جز پروژههای بزرگ عمرانی و برخی دیگر از سازههایی که در شهر تهران میبینید، الباقی آنچه در مرعا و منظر شهروندان قرار میگیرد، از زشتیها و زیباییها، بیلبوردها و المانهای شهری و نماهای ساختمانی و... همه مربوط به سازمان زیباسازی شهر تهران است. جاییکه با تصمیمگیریها، سیاستگذاریها و اقداماتش، میتواند تاثیرات بسزایی بر زیست شهری بگذارد و مدیریت شهری را در نظر شهروندان کارآمد یا ناکارآمد جلوه دهد. پس پرداخت به فعالیتها و اقدامات سازمانی با این حد از تاثیرگذاری اهمیت زیادی دارد. اینکه چه کسی آن را مدیریت میکند، با چه نوع نگاه و اعتقادی و با چه برنامههایی برای حال و آینده پایتخت. در ادامه و برای پرداخت به این مسائل گفتوگویی انجام دادیم با رضا صیادی رئیس سازمان زیباسازی شهر تهران و چند سوالی از او پرسیدیم تا مشخص شود در دوره مدیریت شهری چه نگاهی بر این سازمان و مدل زیباسازی شهر تهران حکمفرماست و چه برنامههایی هم برای آینده وجود دارد.
آقای صیادی ابتدا تشکر میکنم از اینکه دعوت ما را پذیرفتید و به روزنامه «فرهیختگان» تشریف آوردید. برای شروع شاید بد نباشد توضیحی درباره اقدامات و مجموعه فعالیتهای سازمان زیباسازی شهر تهران بفرمایید. اینکه دقیقا این سازمان چه اقداماتی انجام میدهد و در چه حیطهای فعالیت میکند چون شاید برای مخاطبان ما وظایف سازمان زیباسازی محدود به بیلبوردها و نمای شهری باشد درحالیکه حتما اقدامات بیشتر و گستردهتری درون و توسط این مجموعه انجام میشود. در خدمت شما هستیم.
خدمت شما و مخاطبان خوب روزنامه «فرهیختگان» سلام عرض میکنم. سازمان زیباسازی طبق اساسنامه مسئولیت اصلی حفظ سیما و منظر شهری را برعهده دارد یعنی هر عنصری که در سیما و منظر شهری موثر است سازمان زیباسازی میتواند در این حوزه دستورالعمل صادر و سیاستگذاری کند. بازوان اجرایی آن شهرداران مناطق 22 گانه هستند و بخشی هم سازمانشان اجرایی دارد. من اگر بخواهم خلاصه بیان کنم، سازمان در دو بخش خدمات شهری و حوزه فرهگی مسئولیت دارد. در چارت شهرداری تهران ذیل معاونت خدمات شهری است، به این دلیل که حوزههایی را سازمان کار میکند که بخشی خدمات عمومی است که به شهروندان باید داده شود. تصور کنید حوزه مبلمان شهری سازمان زیباسازی هم سیاستگذاری میکند و هم تولید میکند و هم توزیع میکند و مناطق 22گانه را نیز در این حوزه راهبری میکند. یکی از کارهایی که سازمان انجام میدهد مرمت آثار تاریخی است که حائز اهمیت فرهنگی و تاریخی است. ویترین سازمان طبیعتا تبلیغات محیطی است و غالبا سازمان زیباسازی را به همین بیلبوردها و عرش پلها و سازههای تبلیغات محیطی میشناسند. این طبیعی است چون شان ویترینی دارد و بیشتر با مردم در ارتباط است. در این حوزه سازمان هم در حوزه محتوا و هم در مدیریت سازههای تبلیغاتی، نگهداشت، جانمایی آنها و حفظ تعداد سازههای تبلیغاتی کار میکند.
البته نهتنها ویترین سازمان زیباسازی بلکه ویترین مجموعه مدیریت شهری محسوب میشود یا به بیان بهتر سازمان زیباسازی ویترین مدیریت شهری است.
بله. این هم میتواند باشد.
