هنوز جشنواره فیلم فجر شروع نشده بود که سازمان سینمایی اوج اعلام کرد قرار است فیلمی را در این رویداد به نمایش درآورد که بخشی از زندگی شهید بروجردی را روایت می‌کند.
  • ۱۴۰۱-۱۲-۲۳ - ۰۰:۰۰
  • 30
قصه یک چریک صبور
قصه یک چریک صبور

کیانا تصدیق‌مقدم، خبرنگار:هنوز جشنواره فیلم فجر شروع نشده بود که سازمان سینمایی اوج اعلام کرد قرار است فیلمی را در این رویداد به نمایش درآورد که بخشی از زندگی شهید بروجردی را روایت می‌کند. این اولین باری بود که فیلمی با موضوع زندگی این شهید ساخته می‌شد و صحبت‌های زیادی مطرح بود که سازندگان این اثر دوربین‌شان را روی کدام قسمت از زندگی شهید بروجردی زوم می‌کنند. 
به بیستم بهمن‌ماه برمی‌گردیم. روز نهم جشنواره است و طبق جدول نمایش، «غریب» در سانس سوم اکران می‌شود. فیلم شروع شد؛ بازیگر نقش اصلی بابک حمیدیان است و می‌خواهد وقایع کردستان در سال‌های ۵۸ و ۵۹ را روایت کند. سال ۵۸ بود که شهید بروجردی با فرمان امام خمینی برای سرکوب ناآرامی‌های کردستان به پاوه رفت. بروجردی در آن زمان یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران بود. او در کردستان سازمانی تحت عنوان پیشمرگان کرد مسلمان تشکیل داد و فرماندهی آن را به عهده گرفت. شهید بروجردی در آزادسازی مناطق زیادی از دست جدایی‌طلبان نقش مهمی داشت و در دل مردم کردستان محبوبیت زیادی پیدا کرد. 
وقتی نمایش فیلم تمام شد یک اظهارنظر پرتکرار بین کسانی که از سالن بیرون می‌آمدند مشترک بود. «لحظات فیلم برای این برهه زمانی ساخته شده است.»
از کنار این دیالوگ‌ مشترک نمی‌توان به‌راحتی رد شد. این فیلم با نشان دادن چه چیزی مخاطبان زیادی را به یک حرف مشترک رسانده بود؟ جواب این سوال شهید بروجردی است؛ نوع نگاه او به مسائل در شرایط بحرانی!
در سال‌های ۵۸ و ۵۹ جنگ بین دو کشور نبود، یک مبارزه داخلی بود و این موضوع شرایط را سخت‌تر می‌کرد. لطیفی در «غریب» رویارویی شهید بروجردی با این مساله را مورد توجه قرار داده بود و نگاهش روی تصمیمات شهید بروجردی می‌گذشت. شهید بروجردی در شرایطی قرار داشت که ابزار قدرت در دستش بود و می‌توانست با سرعت بیشتری به این جنگ داخلی پایان دهد و جان و مال و اعتماد مردم برایش اهمیت چندانی نداشته باشد، اما این کار را نکرد، او می‌خواست طی یک فرآیند مشخص و همراه با تعامل با دیگران، پیروز این نبرد شود. فیلمساز برای بازنمایی این وجه از شخصیت بروجردی، دیالوگی تامل‌برانگیز در میانه فیلم می‌گذارد با این مضمون که «با مردم صحبت کنید و صحبت آنها را بشنوید.»
با این حال افراد زیادی در تشکیلاتی که شهید بروجردی فرمانده آن بود با او مخالفت می‌کردند و بر این باور بودند که باید با توپ، تانک و تفنگ روبه‌روی مخالفان ایستادگی کرد، اما شهید بروجردی در تمام آن لحظات می‌گفت که اگر بتوانیم دو نفر را هم به سمت خودمان بکشانیم ما برده‌ایم و یادمان باشد جنگ آخرین راه است. «غریب» می‌خواهد بگوید یک قهرمان همیشه به‌واسطه زور بازویش قهرمان نمی‌شود. 
شهید بروجردی در تمام فیلم یک دیالوگ پرتکرار داشت و مدام در شرایط‌ مختلف می‌گفت: «صبور باشید» و درنهایت خودش هم با صبر و نوع نگاه متفاوتش به موضوعات مختلف در بحران‌ها و با جلب اعتماد مردم و دادن فرصت دوباره به کسانی که می‌خواستند گذشته سیاه‌شان را جبران کنند به‌عنوان قهرمانی برای مردم کردستان شناخته شد، تا جایی که لقب «مسیح کردستان» را به او دادند.   
 

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