عاطفه جعفری، خبرنگار:بحث شادی و غم در جوامع و فرهنگهای مختلف نمودهای متفاوتی داشته و دارد. در روانشناسی، شادی را محرکی برای فعالیت بیشتر و سرزندگی عنوان میکنند و از غم بهعنوان عامل بازدارنده از پویایی و تحرک بیشتر یاد میشود. با توجه به اینکه جامعه ما، جامعهای دینی است و بسیاری از آیینها و مراسم مهم ما مربوط به مناسبتها و مناسک دینی است، توجه به اینکه مراسم جوری برگزار شود که تعادل مناسبی بین مراسم سوگواری و آیینهای شادی در کشور بهوجود بیاید، بسیار مهم است. همه ما یادمان میآید که در کودکی با جشن نیمهشعبان و چراغانی محلههایمان بزرگ شدیم و منتظر بودیم تا نیمهشعبان برسد، اما رفتهرفته این کار از محله رخت بربست و بچههای این نسل قرابت کمتری با این جشنها دارند، هدف از بررسی این موضوع نادیده گرفتن یا حتی کماهمیت تلقی کردن مراسم سوگواری نیست ولی لزوم توجه به مقوله شادی در جامعهای که بیشتر جمعیت آن را جوانان تشکیل میدهند، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
عباس محمدیاصل، جامعهشناس و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی در این خصوص معتقد است: «در جامعه ما فرهنگ غالب فرهنگ غم است و شادی حالت عرضی و فرعی دارد. بنابراین ما بیشتر برای سوگ اجتماعی آمادگی داریم و هیچ برنامهای برای شادمانی در نظر نداریم یا طراحی نکردهایم.» این موضوع بسیار گفته میشود، حالا بگذارید کمی مصداقی درمورد این مساله مهم صحبت کنیم، جشن غدیر خم که امسال در تهران و برخی شهرها برگزار شد، نشاندهنده این بود اگر بتوانیم اعیاد مذهبی را پررنگ کنیم و همهجوره به میدان بیاییم، مردم استقبال خوبی میکنند. حضور پرشور خانوادهها و نسل جدید در این جشن نشانی بر این مدعاست که اگر درست و با برنامهریزی کار انجام بگیرد و مردم خودشان را در این مدل جشنها سهیم بدانند، حتما مورد استقبال قرار میگیرد.
این شبها فصل سوم برنامه «معلی» درحال پخش است، شبکه سه سیما چندماه پیش در فراخوانی از مخاطبان خواسته بود، ویدئویی از اجرای خودشان در قالبهای متناسب با مجالس شادی اهلبیت(ع) اعم از مدحخوانی، سرودخوانی، شعرخوانی و... تهیه کنند تا از میان آن ویدئوها، عوامل برنامه برترینها را برای حضور در این برنامه دعوت کنند. حالا که این برنامه به پخش رسیده و مورد استقبال هم قرار گرفته است، میبینیم که اگر بخواهیم در حوزه شادی کاری انجام بدهیم، تواناییاش را داریم.
صدای جیغهایشان بعد از ورود رهبری، سرود خواندنشان، شعارهایی که روی دستانشان نوشتهاند؛ رنگی که مراسم دارد، ویژگیهای جشنی است که 15 بهمن امسال را در تاریخ ما ماندگار کرد. عکسهایی که از مراسم جشن تکلیف دختران دانشآموز در فضای مجازی دستبهدست میشد، نشان از شعفی است که به همه دست داده بود و این نشاط و شادی را دوست داشتند.
اگر بخواهیم میتوانیم با توجه به تعدد اعیاد مذهبی، روشی را که برای خودمان است، پیاده کنیم. امام صادق(ع) در روایتی میفرمایند که خوشا بهحال شیعیان ما که در مصیبت و حزن ما محزونند و در شادی و سرور ما شاد و مسرورند. این روایت نشان میدهد که ویژگی شیعیان و دوستداران اهلبیت(ع) باید این باشد که هم در شادیها شاد و هم در مصائب محزون باشند. در پرونده امروز سراغ شاعران و مداحان رفتیم و از آنها خواستیم لزوم توجه به اعیاد مذهبی را برایمان تبیین کنند.
