عاطفه جعفری، خبرنگار:نقش زنان در جامعه و حضور آنها اهمیت فراوانی دارد و زنان یک جامعه میتوانند در کنار مردان به فعالیتهای اجتماعی اقتصادی و فرهنگی بپردازند. اما وقتی از نقش زن در جامعه صحبت میشود، باید جایگاه زن در جامعه را مورد ارزیابی قرار داد و مهم است که زنها در جامعه دارای جایگاه و منزلت باشند؛ چراکه براساس جایگاه و منزلتشان ارزیابی میشوند.
سوالات زیادی در حوزه زنان وجود دارد و احتمالا به ذهن همه ما میرسد. انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور است و سعی کردیم در گفتوگویی که با او داشتیم کمی از چالشها و سوالاتی که این روزها وجود دارد را مطرح کنیم.
لزوم بازنگری نسبت به برخی قوانین، عدم ارائه یک الگوی صحیح، دایره و حقوق اختیارات زنان در سیاستها و فرآیندهای حکمرانی و... از جمله موضوعاتی است که در مورد آنها با معاونت زنان رئیسجمهور گفتوگو کردیم و او هم سعی کرد با سعهصدر به همه سوالات جواب بدهد.
در دوره مدیریتتان در معاونت امور زنان و خانواده و شاید خیلی پیشتر، نظام مسائلی را در حوزه زنان ایران رصد کردید؛ از دیدگاه شما مهمترین مساله امروز جامعه زنان ایران چیست؟
بیشترین مسالهای که با آن مواجه بودیم مساله محرومیتهای زنان است. به دلیل وظایفی که داشتیم و مبتنیبر اسناد بالادستی که برای ما تکالیفی را تعیین کرده این مسائل اولویت داشت؛ ازجمله مسائل زنان سرپرست خانوار، آسیبهایی که متوجه زنان است و همچنین در بحث عدالت، ضرورت بررسی میزان عدالت جنسیتی و عدالتی که در سطح خانواده در دستور کار قرار دادیم. بخشی از مواردی که در قالب ارتباطات مردمی دریافت میکنیم، درخواستهایی است که متوجه مساله توازن و تعادل بین زندگی شخصی خانمها و زندگی اجتماعیشان است. زنان میخواهند ضمن تامین نیازهای شخصی و خانوادگی خود، فعالیتهای اجتماعی مثبتی هم داشته باشند. این مهمترین درخواست از طرف مراجعان است که بتوانند فعالیتهای شغلی خود را بدون اینکه صدمهای بخورند، حفظ کنند. البته نیازهایی که در مراجعات مردمی داریم مواردی ازجمله مشکلات تامین مسکن، نیازهای بخشهای محروم، تسهیلات، کار و پشتیبانیهای لازم در حوزه اشتغال است.
یکی از چالشهای مهم پیشروی خانمها، مسائل حقوقی و قضایی است. خبرهایی منتشر شده که یکسری کارها درحال انجام است اما طبیعتا از این دولت که خدمتگزار به مردم معرفی میشود، درخصوص ورود به مسائل زنان توقع بیشتری است که برای رفع این چالشها سریعتر عمل کند. چه کارهایی در این زمینه انجام دادید؟
بخش عمدهای از گلایهها و شکایاتی که از جانب خانمها میرسد مربوط به مسائل حقوقی و قضایی است؛ مشکلاتی که آنها در قوهقضائیه دارند. بهخصوص بحثهای خانواده و مسائل زنوشوهر و تبعاتی که برخی از احکام دارد مثلا برخی از مسائل حقوقی در حوزه طلاق یا اینکه وضعیت فرزندان آنها و رسیدگی به آنها چه میشود ازجمله مواردی است که مراجعه و مطالبه درخصوصش زیاد داریم. اما چون اینها مربوط به قوهقضائیه است طبیعتا خیلی در آن نمیتوان دخالت کرد. معمولا این مسائل را احصاء میکنیم و برای راهکار عملیاتی آن دنبال بحثهای اصلاح قوانین هستیم. اینکه لایحههایی ارائه شود تا بتواند نیازهای امروز جامعه زنان را تامین کند. برای تمام این موارد در ارتباط با مجلس و قوهقضائیه هستیم تا بتوانیم در بخش قوانین و مسائل حقوقی یا در بخش رویهها و عملکردها و اصلاح آنها قدمی برداریم. بحمدالله طی ارتباطاتی که با مجلس و پژوهشگاههای مجلس و قوهقضائیه داشتیم، اقدامات خوبی صورت گرفته که امیدوار هستیم لایحههایی که در دست تدوین است، سریعتر به مرحله نهایی برسد و بتوانیم در کمیسیونها مطرح کنیم و بعد هم در صحن مجلس طرح شود.
