حمله از خارج به کرانه باختری هم ممکن شده و هم مهم
بعد از ظهر روز یکشنبه رسانه‌ها ابتدا از زخمی شدن دو صهیونیست در جریان تیراندازی در روستای حواره در جنوب شهر نابلس خبر دادند.
  • ۱۴۰۱-۱۲-۰۹ - ۰۰:۰۰
  • 00
حمله از خارج به کرانه باختری هم ممکن شده و هم مهم
وقت حمله به پاشنه آشیل صهیونیست‌ها
وقت حمله به پاشنه آشیل صهیونیست‌ها

  بعد از ظهر روز یکشنبه رسانه‌ها ابتدا از زخمی شدن دو صهیونیست در جریان تیراندازی در روستای حواره در جنوب شهر نابلس خبر دادند. اندکی بعد رادیو ارتش رژیم‌صهیونیستی اعلام کرد این دو تن به هلاکت رسیده‌اند. در همین روز مرکز داده‌های فلسطینی معطی در گزارشی اعلام کرد فلسطینیان ساکن در کرانه باختری، طی 24 ساعت 23 عملیات مقاومتی علیه صهیونیست‌ها انجام داده‌اند که در جریان آن ضمن هلاکت دونفر، 23 نفر دیگر زخمی شده‌اند.  این عملیات‌ها شامل ۹ مورد تیراندازی، دو مورد پرتاب نارنجک به سمت صهیونیست‌ها، دو مورد پرتاب کوکتل مولوتف و بیش از ۱۰ مورد درگیری و مقابله با صهیونیست‌ها بوده است. وضعیتی که برای روز یکشنبه توصیف شد تنها منحصر در آن روز نیست، بلکه این تعداد اقدام مقاومتی به صورت روزانه علیه صهیونیست‌ها جریان دارد. تا چندی پیش تعداد عملیات‌ها به هفته‌ای 40 تا 50 مورد-5 تا 7 مورد در روز- رسیده بود اما آمارهای هفته‌های اخیر نشان می‌دهد تعداد آنها از 100 مورد در هفته فراتر رفته است. اقدامات مقاومتی فلسطینیان گرچه واکنشی به اشغالگری و فشار صهیونیست‌هاست، اما خود آنها نیز به بهانه‌ای برای اعمال فشار علیه آنها تبدیل شده‌اند. شامگاه یکشنبه شهرک‌نشینان صهیونیست به منطقه حواره که محل هلاکت دو صهیونیست بود هجوم آورده و ضمن وارد ساختن آسیب به منازل مردم و آتش زدن ده‌ها خودرو، یک فلسطینی را به شهادت رسانده و 100 نفر دیگر را زخمی کردند. وضعیت موجود در کرانه باختری نشان می‌دهد زمان انجام حملات از خارج فلسطین علیه صهیونیست در این منطقه فرارسیده و ضرورت یافته است. 

  چرا حمله به کرانه باختری مهم است؟
خشونت‌ورزی شهرک‌نشینان علیه فلسطینیانی که بالاجبار در کنار آنان قرار گرفته‌اند، وضعیتی غریب با فضای کلی جهان معاصر، در سرزمین‌های اشغالی ایجاد کرده است. اشغال سرزمین ملتی دیگر هرچند به مرور و با ممزوج شدن خون اقوام غالب و مغلوب به‌تدریج صورت می‌گرفته اما در عصر حاضر این مساله در جایی جز فلسطین رخ نداده است؛ آن هم با خشونت و سرعت بسیار بالاتر از نمونه‌های تاریخی. اشغالگری صهیونیست‌ها در سال‌های اخیر به مرحله جدیدی رسیده و با متشنج شدن وضعیت کرانه باختری، در زمانی که محوری توانا و منطقه‌ای برای دفاع از آرمان فلسطین وجود دارد، احتمال وقوع تحولی بی‌سابقه در این حوزه به‌وجود آورده است. با توجه به شواهد موجود و سوابق قبلی، به‌ویژه نفوذ پهپادی به آسمان کرانه باختری در جریان جنگ 11 روزه سال 2021، محور مقاومت با احتمال بالایی به‌سمت مداخله از بیرون در سرزمین فلسطین و به‌طور خاص کرانه گام برخواهد داشت. این مساله با توجه به توانایی و ظرفیت محور مقاومت برای انجام چنین مداخله‌ای، از نیازها به این حمله نیز ناشی می‌شود. در ادامه به‌دلایل اهمیت آغاز حملات از بیرون فلسطین به داخل مناطق اشغالی آن پرداخته شده است. 

