چندماهی از روزهای اوج التهابات خیابانی در ایران گذشته و به نظر میرسد مقامات کشورهای غربی بعد از برخورد با دیوار سفت واقعیت، درباره تنظیم روابطشان با ایران دوباره منطق قبلیشان که البته آن هم چندان دوستانه نبود را محور قرار دادهاند. تماسها و دیدارهای بینالمللی مقامات کشورمان با مسئولان دولتهایی که در پاییز 1401 برای به دست آوردن دل براندازان هم که شده به لفاظیهای بیسر و تهی علیه ایران پرداخته بودند و حالا از لزوم تقویت دوباره دیپلماسی در روابط تهران و پایتختهای اروپایی صحبت میکنند مجددا به روزهای اوج خود بازگشته است. از دیدارهای حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان با مقامات اروپایی در حاشیه نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو تا گفتوگوی تلفنی رئیسجمهور با نخستوزیر بلژیک و حالا سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران. سفر مهمی که حتی بدون درنظرگرفتن جزئیات و مذاکرات شکلگرفته در آن هم برای جریانات ضدایرانی فعال در این ماهها شکستی بزرگ محسوب میشود. جریاناتی که آرزویشان منزوی کردن ایران در مجامع بینالمللی و افزایش فشارها علیه تهران به هر قیمتی بود، حالا شاهد این هستند که در فاصله کمتر از یک ماه، هم وزیر امور خارجه ایران به نشست شورای حقوق بشر میرود و علاوهبر دیدار با مقامات کشورها، سخنرانیهای مفصلی علیه مداخله دولتهای خارجی میکند، هم مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که قرار بود یکی از اهرمهای فشار علیه ایران باشد به تهران سفر میکند و با رئیسجمهور و مقامات کشورمان به گفتوگو میپردازد. در گزارش امروز، به بهانه سفر دو روزه و فشرده گروسی به تهران و دیدارش با رئیسجمهور، وزیر امور خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان به بررسی مهمترین محورهای مطرحشده در مذاکرات گروسی با مسئولان سازمان انرژی اتمی ایران و دلیل تغییر رفتار دولتهای غربی و نهادهای بینالمللی مثل آژانس در مواجهه با ایران پرداختهایم. تغییر رفتاری که میتوان آن را ناشی از برخورد آنها با دیوار سفت واقعیت جامعه ایران دانست. مسالهای که بزرگترین قربانی آن تا الان، جریان ترحمبرانگیز براندازان خارج از ایران بودهاند که کمکم دارند متوجه میشوند در طول این چند ماه از سمت دولتهای غربی، سرکار بودهاند و مقامات خارجی به آنها صرفا به دید اهرم فشاری برای امتیاز گرفتن از ایران پای میز مذاکره نگاه میکردهاند.
گروسی، پلیس خوب میشود