رهبری در دیدار با اقشار مختلف بانوان فرمودند: «باید قوانین مربوط به داخل خانواده آنچنان محکم و قوی باشد که هیچ مردی قادر به ظلم کردن به زنان نباشد و بایستی قوانین، اینجا به کمک طرف مظلوم بیایند.» این بیانات بار دیگر لزوم بازبینی مسائل حقوقی زنان و خانواده را مطرح کرد. چقدر این موضوع برای شما اولویت دارد و درخصوص اصلاح قوانین چه اقداماتی صورت گرفته است؟
ما یک تنقیح قوانین داریم که کلیه قوانینی که از آغاز تاکنون برای زنان و خانواده گذاشته شده تنقیح اساسی شود و وضعیت قوانین و آنهایی که به نفع زنان است و میتواند چالش برای زنان و خانواده ایجاد کند را احصاء کردیم و انشاءالله در اصلاح آن قدم برمیداریم. همانطور که اشاره کردید رهبر معظم انقلاب سالهاست- شاید از 20 سال پیش- به این نکات اشاره میفرمایند که قوانین باید اصلاح شوند و در آخرین دیداری که خانمها با ایشان داشتند تاکید کردند در خانه گاهی اوقات به زنان ظلم میشود و لازم است قوانینی مانع از این امر شود. اتفاقا لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» بر مبنای بیانات امام(ره) و رهبری تنظیم شده که آماده شدن آن متاسفانه خیلی طول کشید و رفتوبرگشتهای زیادی داشت و عملا خیلی دیر به مجلس رسید. امیدوار هستیم در مجلس بیش از این نماند و شاهد این باشیم که در ماههای آینده به نتیجه برسد. در این قانون تغییراتی صورت گرفته، اصلاحات و تعدیلاتی داشته که امیدواریم نهایی شود و بتوانیم شاهد تصویب، بعد ابلاغ و اجرای آن باشیم. نمیگویم بهطور کامل ولی تا حدود زیادی این قانون میتواند از برخی ظلمهایی که به زنان میشود، جلوگیری کند. اگرچه ما در این حوزه نیاز به فرهنگسازی داریم و نیاز داریم که آموزشهای لازم را به خانوادهها، زنان و بهصورت ویژه به مردان بدهیم و بتوانیم از طریق فرهنگی و اخلاقی خیلی از آسیبهایی که متوجه زنان است را پیشگیری کنیم.
این ایده و مدعا در فضای فرهنگی و اجتماعی امروز ایران وجود دارد که زنان میتوانند و باید حضور اجتماعی داشته باشند، اما وقتی به مرحله اجرایی میرسد و بهخصوص در مرحله قانونگذاری کمترین توجه به جایگاه و دغدغه زنان میشود. اگر این قوانینی که برای زنان مینویسند را خود زنان مینوشتند شاید شرایط به شکل دیگری میشد. اصلا چقدر در نوشتن این لایحهها و قوانینی که به مجلس میرود حضور و جایگاه زنان جدی گرفته میشود؟ مطمئنا تجربه مردی که سختیهای حضور زنان در اجتماع را درک نکرده به نسبت تجربه زنان متفاوت است. به نظر شما اگر زنان در تدوین و تصویب قوانین مرتبط با خودشان حضور جدیتری داشتند، شرایط بهتر نمیشد؟
اینکه بگوییم چند درصد زنان مینویسند یا چند درصد مردان، خیلی دقیق نیست که چه مقدار مشارکت دارند. طبیعتا در ادارات و کمیسیونهای ما زنها مشارکت دارند و اخیرا آقای رئیسجمهور دستور دادند در خیلی از شوراها زنان منصوب شوند اما به هر حال در بسیاری از تصمیمگیریها در اقلیت هستند و لازم است این تعدیل و بازنگری شود و رهبر معظم انقلاب نیز بدان اشاره کردند که ما باید در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها بیشتر از خانمها استفاده کنیم و برای مشارکت آنها باید چارهای اندیشیده شود. خانمی که مسائل را از نزدیک لمس کرده، میتواند در مورد ایجاد توازن و تعادل بین کار و زندگی شخصی نظر دهد و وارد قانونگذاری شود. سال 92 پستها و مناصب تعدادی از مشاوران خانم گرفته شد. یکی از کارها این بود که خواستیم در ادارات به آنها پستهایی اختصاص داده شود که معادل معاون وزیر یا مدیرکل است و میتوانند در شوراها مشارکت کنند. درخواست ما این بود که زنان در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهایی که انجام میشود در ستادهای ملی، شوراهای عالی و در وزارتخانهها حضور داشته باشند بهخصوص در مسائلی که مربوط به زنان و خانواده است، حتما نظرشان لحاظ شود. اصلا این یکی از بندهای مصوب است که حتما نظر مشاوران زن گرفته شود و برای ما مهم است که نگاهها متوجه حفظ منافع خانواده و زنان باشد.