1 -کرانه باختری از لحاظ بین‌المللی اشغالی است
سرزمین فلسطین براساس قوانین و رویه‌های پذیرفته شده توسط قدرت‌های جهانی و جامعه بین‌الملل به دو بخش تقسیم شده است. بخش بزرگ‌تر سرزمین‌های 1948 که از نظر سازمان ملل متحد مرزهای رسمی رژیم‌صهیونیستی به‌حساب می‌آید. بخش دوم سرزمین‌های 1967 است که شامل دو قطعه جدا از یکدیگر می‌شود. قسمت اول آن کرانه باختری که وسیع‌تر و پرجمعیت‌تر است و در مرزهای اردن قرار دارد و قسمت دوم نوار غزه که در مرز با مصر واقع شده است. سرزمین‌های 1967 در جریان جنگ 6 روزه همین سال توسط صهیونیست‌ها اشغال شد و به‌دلیل آنکه پس از تاسیس رژیم در سال 1948، مرزهایش به‌لحاظ بین‌المللی تثبیت شده بود، این مناطق اشغالی به‌شمار می‌روند. از دو قسمت این سرزمین‌ها، نوار غزه در سال 2005 توسط صهیونیست‌ها تخلیه شد. امروز کرانه باختری همچنان بر طبق قوانین و قواعد بین‌المللی اشغالی است و در‌صورت هدف قرار گرفتن مواضع صهیونیست‌ها، چنین امری از لحاظ قانونی قابل پیگیری نبوده و بلافاصله این سوال شکل می‌گیرد که رژیم در منطقه‌ای که رسما اشغالی به‌حساب می‌آید چه کار می‌کند؟

۲ -مسلح شدن شهرک‌نشینان و تبدیل به اهدافی مشروع 
کابینه جدید رژیم‌صهیونیستی تحت تاثیر حضور عناصر به‌شدت افراطی با قاعده حمایتی در میان شهرک‌نشینان کرانه باختری است، پس از روی کار آمد دست به مسلح ساختن شهرک‌نشینان زده است. آنها هرچند پیش از این نیز تقریبا به‌شدت مسلح بودند، اما اقدامات جدید، مجددا تحولی در این حوزه ایجاد کرده و می‌تواند به دشوارتر شدن زندگی فلسطینیان بینجامد. مسلح شدن رسمی شهرک‌ها و تبدیل شدن ساکنان به شبه‌نظامیانی که مورد تنفر جهانی و حتی داخلی در رژیم قرار دارند و وجود شهرک‌هایشان از لحاظ جهانی (تمام شهرک‌ها) و حتی داخلی (بعضی شهرک‌ها) غیرقانونی به حساب می‌آید، آنها را اهداف مشروعی می‌سازد. 

۳- لزوم گشودن مسیری جدید برای کمک نظامی به کرانه باختری
محور مقاومت معتقد است همان‌گونه که نوار غزه مسلح شده است، کرانه باختری نیز باید مسلح شود. با این وجود مسیرهای کمک‌رسانی به کرانه باختری در سطح بالایی مسدود بوده و با توجه به هیمنه رژیم امکان ایجاد تشکیلات نظامی دشوار است، درحالی‌که درباره غزه این مشکل وجود ندارد. راهکار مسلح ساختن کرانه نباید منحصر به ارسال سلاح برای مبارزان فلسطینی این منطقه دانسته شود. پشتیبانی نظامی می‌تواند شامل حملات بیرونی به کرانه باختری باشد. 