آیین شادمانی
نفیسه سادات موسوی، شاعر:شعر، دروازه ورود به تاریخ ملتهاست. اگر به این جمله با دقت بیشتری بیندیشیم، درمییابیم که لب کلامش این است که تاریخ نشان داده برای ماندگار شدن اتفاقات و تفکرات و ارزشها در دل تاریخ، شعر یکی از بهترین ابزارها بوده است. این ابزار محبوب، منحصر به ملت خاصی نیست و بیشتر ملتها و فرهنگهای جهان از آن به همین شیوه بهره بردهاند. اما وقتی صحبت از فرهنگ ایرانی و زبان فارسی به میان میآید، این ابزار اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ چراکه هنر اول ما فارسیزبانان از بین هفت هنر، شعر است. قرنهاست پرچم شعر بر فراز آسمان ایران میرقصد و ظرفیتی که در اختیار جریانسازان و تاریخسازان و دغدغهمندان هویت و فرهنگ قرار داده است، تمام نشدنی و سخاوتمندانه به نظر میرسد.
شعر آیینی که یکی از زیرشاخههای اصلی محتوایی شعر میباشد نیز از این قاعده مستثنی نیست. چه بسا یکی از ارکان انتقال آیینها از دل سدههای پر فراز و فرود تاریخ ایران، همین استفاده بهینه و بهنگام از ظرفیت شعر بوده باشد! اما درباره چیستی و ماهیت شعر آیینی که بخواهیم سخن بگوییم، بیش از هرچیز پیوند مستقیمش با مذهب است که به ذهن متبادر میشود؛ هرچند شعر آیینی منحصر به شعر مذهبی و دینی نیست اما مهمترین بخش آن را همین اشعار با درونمایه دینی تشکیل میدهند.
البته در زمانهای زیست میکنیم که شعر آیینی در انحصار شعر مدح و مرثیه اهل بیت است و سایر شئون و شعائر دینی کمتر فرصت بروز و ظهور در بدنه شعر آیینی معاصر را پیدا میکنند؛ ذائقه نهچندان درستی که گرچه منجر به تولید آثار شاخص و اشعار ماندگار و باکیفیتی در محور مدح و مرثیه میشود اما از سمت دیگر باعث مغفول ماندن آموزههای دینی و مناسبات مذهبی در این زیرشاخه شعری نیز میشود.
از آن جا که شعر آیینی هویتی گستردهتر از شعر مذهبی دارد، توقع ما از آن، این است که هرچه میگوید و از هرچه روایت میکند، با نگاه دین همراه و همسو باشد و به عبارتی نه از چهارچوب دین بیرون بزند و نه چیزهایی را عمدا یا سهوا ندیده بگیرد و از قلم بیندازد. آیین اسلامی و آنچه با عنوان فرهنگ اسلامی نسل به نسل حفظ شده و به ما رسیده است، این روزها بیش از هر زمان دیگری با کملطفیهایی از قبیل عدم بازنمایی صحیح مواجه است. عزا و عزاداری و مرثیه و نوحه و سیاهپوشی و دهه پشت دهه گرفتن، تبدیل به پرچمدار معرفی اسلام به نسل جدید شده است و تصویری جز دائمالعزا بودن از آیین مسلمانی به مخاطب نظارهگر ارائه نمیکند. چیزی که با واقعیت و روح اسلام در تضاد است.
اسلام به همان اندازه که بر گرامیداشت و یادبود مصیبتها و رنجها تاکید کرده است، بر گرامیداشت و شادباش گرفتن در ایام خوشی و اعیاد نیز اصرار دارد. چه بسا تاکید و تمرکزی که بر شادمانی دارد بیشتر هم باشد. شاهد مثال کوچکی بر این حرف میتواند تعداد اعیاد مستقل از ولادتی باشد که هر کدام هویتی مستقل دارند و آداب و رسوم مخصوصی برایشان تعریف شده و در چهارچوب نگاه اسلامی، سرریز خیرات و برکات و الطاف الهی بر اهل زمین نیز در همین روزها اتفاق میفتد، از عید فطر و مبعث گرفته تا عید قربان و عید بزرگ غدیر. بازشناسی و بازنمایی جلوههای معرفتی و معنوی آیین اسلام در ایام عید و شادمانی میسرتر و مطلوبتر است؛ چراکه فرصت نسبتا کوتاهی که شعر در اختیار دارد برای بیان و روایت ارزشها و باورها و فرهنگ اصیل صرف میشود. از طرفی از آنجا که شعر همواره و در تمام سدهها بازتابدهنده وضعیت فکری و اجتماعی جامعه زمان خودش بوده است، در روزگار حاضر که نیاز به تزریق امید و انگیزه بیش از هر زمان دیگری حس میشود، ضرورت پرداخت بیشتر و بهتر، کمی و کیفی به این مقوله نیز بیشتر است.