خصوصا در ارتباط با تبلیغات محیطی اینچنین است. سوالی که همیشه وجود داشته و دارد خصوصا در ادوار قبلی هم محل انتقاد بسیاری بود، این است که کمکاری بسیاری در زمینه تبلیغات محیطی در شهر وجود دارد. اینکه شهر در همه جهات مدیریتیاش قفل شود و مردم شاهد هیچ تنوع و تغییراتی در شهر نباشند، نکته مطلوبی نیست. زیباسازی شهر بهخاطر اثرگذاری زیادی که روی نگاه شهروندان نسبت به زیست شهری دارد بسیار حائز اهمیت است. شهروندان در تهران ساعات زیادی در خیابان بهخاطر ترافیک پایتخت معطل هستند، این مبلمان شهری یا تبلیغات محیطی در این وضعیت میتواند در نگاه مخاطب اثرگذار باشد و کمی از بار نارضایتیها بکاهد. سوای اینها یک انتقاد دیگر هم این بود که یا مجموعه مدیریت شهری این تبلیغات را خیلی سلیقهای و برای طیف خاص یا جریان خاصی در نظر دارند، مثلا مناسبت خاص یا واکنش به رویدادهایی خاص نه همه رویدادها، یا اینکه اساسا هیچ کاری نکرده و رویه روتین و تکراری را ادامه میدهند، نظیر آنچه در دوره قبلی مدیریت شهری دیدیم. مدیریت دوره آقای قالیباف از دورههایی بود که تبلیغات محیطی رشد عجیبی داشت و شاید دوره شکوفایی آن در مدیریت شهری بود. در دوره قبلی این فروکش کرد و این دوره رگههایی از آن ایام که مورد اقبال مردم بود را در مدیریت شهری میبینیم. شما هم این نگاه را دارید که محدود به طبقه خاصی تبلیغات محیطی یا زیباسازی شهری را انجام دهید یا همه شهروندان مخاطب اقدامات و فعالیتهای شما هستند؟
طبیعتا در شهر تهران شهروندان با نگاهها و سلایق گوناگون زندگی میکنند. ما هیچگاه این حق را نداریم سلیقه یا طرز تفکر خود را به همه شهروندان تحمیل کنیم. این البته به این معنا نیست که مواضع خود را بیان نکنیم. من با افتخار اعلام میکنم سازمان زیباسازی در یک سال و اندی تلاش کرده زبان گویای انقلاب اسلامی باشد ولی به این معنا نیست که سایر سلایق را نبینیم. در انقلابی بودن لحن و لهجههای مختلفی داریم. میتوان به چندین روش بیان کرد. خیلی مواقع برخی از مفاهیم شاید در ظاهر پوسته انقلابی نداشته باشد اما دقیقا هسته انقلابی دارد که میتواند به اهداف کمک کند. این را نباید کتمان کرد که خیلی عملکرد سازمان را به امثال من که کار میکنند و با این محک قضاوت میکنند. من یک مختصاتی دارم، من نگرشی دارم که بر خیلیها پوشیده نیست و طبیعتا وقتی صیادی مدیرعامل سازمان است این بیلبورد را روی ذهنیتی که از من دارند یا جریانی که منتسب بدان هستیم تحلیل میکنند. ما در این یکسال و اندی اخیر خیلی کارها کردیم که روی سلیقه عموم شهروندان سوار شد. مثلا سال گذشته در دهه فجر پویش پرچم افتخار را کار کردیم و شعار این بود که به این پرچم افتخار میکنم. در دهه فجر به شکل سنتی یکسری تصاویر از دوران انقلاب اسلامی در شهر نصب میشد. البته سعی کردیم این سنت قبلی را حفظ کنیم چون این تصاویر هم کارکرد دارد اما پویش