بهمن فروتن در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: نام مربیان ایرانی را پیش‌کشیدند تا سانچز را تحت‌فشار بگذارند
تیم ملی جوانان درحالی موفق به صعود به مرحله حذفی قهرمانی آسیا شد که از دیدگاه کارشناسان در این تیم هم اشکالاتی دیده می‌شود که جای انتقاد را باز گذاشته‌اند. در این خصوص و البته انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال بزرگسالان دقایقی با بهمن فروتن، کارشناس فوتبال به صحبت پرداختیم که متن آن را می‌خوانید.
  • ۱۴۰۱-۱۲-۲۰ - ۰۰:۰۰
  • 10
بهمن فروتن در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: نام مربیان ایرانی را پیش‌کشیدند تا سانچز را تحت‌فشار بگذارند
ببینید اصلا آزمون و طارمی، سانچز را قبول دارند
ببینید اصلا آزمون و طارمی، سانچز را قبول دارند

محمدرضا حاجی عبدالرزاق، خبرنگار:تیم ملی جوانان درحالی موفق به صعود به مرحله حذفی قهرمانی آسیا شد که از دیدگاه کارشناسان در این تیم هم اشکالاتی دیده می‌شود که جای انتقاد را باز گذاشته‌اند. در این خصوص و البته انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال بزرگسالان دقایقی با بهمن فروتن، کارشناس فوتبال به صحبت پرداختیم که متن آن را می‌خوانید.

صحبت را از نتایج تیم ملی جوانان در رقابت‌های قهرمانی آسیا آغاز کنیم. 
اتفاقا هر 3 دیدار این تیم را تماشا کردم. درخصوص تیمی که برای انتخابی جام‌جهانی رفته است الان با 2 گروه در این رقابت‌ها طرف حساب هستیم؛ یک گروه کادرفنی که پخته و باتجربه به‌شمار می‌رود و بالا و پایین فوتبال را پشت سر گذاشته و از سرمربی سابق استقلال بهره می‌برد که اتفاقا در دوران بازیگری نیز بازیکن بزرگی به‌شمار می‌رفت و همه پیچ‌وخم‌های فوتبال را به خود دیده و در مقابل گروه دومی داریم که همان بازیکنان تیم ملی جوانان هستند که یا نمی‌دانند کجا رفتند و برای چه بازی می‌کنند یا اینکه می‌دانند برای چه بازی می‌کنند. 

در این خصوص بیشتر توضیح می‌دهید، چطور می‌شود هم می‌دانند و هم نمی‌دانند؟ 
با یک مثال توضیح می‌دهم. بنده فصل گذشته سرمربی تیم جوانان پارسیان بودم که از این تیم 7 بازیکن به استقلال رفتند و 3 بازیکن هم به پرسپولیس. جمعا 3 نفر از آنها نیز در تیم ملی بازی می‌کنند. یکی از آنها محمدرضا ترابی است که در شروع کار با او خیلی مشکل داشتم اما در پایان نتیجه این شد که او در تورنمنت گذشته در 7 بازی به‌صورت کامل تیم ملی جوانان را همراهی کرد. 

چه مشکلی با این بازیکن داشتید؟
مشکل من با او و همه این جوانان این بود که به آنها بفهمانم باید اول برای تیم و باشگاه‌شان بازی کنند. من معتقدم که امروز مربیان تیم‌های پایه ما هنوز نتوانسته‌اند به جوانان ما حالی کنند که برای چه در تیمی مثل تیم ملی جوانان بازی می‌کنند. جالب است بدانید که در فوتبال اروپا حداقل ماندگاری بازیکنان در تیم‌های پایه در باشگاه‌ها 4 سال است، یعنی یک بازیکن قبل از 4 سال نباید باشگاهش را ترک کند و این درحالی است که اینجا بازیکن هنوز نیامده می‌خواهد برود. انگیزه جوانان در باشگاه‌های اروپایی آمدن و رفتن نیست، درواقع ‌انگیزه‌های آنجا فردی نیست. این نیست که از باشگاه خود به‌عنوان تخته پرش استفاده کنند، آنها ‌انگیزه‌های تیمی و باشگاهی دارند و می‌دانند اگر تیم و باشگاه خود را به افتخار برسانند خودشان هم بزرگ می‌شوند اما اینجا بازیکنانی که من می‌بینم حتی تیم ملی هم برای آنها تخته پرش است. این روحیه تیمی، گروهی و باشگاهی در این بچه‌ها وجود ندارد. بر همین اساس دقیقا از یک صحنه بازی با قطر، باخت به استرالیا را پیش‌بینی کردم. 

