هومن جعفری ، خبرنگار:یلواستون (Yellowstone ) یا صخره زرد، فقط یک سریال داستانی یا وسترن نیست. معرفی دقیق سبک زندگی «یانکی»وار سفیدهای دست راستی است که برای خودشان حق حمل اسلحه قائلند، عاشق مالکیت خصوصی هستند و کاپیتالیسم ساخته شده برای منفعت بردن آنها. چیزی البته فراتر از آمریکایی «ردنک» یا گردنسرخ که لقبی است برای اینگونه افراد. آنها بهصورت کامل یک طبقه مدرن هم هستند. هلیکوپتر دارند، وکیل دارند، روی نفوذ سیاسی سرمایهگذاری میکنند، در انتخابات روی احزاب و افراد پول خرج میکنند و اگر لازم باشد در پایتخت هم دنبال نفوذ سیاسی میگردند.
به صادرات فکر میکنند و اگر دلشان بخواهد میتوانند بیرحمتر از حد مجاز هم باشند. کشتن آدمها برایشان کار دشواری نیست. شخصی هم نیست. فقط یک مساله اقتصادی است. به همین راحتی. تو مانع از پیشرفت مزرعه من میشوی. بنگ! تو قصد داری تجارت من را خراب کنی. بنگ! تو رازهای زیادی میدانی. بنگ! تو مزاحمی. مزاحم توسعه اقتصادی مطلوب مزرعه من! بنگبنگ!
یلو استون داستان آدمهایی است که بنگ بنگ را خوب بلدند!
رکورد منحصربهفرد دنیای داستانی یلواستون
سریال تا اینجا سهگانه یلواستون شاید یکی از معدود سریالهای سهگانهداری باشد که تا به امروز ساخته شده. دستکم منهای سریالهای اسپینآف یا برگرفته از دنیای داستانی سریالهای ابرقهرمانی مارول یا دیسی، به یاد ندارم در سالهای اخیر از یک مجموعه هنوز تمام نشده، دو اسپینآف بیرون بیاد! من خاطرم نیست. اگر شما یادتان هست به من هم بگویید. یلواستون دو سریال دیگر هم دارد. یکی مجموعه تکفصلی 1883 و دومی مجموعه تکفصلی 1923 که این دومی همین دیروز قسمت آخرش به سایتهای ایرانیزبان رسید.
به عبارت دیگر یلواستون احتمالا تنها سریال دنیاست – بازهم تا جایی که من میدانم – که هنوز داستان خودش را تمام نکرده، دو اسپینآف تمامشده دارد! به قول خودشان «واااااااااااااااااااااااو»! عجب دنیای داستانی گستردهای ساختهاید.
میخواهید یک چیزی بگویم که «واااااااااااو»ی بلندتری سر بدهید؟ سه اسپینآف دیگر هم در راه است! باور میکنید؟ سریالی با پنج سریال جانبی!
سریال پیرامون چیست؟
خاندان ثروتمند و قدیمی داتونها، نسل اندر نسل در یک سرزمین افسانهای زندگی میکنند به نام یلواستون. منطقهای آنقدر بزرگ که آنها را بزرگترین زمین داران ایالت مونتانا و به عبارتی، بزرگترین مزرعهدار کل آمریکا تبدیل میکند.
داستان پنج فصل این سریال و همچنین پنج سریال برگرفته آن، داستان این خاندان و تلاشهایش برای گرفتن این زمین، ساختنش، حفظ کردنش و صدالبته گسترش دادنش است. ماجرا از یلواستون آغاز میشود. جایی که ما در زمان حال، شاهد اوج قدرت این خاندان هستیم. در اسپینآف 1883، ما شاهد ورود خاندان داتونها به این زمین و نحوه تصاحب آن میشویم. در 1923 خط داستانی سریال برگرفته از جنگ جهانی اول، دوران ممنوعیت الکل و رکود بزرگ آمریکا در دهه بیست میلادی است.
در هر سه سریالی که تا امروز منتشر شده، متوجه تلاش و تقلای مردان سنتی خاندان داتون برای حفظ و حتی گسترش ثروت و ملک خود هستیم. مردانی که ناچارند با همسایگان خود و همچنین متجاوزان مختلف در جنگ باشند، دست به اسلحه ببرند، عزیزان خود را خاک کنند و مقابل غریبهها بیرحم باشند.
