«فرهیختگان» از جایگاه ویژه فناوری در پیروز شدن کشورها در رقابت با یکدیگر گزارش می‌دهد
زمانی که نیروهای روسی در فوریه 2022 به «کی‌یف» پایتخت اوکراین حمله کردند، کمتر کسی تصور آن را می‌کرد که اوکراین از عهده حملات پیاپی روسیه برآید و بتواند سرپا بایستد.
  • ۱۴۰۱-۱۲-۱۴ - ۰۰:۰۰
  • 00
«فرهیختگان» از جایگاه ویژه فناوری در پیروز شدن کشورها در رقابت با یکدیگر گزارش می‌دهد
فناوری آینده ژئوپلیتیک را رقم می‌زند
فناوری آینده ژئوپلیتیک را  رقم می‌زند

ندا اظهری، مترجم:زمانی که نیروهای روسی در فوریه 2022 به «کی‌یف» پایتخت اوکراین حمله کردند، کمتر کسی تصور آن را می‌کرد که اوکراین از عهده حملات پیاپی روسیه برآید و بتواند سرپا بایستد. اگر از ابعاد مختلف به قضیه نگاه کنیم، روسیه، هم از نظر تعداد نیروها دو برابر اوکراین بود و هم بودجه نظامی آن در مقایسه با اوکراین بیش از 10 برابر اعلام شد. پیش‌بینی‌ها حکایت از آن داشت که اوکراین دست‌کم طی یک یا دو هفته سقوط می‌کند اما این اتفاق رخ نداد. آنچه باعث شد این کشور بدون در دست داشتن نیرو و تجهیزات کافی در مقابل روسیه متحمل شکست کامل نشود، دسترسی به فناوری بود. مدت کوتاهی بعد از آغاز جنگ، دولت این کشور تمام اطلاعات و داده‌های حیاتی خود را روی سیستم‌های ابری ذخیره کرد و به این طریق توانست از اطلاعات خود محافظت کند که اگر چنین فناوری‌هایی در اختیار نداشت خیلی زودتر این جنگ با پیروزی روسیه به اتمام رسیده بود. 

   قدرت نوآوری کجای دنیای سیاست تعریف می‌شود؟
وزارت تحولات دیجیتال اوکراین که دو سال پیش از آغاز جنگ از سوی «ولادمیر زلنسکی»، رئیس‌جمهور این کشور راه‌اندازی شده بود، نرم‌افزار موبایلی دولت الکترونیک را موسوم به Diia برای جمع‌آوری اطلاعات آزاد تغییر داد تا شهروندان بتوانند عکس‌ها و ویدئوهای واحدهای نظامی دشمن را آپلود کنند. با توجه به اینکه اوکراین زیرساخت‌های ارتباطی خود را در خطر می‌دید، سیستم‌های ارتباطی را به ماهواره‌های استارلینک و ایستگاه‌های زمینی اسپیس ایکس تبدیل کرد تا به این واسطه برقراری ارتباط خود را حفظ کند. موفقیت اوکراین را می‌توان تاحدی مرهون عزم مردم این کشور، ضعف ارتش روسیه در مقابله با اوکراین و برخی حمایت‌های غربی دانست. اما علاوه‌بر این موارد، نیروی جدید و تعیین‌کننده‌ای هم در سیاست بین‌الملل نقش مهمی ایفا می‌کند که به قدرت نوآوری شناخته می‌شود. قدرت نوآوری قابلیت اختراع، پذیرش و انطباق با فناوری‌های جدید را داراست و منجر به شکل‌گیری قدرت نرم و سخت می‌شود. سلاح‌های فناوری بالا که قدرت نظامی یک کشور را بالا می‌برد، مجهز به پلتفرم‌ها و استانداردهای جدیدی هستند که حاکمیت آنها، به‌عنوان یک اهرم اقتصادی عمل کرده و می‌تواند مقبولیت جهانی استفاده از فناوری‌ها را افزایش دهد. توسعه هوش مصنوعی یکی از نمونه‌های فناوری نوین است که نه‌تنها به رمزگشایی از حوزه‌های جدید اکتشافات علمی می‌پردازد بلکه فرآیند این اکتشافات را هم سرعت می‌بخشد. 