۴- تکمیل و توسعه اتصال میان جبهه‌ها در منطقه
در بهار سال 2021 همزمان با دوره‌ای از تشدید تنش‌ها بر سر مسجد‌الاقصی و راهپیمایی‌های تحریک‌آمیز صهیونیست‌ها در قدس، نیروهای مقاومت در نوار غزه پس از صدور اولتیماتوم به تل‌آویو، به این رژیم حمله کردند. در جریان جنگ 11 روزه می ‌2021، چند تحول مهم رخ داد. نخست آنکه نوار غزه نه به‌دلیل تشدید تنش‌ها علیه این منطقه، بلکه به‌دلیل تشنجات موجود در کرانه باختری وارد جنگ شد. دوم آنکه همزمان با حملات غزه، ساکنان کرانه باختری و حتی فلسطینیان سرزمین‌های 1948 نیز دست به شورش علیه صهیونیست‌ها زدند. سومین تحول نیز به ابتکار غزه برای حمله باز می‌گشت، درحالی‌که جنگ‌های گذشته را تل‌آویو به غزه تحمیل کرده بود. جنگ 11 روزه می ‌2021، به شکلی کم‌سابقه جبهه‌های مقاومت در داخل سرزمین فلسطین را با یکدیگر متصل و هماهنگ کرد. مرحله بعدی می‌تواند برقراری ارتباط میان اضلاع منطقه‌ای مقاومت با بازوهای موجود در داخل فلسطین از مسیر حملات به کرانه باختری باشد. 

۵ -ایجاد موازنه نظامی منطقه‌ای علیه اقدامات شهرک‌نشینان مسلح 
مسلح شدن شهرک‌نشینان کرانه باختری، گامی در راستای فراهم ساختن شرایط برای منفعل ساختن فلسطینیان ساکن، اخراج تدریجی و حتی دفعی فلسطینیان از این منطقه و الحاق رسمی‌اش به رژیم‌صهیونیستی است. این مساله می‌تواند قضیه فلسطین را با تحولی خطرناک روبه‌رو سازد. تغییر این وضعیت خطرناک تنها برعهده ساکنان کرانه باختری و حتی فلسطینیان نیست، بلکه می‌تواند با تلاش‌های منطقه‌ای همراه شود. 

۶- معتبر ساختن تهدیدات اسلامی درباره ایجاد تغییر در وضعیت قدس
کشورها، ملت‌ها و گروه‌های اسلامی همواره بر حساسیت خود نسبت به تغییر وضعیت مسجد‌الاقصی و حتی بافت ساکنان شهر‌قدس تاکید کرده‌اند. برخی از افراد برجسته مانند سید‌حسن نصرالله، فرمانده نیروهای مقاومت لبنان با اتخاذ مواضعی اعلام کرده‌اند در‌صورت تحول در وضعیت قدس و اماکن مقدس آن، به صهیونیست‌ها حمله می‌کنند. با این وجود و به‌دلیل تهدیدات صورت گرفته اقدامات صهیونیست‌ها در این باره محتاطانه اما همواره در جریان بوده است. حملات خارجی به کرانه باختری می‌تواند تهدیدات پیرامون تغییر وضعیت قدس و اماکن مقدس آن را معتبر ساخته و از شدت این تغییرات بکاهد. 

  پیامدها 
آغاز حملات خارجی به کرانه باختری پس از انجام، پیامدهایی متعدد و بسیار اثرگذار خواهند داشت. در ادامه این پیامدها برشمرده شده‌اند. 
۱. حملات باعث برجسته‌سازی اشغالگری صهیونیست‌ها در سرزمین‌های 1967 در عرصه جهانی می‌شود. در این شرایط، حتی مدافعان راهکار دودولتی نیز در ضدیت با خط اشغالگری صهیونیست‌ها در کرانه باختری فعال شده و دست به تبلیغات علیه جریانات صهیونیست مخالف راهکار دودولتی خواهند زد. 