گاهی میبینیم که برای یک زن فقط وظیفه خانهداری تعریف میشود. درحالیکه ما زنان موفق در حوزههای مختلف کم نداریم. البته بیانات رهبری را هم داریم که خانهداری به معنای خانهنشینی نیست. مطمئنا یک نقطه تعادلی در این زمینه وجود دارد که زن هم باید خصوصیات و ویژگیهای زنانه خود را حفظ کند و هم بتواند حضور اجتماعی داشته باشد. تنظیم قوانین و طراحی مطالبات زنان، کاملا به این بستگی دارد که نگاه مدیران نسبت به حضور اجتماعی زنان چیست. سوال من این است که برای شما کدام وجه از فعالیت زنان در خانواده و اجتماع اهمیت دارد و آن را در اولویت اصلاح و بهبود قرار میدهید؟
دیدگاه رهبری این نیست که خانهداری به معنای خانهنشینی است بلکه با تاکید بر حفظ تدبیر خانه تاکید دارند که باید زن شرایط خانه را مدیریت کند و هیچکس به غیر از زن نمیتواند این مدیریت را به خوبی انجام دهد. با این حال هیچ منافاتی با این ندارد که یک زن شغل داشته باشد. خانهداری یک زن هیچ منافاتی ندارد با اینکه فعالیت اجتماعی داشته باشد یا بخواهد علایق خود را در جامعه دنبال کند و محصور در خانه نباشد. در جای دیگر باز رهبری تاکید کردند من با هیچ فعالیت اجتماعی بانوان از هیچگونهای مخالف نیستم ولی معتقدم در این فعالیت اجتماعی دو چیز باید مدنظر قرار گیرد یکی حفظ خانواده و دیگری حفظ حریم و عفافی که لازم است زن در فعالیت اجتماعی خود نگه دارد و داشته باشد. بنابراین خط و راه را رهبری روشن کردند و فکر میکنم جای صحبت در این زمینه نباشد، اما اینکه چه شغلی انتخاب کند به علایق زن مرتبط است. مردم سرمایههایی هستند و استعدادهای متفاوتی دارند که باید به آنها احترام گذاشت و با توجه به علایق و استعداد و شرایط و امکاناتی که دارند ممکن است حرفه و شغل یا تخصصی را انتخاب کنند و ما هم باید به آن احترام بگذاریم. اتفاقا یکی از ویژگیهایی که زنان ما دارند، حضور و فعالیتشان در رشتههای مختلف است. در مقایسهای که سال گذشته در سازمان ملل داشتم، دیدم که سعی میشود خانمها را تشویق کنند رشتههایی مثل مهندسی را بخوانند و از نگرانیهایشان بود که خانمها به این رشتهها علاقهای نشان نمیدهند درحالیکه در ایران اینطور نیست. در ایران شاهد هستیم که خانمهای زیادی رشته مهندسی میخوانند و آنجا آماری که ذکر کردیم گفتیم این مشکل را نداریم و خانمها طبق علاقه خود و بدون اینکه تشویق ویژهای برای حضور در این رشتهها داشته باشند، این رشتهها را انتخاب میکنند و موفق هم هستند. منتها ممکن است در برخی رشتهها شرایط با شرایط خانوادگی آنها سازگار نباشد که این به انتخاب خود آنهاست که به چه شکلی تنظیم کنند ولی ما باید نظامواره شغلی را تنظیم کنیم که خانمها بتوانند با انعطاف در محیط حاضر شوند و آن دورهای که خصوصا دوره فرزندآوری و فرزندپروری آنهاست و بین سن 40-20 سال است، حالتی شناور داشته باشد تا بتوانند هم از استعدادهای خود استفاده کنند و هم از علایقی که نسبت به خانواده و مسائل شخصی خود دارند بهرهمند شوند.