از کدام صحنه صحبت می‌کنید؟
در صحنه‌ای که پنالتی گرفتیم تمامی بچه‌های ما برای شادی روی سر بازیکنی ریختند که پنالتی گرفته بود. این در صورتی است که هنوز پنالتی هم گل نشده است. آنها توجهی به سایر قضایا ندارند و فقط نگاه می‌کنند که دوربین کجاست. آیا دوربین آنها را شکار می‌کند؟ صمد مرفاوی باید متوجه این جریان باشد، هرچند این همه وقت او با این جوانان کار کرده است. درباره بازیکنی مانند ترابی در بازی اول دیدم دعواهایی که داشتیم روی او اثر کرده است، چون دیدم برای تیمش و بردن بازی می‌کند نه برای دوربین و شو. به‌طورکلی بازیکنان پایه فوتبال ایران برای دوربین و شو و خبرنگار و دلال و... بازی می‌کنند و این اتفاقات نمی‌تواند ما را به دوردست‌ها برساند. 

به شرایط فنی برسیم؛ می‌توانیم به صعود به جام‌جهانی و موفقیت در رقابت‌های قهرمانی آسیا بعد از سال‌ها امیدوار باشیم؟
اگر با این روحیه و تفکر -که من اگر این بازی را ببریم به استقلال و پرسپولیس می‌روم- به‌مصاف عراق برویم، می‌بازیم. این مساله خیلی مهم است، اینکه بازیکن بداند برای چه آمده و کجا بازی می‌کند تا اینکه بخواهیم درباره مسائل فنی موشکافی کند و به ارزیابی بپردازد. باید برخی مسائل را کنار بگذاریم، چون راه موفقیت تیم‌سازی، یکدل بودن و انسجام و اتحاد است، نه دوربین و رسانه و این‌طور مسائل. باید مقایسه کنیم و ببینیم این حاشیه‌ها را تیم‌هایی مانند آلمان و فرانسه و انگلیس هم دارند؟ یک فصل کامل را با ترابی پشت سر گذاشتم که بشود این بازیکنی که 7 تا 90 دقیقه پشت سر هم بازی کند و صدایش درنیاید. 

در ادوار گذشته هم به همین دلیل موفق نشدیم؟
این یک معضل عمومی است که مربیان باید آن را درک کنند. وقتی فوتبال را در مرحله قهرمانی و حرفه‌ای بازی می‌کنید، دیگر بازی جدی می‌شود. همه بازیکنان در انگلیس رشفورد نمی‌شوند، بلکه باید بازیکنان یک‌سری مسائل را رعایت کنند تا رشفورد شوند. 

از تیم ملی جوانان ایران در مقایسه با قدرت‌های سنتی قاره آسیا چه ارزیابی‌ای دارید؟
قبل از آن قطر و ویتنام را در حد جوانان پیکان هم ندیدم. ما از لحاظ فیزیک بدنی از خیلی از تیم‌های آسیایی جلوتریم و چه‌بسا تیم اول آسیا هستیم. ما از 50 سال پیش که مسابقات آموزشگاهی داشتیم این کشورها هنوز فوتبال بلد نبودند. این ادامه مسابقات آموزشگاهی ماست. ما زیاد کار کردیم و باید قوی باشیم و استمرار داشته باشیم و موفقیت‌هایمان باید ثبات پیدا کند. نباید دنبال این باشیم که اگر عراق را بردیم و به جام‌جهانی رفتیم، جشن هم بگیریم. باید یک‌سری چیزها را رعایت کنیم. ما در پایه‌ها بازیکنان فردای استقلال و پرسپولیس را تربیت می‌کنیم. ما سقف آرزوهایمان را پایین آورده‌ایم. من به مرفاوی توصیه می‌کنم وقتی برگشت دنبال این جریانات باشد. 