۲. اگر رژیم صهیونیستی وارد فاز پاسخ به حملات شود، حملاتش در نقاطی انجام خواهد شد که به‌طور رسمی خاک یک کشور است. در این صورت، زمینه حملات مشروع منطقه‌ای به داخل سرزمین‌های ۱۹۴۸ فراهم می‌شود. 
هرچند صهیونیست‌ها تاکنون حملاتی به سوریه داشته و این حملات باعث پاسخ دولت این کشور نشده‌اند، اما وضعیت کنونی با توسعه جبهه‌ها، می‌تواند زمینه حمله محور مقاومت به رژیم را ایجاد کند. 
۳. با نظامی شدن فضای کرانه باختری، بخشی از صهیونیست‌های افراطی ساکن در این منطقه، مجبور به مهاجرت به سرزمین‌های 1948 و سکونت در نوار ساحلی مدیترانه خواهند شد. این منطقه محل سکونت سکولار‌هاست و حضور افراطیون بیشتری در کنار آنها، می‌تواند احتمال درگیری میان دو گروه را افزایش دهد. 
۴. متشنج شدن وضعیت کرانه باختری با تحولات پی‌در‌پی امنیتی و سپس نظامی، باعث رشد مناظرات داخلی درباره راهکار دو کشوری می‌شود. در شرایطی که سکولارها حملات را نتیجه تندروی افراطیون دانسته و افراطیون این وضعیت را ناشی از کم‌کاری و مانع‌تراشی سکولارها تلقی می‌کنند، این مناظرات می‌تواند آتش تنش داخلی درمیان صهیونیست‌ها را شعله‌ور‌تر سازد. 
۵. تاکنون غزه به‌تنهایی وارد جنگ با صهیونیست‌ها شده و ضرباتی را متحمل گردیده است. اگر اتصال میان جبهه‌ها برقرار شود، در صورت اقدام صهیونیست‌ها علیه غزه، امکان اعمال فشار منطقه‌ای به تل‌آویو میسر می‌شود. 
۶. اتصال میان جبهه‌های منطقه و جبهه‌های موجود در فلسطین، باعث می‌شود مردم فلسطین حمایت فراگیر چند کشور و ملت از خود را به صورت مستقیم لمس کنند. این مساله می‌تواند موجب رشد روحیه فلسطینی‌ها برای مبارزه با صهیونیست‌ها را افزایش دهد. 
۷. طرح‌های عادی‌سازی کشورهای اسلامی و عربی با رژیم‌صهیونستی که شامل رسمی‌سازی روابط پنهان قبلی و توسعه آن است، به‌عنوان یکی از اهداف خود به دنبال به فراموشی سپردن قضیه فلسطین است. برقراری ارتباط آن هم نظامی میان ملت‌های منطقه، این هدف را ناکارآمد می‌سازد. 
۸. اتحاد نظامی-امنیتی-سیاسی کشورهای عربی منطقه، به‌ویژه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس با رژیم که تحت حمایت آمریکا برای محوریت‌بخشی به تل‌آویو درحال انجام است، با تحت فشار نظامی قرار گرفتن رژیم، با سوال مواجه شده و دچار ناکارآمدی می‌گردد. 
۹. با انجام حملات مستقیم نظامی هرچند ناشناس، با توجه به آشکار بودن حمله‌کنندگان، اعتبار کشورهای عرب سازشکار خدشه‌دار می‌شود.  در روزهای اخیر «محمد نصر علام» وزیر اسبق کشاورزی مصر با تقدیر از مواضع ایران در دفاع از کشورهای اسلامی و فلسطینیان گفته بود: «رژیم اسرائیل هنوز هم فرزندان ما را در فلسطین می‌کشد، به مسجد‌الاقصی حمله می‌کند ولی ما در عادی‌سازی روابط (با رژیم صهیونیستی)، ساختن معابد یهودی و یادآوری (مقوله موسوم‌به) هولوکاست با هم رقابت می‌کنیم.» اظهارات نصر علام کنایه‌ای به امارات است که درحال ساختن کنیسه‌های یهودی و تلاش برای گرامیداشت هولوکاست است. 