در نشست خبری مشترک دیروز گروسی با اسلامی در ایران، نکات بسیاری درباره ادامه همکاری آژانس با ایران مطرح شد. درمجموع صحبتها مثبت بوده. البته این برآیند مثبت ممکن است پایدار نباشد و کمافیالسابق گروسی در ایران موضع مثبت بگیرد و بلافاصله بعد از خروج از ایران مواضع خود را به خاطر سیاسیکاری تغییر دهد. اما در نشست دیروز، گروسی به ایران تضمین میدهد که سیاسیکاری نکند. او درباره اینکه آژانس چه تضمینهایی میتواند بدهد که از این نهاد به عنوان یک ابزار سیاسی استفاده نشود، گفته: «من این تضمین را به شما میدهم که تحت دستورالعمل هیچ کشوری کار نکردهایم. ابزار سیاسی شدن آژانس از نظر من صحبت مضحکی است.» صحت و صداقت این صحبتها اگرچه باید در آینده نزدیک سنجیده شود اما درحال حاضر این صحبتها مثبت است و بهعنوان تضمین گروسی به ایران درنظر گرفته میشود. گذشته از این، مدیرکل آژانس به نکات مثبت دیگری هم اشاره کرده ازجمله اینکه «من همیشه از دیدار با آقای اسلامی استقبال میکنم. ما میخواهیم با ایران یک دیالوگ و گفتگوی جدی و سیستماتیک داشته باشیم.» او در اینباره بیشتر توضیح داده و گفته: «البته قرار است من با مقامات دیگر جمهوری اسلامی ایران هم دیدار داشته باشم و در پایان روز میتوانم قضاوت بیشتری از رضایت خودم داشته باشم اما میتوانم بگویم که یک بسته کاری مبتنی بر صداقت و همکاری برای من بسیار مهم است. کار با ایران و همکاری با ایران ادامه دارد.» ازجمله دیگر نکات مثبت این نشست این بود که گروسی تهدیدها و حملههای اخیر به تاسیسات هستهای ایران را محکوم کرد. او این محکومیت را اینچنین بیان کرد: «هرگونه اقدام نظامی علیه نیروهای نظامی کاملا محکوم و غیرقانونی است و خارج از روند ساختاری است که ما طبق آن عمل میکنیم؛ امیدوار هستیم که بتوانیم از نیروگاههای اتمی که منظورم نیروگاه اوکراین و تاسیسات اتمی دیگر است، محافظت کنیم.» اسلامی نیز به این سخنان مثبت مدیرکل آژانس واکنشی مثبت نشان داد و گفت: «ما انتظار داریم تعاملات و گزارشهای آژانس اعتمادآفرین باشد تا با اطمینان برای حلوفصل مسائل و پرهیز از عواملی که نیت آنها برهم زدن روابط عادی است، اقدام کنیم و همواره آژانس بتواند وظایف خود در ارتباط با ایران را در چهارچوب پادمان پابرجا نگه دارد. در همین چهارچوب گفتوگویهای مشترک انجام شده و مطمئنم به صورت پایداری موثر خواهد بود.» اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود به این نیز اشاره کرده که «ما یک الگویی را با آقای گروسی سال گذشته در وین توافق کرده بودیم و همان را دنبال میکنیم و بخشهایی از آن در مذاکرات و تعامل معاونان دو طرف بیان شده است و بخشی از ترتیبات را امروز صحبت کردیم و همچنان صحبت ما ادامه دارد و در قالب یک الگوی رفتاری و تعاملی اینها را به سمت حلوفصل پیش میبریم.» به غیر از اسلامی، مدیرکل آژانس با وزیرخارجه ایران هم دیدار کرد. آنطور که خبر این دیدار از رسانهها منتشرشده، درمجموع صحبتها در راستای حلوفصل موضوعات بازمانده بوده. در راستای همین صحبتها، در دیدار گروسی با دیگر مقامات دولتی ایران ازجمله رئیسجمهور، سخنان مثبتی ردوبدل شده، چنانچه در چند دیدار اخیر چهارچوب صحبتها مشابه و امیدبخش بوده است.