به گزارش foreignaffairs، هوش مصنوعی توانایی دانشمندان و مهندسان را در کشف فناوری‌های قدرتمندتر افزایش می‌دهد. توانایی نوآوری سریع‌تر و بهتر، به‌عنوان پایه‌ای که در حال حاضر قدرت‌های نظامی، اقتصادی و فرهنگی بر آن استوارند، ماحصل رقابت قدرت‌های بزرگی چون آمریکا و چین به شمار می‌رود و آمریکا در صدر این رقابت‌ها قرار دارد. اما چین به‌ویژه در سال‌های اخیر توانسته این قدرت را در حوزه‌های مختلف از چنگ آمریکا خارج کند. برای پیروز شدن در چنین رقابت‌هایی، دیگر بعد تجاری پاسخگو نیست. در عوض، دولت آمریکا باید شرایط مساعدی را برای شکل‌گیری نوآوری فراهم کرده و روی ابزارها و استعدادهای موردنیاز برای شروع چرخه پیشرفت فناوری سرمایه‌گذاری کند. 

   دانش قدرت می‌آورد
ارتباط میان نوآوری‌های فناورانه و سلطه جهانی به قرن‌ها پیش برمی‌گردد. اما مساله‌ای که نسبت به دوره‌های قبل نسبت به فناوری تغییر کرده، سرعت است که نوآوری در آن دچار تغییر و تحول شده است. از بارزترین فناوری‌های بنیادین که طی سال‌ها جهان شاهد آن بوده، ظهور هوش مصنوعی است. امروزه سیستم‌های هوش مصنوعی قادرند قابلیت‌های کلیدی در سلطه‌گری‌های نظامی ایفا کنند. به‌عنوان مثال، ارتش اوکراین به‌طور موثری از فناوری هوش مصنوعی به‌منظور اسکن داده‌های اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی آنها از منابع مختلف استفاده کرده است. همچنین این فناوری در تصمیم‌گیری‌های حساس به انسان کمک می‌کند. سیستم‌های فرمان و کنترل که به تصمیم‌گیری‌های بشر و سلسله‌مراتب نظامی پیچیده وابسته‌اند، در مقابل دستگاه‌های هوشمندی که با نیروی انسانی کار می‌کنند، سریع‌تر و مفیدتر عمل می‌کنند. در دوره‌های پیشین، فناوری‌هایی که ژئوپلیتیک را شکل می‌دادند، از برنز و فولاد گرفته تا نیروی بخار و همجوشی هسته‌ای، بیشتر به تنهایی وارد عمل می‌شدند. اما در مقابل، فناوری هوش مصنوعی طبیعتا مولد است و پلتفرمی برای نوآوری‌های علمی و فناورانه شده و منجر به نوآوری‌های بیشتر می‌شود. فارغ از ماهیت یک فناوری و برتر بودن آن، منبع قدرت یک کشور در توانایی آن در داشتن نوآوری‌های مداوم و پشت سر هم است. درواقع، سیستم‌های هوشمند باعث ظهور سایر نوآوری‌ها در حوزه‌های دیگر می‌شود. این فناوری به‌عنوان یک فناوری بنیادی، در رقابت قدرت‌ها در عرصه نوآوری بسیار حیاتی عمل می‌کند و نقش مهمی در توسعه آینده حوزه‌هایی چون کشف دارو، ژن درمانی، علم مواد و انرژی‌های پا ایفا می‌کند. فناوری جامع حتی از هوش مصنوعی نیز قدرتمندتر است و در قالب «هوش جامع مصنوعی» عمل می‌کند. این فناوری، با موفقیت قادر است هرگونه کار فکری‌ای را که نیروی انسانی قادر به انجام آن است، اجرا کند و موفقیت در این حوزه می‌تواند برتری را برای کشورها به ارمغان بیاورد. 