۱۰. با افزایش تنش‌ها در فلسطین اشغالی، فشارهای اروپایی و حتی آمریکایی برای کاهش تنش‌زایی صهیونیست‌ها متوجه رژیم خواهد گردید. این فشار به‌ویژه از سوی اروپایی‌ها که حساسیت بالاتری نسبت به وضعیت منطقه دارند، بیشتر خواهد بود. 
۱۱. در التهابات داخلی کرانه باختری، غرب و صهیونیست‌ها با کمک تشکیلات خودگردان و کشورهای عربی مانند اردن، مصر و امارات می‌کوشند وضعیت کرانه را مدیریت کنند. با آغاز حملات خارجی به کرانه باختری، تشکیلات خودگردان و اعراب به دلیل بی‌تاثیری در کنترل تنش جدید و انبساط معادله دچار کاهش نقش نسبی می‌گردند. سازشکاران عرب شاید از طریق تشدید نظارت‌های خیانت‌بارانه بر مقاومان فلسطینی و همچنین میانجیگری‌ها، بتوانند به رژیم برای کنترل وضعیت کمک کنند اما در توقف حملات نظامی خارجی بی‌تاثیر هستند. 
۱۲. حملات هشدارگونه، دامنه تهدیدات مشابه علیه بازیگران حاضر در معادله کرانه باختری و به‌طور وسیع‌تر فلسطین را گسترده‌تر می‌سازد. چنین حملاتی که برای حفظ آرمان فلسطین صورت می‌گیرد، می‌تواند متوجه هر عاملی گردد که در راستای فراموشی قضیه فلسطین درحال فعالیت است. به‌طور آشکار، سازشکاران نه به دلیل عادی سازی، بلکه به دلیل ایفای نقش مستقیم علیه فلسطین مجازات می‌شوند. 
۱۳. هرچند کرانه باختری بخشی از خاک رسمی رژیم به حساب نمی‌آید اما ادراک صهیونیست‌ها از این منطقه، منطبق با وضعیت رسمی و بین‌المللی آن نیست. صهیونیست‌ها کرانه باختری را بخشی از سرزمین‌های خود می‌دانند. به همین دلیل مواجهه با تهدیدات نظامی در آن باعث ارائه تصویری ضعیف از دولت رژیم نه در یک مداخله خارجی بلکه در سطح یک معضل داخلی و سرزمینی می‌گردد. 
اگر صهیونیست‌ها در جریان اشغال جنوب لبنان هدف قرار می‌گرفتند، این قضیه می‌توانست شکست در یک مداخله خارجی باشد، اما وضعیت درباره کرانه باختری که اغلب داخلی به حساب می‌آید، متفاوت است. 
۱۴. هدف قرار گرفتن مواضع نظامی رژیم، با توجه به لزوم محافظت از نیروها، سرعت آنان را در انجام عملیات‌ها می‌کاهد. اگر نظامیان صهیونیست همزمان با استراحت در پایگاه‌هایشان یا حتی در عملیات‌ها، هنگامی که نگران حمله و شلیک مبارزان فلسطینی هستند، از بالای سر خود نیز نگرانی داشته باشند، فعالیت برای آنان دشوار می‌گردد. 
۱۵. درحال حاضر ۶۰ درصد ارتش رژیم که تقریبا شامل ۱۰۰ هزار نظامی‌ است، در این منطقه مستقرند. با انجام حملات، رژیم با توجه به طعمه شدن این نیروها ناچار از کاهش تعدادشان می‌شود. این مساله بر کیفیت کنترل کرانه باختری تاثیر‌گذار خواهد بود. 
۱۶. صهیونیست‌ها که در گسترش نظامی‌شان تنها از نیروی زمینی بهره گرفته‌اند ناچارند پدافند هوایی و نیروی هوایی خود را نیز در این منطقه درگیر سازند. در این صورت، صهیونیست‌ها مجبور به اختصاص منابع ارزشمندتری برای گسترش نظامی خود می‌شوند. 