سریال یلواستون و سریالهای تابعهاش داستان همین است که گفتم. مردان سفید هفتتیر به دست حقبهجانبی که از کشتن دیگران ابایی ندارند.
سریال چه چیزهایی را تبلیغ میکند؟
صادقانه باید گفت که سریال یلواستون و دنیای که برای ما به نمایش میگذارد، تلاشی است برای بازتعریف و بازتحسین دنیای کابویهای وسترن. درحالیکه خیلیها اعتقاد دارند ژانر وسترن مدتهاست که مرده، در طول سالها و حتی دهههای اخیر تلاشهایی برای اثبات غلط بودن این ایده صورت گرفته که یلواستون یکی از باشکوهترین آنهاست. تیلورشریدان خالق این سریال در سالهای اخیر برای احیای ژانر وسترن تلاش کرده و چقدر هم موفق بوده. او کلید اصلی موفقیت سریال باشکوهی است که باید حتما تماشایش کنید.
اما یلواستون و زیست بومش بر مبنای چه چیزی پایهگذاری شده؟ ارزشهای آمریکای دست راستی قدیم. آمریکای جان فورد و جان وین. شاید کمی تلطیف شدهتر. شاید کمی همدل با سرخ پوستها اما درنهایت همان ارزشها:
مردانگی با کار کردن سخت به دست میآید.
کارگرهای مزارع یا کابویهای سختکوش انسانهای شریفی هستند حتی اگر بینشان نخاله هم پیدا شود.
برای مرد شدن راهی بهتر از کارگر کف مزرعه بودن نیست.
مرد صادق با کار صادقانه و سخت میتواند شبها راحت بخوابد.
این شیوه زندگی، حافظ ارزشهای زندگی دست راستی آمریکایی است!
حقت را باید خودت کسب کنی اگر شده با تفنگ!
خانواده مهمترین نهادی است که باید حفظش کنی. حتی اگر شده با متنفر کردن اعضای خانواده از خودت. آنها روزی خواهند فهمید که تو چقدر برایشان جنگیدهای!
در دنیای او چه چیزهایی مجاز است؟
در فرهنگ وسترن، مرد اگر خدا نیست نماینده خدا روی زمین هست و قدرت تصمیمگیری در مورد زندگی دیگران را دارد. جان داتون همین است. او قدرت کشتن دارد. میکشد. دستور قتل میدهد. دستور حذف و پاکسازی میدهد اما همه اینها به نفع خیر بزرگتر است. تمام کارهای بد او در خدمت یک هدف خوب است. به همین سادگی! در یکی از قسمتها، تعدادی موتورسوار به ملک او وارد میشوند. به آنها هشدار میدهد که اگر دوباره بیایند، آنها را خواهد کشت. آنها شب برای خرابکاری میآیند بیآنکه بدانند برایشان کمین شده. کتک مفصلی میخورند و بعد از آنکه قبر خودشان را کندند، به داتون التماس میکنند که از خونشان بگذرد و او میپذیرد. میتوانست دستور بدهد همهشان کشته شوند و کسی هم خبردار نشود اما از خونشان میگذرد به شرط اینکه دیگر برنگردند. او در مورد کشتن فکر میکند و تنها دستور مرگ آنهایی را میدهد که تهدید جدی به حساب میآیند.
این همان چیزی است که باید به آن توجه کرد. او بدجنس نیست. مجبور است. مزرعه او بزرگترین مزرعه آمریکاست و همه میخواهند زمین خوردنش را ببینند. دوستان، شرکا و متحدانش برای زمین خوردن او لحظهشماری میکنند. فرزندانش برای گرفتن میراث او با هم رقابت دارند. او درحال پیر شدن است. بیماری سنگینی دارد که بهزودی او را از پا در خواهد انداخت و هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن دارد. او برای دلرحم بودن وقتی ندارد.