پشتپرده صحبتهای گروسی؛ پالس مثبت مذاکرات
اینکه گروسی پیش از ورود به ایران با کارگزاران اروپایی و آمریکایی هماهنگ شده باشد، چیز بعیدی نیست؛ همانطور که در سفرهای پیشین خود، از آنها خط میگرفته. پیش از سفر چند روز گذشته گروسی به ایران، چندتن از مقامات آمریکایی و اروپایی اظهاراتی داشتند که نشان میدهد گروسی در خطی که آنها دنبال میکنند، موضع گرفته است. برای نمونه رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران روز پنجشنبه به سفر قریبالوقوع گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران اشاره کرده و گفته: «گروسی هنوز گزارش خودش را درخصوص پایبندی یا عدمپایبندی ایران به آنپیتی منتشر نکرده؛ باید منتظر آن بمانیم تا بعد ببینیم چه اقداماتی مناسب هستند.» این اظهارنظر مالی اگرچه خنثی است اما مثبت قلمداد میشود چراکه طی سفرهای پیشین، اظهارات مقامات منفی و علیه ایران بوده است. به غیر از مالی، پیتر استانو، سخنگوی اتحادیه اروپا نیز پنجشنبه گذشته اعلام کرد: «در اتحادیه اروپا اجماع بر این است که باید مذاکرات و تماسهایی با ایران ادامه داشته باشد.» این موضع اتحادیه اروپا و تاکید آنها بر ادامه مذاکرات بهوضوح با مواضع و گفتههای اخیر گروسی همخوانی دارد. گذشته از این پالسهای مثبت برای ادامه مذاکرات با ایران، برخی دیگر از پالسها بعد از ورود گروسی به ایران داده شده است. برای نمونه دیروز چند ساعت بعد از دیدار گروسی با اسلامی و امیرعبداللهیان، سالم بن ناصر العوفی فرستاده ویژه پادشاه عمان و وزیر انرژی و معادن این کشور با محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهور ایران دیدار کردند. فرستادگان عمان در این دیدار از مأموریت ویژه خود برای پیگیری روند همکاریها و سرمایهگذاریهای دو کشور در تمامی بخشها از جمله انرژی خبر داده و گفته: «به دستور پادشاه عمان باید در کوتاهترین زمان ممکن مسائل پیشروی توسعه همکاریهای تهران و مسقط را حلوفصل کنیم.»
وی روابط سیاسی ایران و سلطنت عمان در سطح منطقه را روابطی عالی و ممتاز توصیف و خاطرنشان کرد: «تلاش جدی ما این است که مناسبات تجاری را به سطح روابط سیاسی و صمیمانه دو کشور برسانیم.» پیش از عمان، بین وزرای دیگر کشورهای عربی چون قطر و عراق با ایران هم پیامهایی ردوبدل شده بود. با کنار هم قرار دادن همه این پازلها میتوان گفت، در کنار مواضع مثبت گروسی بعید نیست که کشورهای عربی همچون عمان هم در راستای پالس مثبت به مذاکرات تعریف بشوند. اینکه عمان به غیر از وزیر انرژی خود، فرستاده ویژهای برای دیدار با معاون اول رئیسجمهور ایران، چندساعت بعد از ورود گروسی به ایران داشته، شاید دلیل قابلتوجهی برای ارتباط این دیدار با مذاکرات برجام باشد. درمجموع صحبتهای مالی و استانو و دیدار فرستادگان کشورهای عربی با مقامات ایران، میتواند ازجمله مهمترین علل مواضع مثبت گروسی در ایران باشد.
مذاکراتی که دوباره از سر گرفته شد و اپوزیسیون ترحمبرانگیزی که بالاخره فهمید سرکار بوده!
فارغ از همه اتفاقات ریز و درشتی که در سفر فشرده گروسی به تهران رقم خورد و بدون درنظر داشتن جزئیات و مشروح مذاکرات چند ساعته شکل گرفته بین مدیرکل آژانس و مقامات کشورمان در این دو سه روز حضور او در ایران، نفس سفر کردن رافائل گروسی در این روزها به کشورمان برای جریانات اپوزیسیون چند پیام مهم و البته کلافهکننده دارد. پیامهایی که شاید بهترین راه مقابله با تاثیرات روانی آن بر سمپاتها و دنبالکنندگان مبارزات(!) توییتری و غیرتوییتری گروههای ضدایرانی در مرحله اول «انکار» باشد!
