حمیدرضا اسکندری، خبرنگار:فدراسیون فوتبال بعد از تقریبا دوماهونیم زمان صرف کردن و بررسی گزینههای مختلف درنهایت به این نتیجه رسید که امیر قلعهنویی را بهعنوان جانشین کارلوس کیروش انتخاب کند؛ انتخابی که شاید چندان باب میل مهدی تاج هم نبود. شاید مسئولان فدراسیون فوتبال در توان خود ندیدند که مربی خارجی خوب را بتوانند مدیریت کنند و ماجراهای گذشته تکرار شود و از این رو تصمیم گرفتند به مربی داخلی اعتماد کنند. درمورد مسائل مالی هم خود تاج مدعی شد که میتوانست دستمزد او را از طلب فدراسیون فوتبال در فیفا و از طریق بانکهای قطری بدهد و دلیل اینکه مربی داخلی انتخاب کردهاند، مالی نبوده است. جامجهانی 2022 نشان داد که تیمهای آسیایی پیشرفت قابلملاحظهای داشتهاند و برای اینکه بتوانیم در جمع مدعیان باشیم باید تیمی بهمراتب قدرتمندتر از جامجهانی قطر آماده مسابقات کنیم. امیر عابدینی بهعنوان یک مدیر قدیمی و فوتبالی در گفتوگو با «فرهیختگان» به نکات جالبی درمورد انتخاب سرمربی تیم ملی، امیر قلعهنویی و همچنین پرسپولیس اشاره کرد که در ادامه میخوانید.
حتما در جریان پروسه انتخاب سرمربی تیم ملی قرار دارید، در ابتدا درمورد روندی که برای انتخاب سرمربی تیم ملی طی شد، صحبت کنید.
بله، جا دارد اول اشاره کنم به اینکه چه مکانیسمی فدراسیون برای انتخاب سرمربی تیم ملی داشت، چگونه عمل کردند، چگونه به منابع تامینکننده مالیشان فکر کردند. اینکه چه افراد و ارگانهایی در این انتخاب نقش داشتند ازجمله وزارت ورزش، دستگاههای نظارتی و... . بههرحال فوتبال همین است. همه در مسیر راه شریک هستند تا زمانی که یک باخت بیاورید. آن وقت است که تنها هستید و باید جوابگوی همه اتفاقات باشید. اما به هر شکل و شمایلی که به امیر قلعهنویی رسیدند، من قبول دارم، یعنی باید از او حمایت و حفاظت کرد، همچنین او را تقویت و کمک کرد تا موفق شود، یعنی دوره قبل که امیر قلعهنویی بهعنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد و این تجربیات فعلی را نداشت من موفقیت در کارش دیدم. هرچند او در یک برنامه شدیدا مواخذه شد و بهنوعی او را یکطرفه به محکمه برده و حق را ادا نکردند. تیم قلعهنویی در جام ملتهای 2007 خوب کار کرد، از لحاظ مدیریتی و نظم تیمی شرایط مناسبی داشت اما روی بدشانسی و یک ضربه پنالتی که به گل تبدیل نشد، از جام کنار رفت. گزینههایی که اگر انتخاب میشدند، من از آنها حمایت میکردم فقط سهنفر بودند که یکی از آنها امیر قلعهنویی بود. الان هم وظیفه ملیام میدانم که از او حمایت کنم.
واقعیت امر این است که نسل کنونی تیم ملی بهخاطر شهرت و ثروتی که در فوتبال به آن رسیده، دیگر مثل نسل قبل نیست که کاملا تحت فرمان سرمربی داخلی باشند، مخاطب الان هم دنبال بازی زیبا و نزدیک به فوتبال روز دنیاست. آیا قلعهنویی میتواند با این شرایط موفق باشد؟
در یکی از مصاحبههایم نکتهای را گفتم و همکاران شما درمورد آن خوب مانور دادند. گفتم که آرزو دارم بهجای بازیکن یک روزی مربی ترانسفر کنیم. اگر این اتفاق رخ دهد آن وقت فوتبال ما در آکادمی فوتبال جهان جایگاهی برای خود پیدا کرده است. اعتقاد من این است که این جایگاه میتواند برای رشد فوتبالمان یک معنای ویژه داشته باشد. هیچ عیبی ندارد که ما باور کنیم فوتبالمان باید روزی از نیروهای بومی در تیم ملی استفاده کند و الان زمان آن فرارسیده است. اگر مربی خارجی میآوردند که از هر لحاظ عالی بود و مشکلی هم برای پرداخت دستمزدش وجود نداشت، آن وقت من هم دیدگاهم فرق میکرد اما ما بابت این مساله خیلی زجر کشیدهایم. اولین آیتمی که باید اشاره کنم، این است که ما مربی خارجیای را که آوردیم، نتوانستیم خوب مدیریت کنیم. کیروش مدیریت فوتبال ما را کلا زیرسوال برد و بعد هم که ویلموتس آمد و یکراست ما را به دادگاه برد و محکوم کرد. مربی باشگاهها هم همین روند را داشتند؛ تا پولشان دیر میشود سریعا به فیفا شکایت میکنند. درحالیکه خیلی از این مربیان خارجی به فوتبال ما آسیب فنی هم وارد کردند. در شرایط فعلی حرف من این است همان پتانسیلی که برای حمایت از مربی خارجی میگذاریم برای امیر قلعهنویی هم بگذاریم. بعد از آن ببینیم آیا او موفق خواهد شد یا نه.