   نوآوری نظامی و قدرت اقتصادی، هدیه سلطه فناورانه
آذربایجان در سال 2020 از پهپادهای ساخت ترکیه و رژیم‌صهیونیستی برای پیروز شدن در جنگ‌ها استفاده کرد. همچنین ناوگان پهپادهای اوکراین هم که نمونه‌های تجاری با قیمت پایین بودند، بار دیگر از این فناوری برتر برای مقابله با خطوط پشتی دشمن استفاده کردند. این پرنده‌های بدون سرنشین نسبت به سلاح‌های قدیمی مزایایی دارند که مهم‌ترین آنها کوچک‌تر و ارزان قیمت‌تر بودن آنهاست که مواجهه مستقیم نیروهای انسانی را با دشمن به حداقل می‌رساند. به‌عنوان مثال، تفنگداران دریایی در جنگ‌های شهری مجهز به میکروپهپادهایی هستند که به‌عنوان چشم و گوش آنها عمل می‌کنند. به مرور زمان، کشورها این پهپادها را از نظر نرم‌افزاری و سخت‌افزاری تغییر خواهند داد تا به‌طور خودکار در زمینه رقابت وارد فاز نوآوری شوند. درنهایت، پهپادهای خودکار که در قالب سلاح عمل می‌کنند، به لطف تغییراتی که در ساختار آنها ایجاد می‌شود، جایگزین سربازان و توپخانه‌های دارای سرنشین خواهند شد. زیردریایی خودکاری را تصور کنید که به سرعت می‌تواند منابع را به درون آب‌ها هدایت کرده و بهترین مسیر را برای حمل پرتابگرهای کوچک‌موشک انتخاب کند. دولت اوکراین در دریای سیاه از پهپادها برای حمله به کشتی‌های روسی و خطوط تامین بهره برده است. این کشور پیش‌نمایشی از درگیری‌های آینده را ارائه می‌دهد که موفقیت آن مستلزم همکاری نیروی انسانی و دستگاه آلات است. علاوه‌بر سلطه فناورانه، نوآوری در جنگ‌ها، قدرت اقتصادی را نیز برای کشورها شکل می‌دهد. 

   نوآوری چگونه قدرت نرم کشور را تقویت می‌کند؟
کشورها غالبا به منابع طبیعی یا تجاری وابسته هستند به‌ویژه این امر برای کشورهایی اهمیت پیدا می‌کند که به واردات کالاهای کمیاب و اساسی مشغولند یا با آسیب‌پذیری‌های خاصی مواجه هستند. به‌عنوان مثال، قدرتی که چین از آن برخوردار است، مدیون سخت‌افزارهای ارتباطی است. کشورهای وابسته به زیرساخت‌های چینی، مانند بسیاری از کشورهای آفریقایی که در آن قطعات تولیدشده توسط هوآوی حدود 70 درصد از شبکه‌های G4 را تشکیل می‌دهند، بحثی راجع به نقض حقوق بشر در چین انجام نمی‌دهند و تمایل کمی برای نابودی بزرگ‌ترین منبع میکروتراشه‌ها دارند. نوآوری‌های فناورانه نیز قدرت نرم یک کشور را تقویت می‌کند. هالیوود و شرکت‌های فناوری مانند نت‌فیلیکس و یوتیوب گنجینه‌ای از محتوا را برای مصرف‌کننده‌های جهانی فراهم می‌کنند که در تمام این مدت به گسترش ارزش‌های مالی آمریکایی کمک کرده‌اند. به عبارتی، توانایی یک کشور برای نشان دادن قدرت در حوزه‌های بین‌المللی، از نظر نظامی، اقتصادی و فرهنگی به توانایی آن در نوآوری سریع‌تر و بهتر از رقبا بستگی دارد. 