در کنار نکات گفتهشده توجه به این نکته هم خالی از لطف نیست که هر گونهای از شعر، ظرفیتی برای بیان مفاهیم خاصی دارد و شعر آیینی، شعری است که ظرفیتش از جنس فتح قلوب مردم است. قلبهایی که همان گونه که در روزهای غم و اندوه، همدرد و همگریه و همدل است، در روزهای شادی و شادمانی نیز لبریز سرور است و آماده پذیرش روایتهای شاعرانهای است که از معارف و معنویات و ماهیات آیین در جریان است. همانطور که نوحهها و مراثی ماندگار در حافظه مردم به یادگار میماند و سالها بر سر زبان آنهاست، همانطور هم اشعار و سرودهایی که در اعیاد مذهبی و جشنها سروده و خوانده شوند، جای خود را بین مردم باز میکنند و در قلب و حافظهشان جا میگیرند. برای بررسی صحت این ادعا از روی جمله بعد بلند بخوانید: «اگر آن ماه نمونه، به جهان رخ بنمونه» احتمالا بیشتر شما این جمله را با ملودی خواندید و لبخندی از جنس یادآوری نیمه شعبان و سرود امامزمانی دلنشین آن هم بر لبتان نقش بست. این و دقیقا همین، کارکردی است که شعر آیینی قرار است در پرداختن به اعیاد مذهبی داشته باشد.
برای شادی در اعیاد مذهبی کمکاری کردهایم
محمد اسداللهی، مداح:بهخودیخود برای ائمه بهویژه آقا سیدالشهدا(ع) از عاشورا یا بعد از عزای عاشورا، موضوع عزاداری بوده و مردم حتی علما و بزرگترهای دین مثل آیتالله قاضی(ره) میگفتند هفتهای یکبار به جلسات روضه هفتگی و توسل بر سیدالشهدا(ع) مداومت داشته باشید. این را هم سفارش کردند و هم سفارش از سوی ائمه وجود دارد، از طرف دیگر این را هم داریم که ائمه فرمودند در شادی ما شاد باشید و در عزای ما عزادار. آن بخش که فرمودند در شادیهای ما شاد باشید جا دارد که این ظرفیت را بالا ببریم و حتی برای مردم این را بازگو کنیم. میبینیم که برای عزاداریها محرم و صفر به چه میزان شلوغ میشود و چقدر در عزاداریها تبلیغ میشود، چقدر متنها و نوحهها نوشته میشود و شعرها سروده میشود ولی در اعیاد کمکاری وجود دارد، شاید مقصر این امر دوستان شاعر و مداح باشند. گاهی برای مولودیهایی که در ایام میلاد ائمه استفاده کردیم زحمتی برای اینکه مولودی مجزایی خلق شود نداشتیم و همان مولودی را که با ضرب بیشتر است شبیه نوحه کار کردیم. البته این را باید بگویم که چند تن از دوستان زحمت کشیدهاند و یکی، دوسالی است که نوع سرودهایی که گفته میشود مخصوص جشن ائمه است. ذات اعیاد مذهبی است که شعر باید شاد باشد، یعنی دستگاه فرق میکند، موسیقی فرق دارد و اثر متفاوتی نسبت به نوحه است. باید این را هم بپذیریم که تاثیر بیشتری هم دارد. جامعه ما الان به شادی و امیدواری نیاز دارد و در جشن اهل بیت(ع) میتوانیم معارف آنان را انتقال دهیم و هم مردم را با شادی اهلبیت شاد کنیم. نکته دیگر در حوزه آموزش است، آموزش در بخش مداحی روش بهخصوصی ندارد، این بستگی به خلاقیت افراد دارد و همچنین استفاده از چهارچوبی که برای ما و برای حرمت اهل بیت(ع) قائل میشویم، باید یکسری چیزها را جدا کنیم. برگزاری برنامه ما نباید شبیه کنسرت باشد، مثلا فلان شعر یا موزیکی را که برای فلان ترانه بوده، استفاده میکنند که کار درستی نیست. باید خلاقیت وجود داشته باشد و البته نباید خیلی سختگیری کرد. گاهی ما از ائمه هم میخواهیم مسلمانتر شویم. منظور من این است اگر موسیقی استفاده میکنیم همه قواعد در آن رعایت شده باشد و حرمت اهلبیت را درنظر بگیریم، حتی در برگزاری جشنها حرمت اهل بیت(ع) درنظر گرفته شود. یکسری جشنها را برای بچهها داریم، جنس این جشنها فرق دارد، مثلا در برگزاری جشن برای بچهها سعی میکنیم سالنی را بگیریم یا در کارهایی دیدیم که در فضای پارک اجرا میکنند یا داخلشهر است که بادکنک و نورپردازی خوب میکنند و این کار را برای بچهها زیبا میکند. در بحث