همانطورکه احتمالا به گوشتان خورده، روانشناسان، فرآیند پذیرش غم و اندوه از سوی فرد یا افراد داغدیده را دارای 5 مرحله اصلی میدانند. در این روزها، با گذشت بیش از سه ماه از اوج ناآرامیهای خیابانی ایران و خاموش شدن کامل آتش التهابات، باید این 5 مرحله را به رهبران خودخوانده جریان اپوزیسیون که قرار بود برای مقامات نظام گودبایپارتی(!) بگیرند و بعد از اعتصابهای سراسری و گسترده در روزهای 31، 32 و 33 آبان(طبق تقویم آبانماه براندازان)، در روز 34 آبان خودشان را به تهران برسانند پیشنهاد کرد تا با اتفاقاتی که این روزها دارد در روابط بینالمللی ایران میافتد راحتتر کنار بیایند. بالاخره هرچه باشد آنها هم انسان هستند و جناب سعدی دراینباره به ما یادآوری کرده «بنیآدم اعضای یک پیکرند». بنابراین پنج مرحله انکار، خشم، بهانهتراشی، افسردگی و پذیرش که روانشناسان از آنها تحت عنوان پنج مرحله اصلی فرآیند قبول غم و اندوه یاد کردهاند را این روزها میتوان کارآمدترین وسیله دفاعی جریانات برانداز در مواجهه با اخبار ایران دانست.
البته ناگفته نماند، همین جناب سعدی هم که مورد اشاره و تکریم قرار گرفت، در اوج التهابات پاییز از حملات براندازان در امان نماند. پوریا زراعتی، از رهبران توییتری براندازان که در رزومه خود موفقیتهایی مثل رقابت نفسگیر با حریفان قدر در چهارچوب مسابقات آشپزی شبکه منوتو تحت عنوان «بفرمایید شام» و گفتوگوهایی تاریخی با چهرههایی مثل سام رجبی، فرح دیبا، علی ابراهیمزاده و البته سوشا مکانی چهار چهره موثر در خیزش(!) پاییز 1401 را در کارنامه خود ثبت کرده، 23 یا 24 آبان در صفحه شخصیاش در توییتر تصویری از مجسمه سعدی شیرازی در یکی از فضایسبزهای جزیره قشم منتشر کرد که روی آن رنگ پاشیده شده بود و با افتخار بهعنوان یکی از دستاوردهای مهم انقلابشان در توضیحات تصویر نوشت «آخوند آغشته به خون»!
از این کنشهای ترحمبرانگیز براندازان در ایام پاییز 1401 در فضای توییتر و دیگر پلتفرمهای فضای مجازی که بگذریم، آنها در واقعیت هم تلاش داشتند اقداماتی انجام دهند که آنها را به رویاهایشان درباره آینده ایران نزدیک کند. اقداماتی مثل جمعآوری امضا برای به نتیجه رساندن چیزی تحت عنوان «کارزار اینترنتی برای اخراج سفرای جمهوری اسلامی» که به نتیجه خاصی هم نرسید. با این وجود است که میتوان نفس سفر این روزهای مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران را بولدوزری دانست که کاخ رویاهای جریانات برانداز را با خاک یکسان میکند. گروههای ترحمبرانگیز اپوزیسیون که قرار بود بهقول علینژاد درِ تکتک پارلمانهای اروپایی را بزنند و با مقامات این کشورها جلسه بگیرند تا نظام ایران درنتیجه تلاشها و مذاکراتشان منزوی شود(!) حالا از گوشه و کنار و رسانههای رسمی و غیررسمی اروپایی و غیراروپایی دارند اخبار از سرگیری روند مذاکرات هستهای کشورهای 1+5 با ایران را میشنوند و احتمالا به این فکر میکنند که چرا تا حالا متوجه این نشده بودند که مقامات دولتهای غربی در این مدت سرکارشان گذشته بودند تا شاید حداقل با استفاده از سر و صدای آنها بتوانند پای میز مذاکره از تهران امتیازات بیشتری بگیرند.
حالا و در آخرین روزهای سالی که قرار بود جمهوری اسلامی باران آذر، تگرگ دی، جشن 22 بهمن و برف اسفند آن را نبیند، نه از اخراج دیپلماتهای ایران از کشورهای دنیا خبری هست، نه پروژه منزوی کردن تهران به موفقیت رسیده و نه حتی روند مذاکرات هستهای متوقف شده! بنابراین، شاید بتوان گفت اصلیترین پیام سفر گروسی به تهران برای افکار عمومی در یک جمله این است: «پروژه آشوب شکست خورد، براندازان هم از طرف اصلیترین حامیانشان (دولتهای غربی) طرد شدند.»