   نوآوری، نوآوری خلق می‌کند
Foreignaffairs در گزارشی که به تازگی منتشر کرده به این موضوع پرداخته است که دلیل اصلی برای اینکه نوآوری چنین مزیت بالایی را در خود دارد، این است که نوآوری ذاتا باعث شکل‌گیری و ظهور نوآوری‌های بیشتر می‌شود. این امر به دنبال وابستگی به مسیری حاصل می‌شود که طی آن دانشمندان را در دانشگاه‌های پژوهشی و شرکت‌های فناوری بزرگ جذب کرده و برای تدریس و آموزش از آنها استفاده می‌کنند. به نوعی، نوآوری متکی به حلقه‌ای از اختراعات، پذیرش و انطباق است؛ چرخه بازخوردی که نوآوری‌های بیشتری را به دنبال می‌آورد. اما آنچه از موفقیت کشورها برمی‌آید این است که کشورهایی چون آمریکا که در حوزه مخابرات و نسل اینترنت G4 در دنیا برتر است، این موفقیت را مدیون سال‌ها پژوهش در این حوزه است. همین فناوری، سرمنشأ ظهور و توسعه بسیاری از نرم‌افزارهای موبایلی مانند «اوبر» شده است که در حال حاضر طیف وسیعی را در سیستم حمل‌ونقل دنیا برعهده دارد. 
به لطف دسترسی راحت‌تر به پژوهش‌های آکادمیک و ظهور نرم‌افزارهای آزاد، فناوری‌ها نفوذ بیشتری در دنیا پیدا کرده و پیشرفت‌های جدید به رقبا کمک کرده با سرعت بیشتری در مسیر تولید نوآوری‌ها حرکت کنند. چینی‌ها در سال 2015، استراتژی «ساخت چین 2025» را درپیش گرفتند تا بتوانند در صنایع پیشرفته‌ای چون مخابرات و هوش مصنوعی به خودکفایی برسند. پکن با مشارکت‌های خصولتی، یارانه‌های مستقیم به شرکت‌های خصوصی و حمایت از شرکت‌هایی با پشتوانه دولتی توانست میلیاردها دلار برای رسیدن به صدر کشورهای دنیا در زمینه برتری فناورانه هزینه کند. درست است که چین در برخی حوزه‌ها آمریکا را پشت سر گذاشته اما هنوز هم در برخی دیگر از زمینه‌ها نسبت به آمریکا عقب‌تر است و تلاش می‌کند تا برتری خود را در غالب حوزه‌ها به دست آورد. با اینکه نمی‌توان به درستی گفت که آیا چین برترین کشور دنیا در حوزه هوش مصنوعی است اما مقامات رسمی دنیا اعلام کرده‌اند که این اتفاق خیلی زودتر از آنچه تصورش را بکنید محقق خواهد شد. پکن در سال 2017 طرح خود را برای برتری جهانی در هوش مصنوعی تا سال 2030 اعلام کرد و انتظار می‌رود زودتر از زمان پیش‌بینی شده به آن هدف دست یابد. رسیدن به جایگاه برتر در حوزه فناوری نظارتی مبتنی‌بر هوش مصنوعی نیز از دیگر اهداف این کشور آسیایی به شمار می‌رود. اما با وجود این، چینی‌ها از نظر دارا بودن محققان و دانشمندان برتر هوش مصنوعی هنوز عقب‌تر از آمریکا قرار دارند به‌طوری که حدود 60 درصد از برترین دانشمندان هوش مصنوعی دنیا در دانشگاه‌های آمریکا فعالیت می‌کنند اما جمع‌آوری داده‌های اجباری و بودجه هدفمند دولت چین، مزیتی کلیدی را در اختیار این کشور قرار داده که توانسته در تولید خودروهای خودران پیشتاز باشد. این تنها نمونه‌هایی از رقابت چین و آمریکا در زمینه برتری در حوزه‌های مختلف فناوری‌های نوآورانه است و دولت‌ها تلاش می‌کنند با سرمایه‌گذاری‌های کلان در حوزه‌های گوناگون، بتوانند برتری را از کشور رقیب بربایند. 