شعر، یکسری دوستان مداح و بزرگترها در حوزه مداحی فعالیت دارند، یعنی هم خوب مداحی میکنند و هم خوب شعر مینویسند و ایده میدهند. مرحله دیگر مداحانی هستند که شعر نمیگویند اما خوب ایده میدهند. یک بستری را از شعرای اهلبیت(ع) تشکیل دادند و شعرای خوبی را انتخاب کردند و حتی پرورش شاعر دارند و حلقه خوبی را مدیریت میکنند. این تفکیک هم برای ایام شادی و هم عزا وجود دارد. یک عده دوستان مداح این زحمت را نمیکشند، چون کار مداحی که شاعری نیست؛ او شعری را میخواند که شاعر مهندسی کرده است، گاهی درهمآمیختن برخی چیزها با هم باعث میشود که نتیجه کار زیبا نشود. پس راه بسیار داریم و خیلی کارها باید در زمینه شعر انجام دهیم تا بتوانیم اتفاقات خوبی را رقم بزنیم. سرانجامی در وادی اهلبیت وجود ندارد و دریای بیانتهاست. حداقل باید به یکجای خوبی برسیم که به کار نسل آینده بیاید و مسیر درستی را تحویل بدهیم تا بتوانند ادامهدهنده این راه باشند. بگذارید صحبتهایم را با کار جدید «بیعت» ادامه بدهم. این سرود با موضوع مهدویت و انتظار ظهور حضرت مهدی(عج) ساخته شد. این سرود بسیار تاثیرگذار و پرقدرت است. همانطور که در دینمان بیعت با ائمه و امام عصر(عج) را داریم و در اعصار گذشته مردم جامعه با امام عصر خود بیعت میکردند، این سرود هم یادآوری بیعت ما با امام زمان است. اینکه با امام زمان(عج) قولوقرارهایی داشتیم و شاید فراموش کردیم. نکته این است که این حرفها از زبان بچهها، برای بزرگترها یادآوری میشود که بیعت کردیم و هم نوجوانی که تازه پا به عرصه زندگی گذاشته و تازه با دنیا و جامعه آشنا میشود، این شعر برای او میگوید دنیا یک صاحبی دارد. یک آقایی است که میآید و حال دنیا را عوض میکند، حال دنیا را بهتر میکند. بچههایی که این سرود را میخوانند یا حفظ و تکرار میکنند، درحقیقت خانوادههایشان را هم دعوت به بیعت میکنند. الحمدلله این کار خیلی تاثیرگذار بود، یعنی به مقصدی که میخواست رسید. پویشهایی از شمال تا جنوب کشور و از غرب تا شرق کشور را دربرگرفته است. مردم در شهرهای مختلف در مسجد، حسینیه، سالن ورزشی، پارک و... جمع میشوند و مراسمها چه شادی باشند و چه عزاداری، توسل به اهلبیت را دارند. این چقدر قشنگ است که با بچهها این جریان شکل میگیرد. انگار بچهها مردم جامعه را همراه میکنند. شاید خانوادهها عشق به اهلبیت(ع) دارند ولی بهدلیل سخت شدن زندگیها وقت نمیکنند در برنامههای مذهبی شرکت کنند. این بچهها هستند که بانی میشوند تا خود و خانوادههایشان دوباره مخاطب برنامه اهلبیت قرار گیرند و شرکت کنند. اتفاقی که در اعیاد مذهبی افتاده، نشان میدهد بچهها شادی را خیلی دوست دارند؛ بچهای که با تبلیغ منفی، فلانترانهای را که در فضای مجازی پخش شده زمزمه میکند، با این کارهایی که ساخته شده، مدل نگاهش تغییر میکند. وقتی بچهها این سرودها را اجرا میکنند، والدین هم خوشحال میشوند که بچههایشان حال خوبی دارند و شاد میشوند و همچنین با اهلبیت آشنا میشوند و مفهومی درست در ذهنش شکل میگیرد. این از همان نتایج توجه به اعیاد مذهبی است. امیدواریم بتوانیم موثر باشیم و بهتر کار کنیم و درکنار عزای اهلبیت، شادی برای آنان داشته باشیم. هرچند اشک برای اهلبیت سفارش شده ولی به این معنا نیست که مردم افسرده هستند، انسان وقتی پدر و مادر خود را از دست میدهد گریه و زاری میکند و بعد از آن یاد آنها را همیشه دارد، وقتی در مراسمی سلامی به اهلبیت میدهید و اشک بر گونه شما جاری میشود، احساس سبکی میکنید و این برگرفته از شادمانی معنوی و درونی است، نه اینکه بگوییم افسردگی دارد. اهلبیت هم سفارش کردهاند در شادیهای ما شاد باشید و این شادی را به مردم انتقال دهید. این شادی حال مردم را خوب میکند و به مردم امید میدهد.