چرا اروپا تغییر موضع داده؟
اروپا تاچندی پیش مواضع تندی علیه ایران و ماجرای ناآرامی داخلی ایران گرفته بود، از مواضع تند زبانی گرفته تا تحریم نیروی نظامی و رسمی ایران. اما این روزها اروپا تغییر موضع داده. مدعای این سخن هم موضع پنجشنبه گذشته پیتر استانو، سخنگوی اتحادیه اروپاست. او به اجماع اتحادیه اروپا برای کار و تماس با ایران تاکید کرده است. این درحالی است که چندی پیش پارلمان اروپا قطعنامهای علیه ایران تصویب کرد و خواستار قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در فهرست تروریستی اتحادیه اروپا شد. پس از این اقدام، اخیرا ایران از پیشرفت خود در عرصه نظامی پردهبرداری کرده و بعد از تروریستی اعلام شدن سپاه، این نیروی نظامی ایران با ادبیات خود اروپا با آنها صحبت کرد. همه این اقدامات موجب شد تا شورای اروپا از تروریستی اعلام کردن سپاه عقب بنشیند و هیچ کشور اروپایی هم حاضر نشد بهصورت انفرادی سپاه را تروریستی اعلام کند. مصداق بارز عقبنشینی اروپا، انگلیس است که بهعنوان مهمترین گزینه برای تروریستی اعلام کردن سپاه به این بهانه که نمیخواهیم سفارتمان در ایران بسته شود، از این اقدام صرفنظر کرد. اما دلیل اصلی این اقدام انگلیس این است که آنها میدانند تنش بیش از این دیگر برایشان بیهزینه نخواهد بود و این مساله کار را برای اروپا سختتر میکند.
لحظه بهچالش کشیده شدن گروسی
نشست خبری دیروز برای گروسی با چالشهایی هم همراه بود. خبرنگاران ایرانی با مطرح کردن سوالاتی که پاسخ دادن به آنها بدون درنظر گرفتن ملاحظات سیاسی آژانس برای مدیرکل این نهاد شدنی نبود، او را در دقایقی بهسختی انداختند. نمایندگان رسانهها در این نشست خبری نسبتا مفصل از او درباره بازرسیها از تاسیسات هستهای ایران و درعینحال عدم نظارت بر برنامه اتمی رژیمصهیونیستی سوال کردند. او در پاسخ به این سوال گفت: «البته سوال مهم است؛ مساله این است که آژانس بازرسیهایی که از کشورها و تاسیسات هستهای آنها انجام میدهد، بر پایه توافقات قانونی و حقوقی است که با آنها دارد. جمهوری اسلامی ایران عضو معاهده انپیتی است و کشورهایی که عضو این پیمان هستند، توافقات پادمانی با آژانس دارند.» گروسی توضیحات بیشتری نیز دراینباره داده که البته قابلتوجه است: «از جامعه ایران میخواهم این را درک کند که ما بر پایه همین توافقات و امنیتی است که بازرسیهای خودمان را انجام دهیم، من را مقصر ندانید. من بهعنوان مدیرکل آژانس نمیتوانم با یک کشور با انصاف بیشتری رفتار کنم و با یک کشور بیانصافی کنم، من نیستم که مشخص میکنم از کجا باید بازرسی شود. بر پایه توافقاتی که با کشورها داریم این کار را انجام میدهیم.» ادامه این صحبتها البته بیشتر توجه رسانهها و حتی مردم را جلب کرد: «البته کشورهایی هستند که عضو انپیتی نیستند و اسرائیل جزء آنهاست. بنابراین ما با آنها توافق متفاوتی داریم که این مورد فقط مربوط به اسرائیل نمیشود، بلکه در مورد کشورهای دیگر هم است. میخواهم این را خدمت شما روشن کنم این من نیستم که تشخیص میدهد و مشخص میکند با کدام کشورها باید شدیدتر برخورد کرد