دقیق و درست پایش کرد و هم تواناییها و قابلیتهای خود را شناخت.
خاصیت تغییر مداوم و بدون توقف را شاید بتوان مهمترین ویژگی جهان فعلی دانست. سرعت اتفاقات و تحولات و گسترده تاثیر آنان بهقدری زیاد و ژرف است که میتوان تغییرات را حس کرد اما شاید بهسختی بتوان ماهیت آن را فهمید و نتیجه این تحولات را پیشبینی کرد. بهصورت مشخص در حوزه سیاست بینالملل روندهایی قابل مشاهده است، مانند افزایش هزینه کشورها در موضوعات نظامی چه در حوزه سلاحهای متعارف و چه سرمایهگذاری در سلاحهای نوین، تلاش در خودکفایی یا عدم وابستگی بهویژه در حوزه کالاهای راهبردی، همزمان حد و مرز تعاملات فضای مجازی به سطح بیسابقهای رسیده است که شاید بتوان این وضعیت را بهنوعی واگرایی در عین همگرایی یا «واهمگرایی» دانست. به این معنی که دولتها با توجه به برداشتشان از آینده و مصادیقی مانند بحران اوکراین به دنبال بازگشت به داخل هستند اما سطوح مردمی و اجتماعی تا حد زیادی رو به گسترش، جهانی شدن و رو به خارج است. در عین حال تهدیدات فرامرزی از قبیل بیماریهای واگیر، مخاطرات طبیعی و... با توجه به تجربه کووید 19 بیش از پیش آسیبپذیری جوامع بشری را نسبت به این نوع تهدیدات نمایان ساخته است.
در این بین با توجه به مشکلات اقتصاد جهانی، شاهد ظهور سیاستمدارانی هستیم و احتمالا خواهیم بود که با شالودهشکنی نسبت به وضع موجود، آیندهای روشن را به مردم خواهند فروخت که باعث گسترش نوعی از پوپولیسم خواهد شد. مسیری که شاید با توجه به روندهای فعلی جهان بتوان بهعنوان بدیلی برای نوع تصمیمگیری آینده کشورها در نظر گرفت. بهرهگیری و تکامل دو تعبیری که هندیها آن را گسترش دادهاند، میتواند در فهم بهتر وضعیت جهان کمک کند. چندجانبهگرایی محدود(Minilateralism) به مفهوم خرد شدن موضوعات و محدود شدن بازیگران، و همسویی چندجانبه (multi alignment) به معنای آن که کشورها با همه طرفهای موجود فارغ از دستهبندیهای سنتی و براساس فهم خود نسبت به منافعشان همکاری خواهند کرد. با توجه به این نکته محتمل است که همکاریهای محدود با منطق موازنه قوا در سطوح محدود و منطقهای افزایش بیابد. شاید ایده توافق ایران و عربستان ورای نحوه اجرا و نتیجه آن را بتوان در این چهارچوب درک کرد.
جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از دو مزیت نسبی طبیعی یعنی موقعیت راهبردی بین شرق و غرب و بهرهمندی از منابع انرژی همزمان با ایجاد مزیت در تواناییهای نظامی و امنیتی خود میتواند با توجه به این تغییرات و روندهای جهانی قدم بردارد و جایگاه خود را بهبود دهد. پیششرط این کار چابکی و هماهنگی در عرصه تصمیمسازی و اجرا و رصد دقیق عرصههای متفاوت دنیای پیشرو است. زمان فعلی نه شبیه زمان جنگ سرد است و نه در اوج قدرت هژمون است بلکه سال 2023 است و باید با شناخت ماهیت آن تحلیل و تصمیمگیری کرد.