اشاعه فرهنگ شادمانی
محمدرضا بازرگانی، شاعر:آنچه که امروز چه در جامعه ادبی و چه بین عموم مردم بهعنوان شعر آیینی شناخته میشود، به شعری اطلاق میشود که در حوزه دینی و بهطور ویژه پیرامون زندگی و شخصیت وجود مقدس چهارده معصوم(ع)، اهل بیت و اصحاب ایشان سروده شود. اگرچه بسیاری از بزرگان ادبیات، استاد توحیدی، اخلاقی، عرفانی و تعلیمی را هم بهعنوان زیرمجموعه شعر آیینی لحاظ میکنند، اما بهطور عام بیشتر به شعری که در حول موضوع چهارده معصوم(ع) سروده شده باشد، شعر آیینی گفته میشود. شعر آیینی در ادبیات کهن بیسابقه نیست اما هرچه به زمان معاصر و بهخصوص بعد از انقلاب نزدیک شویم، پرداختن شاعران به این شاخه از شعر فارسی را بیشتر و جدیتر میبینیم. اما نکته قابل توجه در حوزه شعر آیینی زاویه دید شاعر است. شاعران مختلف به دلیل تفاوت در ویژگیهای فردی و شرایط اجتماعی و فرهنگی، نگاههای متفاوتی در زمان سرودن شعر آیینی دارند. میزان معرفت و ارتباط معنوی شاعر با معصومین(ع) و همچنین سطح مطالعه تاریخی و مذهبی و آگاهی از سیره ایشان، از جمله عواملی است که باعث ایجاد تفاوت بین سرودههای شاعران مختلف میشود. اما عامل دیگری که در این زمینه تاثیر مهمی دارد، فرهنگ مذهبی غالب در کشور است. پررنگ بودن آیینهای عزاداری در کشور و استقبال عمومی مردم از آنها و همچنین وجود سابقه درخشان ادبیات اساطیری در اشعار فارسی، بهطور ناخواسته سبب شده است که شاعران نیز در اشعار خود بیشتر یا به مدح و منقبت معصومین یا قرائت ماتمی از سیره اهل بیت(ع) بپردازند و به شهادت این بزرگواران و مظلومیت آنها نگاه ویژهای داشته باشند. در همین راستا میبینیم که مشهورترین اشعار آیینی از گذشته تا به امروز که در ذهن اکثر مردم ایران به جای مانده است، اشعاری است که یا زبان به مدح اهل بیت(ع) گشودند. نظیر شعر معروف شهریار در مدح امیرالمومنین علی(ع):
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
و یا به مظلومیت و رشادت ایشان در زمان شهادت اشاره کردهاند و اندوه شیعیان را به رشته تحریر درآوردهاند. مانند دوازدهبند مشهور محتشم کاشانی برای سیدالشهدا(ع):
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
حتی در مواردی که شاعر نگاهی عرفانی به زندگی معصوم دارد و به بیان سیر و سلوک معنوی در زندگی اهل بیت(ع) میپردازد، باز هم به شهادت معصوم نگاه میکند، مانند گنجینهالاسرار عمان سامانی، که واقعه عاشورا را با نگاهی عارفانه به تصویر کشیده است. در سالهای اخیر شاعران تلاش فراوانی کردهاند تا حوادث معاصر را نیز به آموزههایی از زندگی معصومین گره بزنند. حوادثی نظیر انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، مدافعان حرم، مدافعان سلامت و مسائلی از این قبیل. در آثار بزرگان شعر معاصر نظیر مرحوم سیدحسن حسینی و یوسفعلی میرشکاک این نکته کاملا مشهود است. حتی در موارد بسیار در شعر سالهای اخیر با این موضوع مواجه میشویم که در زمان سرایش شعر انتقادی و اجتماعی نیز به ظلمستیزیها و عدالتمحوری ائمه اشاره میکنند و آن را الگویی برای جامعه اسلامی قرار میدهند که نمونه