واقعی کردن قیمت بنزین یکی از چالش‌هایی است که دولت‌ها در سالیان گذشته با آن درگیر بوده‌اند و هر‌ساله مبالغ بسیاری بابت یارانه بنزین به بودجه کشور تحمیل می‌شود.
  • ۱۴۰۱-۱۲-۱۳ - ۰۰:۰۰
  • 21
سناریوی مطلوب بنزینی دولت
سناریوی مطلوب بنزینی دولت

سید‌یعقوب زراعت‌کیش - محمد عربلو، مدیرگروه اقتصاد کشوری دانشگاه آزاد و دانشیار دانشگاه علوم ‌وتحقیقات، دانشجوی دکتری بانکداری دانشگاه علوم‌ و تحقیقات:واقعی کردن قیمت بنزین یکی از چالش‌هایی است که دولت‌ها در سالیان گذشته با آن درگیر بوده‌اند و هر‌ساله مبالغ بسیاری بابت یارانه بنزین به بودجه کشور تحمیل می‌شود. در حال حاضر متوسط مصرف بنزین در ایران روزانه به بیش از 100 میلیون لیتر رسیده، با توجه به شرایط کنونی افزایش بی‌رویه مصرف بنزین در کشور و تداوم این روند، در روزهای آتی و پایان سال حتی میزان مصرف از تولید داخلی پیشی گرفته و کشور مجبور به واردات نیز خواهد شد و هزینه‌های جبران‌ناپذیر ارزی برای واردات کشور در شرایط کسری بودجه دولت، به‌دنبال خواهد داشت. بنابراین ضرورت واقعی کردن قیمت بنزین بیش از پیش احساس می‌شود، اما باید توجه داشت درصورتی‌که این کار به درستی انجام نگیرید می‌تواند به چالش‌های جدیدی برای کشور تبدیل شود. 
طی 60 سال گذشته 19 مرتبه افزایش قیمت بنزین در تاریخ ایران انجام گرفته و فقط سه بار به اعتراضات مردمی کشیده شده است. در دوره‌هایی که به اعتراض منجر شده، افزایش قیمت‌ها به‌نسبت شدید (بیش از ۱۰۰ درصد) بوده است. به‌عبارتی دیگر، سرکوب قیمت‌ها برای مدت طولانی و سپس افزایش ناگهانی آن موجب نارضایتی عمومی و ایجاد بار روانی تورمی گردیده است. در حال حاضر از آبان 98 تا به امروز افزایش قیمتی در نرخ بنزین نداشته‌ایم. 
نگاهی به قیمت بنزین در کشورهای همسایه ایران نشان می‌دهد که به‌طور متوسط هر لیتر بنزین در بیش از ۸۰ سنت (حدود 44 هزار تومان) می‌باشد و در بعضی از کشورها این مبلغ تا 70هزارتومان هم می‌رسد. این تفاوت نرخ منجر به افزایش‌انگیزه قاچاق سوخت و بنزین در کشور می‌شود و تفاوت این نرخ‌ها به‌عنوان یارانه سوخت موسوم به «یارانه سیاه» شناخته می‌شود. 
در شرایط تورمی فعلی ابتدا بایستی مدیریت مصرف سوخت در کشور انجام گیرد و سپس به دنبال واقعی کردن نرخ بنزین با استفاده از راهکارهای موثر که موجب کارایی و توزیع عادلانه‌تر یارانه سوخت شود، بود. به همین منظور سناریوهای متفاوتی در پیش‌رو داریم که عدم دقت و ژرف‌نگری در انتخاب و اجرای دقیق یک سناریوی کارآمد که همه جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی موضوع را پوشش دهد، می‌تواند برای کشور آثار نگران‌کننده‌ای به‌دنبال داشته باشد. بنابراین در این یادداشت سه سناریوی موجود مورد بررسی قرار می‌گیرد و بهترین سناریو از بین آنها پیشنهاد می‌شود. اولین سناریوی موجود برای واقعی کردن نرخ بنزین، براساس آنچه که گفته می‌شود در کمیسیون تلفیق مورد بحث بوده این است که بدون هیچ گونه تغییری در قیمت‌های سهمیه‌ای ۱۵۰۰ تومانی و آزاد ۳۰۰۰ تومانی، بخشی از بنزین ۳۰۰۰ هزار تومانی که دولت خودش آن را می‌فروشد، در قالب بنزین ۱۵۰۰ تومانی به سرپرست خانوارهای فاقد خودرو داده خواهد شد و سهم هر عضو خانواده ۱۵ لیتر خواهد بود. براساس آمار وزارت کار از ۲۹ میلیون خانوار کشور حدود ۱۳ میلیون خانوار فاقد خودرو هستند. ۱۱ میلیون خانوار نیز دارای یک خودرو بوده و 3.5 میلیون خانوار نیز دو‌خودرویی بوده و مابقی نیز سه خودرو و بیشتر دارند. حدود نیمی از خانوارها فاقد خودرو بوده و حدود ۵درصد