پرچم افتخار را به سمت یکسری چهرهها بردیم که برای مردم مقبولیت دارند و آنها بگویند به این پرچم افتخار میکنند. این اقدام متفاوتی بود که از پروفسور حسابی، مرحوم محمد نوری و... بخواهیم در دهه فجر بیلبورد در تهران نصب کنیم یا از خیلی ورزشکاران یا هنرمندان کارکردیم. نمونه دیگری که میتوانم برای شما مثال بزنم هفته کتاب و کتابخوانی یکسری کتاب معرفی کردیم. اما یک عده فقط همطیفها را دیدند که یکسویه قضاوت کردند. در صورتیکه در هفته کتاب در تهران از جلال آلاحمد، سیمین دانشور، بزرگ علوی، بلقیس سلیمانی، محمدصالح علاء و... معرفی کتاب داشتیم که شاید در دوره قبل از ما این اتفاق نمیافتاد. شاید مکرر بتوانم از این دست اتفاقات مثال بزنم. هم سال گذشته و هم امسال برای سالروز حادثه هواپیمای اوکراینی تبلیغات محیطی مفصلی کار کردیم. وقتی یکی از مفاخر ادبی ایران مرحوم ابتهاج به رحمت خدا رفت ما نهتنها برای آن واکنش نشان دادیم که آن روز اعلام کردیم سردیس مرحوم سایه را از 40 روز قبل از فوت ایشان شروع به ساخت کردیم. یعنی آن روزی که ایشان به رحمت خدا رفت ما مدلاژ سردیس مرحوم سایه را منتشر کردیم. شاید از 50-40 روز پیش در حال ساخت بود. خیلی از اتفاقات هم شاید در ظاهر وجه سیاسی یا انقلابی دارد ولی مردم از آن لذت میبرند. بهطور مثال سال گذشته در هفتهای که مزین به نام مادران شهدا بود عکس تعدادی از مادران شهدا را در شهر نصب کردیم. مثلا آقای حسامالدین آشنا در توییتر خود از این موضوع تقدیر کرد. اخیرا پویش بزرگ ایران ما را داریم. شاید بزرگترین پویش یکسال اخیر است. کاملا روی یک اتفاق ملی که روی وطن و عرق ملی همه با هر نگاه و سلیقهای میآید، کار میکند. این اتفاق افتاد و این هم مورد تقدیر قرار گرفت و منشا اثر شد. این قسمت را داریم اما روزی هم لازم باشد از انقلاب اسلامی دفاع کنیم، لکنت نخواهیم داشت یعنی در این حوزه به این معنا نیست که تساهل در دفاع از انقلاب کنیم، معتقدیم باید درست از انقلاب دفاع کنیم و حتی به یاد دارم برای میلاد امیرالمومنین در سال گذشته پویشی به نام این نیز بگذرد کار کردیم که جملاتی را خطاب به مسئولان کشور نوشتیم. برای ایام رحلت حضرت امام باز همین کار را کردیم و تیترهایی از فرمایشات امام خطاب به مسئولان گذاشتیم چون این را در راستای تقویت انقلاب اسلامی میدانستیم. آن روزی که لازم شد مثلا دیدیم به پرچم ما اهانت میکنند اتفاقا پرچم ایران را در تبلیغات محیطی بالا بردیم. آن روز که احساس کردیم یک عده میآیند و در حوزه عزاداری سیدالشهدا برنامه برای تخریب دارند پرقدرت در حوزه محرم وارد شدیم و گفتیم امام حسین آن چیزی است که اتفاقا همه ایرانیها روی آن اشتراک نظر دارند. سعی کردیم هم حرف خود را بدون لکنت بیان کنیم و هم این را مدام به خود گوشزد کنیم که لهجه و لحن ما باید آن چیزی باشد که سلیقه عامه و عموم شهروندان تهرانی است.