یکی از موارد جنجالی در سالهای اخیر مساله حضور زنان در استادیومهای ورزشی است. خاطرم هست میهمانی در دفتر روزنامه داشتیم که وقتی از او درمورد حضور زنان در استادیوم سوال میکردیم میگفت اگر بگذاریم به استادیوم بروند، بعدش چه میخواهند و بهاصطلاح خودش حد یقف این جنس مطالبات چیست؟ این را از این جهت میگویم که عمدتا در مواجهه با خواستههای زنان اینگونه برخورد میشود و نمیگذارند خواستهها محقق شود و در حد مطالبه عمومی باقی بماند.
البته این موضوع از مطالبه گذشته است و وارد ورزشگاه شدند.
اما اگر بهصورت مصداقی همین مطالبهای که به قول شما محقق شده را نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که اتفاقنظر بین نهادهای مختلف نسبت به همین حق زنان وجود ندارد و در مرحله اجرا تبدیل به دعواهای سیاسی و هو و جنجالهای رسانهای میشود. اگر بهصورت واقعی نگاه کنیم آیا امکان حضور زنان در ورزشگاهها به رسمیت شناخته شده است؟
این را باید بیشتر از کسانی که سیاستگذاری کلی نظام را انجام میدهند بپرسید. بههرحال چیزی نیست که در حیطه معاونت زنان باشد. معاونت زنان باید تلاش کند در این تصمیمگیریها حدود را بررسی کند؛ اینکه به زنان اهانت نشود و کرامت زنان حفظ شود. ما تلاش کردیم این همراهی را داشته باشیم و در تصمیمی که توسط سیاستهای کلان نظام گرفته شده بود و در مراکزی که سیاستها را تنظیم میکنند و بعد وزارت ورزش مجری بود، تلاش کردیم این همراهی را داشته باشیم که موازین رعایت شود که بحمدالله در برنامههایی که در ورزشگاه آزادی برگزار شد مشکلی نداشتیم و همه حدود شرعی رعایت میشد، حریم خانمها و کرامت و احترام آنها رعایت میشد. بنابراین اگر زیرساختهای مناسبی داشته باشیم هیچجایی مانعی وجود ندارد که خانمها حضور نداشته باشند.
فروردین ماه امسال اتفاقات ناخوشایندی در جریان بازی تیم ملی فوتبال ایران و لبنان رخ داد و مانع از حضور زنان در ورزشگاه شهر مشهد شدند. خاطرم است شما هم توییت زدید که کرامت زنان در حادثه ورزشگاه مشهد پایمال شد. آیا پیگیریهایی در این زمینه داشتید و به نتیجه رسید؟
درخواست خود را دادیم و باز هم پیگیری میکنیم ولی متاسفانه هنوز پاسخی به ما ندادهاند.
چقدر گذشته است؟
خیلی گذشته است. اصلا اشتباه بود جایی که زیرساخت نیست چنین حرکتی انجام شود و انتخاب آنجا در چنین مسابقهای اشتباه بود. باید این اشتباهات را جبران کرد و مقصران این امر مشخص شوند.
در اتفاقات اخیر بخش مهمی از زندانیان خانمها بودند. معاونت امور زنان چه اقدامات ویژهای برای این زندانیهای خانم انجام داده است؟
حتما اخبار این را دارید که دوبار برای دیدن زندانیها به زندان رفتیم. حرفهای آنها را شنیدیم و سعی کردیم از نزدیک مراحل مختلف دستگیری آنها و مسائلی که با آن مواجه بودند را بشنویم و ثبت کنیم و گزارش آن را به رئیسجمهور دادیم. برای آنهایی که فرزند دارند و مادر هستند، درخواستهایی از قوه قضائیه داشتیم. برای آنهایی که شرایط ویژه دارند و بیمار هستند نیز درخواست آزادی داشتیم تا بتوانند با تعهداتی نزد خانواده باشند، همچنین برای کسانی که جرم کمتری دارند درخواست کردیم که مورد عفو قرار بگیرند که بحمدالله پاسخ مثبتی داده شد. اخیرا هم تعداد زیادی با عفو رهبری آزاد شدند.
