درحالیکه این روزها زمزمه سفر گروسی به ایران شنیده میشود، آژانس بینالمللی انرژی اتمی دو روز پیش در گزارشی مدعی شد که ذخایر اورانیوم غنیسازی شده ایران به 18 برابر حد تعیینشده در برجام رسیده است. این نوع گزارش اگرچه مسبوق به سابقه است اما با اهداف سیاسی نوشته شده، چنانچه ابوالفضل ظهرهوند، کارشناس مسائل بینالملل در اینباره معتقد است: «این نوع از گزارشها بخشی از نقشه راه در جنگ ترکیبی علیه ایران است که اجازه ندهند این مسیر و فشار بینالمللی روی ایران، کاهش پیدا کند. از هر سوژهای که بتوانند علیه ایران استفاده میکنند، ازجمله همین موضوع 18 برابر شدن ذخایر ایران در غنیسازی.» ظهرهوند به موارد دیگری نیز اشاره میکند ازجمله اینکه این گزارش برای پر کردن دست گروسی در سفر به ایران است. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
گزارشی که منتشر شده به نقل از خبرگزاری فرانسه، مدعی شده که ذخایر اورانیوم غنیسازی شده ایران به 18 برابر حد تعیینشده در برجام رسیده است. این را بهگونهای بازنمایی کرده که گویا تخلفی رخ داده است. فکر میکنید چنین گزارشی پیش از ورود آقای گروسی به ایران، به چه علتی میتواند باشد؟
این نوع و شکل از گزارشها، بخشی از نقشه راه در جنگ ترکیبی علیه ایران است. که بههیچعنوان اجازه ندهند تا این مسیر و فشار بینالمللی روی ایران، کاهش پیدا بکند. از هر سوژهای که بتوانند علیه ایران استفاده میکنند، ازجمله همین موضوع 18 برابر شدن ذخایر ایران در غنیسازی. فراموش نکنیم غنیسازی جزء حقوق همه کشورهایی است که عضو NPT و آژانس هستند، لذا انجام غنیسازی یا داشتن میزان ذخایر، هیچکجا بهعنوان ممنوعیت ذکر نشده است. اما غرب بر این مساله دامن میزند و میگوید ایران بهدنبال تولید بمب اتمی است، درحالیکه ایران اگر میخواست بمب بسازد، هیچ مشکلی برای ساختش نداشته و ندارد و نخواهد داشت. بحث این است که اساسا در دکترین دفاعی ایران، بمب هستهای جایگاهی ندارد. ضمن اینکه ایران بهنفعش است که همواره اورانیومی را که دراختیار دارد، غنیسازی کند و اینها را بهعنوان ذخایر خود نگه دارد. این ذخایر میتواند در حوزههای مختلف تکنولوژیکی، مورد استفاده ایران قرار بگیرد، ضمن اینکه ارزشش هم بالاتر میرود. ایران وقتی در چهارچوب برجام تعامل کرد، بحث این بود که فعالیت هستهای را در یک دوره زمانی انجام دهیم و اورانیومی که غنی میکنیم را از ما بخرند و در ازایش یا پول به ما بدهند یا کیک زرد تا ما این چرخه انجام غنیسازی را کماکان در دستورکار داشته باشیم. آنها [غرب] زدند زیر این میز و اورانیوم غنیشده را نخریدند و از چهارچوب خارج شدند. برهمین اساس، ایران هم به کار خود ادامه میدهد و اورانیومهای غنیشده را ذخیره میکند و قطعا بر قیمت این اورانیومها افزوده خواهد شد و این بهنفع ایران است.