   سه‌گانه دولت، صنعت و دانشگاه؛ منبع نوآوری آمریکا
رقابت میان آمریکا و چین به اندازه رقابت میان سیستم‌ها در این دو کشور است. در مدل چینی ادغام غیرنظامی- نظامی، دولت رقابت داخلی را رونق می‌دهد و بودجه‌هایی را در اختیار برندگان این رقابت‌ها به‌عنوان قهرمانان ملی قرار می‌دهد. این شرکت‌ها علاوه‌بر موفقیت‌های تجاری، پیشرفت منافع امنیت ملی چین را هم در دستور کار قرار داده‌اند. از سوی دیگر، مدل آمریکایی به فعالان خصوصی جداگانه‌ای متکی است و دولت فدرال بودجه‌ای را به علوم پایه اختصاص می‌دهد اما نوآوری و تجاری‌سازی را به بازار محول می‌کند. سه‌گانه دولت، صنعت و دانشگاه تا مدت‌ها منبع اصلی نوآوری آمریکا به شمار می‌آمد. این همکاری پیشرفت‌های فناورانه بسیاری را از فرود روی کره ماه تا ظهور اینترنت در این کشور رقم زده است. اما با پایان جنگ سرد، دولت آمریکا تخصیص بودجه به پژوهش‌های کاربردی و بنیادی را به‌شدت کاهش داد. اگرچه هزینه‌های بخش خصوصی افزایش یافته، اما سرمایه‌گذاری‌های دولتی در نیم قرن گذشته کاهش یافته است. 

   رقابت فناوری‌های نوظهور هم ساختارهای بازدارنده شکل می‌دهد؟
در سال 2015، سهم بودجه دولتی برای پژوهش‌های پایه برای اولین بار پس از پایان جنگ جهانی دوم به زیر 50 درصد رسید؛ این رقم در دهه 1960 حدود 70 درصد بود. در عین حال، هندسه نوآوری، نقش مربوط به فعالان دولتی و خصوصی در پیشبرد پیشرفت فناوری از زمان جنگ سرد تاکنون دستخوش تغییراتی شده است، به‌گونه‌ای که همیشه آن چیزی که کشور به آن نیاز دارد را به همراه نداشته است. افزایش سرمایه خطرپذیر هم به تسریع پذیرش و تجاری‌سازی کمک کرده اما رسیدگی به مشکلات علمی درجه بالاتر کمک چندانی در این میان نکرده است. نوآوری مستلزم ریسک و حتی در مواقعی شکست است، چیزی که سیاستمداران از پذیرش آن بیزارند. نوآوری به سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت نیاز دارد اما دولت آمریکا این سرمایه‌گذاری را تنها در یک چرخه یک‌ساله یا درنهایت چرخه سیاسی دوساله انجام می‌دهد. به‌رغم تمام این موانعی که بر سر دستیابی به نوآوری وجود دارد، سیلیکون ولی در کنار دیگر حوزه‌ها در آمریکا هنوز به‌گونه‌ای مدیریت می‌شود که به سمت نوآوری حرکت کند. حمایت دولت مدت‌هاست نقش مهمی در شروع نوآوری در آمریکا داشته و تحقیقات در عرصه فناوری‌هایی که اکنون عجیب به نظر می‌رسند، ممکن است در آینده‌ای نه‌چندان دور از اهمیت بالایی برخوردار شود. به‌عنوان مثال، در سال 2013، آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی در واکسن‌های RNA پیام‌رسان سرمایه‌گذاری کرد و با شرکت بیوتکنولوژی مدرنا، همکاری کرد که پس از آن، واکسن کرونا را در زمان بی‌سابقه‌ای تولید کرد. رقابت آمریکا با چین مستلزم تقویت مجدد تعامل بین دولت، بخش خصوصی و دانشگاه است. همان‌طور که جنگ سرد منجر به ایجاد شورای امنیت ملی شد، رقابت امروزی که از فناوری حمایت می‌کند، باید عاملی برای بازنگری در ساختارهای سیاستگذاری موجود باشد. همان‌طور که کمیسیون امنیت ملی در زمینه هوش مصنوعی توصیه کرده، یک شورای رقابت فناوری جدید با الهام از شورای امنیت ملی، می‌تواند به هماهنگی اقدامات بین فعالان بخش خصوصی و توسعه یک طرح ملی برای پیشبرد فناوری‌های نوظهور حیاتی کمک کند. 