قطعا اتفاقات و حوادث پاییز 1401 ریشهها و دلایل زیادی دارد اما جرقه این بحرانها از نقطهای تحت عنوان رفتار گشت ارشاد زده شد. آیا قبل از این وقایع، تصمیم یا پیشنهادی درخصوص اصلاح رویه یا حذف گشت ارشاد داشتید؟ چیزی که شنیدیم این است که حتی اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی هم با این رویه مخالف بودند و گفته شده بود که گشت ارشاد نباید باشد. آیا این درست است؟
چیزی با این عنوان که گشت ارشاد نباشد نداشتیم. این بود که باید برخورد فیزیکی نباشد و کارها روی نظمی که هم قانون اجرا شود و هم تبعاتی نداشته باشد پیش برود ولی اینکه چنین عنوانی باشد را به یاد ندارم. ضمن اینکه گشت ارشاد از سال 96 بهعنوان پلیس امنیت اخلاقی مطرح شد و یکی از کارهایش این بود که با مسائل کشف حجاب یا هنجارشکنیهای نامناسب بهگونهای برخورد کند. طبیعتا یکی از مسائلی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح شد همین است.
کار کردن در حوزه زنان سختیهای خاص خودش را دارد. از یک طرف ممکن است برخی جریانهای سیاسی در مواجهه با خواستههای زنان، شما را متهم به رفتارهای فمنیستی کنند و از طرف دیگر شما هم نمیتوانید واقعیتها و مسائل امروز زنان را نادیده بگیرید. برای اینکه این حد تعادل را رعایت کنید چه کاری انجام دادهاید؟ از این نظر که هم زنان به حق خود برسند و هم وارد یکسری چالشهای گفتمانی نشوید.
برای اینکه در انجام امور تعادل حفظ شود و در مسیر مستقیم حرکت کند، نباید به چپ و راست منحرف شوید و نباید افراط و تفریط داشت. کار در حوزه زنان حساسیت ویژهای دارد و نگاههای خاصی روی آن است و بلافاصله با کمترین حرکتی، شایعات و اتهامات و زیرسوال بردنها و مانع ایجاد کردنها برای شما به وجود میآید. پس باید با این حساسیتها و با این نگاه رسانهای ناسالمی که در این زمینه وجود دارد، کار کرد. وظیفه ما این است که مسائلی که برای جامعه زنان ایجاد شده است را بررسی کنیم و به دنبال راهحل آن باشیم. تلاش کنیم که توانمندی زنان ارتقا یابد. تلاش کنیم از آسیبهایی که متوجه زنان و خانواده است پیشگیری شود یا حداقل کاهش یابد. متاسفانه خیلی مواقع شاهد هستیم برخی از این موارد رو به افزایش است و حرکتهای دشمن برای این منظور بسیج شده است، با این حال امیدواریم آن برنامه و نقشه راهی که داریم و چشماندازی که مدنظر است را بهزودی به دست بیاوریم.
وقتی به شما پیشنهاد این مسئولیت را دادند، اولویتتان برای انجام امور چه بود؟
اولین چیز این بود که بتوانیم توانمندی زنان را افزایش دهیم. خیلی از مشکلاتی که وجود دارد برای این است که ما توانمندی لازم را در زنان ایجاد نکردیم. ارتقای آموزش زنان، ارتقای مهارتهای زنان، ارتقای خودباوری زنان، توجه به هویت زنان چیزهایی است که اگر داشته باشیم مشکلی برای رسیدن زنان به جایگاه حقیقی آنها نداریم. زنان باید برای احقاق حقوق خود و برای اینکه بتوانند توانمندیهایشان را نشان دهند و به جایگاه واقعی خود برسند، تلاش کنند. این امر هم محقق نمیشد مگر اینکه زنان پشت هم باشند، دست به دست هم دهند، همافزیی داشته باشند و مانع هم نباشند و این قطعا شدنی است. رهبر انقلاب هم در برخی از دیدارها تاکید داشتند که زنها خودشان باید برای رفع مشکل خود اقدام کنند و پیشگام باشند.
دشوارترین لحظات در دوره مسئولیت شما چه زمانی بوده؟
حقیقتا دیدن محرومیتها خیلی اذیتکننده است. گاهی اوقات به روستاها و محیط محروم که میروم از خودم خجالت میکشم. گاهی اوقات شبها خوابم نمیبرد که من چه کاری میتوانم برای اینها انجام دهم. یکی دیگر از مواردی که برای من سخت بوده و خجالت کشیدم این بوده که خانمی جانباز و ایثارگر کنار من بایستد و بگوید میتوانم با شما عکس بگیرم؟ من مدیون او هستم، من مدیون زحمتهای خانواده شهدا هستم. ما باید برویم و درمقابل آنها خضوع کنیم و قدر آنها را بدانیم. این جایگاه با زحمتهای آنها به ثمر رسیده و همیشه از خودم سوال میکنم که ما برای اینکه حق آنها را ادا کنیم چه کردهایم؟