۱۷. اگر ارتش قادر به انطباق با وضعیت حملات خارجی در کرانه باختری با افزودن پدافند هوایی و نیروی هوایی‌ است، شهرک‌نشینان مسلح که در حکم نیروی صرفا زمینی هستند، با انبساط معادله دچار کاهش تاثیر نسبی می‌شوند. 
۱۸. درگیر شدن چند بخش از ارتش رژیم در معادله کرانه که حتی شامل اقدامات بازدارنده در منشا عملیات با استفاده از نیروی هوایی، اطلاعاتی و حتی دیپلماتیک است، از توان آنان در دیگر عرصه‌ها می‌کاهد. 
اگر نیروی هوایی رژیم همزمان با ماموریت‌های گشت‌زنی بر فراز کرانه باختری برای مقابله با تهدیدات، مجبور شود برای انجام حملات علیه اهدافی منطقه‌ای برنامه‌ریزی کند، بخش بزرگی از ظرفیت خود را مشغول شده خواهد یافت. 
۱۹. هرگونه عملیات علیه منشا حملات، فرصت تشدید حملات را فراهم می‌آورد. به عبارت دیگر این پاسخ‌ها خود می‌توانند به عاملی برای فزاینده شدن بهانه و دلیل حملات به کرانه باختری تبدیل شوند. 
۲۰. حملات علیه منشا حملات به کرانه باختری که قطعا حوزه جغرافیایی وسیعی را شامل خواهد شد، ادراک از وجود جبهه خطرناک منطقه‌ای در افکار صهیونیست‌ها را تشدید می‌کند. اگر صهیونیست‌ها مجبور شوند از لبنان تا سوریه و عراق و همچنین یمن و ایران را منشا حملات معرفی کنند، این مساله تاثیرات زیان‌باری بر روحیه صهیونیست‌ها می‌گذارد. 
۲۱. مشغول شدن بخش بزرگ‌تری از توان رژیم به کرانه با کاستن از بازدارندگی رژیم، فرصت فعالیت موثرتر در جبهه‌های غزه، لبنان و جولان را فراهم می‌سازد. 
۲۲. بروز یک مساله جدید برای رژیم، مسائل قدیمی‌تر را عادی‌سازی می‌کند به‌گونه‌ای که مباحثی مانند تمرکز بر انتقال سلاح به لبنان کمرنگ‌تر می‌شود. 
۲۳. دولت رژیم، با تحرک بیشتر افراطیون بر اثر حملات، با تلاطم سطح بالاتری مواجه می‌گردد. افراطیون که بر اثر مواجهه با هر مساله محرکی، غیرعاقلانه، غیرکارشناسی و احساسی تصمیم گرفته و اقدام می‌کنند، رژیم را به لبه پرتگاهی سوق خواهند داد که هم‌اکنون آن را تا نزدیکی‌اش حرکت داده‌اند. 
۲۴. با آغاز حملات به کرانه باختری، امکان حملات ترکیبی با رزمندگان و حفاظت از آنان، ایجاد می‌شود. رزمندگان فلسطینی پس از حملات علیه پایگاه‌های رژیم می‌توانند آن را آتشی که باعث برهم خوردن تمرکز دشمن می‌شود به حساب آورده و پس از گیجی اولیه نظامیان مدافع پایگاه، به سمت آنها هجوم آورند. همچنین محور مقاومت می‌تواند در صورت انجام عملیات‌های مقاومتی و بروز تهدید حمله شهرک‌نشینان به فلسطینیان ساکن در منطقه عملیات، با پوشش حملات از میزان بالای خسارت به آنها جلوگیری کند. 
۲۵. با تشدید قاعده‌گذاری بر تحرکات صهیونیست‌ها در کرانه باختری، آنها به سمت منفعل شدن بیشتر میل می‌کنند. اگر حملات صهیونیست‌ها به محل انجام عملیات مقاومتی باعث واکنش خارجی و حمله به مواضع صهیونیست‌ها شود، نیروهای امنیتی رژیم به جای مقابله با عملیات‌کنندگان مجبور به ممانعت از تحرکات شهرک‌نشینان خواهند شد. 