خانوارهایی که خودرو دارند، بیشتر از سه خودرو در اختیار دارند. هدف این طرح بازتوزیع یارانه بنزین بین همه خانوارها می‌باشد. اما چند نکته درخصوص این سناریو قابل تامل است. اول اینکه این سناریو همان ادامه طرح دولت قبل درخصوص دونرخی کردن بنزین در سال 88 بود که متاسفانه در آن طرح علاوه‌بر اثرات تورمی بر کشور، باعث شد دولت ناچار شود در قالب یارانه معیشتی، نقدینگی نیز پرداخت کند که خود باعث افزایش نقدینگی و اثر تورمی در کشور شد و بار مالی عظیمی را بر دوش بیت‌المال گذاشت. یعنی نه‌تنها موجب کنترل و مصرف بهینه سوخت نشد بلکه هزینه بیشتر مالی و روانی و اجتماعی بر کشور داشت. دوم اینکه نکته مغفول‌مانده این است که خانوارهای فاقد خودرو سواری نیز به‌طور غیر‌مستقیم از طریق هزینه‌های حمل‌ونقل ناوگان بنزینی کشور از این یارانه استفاده می‌کنند و در صورت اجرا شدن این طرح بیشترین فشار روی قشر ضعیف جامعه است و باعث افزایش کرایه‌ها و تاثیرات تورمی خواهد شد. از آنجایی‌که هدف غایی این سناریو واقعی کردن قیمت بنزین است و از طرفی دولت مجبور است در قالب این طرح پرداخت‌های سنگینی به افراد فاقد خودرو پرداخت کند مطمئنا زیان جبران‌ناپذیری بر وضع اقتصادی کشور هم از نظر افزایش تورم و نیزافزایش هزینه‌های دولت خواهد داشت. بنابراین بهتر است سریعا این سناریوی ناپخته از دستور کار خارج شود. 
سناریوی دوم افزایش قیمت بنزین به صورت عادی می‌باشد و پرواضح است که افزایش نرخ بنزین به آثار تورمی و نارضایتی‌های اجتماعی منجر می‌شود که در شرایط نوسانات اقتصادی کشور و تحریم به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود و قطعا باعث آثار تورمی شدید در همه کالاها علاوه‌بر تورم پایه‌ای موجود می‌شود. 
و اما سناریوی سوم، که توسط نویسندگان این یادداشت پیشنهاد می‌شود این است که باید سناریویی انتخاب شود که در کوتاه‌مدت ضمن جلوگیری از افزایش فعلی مصرف، آثار تورمی نیز نداشته باشد و از مصوبات شوک‌‌برانگیز پرهیز شود. پیشنهاد سناریو این ‌است که از ابتدای سال جدید بنزین به‌طور تک‌نرخی با قیمت 3000 تومانی آزاد فعلی عرضه و سهمیه 1500 تومانی حذف شود؛ چراکه سهمیه بنزین به قیمت ارزان‌تر محرکی برای استفاده مالکین خودرو از آن سهمیه می‌باشد. برای مثال مالک خودرویی که سهمیه بنزین انباشت‌شده در کارت سوخت خود دارد برای اینکه سهمیه باقی‌مانده‌اش از بین نرود، شروع به استفاده از آن سهمیه می‌کند و این چرخه باعث افزایش مصرف کاذب خواهد شد. همین‌طور نفس وجود سهمیه برای هر خودرو به صورت روانی موجب تحریک استفاده بدون نیاز واقعی از خودرو می‌شود. با بررسی‌های صورت‌گرفته به صورت علمی با توجه به کشش قیمتی تقاضا برای بنزین با حذف سهمیه 1500 تومانی بنزین پیش‌بینی می‌شود که شاهد کاهش 15 الی 20 درصدی در مصرف بنزین باشیم. همچنین در این سناریو کمترین افزایش از نظر تورمی در جامعه ایجاد می‌شود و در شرایط تورمی فعلی کشور بهترین تصمیم می‌تواند باشد تا در دوره‌های زمانی بعدی به صورت مدیریتی و در فواصل زمانی قیمت بنزین به صورت آرام افزایش یابد و به سمت واقعی شدن حرکت کند. از طرفی این سناریو ضمن اینکه بار مالی برای دولت ندارد اتفاقا دارای درآمد برای دولت نیز هست و مهم‌تر آنکه بدون وارد کردن شوک تورمی و بدون افزایش فشار مالی بر دولت، سیستم حمل‌ونقل به سمت کارایی مصرف سوخت خواهد رفت و البته همان سوخت 3000تومانی نیز با کارت سوخت عرضه می‌شود تا بر نحوه توزیع همچنان نظارت حکمفرما باشد. 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۵