بارز آن را میشود در اشعار شاعرانی همچون علیرضا قزوه و مرحوم قیصر امینپور مشاهده کرد. اما همانگونه که پیشتر بیان شد نکته اساسی این است که متاسفانه در اکثر موارد مطرحشده، شاعران در شهادت امامان شیعه دست به مضمونیابی میزنند. به همین جهت است که در مناسبتهای مربوط به شهادت و اقامه عزای اهل بیت(ع) شاهد وفور شعر آیینی هستیم ولی در اعیاد مذهبی آن شور و هیجان و کثرت سرایش به چشم نمیخورد. با اینکه میلاد این بزرگان شروع نزول برکت الهی بوده و سرچشمه رحمت پروردگار است اما در ادبیات ما این موضوع کمی مغفول مانده است.
نهتنها اعیاد منتسب به میلاد معصومین(ع) بلکه اعیاد مذهبی دیگر نظیر عید قربان و عید فطر هم مورد کملطفی شاعران واقع شده است. البته ناگفته نماند که به لطف خدا شاعران معاصر برای عید غدیر عرض ارادت فراوانی داشتهاند و از این جهت جای شکرش باقی است اما برای اعیاد دیگر بهویژه عید قربان و فطر یا نیمه شعبان که جشن میلاد امام حی و زنده شیعیان است اشعار بهمراتب کمتری در دسترس است. بدون شک مطالعه بیشتر شاعران در باب اعیاد مذهبی و میزان تاثیر زنده نگهداشتن این ایام بر رشد اجتماعی و بالندگی جامعه اسلامی کمک فراوانی برای پر شدن این خلأ بزرگ در شعر سه دهه اخیر خواهد بود. از طرف دیگر از مبلغان مذهبی و دستگاههای فرهنگی انتظار میرود که با اشاعه فرهنگ شادمانی در شادی اهل بیت(ع) و زمینهسازی مناسب برای نشر اشعار با موضوع اعیاد دینی، موجب تشویق شاعران جوان شده و گام مهمی در تقویت این بخش از شعر آیینی بردارند.
امید به شعر های تاثیرگذار
نغمه مستشار نظامی، شاعر:آنچه که امروز چه در جامعه ادبی و چه بین عموم مردم بهعنوان شعر آیینی شناخته میشود، به شعری اطلاق میشود که در حوزه دینی و بهطور ویژه پیرامون زندگی و شخصیت وجود مقدس چهارده معصوم(ع)، اهل بیت و اصحاب ایشان سروده شود. اگرچه بسیاری از بزرگان ادبیات، استاد توحیدی، اخلاقی، عرفانی و تعلیمی را هم بهعنوان زیرمجموعه شعر آیینی لحاظ میکنند، اما بهطور عام بیشتر به شعری که در حول موضوع چهارده معصوم(ع) سروده شده باشد، شعر آیینی گفته میشود. شعر آیینی در ادبیات کهن بیسابقه نیست اما هرچه به زمان معاصر و بهخصوص بعد از انقلاب نزدیک شویم، پرداختن شاعران به این شاخه از شعر فارسی را بیشتر و جدیتر میبینیم. اما نکته قابل توجه در حوزه شعر آیینی زاویه دید شاعر است. شاعران مختلف به دلیل تفاوت در ویژگیهای فردی و شرایط اجتماعی و فرهنگی، نگاههای متفاوتی در زمان سرودن شعر آیینی دارند. میزان معرفت و ارتباط معنوی شاعر با معصومین(ع) و همچنین سطح مطالعه تاریخی و مذهبی و آگاهی از سیره ایشان، از جمله عواملی است که باعث ایجاد تفاوت بین سرودههای شاعران مختلف میشود. اما عامل دیگری که در این زمینه تاثیر مهمی دارد، فرهنگ مذهبی غالب در کشور است. پررنگ بودن آیینهای عزاداری در کشور و استقبال عمومی مردم از آنها و همچنین وجود سابقه درخشان ادبیات اساطیری در اشعار فارسی، بهطور ناخواسته سبب شده است که شاعران نیز در اشعار خود بیشتر یا به مدح و منقبت معصومین یا قرائت ماتمی از سیره اهل بیت(ع) بپردازند و به شهادت این بزرگواران و مظلومیت آنها نگاه ویژهای داشته باشند. در همین راستا میبینیم که مشهورترین اشعار آیینی از گذشته تا به امروز که در ذهن اکثر مردم ایران به جای مانده است، اشعاری است که یا زبان به مدح اهل بیت(ع) گشودند. نظیر شعر معروف شهریار در مدح امیرالمومنین علی(ع):