دنیای او چقدر تهدیدپذیر است؟
یلواستون بزرگترین مزرعه مونتاناست و این یعنی تمام مزرعههای دیگر در این ایالت و تمام سرمایهگذارانی که به این ایالت میایند باید با او رقابت کنند. از سوی دیگر قبایل سرخپوستی هم با گرفتن مجوز ساخت کازینوها و ثروتمندتر شدن دنبال فرصتی میگردند تا بتوانند زمینهای آبا و اجدادی خود را از او پس بگیرند. اتفاقی که وعدهاش در انتهای سریال 1883 داده میشود.
نمایندگان دولت هم برای زمین زدن او برنامه دارند و میخواهند زمینهای او را سلب مالکیت کنند.
او باید حواسش به توطئه سرخپوستها با سرمایهگذاران خارج از ایالت باشد و همزمان مشکلات خانوادگی خودش را نیز حل کند.
درست مثل سریال بزرگ «وراثت»، او نیز غولی است که باید ثروتش را به دست فرزندان خود بسپارد و در انتخاب کردن جانشینش بسیار محتاط است.
دنیای او بسیار تهدیدپذیر است. مرگ به او نزدیک شده. سرخپوستها ثروتمند شدهاند و دیگر زمینهایشان را که نمیفروشند هیچ، حالا میخواهند زمینهای او را بخرند!
قانون درحال عوض شدن است چراکه دوستان او یا در حقیقت شرکای حقوقبگیرش در سیاست مشغول باختن انتخابات و از دست دادن کرسیهای بانفوذ خود هستند. او توطئهای را پیرامون خود و مزرعهاش حس میکند که از سوی همسایگانش طراحی شده. به همین خاطر است که دخترش را به شهر فرا میخواند تا با روشهای مخصوص به خودش، توطئه را کشف کند.
خانواده زخمخورده
داستان یلواستون یک تم شکسپیری دارد. درست عین شاه لیر، داتون پیر و درحال مرگ دلش میخواهد که مزرعهاش را به دست جانشینش بسپارد. انتخاب او طبیعتا پسر بزرگش است اما با کشته شدن ناگهانی او، قصه جانشینی تغییر میکند. او حالا ناچار است بین سه فرزندش یکی را بهعنوان ارشد انتخاب کند. جیمی یکی از پسرهایش وکیل است. لوک پسر دیگرش قهرمان جنگی است که به علت مخالفت او با ازدواجش با یک دختر سرخ پوست، یلواستون را ترک کرده. بث دخترش هم در لابیهای پشت پرده سیاست و اقتصاد فعال است. جیمی بهعنوان وکیل خانواده و یک سیاستمدارآیندهدار، دوست دارد رئیس بعدی باشد اما او انتخاب نمیشود. اتفاقی که باعث میشود تا سریال به سمت منازعات درون خانوادگی برود. تمی که در سریال بسیار جذاب و تحسین شده وراثت نیز شاهدش هستیم. در وراثت، وقتی فرزند ارشد دستش به مدیریت نمیرسد و برای جانشینی تایید نمیشود، اسرار خانواده را بهصورت مخفیانه رسانهای میکند. در یلواستون هم جیمی علیه پدرش فعالیتهایی را انجام میدهد که رابطه این دو را شکرآبتر میکند.
چرا باید یلواستون و سریالهای تابعهاش را دید؟
اگر به وسترن علاقه دارید این سریالها درجهیکند. اگر سریالهای درام یا داستانی برایتان جذابند، داستان یلواستون تمامشدنی نیست. اگر از تماشای تکاپوی شخصیتها خوشتان میآید این سریالها ازدستدادنی نیستند. اگر گرفتن جوایز برایتان ملاک موفقیت است، این مجموعهها بسیار جایزه بردهاند. آخرینش همین دو شب پیش بود که سام الیوت کهنهکار بابت نقشآفرینیاش در 1883، جایزه بهترین بازیگر مرد مینیسریال را از جشنواره انجمن بازیگران آمریکا گرفت. به هر طرف که نگاه کنید دلیل جالبی برای تماشا کردن این سریال خواهید داشت. اگر در عید فقط یک سریال را بخواهید تماشا کنید، یلواستون و سریالهای تابعهاش انتخاب مناسبی است.