به تیم ملی بزرگسالان برسیم. نقشه‌راه شما برای تیم ملی در این وضعیت که هنوز سرمربی تیم ملی انتخاب نشده است، چیست؟ صحبت از حضور سانچز می‌شود، درحالی‌که قبل از آن 7 مربی ایرانی را سوزانده بودیم. 
اول از همه باید ببینیم بازیکنانی مانند آزمون، جهانبخش یا طارمی اصلا سانچز را قبول دارند؟ بعد از کی‌روش -که یک شیوه اقتدارگرا داشت- مربیگری در تیم ملی خیلی‌سخت شد، به‌طور مثال می‌بینیم مربی‌ای مانند اسکوچیچ که تیم ملی را در آن شرایط به جام‌جهانی برد، اسیر و مقهور دو، سه بازیکن می‌شود. فدراسیون‌ها هم طوری بودند که بازیکنان را برای رسیدن به اهداف خود وسیله قرار دادند، بنابراین بازیکنان خیلی قدرت پیدا کردند و بازیکن‌محوری در تیم ملی ما خیلی زیاد شده آن هم به‌شکلی که گروه‌بندی شکل گرفته و این گروه‌ها نیز در تضاد با یکدیگرند. 

سانچز را چطور می‌بینید؟
سانچز مربی‌ای است که با بازیکنان کم‌سن‌وسال کار کرد و با بالا آمدن با این نفرات، همه منتظر آن بودند که ببینید این پروسه در جام‌جهانی جواب می‌دهد یا خیر که در جام‌جهانی دیدیم جواب نداد. درواقع مربی‌ای که خودش این تیم را پرورش داده بود در بین 32 تیم درحالی‌که میزبان بود در رده آخر ایستاد. حالا آیا این بازیکنان که هنوز هم در تضاد با یکدیگر هستند سانچز را قبول می‌کنند؟ ما باید یک مربی را بیاوریم که مدیر باشد و اقتدار داشته باشد و درعین‌حال معتقدم که فدراسیون هم باید دندان تیزش را به بازیکنان نشان بدهد و به آنها بگوید می‌خواهیم جوانگرایی کنیم. درواقع همان کاری که در قبال انتخاب مربی انجام دادند. 

به چه شکلی؟
فدراسیون نام یک‌عده مربی ایرانی را پیش کشید تا سانچز را تحت‌فشار بگذارد تا خواسته‌هایش را به وی دیکته کند. همین کار را هم باید با بازیکنان انجام بدهد قبل از این سانچز را بیاورد، یعنی همان‌طور که سانچز را تحت‌فشار گذاشته بازیکنان را هم با شعار جوانگرایی تحت‌فشار قرار بدهد تا دوباره اتحاد و انسجام به تیم ملی بازگردد و آنها را وادار به رفاقت دوباره کند. این اتفاق فقط با فشار محقق می‌شود. این بازیکنان مربیانی دارند که ساختار باشگاهی آنها مثل کشور ما نیست. آنها جرات نمی‌کنند که اصلا به فکر عوض کردن مربی بیفتند. 

با این وضعیت دل‌تان برای مربیان ایرانی نسوخت؟
البته دل سوختن حرف درستی نیست. وقتی دیدم قلعه‌نویی بعد از گل دوم استقلال چطور کنار خط ایستاده برای شخصیت مربی ایرانی گریه‌ام گرفت و این خراب کردن‌ها بالاخره تقاصی هم دارد. روزی فردوسی‌پور گفت مربیان خارجی بنز هستند و ایرانی‌ها موتور گازی و حالا هنوز هم با مربیان ایرانی مثل موتور گازی رفتار می‌شود. با این حرکاتی که با مربیان ایرانی در این سال‌ها دیدم اینها نمی‌توانند پایه‌های موفقیت برای فوتبال ایران را به‌همراه داشته باشند. 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