   سرمایه‌گذاری برای آینده
آمریکا برای اطمینان از اینکه به‌عنوان ابرقدرت در حوزه نوآوری باقی می‌ماند، به سرمایه‌‌گذاری‌های میلیارد دلاری در حوزه‌های رقابت فناورانه نیاز دارد. به‌عنوان مثال، امروزه دولت این کشور باید تلاش خود را برای زنجیره تامین فناوری حیاتی نیمه‌رساناها دو برابر کند. این کشور همچنین در انرژی‌های تجدیدپذیر هم باید سرمایه‌گذاری‌های قابل توجهی را روی R&D میکروالکترونیک و موادمعدنی کمیاب مانند لیتیوم و کبالت موردنیاز برای باتری‌ها و وسایل نقلیه الکتریکی هزینه کند. آمریکا برای برتر ماندن در حوزه نوآوری باید در تمام چرخه‌های نوآوری سرمایه‌گذاری کرده و نه‌تنها این سرمایه‌گذاری را روی پژوهش‌های پایه متمرکز کند بلکه باید تجاری‌سازی را نیز مورد توجه قرار دهد. نوآوری مستلزم ابداع و اجراست که بتوان تجاری‌سازی اختراعات جدید را اجرایی کرد که همین مانع اصلی است. به‌عنوان مثال، پژوهش در مورد خودروهای الکتریکی به جنرال‌موتور کمک کرد تا نخستین مدل خود را در سال 1996 وارد بازار کند اما دو دهه دیگر زمان برد تا تسلا یک مدل تجاری قابل دوام را به تولید انبوه برساند. هر فناوری جدیدی که وارد بازار می‌شود، از هوش مصنوعی گرفته تا محاسبات کوآنتومی تا زیست‌شناسی مصنوعی، باید با هدف مشخص تجاری‌سازی دنبال شود. یکی از عوامل موثری که آمریکا در کنار سرمایه‌گذاری روی فناوری از آن بهره می‌برد، سرمایه‌گذاری روی بهره‌مندی از استعدادهاست. آمریکا برترین استارتاپ‌ها، شرکت‌های مستقر و دانشگاه‌های جهان را در اختیار دارد که بهترین و درخشان‌ترین استعدادها را از سراسر جهان جذب می‌کند. بیش از نیمی از تمام محققان هوش مصنوعی جهان در آمریکا فعالیت می‌کنند. اگر آمریکا درهای خود را به روی مهاجران بااستعداد ببندد، در معرض خطر از دست دادن مزیت‌های نوآورانه خود است. 