و با برخی نباید برخوردی داشت. اجازه بدهید در پایان بگویم از نظر من بسیار مهم است که همه کشورها در جهان باید عضو معاهده انپیتی باشند.» باتوجه به تمام این جملات و با تاکید بر جمله آخر، این اظهارنظر گروسی رسما اظهارنظری علیه رژیمصهیونیستی محسوب میشود. اظهارنظری که سابقه تکرار چندانی نداشته و ندارد. این موضع گروسی درحالی است که پروندههای ادعایی علیه ایران غالبا با گزارشهای جعلی صهیونیستها به آژانس باز شده، با این حساب نمیشود روابط اسرائیل و آژانس را نادیده گرفت اما چنین اظهارنظری آن هم درشرایطی که رژیمصهیونیستی در این مدت برای اقدام نظامی علیه ایران مذاکره میکند، نشان میدهد اسرائیل در این زمینه تنها مانده است و سایر دولتها حاضر نیستند حداقل در این برهه زمانی هزینه برنامههای یکجانبه آنها را بدهند، به همین خاطر با رژیمصهیونیستی مرزبندی میکنند. مدیرکل آژانس هم در همین چهارچوب و درظاهر گویا با اقدامات اسرائیل مرزبندی کرده است.
سابقه بد گروسی در تفاوت موضعگیریهای پیش، حین و پس از سفرها!
گروسی عصر دیروز تهران را به مقصد وین ترک کرد. اگر بخواهیم تنها به یک نکته از نکات این سفر مهم مدیرکل آژانس به ایران بهعنوان یکی از محوریترین اتفاقات اشاره کنیم، غیر از جزئیات مذاکرات شکلگرفته میان مسئولان سازمان انرژی اتمی کشورمان و مدیرکل آژانس میتوان از اشاره این مقام ارشد آژانس به موارد مرتبط با حقوق ایران در انرژی هستهای و نگرانیها درباره فعالیتهای مخرب رژیمصهیونیستی نوشت. نکته قابلتوجه دیگر در اینرابطه، برآیند مثبت نکات مطرحشده از سوی اسلامی و گروسی در نشست خبری روز گذشته است که مفصلا به آن اشاره کردیم.
اما سابقه گروسی در تفاوت مواضعش پیش از سفر به تهران، در حین سفر و بعد از بازگشتش به وین چندان چیز قابل تعریف و مورد اعتمادی را نشان نمیدهد. او نشان داده حتی سفرهایش در آستانه نشستهای شورای حکام آژانس هم بر ادبیات او تاثیر مستقیم خواهد داشت. برای مثال میتوان به سفر او به سرزمینهای اشغالی و دیدار با مقامات رژیمصهیونیستی در آستانه نشست شورای حکامی اشاره کرد که اتفاقا خروجیاش، صدور بیانیهای ضدایرانی به رهبری و طراحی نماینده آمریکا بود.
مورد دیگری که سابقه منفی گروسی در تغییر لحنهای ناگهانیاش درخصوص ایران را نشان میدهد تجربه سفر قبلی او به ایران در اسفند 1400 است. سفری که خروجیاش قرار بود عملیاتی شدن توافقات ایران و آژانس برای بسته شدن پروندههای ادعایی علیه فعالیت صلحآمیز هستهای ایران باشد که این اتفاق نیفتاد و گروسی بعد از بازگشت به وین، با ادبیات و لحن دیگری درباره ایران به مصاحبه به رسانهها پرداخت؛ به نوعی که گویی هرگز به ایران سفر نکرده است. اما حالا و با بازگشت دوباره مدیرکل آژانس از تهران به وین، گروسی با سخنانی که در نشست خبری خود در وین بیان کرد، نشان داد آژانس، ترجیح داده با پرهیز از لفاظی علیه تهران، تنشها را به نحوی مدیریت کند که مثل سفرهای قبلیاش به ایران، دوباره متهم به این نشود که به ابزاری در دست آمریکا و دیگر طرفهای برجام برای افزایش فشارها علیه تهران تبدیل شده است.