چون به این نکته اشاره کردید که همه شهروندان تهرانی و همه مردم مدنظر شما هستند و به همه سلایق و علایق توجه دارید، در این نکاتی که بیان کردید و ایدههایی که برای مناسباتها داشتید چقدر مردم دخالت داشتند؟ پل ارتباطی بین شما و مردم و شهروندان تهرانی وجود دارد؟ شهروندان تهرانی اگر ایدهای داشته باشند یا به مسالهای نقدی داشته باشند که مربوط به سازمان زیباسازی شهر تهران است چطور میتوانند آن را با شما درمیان بگذارند؟ شما به سمت مردم میروید یا آنها باید به هر شکل راهی برای رسیدن به شما پیدا کنند؟
یکی از رویکردهای ما در سازمان اساسا مردمیسازی است. نهتنها در حوزه تبلیغات محیطی که در بسیاری از حوزههایی که به سیما و منظر شهری ارتباط دارد تلاش ما بر این است که با مشارکت مردم کار کنیم. مثلا برای اول مهر یک طرحی داشتیم که 120 دیوار مدرسه را با مشارکت دانشآموزان همان مدرسه رنگآمیزی کنیم. اتفاقات جذاب و تصاویر بکری از آن زمان بهجا ماند. تصور کنید دهها دانشآموز قلم برداشتند و دستهای خود را رنگی میکردند و با کمک استاد دیوار مدرسه را رنگ میکردند. خیلی از این مدارس در اغتشاشات اخیر که شعارنویسی بود و برخی از اتفاقات میافتاد کمترین گزند را داشت چون دانشآموزان همان مدرسه خودشان صیانت میکردند. این اتفاق را شب یلدا تکرار کردیم. با رویکرد دانشآموزی بود. کاری که به شکل پویشی در محرم امسال انجام شد. سوگوارهای به نام نشان عاشقی برگزار شد که مردم تیغههای علامت را با مافهیم عاشورایی زینت دادند و اینها در شهر نصب شد. هر جایی احساس کنیم مردم میتوانند و بستر مشارکت مردم فراهم است چون یکی از سیاستهای اصلی ماست حتما این کار را انجام میدهیم کمااینکه در خیلی از مناسبتهای عمومی هم همین تابلوهای تبلیغاتی را فراخوان عمومی میدهیم و بسیاری از مردم و گرافیستها و کسانیکه علاقه دارند در این حوزه کار کنند مشارکت میکنند و اینها را شئونی از مدیریت مردمی میدانیم.
به ایام اغتشاشات اشاره کردید. فکر میکنم یکی از جاهایی که خیلی در این ایام متضرر شد (هم مالی و هم غیرمالی) سازمان زیباسازی بود. آن هم بهخاطر همین ویترین بودن، سازمان زیباسازی بود. از لحاظ مادی چقدر متضرر شدید؟ چقدر سرمایههای سازمان زیباسازی آسیب دید؟ چه اقداماتی برای این ایام شد؟ کدام مناطق بیشترین ضررها را دیدند؟
این سوالات قدری ملاحظه دارد ولی در مجموع میتوانم اینطور بیان کنم که در این مدت کشور بهخاطر اتفاقاتی که افتاد متضرر شد، چه در حوزه مادی و چه در حوزه افکار عمومی! اینجا یکی از بزنگاههایی بود که باید همه کسانی که دل در گرو انقلاب اسلامی داشتند با صراحت دفاع میکردند. سازمان زیباسازی هم مثل خیلی از بخشها ضررهایی متحمل شد ولی الحمدلله مشارکتی که شرکتهای تبلیغاتی داشتند و همتی که در جبران این خسارات حاصل شد پیش رفتیم و فکر میکنم مشکل خاصی نباشد.
از آنجایی که تبلیغات در شهر در اختیار شرکتهایی است که به نوعی پیمانکاری انجام این کار را دارند، چند سوال و شبهه وجود دارد. پروسه انتخاب شرکتهای تبلیغاتی به چه صورت است؟ بحث شفافیت آنها به چه صورت است؟ بحث تولیت آن را شهرداری چطور انجام میدهد؟ سازمان زیباسازی برونسپاری میکند یا با خود مجری است؟
این را قانون شورای شهر برای ما تعیینتکلیف کرده است که سازههای تبلیغاتی توسط سازمان زیباسازی صرفا از طریق مزایده عمومی به مدت یک سال واگذار میشود که با تشخیص سازمان تا سه سال قابل تمدید است. همه شرکتهایی که در حوزه تبلیغاتی کار میکنند از طریق مزایده عمومی، شفافترین حالت ممکن، انتخاب میشوند. میتوانم به جرات بیان کنم یکی از سازمانهایی که شفافیت را بسیار دقیق اجرا میکند سازمان زیباسازی است چون وقتی مزایده برگزار میکنیم دوربینهای دستگاههای نظارتی فعال است، نمایندههای شرکتهای تبلیغاتی مستقیم مزایدهها را میبینند، ارقام اعلام میشود و قراردادها شفاف است، شرکتهای تبلیغاتی به دلیل اینکه کسبوکار و اقتصاد شرکتهای آنها بر مبنای اجاره دادن این تابلوهای تبلیغاتی میگذرد خوب توانستهاند این تابلوها را پویا نگه دارند. یکی از نقاطی است که واقعا میتوان نقش مشارکت بخش خصوصی را به عینه در آن دید. هر قدر دولت، حاکمیت و دستگاههای حکومتی تاثیر و نقش خود را مخصوصا در بخش اقتصادی کمتر کنند و صرفا سیاستگذار باشند، حتما نفع بیشتری میبینند که یکی از مظاهر در حوزه تبلیغات محیطی و مزایده تابلوهای تبلیغاتی است.