26. حملات به کرانه باختری حالتی ممتد و دائمی خواهد داشت، برخلاف جنگ‌هایی که تاکنون صورت گرفته و با توافق پایان یافته‌اند. این حملات جبهه جنگی دائمی ایجاد می‌کنند. 
27. زندگی آرام در سرزمین فلسطین با آغاز حملات دشوارتر می‌شود زیرا زیر آتش و تهدیدات چندجانبه امکان حفظ آرامش وجود ندارد. صهیونیست‌ها هر چند در طول تاریخ‌شان با حملاتی روبه‌رو بوده‌اند اما این حملات مدت‌زمانی محدود داشته و با توافقات آتش‌بس، پایان یافته‌اند. 
۲۸. اگر محور مقاومت به‌طور مستقیم‌تری وارد معادلات شود، عبوری امتی از خط سازش صورت می‌گیرد. در این صورت تشکیلات خودگردان به‌عنوان عاملی فلسطینی از معادله جدید خارج شده و تاثیراتش به‌عنوان یک خط سازشکار که به دلیل داخلی بودن کارآمد است، کاهش می‌یابد. 
۲۹. صهیونیست‌ها معتقدند فاصله تقریبا 300 کیلومتری‌ای که اردن میان آنها و عراق ایجاد می‌کند، بخشی از عمق آنها در برابر محور مقاومت است. حملات این احساس را زایل می‌سازد. 
30. اگر حملات به صهیونیست‌ها در کرانه آغاز شوند، بیشتر پایگاه‌های ثابت هدف قرار خواهند گرفت زیرا حمله به اهداف متحرک با دشواری روبه‌روست. یکی از راهکارهای حل فوری آن، پراکنده ساختن نیروها در داخل یا بیرون پایگاه است. اقدامی که آنها را طعمه‌هایی قابل شکار برای مبارزان فلسطینی می‌سازد. 

  احتمالات درباره واکنش‌ها
صهیونیست‌ها و متحدان غربی‌شان در برابر حملات خارجی به کرانه باختری به طور طبیعی نمی‌توانند دست‌بسته بنشینند اما وضعیت پیش‌رو تا حدی حکایت از دست‌بسته بودن آنان دارد.
۱. پاسخ رژیم اگر تشدید خرابکاری‌ها علیه تاسیسات ایران باشد، این موضوع هم‌اکنون با حداکثر توان صهیونیست‌ها درحال پیگیری‌ است، هرچند نتایجی حداقلی برای آنان داشته است. با توجه به موانع موجود، گستردگی امکانات ایران و احتمال مواجه شدن با پاسخ‌های جدی، چنین خرابکاری‌هایی برای رژیم با محدودیت روبه‌روست.
۲. احتمال دارد رژیم در پاسخ به اهدافی در سوریه حمله کند. این حملات نیز تاکنون جریان داشته و انجام شدیدتر آن نه‌تنها آسیب‌هایی بیشتر از گذشته ندارد، بلکه شدیدتر شدن و افزایش آن زمینه‌های برخورد جدی‌تر با رژیم را فراهم کرده و اجباری می‌سازد.
۳. آمریکا از لحاظ فشار اقتصادی می‌تواند فشارهایی بر محور مقاومت اعمال کند اما مساله آنجاست که این اقدام هم‌اکنون به شکل حداکثری درحال پیگیری است و حملات به کرانه باختری نمی‌تواند تاثیر چندانی بر آنها بگذارد. 
4. در صورتی که واشنگتن اقدامات نظامی را برگزیده و دست به حملاتی علیه مواضع مقاومت بزند، منطقه بار دیگر شاهد آغاز حملات دامنه‌دار به پایگاه‌های نظامی آسیب‌پذیر آمریکا خواهد شد.
 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