آیا این نسل تابع امیر قلعهنویی خواهد بود؟
من حرف شما را قبول دارم که بازیکنان این نسل بهخاطر موقعیت مالی و اجتماعی خیلیخوب دیگر مثل نسل قبل فکر و عمل نمیکنند اما بستر تیم ملی بسته نیست. شما در یک باشگاه ابتدای فصل لیستی را میدهید و آنها را جذب میکنند. درهرصورت مجبورید با همین نفرات تا آخر فصل ادامه دهید اما تیم ملی این شرایط را ندارد و در هر پست دست سرمربی کاملا باز است و او میتواند از کل فوتبال ایران چه داخلی و چه لژیونرها بازیکن به تیمش اضافه کند. در باشگاه مدیریت و حتی عاطفی و عارفانه برخورد کردن لازم است اما در تیم ملی باید دیسیپلین حاکم باشد تا سرمربی بتواند موفق باشد.
اما به نظر میآید تعدادی از بازیکنان تیم ملی خیلی حرف گوش نیستند و حتی کارلوس کیروش هم که مربی تابع نظمی بود، نتوانست در این دوره خوب تیمش را مدیریت و اتحاد و یکدلی در تیم ملی ایجاد کند.
کیروش این بار نتوانست، چون خودش آویزان همین بازیکنان شد تا در جامجهانی روی نیمکت تیم ملی بنشیند. یک موقع است سرمربی بازیکنان را انتخاب میکند و یک موقع بازیکنان تصمیم میگیرند چه کسی سرمربی باشد. اعتقاد من این است که کیروش در مرحله دوم به کمک یکسری از بازیکنان تیم ملی و برخی افراد مسئول در جامعه توانست برگردد. اما در مرحله اول اینطوری نبود. هرچند من کلا کیروش را در دوران مربیگریاش موفق ندیدم. او مربی شناختهشدهای است اما کارنامه مربیگری قوی ندارد. نهتنها در ایران، بلکه کلا در دنیا. خدا حفظ کند فرگوسن را که اگر حتی با او قهوه هم بخوری بزرگ میشوی!
این بحث مطرح است که مهدی تاج علاقهمند به استخدام سرمربی ایرانی نبود و حتی اگر هم بود گزینههای دیگری را مدنظر داشت که شرایط اجازه نداد سراغ آنها برود. آیا همین مساله باعث نمیشود که قلعهنویی چندان در مسیری که در پیش دارد مورد حمایت فدراسیون نباشد؟
من با نبی که صحبت کرده بودم، او نظرش درمورد مربیان داخلی در همه ردههای تیم ملی ملی مثبت بود. مهدی تاج هم باید از قلعهنویی -که انتخاب خودش است- حمایت کند. بستر رشد و شکوفایی را برای قلعهنویی آماده کند؛ چراکه موفقیت تیم ملی موفقیت فدراسیون است که در کارنامه تاج لحاظ میشود. این را که گفته شود او قلعهنویی را انتخاب کرده که بگوید مربی خارجی نیاوردید و من هم او را سرمربی تیم ملی کردم، اصلا قبول ندارم؛ چراکه اعتقادم این است که تاج زرنگتر از این حرفهاست که پشت انتخابش نباشد.
اگر اجازه دهید بحثی هم درمورد لیگمان داشته باشیم، در شرایط فعلی که سپاهان و استقلال تیمهای اول و دوم جدول هستند یک عده به این نتیجه رسیدهاند که مربی خارجی اگر درجه دو هم باشد بهتر از بهترین مربیان ما نتیجه میگیرد، موافق این نظر هستید؟
به هیچ عنوان. پرسپولیس تیم خیلیخوبی است و شما و منتقدانی که گفتید باید باور کنند که فوتبال فرازونشیب دارد. من همینجا اعلام میکنم پرسپولیس با توجه به فوتبالی که ارائه میدهد و کیفیت بالایش شک نکنید قهرمان لیگ خواهد شد، حتی با وجود اینکه سپاهان با 4 امتیاز اختلاف با پرسپولیس صدرنشین است. البته اصلا نمیخواهم درمورد مسائل داوری که در این فصل اتفاق افتاده ورود کنم و حرفم این است که این تیم با همین فوتبالی که ارائه میدهد و پتانسیلی که دارد قهرمان لیگ خواهد شد.
پس شما از یحیی و تیمش حمایت میکنید؟
بله، چون پرسپولیس تیم خوبی دارد. البته باید به یحیی توصیه کنم که گاهیوقتها لازم است به نیمکتش نگاهی بیندازد و از آدمهای اطرافش مشورت بگیرد. مخصوصا یکی مثل کریم باقری که سالهاست در این فوتبال بوده و تجربه بازی در بوندسلیگا و لیگ برتر انگلیس را دارد. در بحران است که سرمربی میتواند از شرکایش روی نیمکت کمک بگیرد. نمیدانم چرا یحیی واقعا از کریم مشورت نمیگیرد و عدم مشورت کردن نقطه ضعف اوست و به این خاطر در برخی مواقع تصمیمات درستی نمیگیرد. درکل اعتقادم این است که پرسپولیس کادر خوب و کاملی دارد و مجموعه باشگاه شرایط خوبی دارند. حالا اینکه انتخاب مدیر به چه شکل باشد بحثی جداست. این مدیر تا بیاید با شرایط آشنا شود و تجربه کسب کند، زمان میبرد. از بیرون دستی بر آتش داشتن ثمرهای ندارد و برای مدیریت در این باشگاهها باید بهاصطلاح خیلی «گرگ» بود. هوادار بداند که فوتبال همین است. گاهیوقتها تیمت میبرد و از خوشحالی در پوست خود نمیگنجی و گاهی وقتها شکستهای بدی را پذیرا میشوی که ناراحتکننده است. من از بعضی هواداران واقعا واکنشهای عجیبوغریب میبینم. هوادار سنتی میداند که فوتبال با برد و باخت همراه است و اگر قرار باشد یک تیم همیشه ببرد که جذابیتی ندارد.