نکته دیگری که در این گزارش به آن اشاره شده این است که حتی در صورت احیای توافق هستهای، به دلیل عدم اجرای تدابیر مرتبط با شفافسازی ذیل برجام توسط ایران، آژانس توانایی کنار هم قرار دادن درست اطلاعات در برخی حوزهها از جمله موجودی سانتریفیوژها را نخواهد داشت. در این صحبت منظورشان چیست؟ ممکن است منظورشان این باشد که حتی اگر توافق شود، پروندههای ایران در آژانس بسته نمیشود؟
آنها میخواهند فشار در حوزه افکار عمومی بینالملل را روی ایران حفظ کنند. اما این را باید درنظر داشت که ما پروتکل الحاقی را به صورت داوطلبانه اجرا کردیم، بنابراین غربیها با این صحبتهایی که میکنند، مطالباتشان را -که کاملا نامشروع و ضدامنیت ملی ما است- در چهارچوب پروتکل الحاقی دنبال میکنند. به این معنا که زمینه و بستری برای رسیدن به توافق در دیگر حوزهها، غیر از هستهای اعم از موشکی و... فراهم میکنند. بین خودشان بحث میکنند که شاید ایران اماکنی داشته باشد که سانتریفیوژها را در جای دیگری نگه دارند. ببینید هرکاری که ایران انجام بدهد، در این چهارچوب و مسیر و نحوه تعامل که آنها میخواهند، فرجامی بهنفع ایران نخواهد داشت. چون هدفشان بهرهبرداری سیاسی است ولی نکاتی را که اینها دارند بهعنوان سوتیتر اخبار منتشر میکنند، ناظر بر همین هدف سیاسیشان است. یعنی در هیچیک از مطالبات آنها، به عمق نخواهید رسید چون مطالبات آنها پایانی ندارد. ضمن اینکه کسی نمیتواند از آنها سوال کند شما که دنیا را به خاکوخون کشیدهاید، آیا اجازه دادهاید امروز کسی از سانتریفیوژهای شما بازرسی کند؟ آیا کسی اطلاع دارد که شما این همه بمب در کشورتان برای چه نگه میدارید؟ به هیچکدام از این سوالات پاسخ روشنی نداده و نمیدهند و نخواهند داد. بر همین اساس درکنار مذاکره البته نه آنطور که آنها میخواهند، ما باید روی ذخیره و پویایی درونی کشورمان تمرکز کنیم. آنچه که آنها قادر به فهمش هستند، منطق قدرت است. بنابراین همین مواضع غربیها را که بین خودشان تقسیم کار کردهاند تا همزمان با سفر رافائل گروسی به ایران نقش چماق علیه ایران را بازی کنند، بایستی آشکار کنیم. چون آنها با این مواضع میخواهند دست گروسی را پر کنند و زمینه مطالبهگری ایران را از بین ببرند.
به سفر قریبالوقوع رئیس کل آژانس به ایران اشاره کردید. فکر میکنید با ورود آقای گروسی به ایران، او چه موضعی در برابر ایران خواهد داشت؟ و پیشبینی شما چیست؟
آقای گروسی یک فرد کارگزار است و این را خودش هم میداند که بروزی در حوزههای سیاسی ندارد. تاکنون هم همکاری آژانس با مواضع سیاسی غرب و آمریکا، بهنفع آژانس و او نبوده اما خب بالاخره چون در چهارچوب سیاست غرب بازی میکند، چنین نتایجی هم برایش خواهد داشت. ماموریت گروسی باید بیشتر فنی و حقوقی باشد، بنابراین گروسی به سفر به ایران نیاز دارد وگرنه ایران نیازی به سفر گروسی ندارد. هرچند که آنها چماق قطعنامه شورای حکام را بالای سر ما نگه داشتهاند اما خودشان میدانند که امکان استفاده از این چماق علیه ایران وجود ندارد وگرنه هرزمان که آنها امکان استفاده از این قطعنامه علیه ایران را داشته باشند و بتوانند به ایران ضربه بزنند، اینکار را میکنند و نیازی به سفر آقای گروسی هم ندارند. غربیها اگر الآن گروسی را به ایران میفرستند، به این دلیل است که میدانند تاکنون آنچه علیه ایران استفاده کردهاند غیرقانونی بوده است. یعنی برخلاف مقررات و اساسنامه آژانس بوده است. بههرحال، آقای گروسی وقتی به ایران میآید باید به او خیرمقدم گفت و درعین حال نظرات و ملاحظاتی که گفتم را هم داشته باشیم.