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
و یا به مظلومیت و رشادت ایشان در زمان شهادت اشاره کردهاند و اندوه شیعیان را به رشته تحریر درآوردهاند. مانند دوازدهبند مشهور محتشم کاشانی برای سیدالشهدا(ع):
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
حتی در مواردی که شاعر نگاهی عرفانی به زندگی معصوم دارد و به بیان سیر و سلوک معنوی در زندگی اهل بیت(ع) میپردازد، باز هم به شهادت معصوم نگاه میکند، مانند گنجینهالاسرار عمان سامانی، که واقعه عاشورا را با نگاهی عارفانه به تصویر کشیده است. در سالهای اخیر شاعران تلاش فراوانی کردهاند تا حوادث معاصر را نیز به آموزههایی از زندگی معصومین گره بزنند. حوادثی نظیر انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، مدافعان حرم، مدافعان سلامت و مسائلی از این قبیل. در آثار بزرگان شعر معاصر نظیر مرحوم سیدحسن حسینی و یوسفعلی میرشکاک این نکته کاملا مشهود است. حتی در موارد بسیار در شعر سالهای اخیر با این موضوع مواجه میشویم که در زمان سرایش شعر انتقادی و اجتماعی نیز به ظلمستیزیها و عدالتمحوری ائمه اشاره میکنند و آن را الگویی برای جامعه اسلامی قرار میدهند که نمونه بارز آن را میشود در اشعار شاعرانی همچون علیرضا قزوه و مرحوم قیصر امینپور مشاهده کرد. اما همانگونه که پیشتر بیان شد نکته اساسی این است که متاسفانه در اکثر موارد مطرحشده، شاعران در شهادت امامان شیعه دست به مضمونیابی میزنند. به همین جهت است که در مناسبتهای مربوط به شهادت و اقامه عزای اهل بیت(ع) شاهد وفور شعر آیینی هستیم ولی در اعیاد مذهبی آن شور و هیجان و کثرت سرایش به چشم نمیخورد. با اینکه میلاد این بزرگان شروع نزول برکت الهی بوده و سرچشمه رحمت پروردگار است اما در ادبیات ما این موضوع کمی مغفول مانده است.
نهتنها اعیاد منتسب به میلاد معصومین(ع) بلکه اعیاد مذهبی دیگر نظیر عید قربان و عید فطر هم مورد کملطفی شاعران واقع شده است. البته ناگفته نماند که به لطف خدا شاعران معاصر برای عید غدیر عرض ارادت فراوانی داشتهاند و از این جهت جای شکرش باقی است اما برای اعیاد دیگر بهویژه عید قربان و فطر یا نیمه شعبان که جشن میلاد امام حی و زنده شیعیان است اشعار بهمراتب کمتری در دسترس است. بدون شک مطالعه بیشتر شاعران در باب اعیاد مذهبی و میزان تاثیر زنده نگهداشتن این ایام بر رشد اجتماعی و بالندگی جامعه اسلامی کمک فراوانی برای پر شدن این خلأ بزرگ در شعر سه دهه اخیر خواهد بود. از طرف دیگر از مبلغان مذهبی و دستگاههای فرهنگی انتظار میرود که با اشاعه فرهنگ شادمانی در شادی اهل بیت(ع) و زمینهسازی مناسب برای نشر اشعار با موضوع اعیاد دینی، موجب تشویق شاعران جوان شده و گام مهمی در تقویت این بخش از شعر آیینی بردارند.