   در سودای برتری فناورانه برای پیروزی نظامی
آمریکا با تلاش برای تبدیل نوآوری به قدرت سخت، باید به‌طور اساسی در برخی از سیاست‌های دفاعی خود تجدیدنظر کند. در خلال جنگ سرد، این کشور استراتژی‌های مختلفی را برای مقابله با برتری شوروی در استراتژی نظامی و نوآوری‌های فناورانه طراحی کرد. امروزه، واشنگتن به اهرمی نیاز دارد که بتواند برتری فنی و نظامی این دولت را حفظ کند. با توجه به اینکه ارتش‌ها و اقتصادهای مدرن تا چه اندازه به زیرساخت‌های دیجیتالی متکی هستند، گمانه‌زنی‌ها نشان می‌دهد هر جنگی که از سوی قدرت‌های بزرگ در آینده رخ دهد، احتمالا با حمله سایبری آغاز خواهد شد. بنابراین آمریکا به‌عنوان ابرقدرت جهان که می‌خواهد در عرصه فناوری نیروی برتر باقی بماند، باید سیستم‌های پشتیبان و مسیرهای جایگزین را برای جریان داده‌ها فراهم کند. به‌عنوان مثال، آمریکا باید برای مقابله با حملات احتمالی پهپادهای ازدحامی، در سیستم‌های توپخانه‌ای و موشکی دفاعی سرمایه‌گذاری کند. وقتی نوبت به مبارزه واقعی می‌رسد، واحدهای نظامی باید شبکه‌ای و غیرمتمرکز عمل کنند تا بهتر بتوانند بر مخالفان غلبه کنند. وزارت دفاع هم باید به دنبال الهام گرفتن از روش طراحی محصولات صنعت فناوری باشد. باید موشک‌هایی را به روشی بسازد که شرکت‌ها اکنون خودروهای الکتریکی را می‌سازند. شواهد حکایت از آن دارد که سیستم تدارکات فعلی به‌ویژه برای آینده‌ای که در آن اولویت نرم‌افزاری در میدان جنگ تعیین‌کننده باشد، مناسب نیست. درست است که آمریکا چهار برابر دیگر کشورها برای تهیه سیستم‌های نظامی خود هزینه می‌کند اما معیار ضعیفی برای قضاوت پیرامون قدرت نوآوری در اختیار دارد. 

   برای پیروز شدن، مبارزه باید!
در رقابت قرن یعنی رقابت میان آمریکا و چین، عامل تعیین‌کننده یعنی قدرت نوآوری حرف اول را می‌زند. پیشرفت‌های فناورانه طی 5 تا 10 سال آینده مشخص خواهد کرد که کدام کشور در این رقابت شکل‌گیری جهان، دست برتر را به دست خواهد آورد. با وجود این، چالش آمریکا این است که مقامات دولتی برای اجتناب از ریسک و تمرکز در کوتاه‌مدت ‌انگیزه دارند و این کشور را به سرمایه‌گذاری در فناوری‌های آینده سوق می‌دهد. اگر ضرورت، مادرِ اختراع است، جنگ دایه بدعت است. بسیاری از مردم اوکراین مدتی پس از جنگ با روسیه اذعان کردند که نخستین ماه‌های آغازین جنگ پربارترین ماه‌های زندگی آنها بوده است. از نمونه‌های ابداعات فناورانه بعد از وقوع جنگ‌های بزرگ در دنیا می‌توان به ظهور پنی‌سیلین در خلال جنگ جهانی دوم اشاره کرد که انقلابی در فناوری هسته‌ای و پیشرفت در علوم رایانه به شمار می‌رفت. در حال حاضر، آمریکا باید در زمان صلح سریع‌تر از گذشته به سمت نوآوری حرکت کند. مهم‌ترین مساله‌ای که مطرح می‌شود این است که جنگ‌های آینده، افراد را به شیوه‌های جدیدی مورد هدف قرار می‌دهد. دولت‌هایی مانند چین و روسیه ممکن است بتوانند داده‌های فردی در مورد عادت‌های خرید، موقعیت مکانی و حتی مشخصات DNA مردم آمریکا را جمع‌آوری کرده و اجازه سفارشی‌سازی شدن آنها را صادر کنند. اصولی که زندگی در آمریکا را تعریف کرده است، شامل آزادی، سرمایه‌داری و تلاش فردی، اصولی درست برای گذشته بود و برای آینده هم همین‌طور باقی خواهد ماند. این ارزش‌های اساسی در بنیان یک اکوسیستم نوآوری نهفته است. این ارزش‌ها پیشرفت‌هایی را ایجاد کرده‌اند که زندگی روزمره را در سراسر جهان متحول کرده است. 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