دخل و خرج سازمان زیباسازی شهر تهران به چه صورت است؟ اعداد و ارقام عجیبی اعلام میشود. بهخاطر تبلیغات محیطی فکر میکنم از جاهایی است که درآمد آن بالا باشد. این تعرفهگذاریها به چه صورت است؟ اگر میتوانید عدد و رقم ارائه کنید درباره درآمدها که مزیت شهرداری است بفرمایید. این درآمدها نسبت به گذشته چه تغییری کرده است؟ مبنای تعرفهگذاریها چطور است؟ گرانترین بیلبورد تهران کجاست؟
قیمتی که در مزایده واگذار میکنیم یک بخش است و قیمتی که شرکتها به مشتریها میدهند بحث دیگری است. طبیعتا شرکتهای تبلیغاتی تعداد زیادی به دلیل اینکه کمپین تبلیغاتی طراحی میکنند و این سازههای محیطی هم بخشی از آن کمپین است، شاید نتوان عدد بیلبورد را در آن تشخیص داد چون آنها واگذار میکنند و مجموعهای از کمپین تبلیغاتی را دارند. در آن تلویزیون و... و همچنین بیلبورد تبلیغاتی هم دارد که با قیمتی انجام میشود. درآمدهایی که در سازمان توانستیم کسب کنیم الحمدلله یکی از نقاطی که روزهای اول میگفتند شما اگر سازمان فرهنگی اداره کنید باعث میشود فضای تجاری مورد خدشه قرار گیرد و آسیب ببیند، خدا را شکر که این از نقاط قوت ما بود. درآمد امسال نسبت به سال گذشته و نسبت به پیشبینی که داشتیم بسیار بیشتر شد با اینکه امسال سال سخت تبلیغات بود و در حد 6 ماهه دوم سال از ابتدای مهرماه، شرایط سختتر هم شد اما نسبت به سال گذشته 150 درصد افزایش داشتیم و نسبت به پیشبینی درآمد امسال رشد داشت با اینکه پیشبینی بالایی را دیده بودیم. دلیل این است که سعی کردیم شفاف کار کنیم. سعی کردیم همه مناسبات را به نفع شهرداری و سازمان برگردانیم. منافع برخی گروهها کمتر شد و شرکتهای تبلیغاتی بهعنوان شرکای تجاری همراهی کردند و الحمدلله سازمان از نظر تجاری و اقتصادی کارنامه قابل دفاع و قابل قبولی دارد.
برنامهریزی شما برای آینده چیست؟ منابع درآمدی جدیدی پیشبینی کردید؟
از الان به بعد چون وارد دوران شلوغ کاری شدیم، استقبال از بهار و ماه مبارک رمضان را داریم و همچنین قبل از اینها نیمهشعبان است، اینها باعث میشود بخشی از کارهای مناسبتی ما حجم بالاتری پیدا کند و برنامه مفصلی داریم که حال و هوای شهر را در همه مناسبتها تغییر دهیم. غیر از این برای سال آینده پروژه بزرگی سازمان در نظر دارد تا انجام دهد. یکی از مهمترین پروژههایی که امیدوار هستم به لطف خدا سال آینده تا حدی پیش برود موضوع ورودیهای تهران است که حتما بنا داریم با تاکیدی که آقای زاکانی داشتند یکی از ورودیهای تهران را به شکل متمرکز شروع بهکار کنیم که یکی از نمادهای شهر تهران باشد. بههرحال اولین مواجهه شهروندان با شهر همان نمایی است که در ورودی با آن مواجه میشوند که انشاءالله این کار را انجام میدهیم.