کیانا تصدیقمقدم، خبرنگار:اگر بخواهیم راجعبه جایگاهی که کشور ایران در تولید سلاح داشته، بگوییم باید ابتدا به جنگ هشتساله دفاع مقدس اشاره کنیم؛ سالهایی که کشورهای تولیدکننده سلاح، پشتیبان دشمن بودند و از فروش سلاح به ایران خودداری میکردند و در آن زمان مدعی بودند ایران توانایی تولید حتی سیم خاردار را هم ندارد.
البته موضوع قابلتوجه این است که زمان شاه اسلحههای زیادی خریداری میشد اما همه آنها مونتاژ بودند و مطابق با نیاز ما نبودند. وقتی رزمندگان به میدان رفتند تازه متوجه شدند چه چیزهایی برای جنگ لازم است؛ بسیاری از شهرها و روستاها از بین رفتند تا ما متوجه شدیم به موشک و پهپاد و... نیاز داریم.
با این حال جنگ هشتساله و تحریمهای ناجوانمردانه موجب شد ایران با پرورش دانشمندان مطرح جهانی قدمبهقدم موفق به تولید تجهیزات نظامی مورد نیاز کشور شود و با نوآوریها جایگاهی در سطح مقامات اول تا چهارم جهانی کسب کند؛ تا جایی که امروز کشورهای متعددی متقاضی و خریدار تجهیزات نظامی ایرانی هستند. در ادامه گزارش درباره مستندی نوشتیم که تولید سلاح ایرانی و پیشرفت در این زمینه را روایت کرده است.
مجموعه مستند «سلاح ایرانی» تازهترین تولید شبکه مستند و روایتی پنج قسمتی از ساخت سلاح و تجهیزات نظامی در داخل کشور است. این مجموعه به تهیهکنندگی داوود مرادیان تولید شده و از ۲۹ بهمنماه از در شبکه مستند بهنمایش درآمده است. در ادامه گزارش با داوود مرادیان، تهیهکننده مستند گفتوگو کردیم. او در ابتدا در رابطه با دلیل همکاریاش با شبکه مستند برای تولید این سوژه گفت: «ما ۱۴ سال با فضای این سوژه زندگی کردیم، یعنی رزمایشهای مختلفی را شرکت کرده بودیم و سوژه برایمان موضوعیت داشت. شبکه مستند هم بسیار علاقهمند بود که مستندی در راستای تبیین توانمندیهای دفاعی ایران بسازد و هرکسی نمیتوانست چنین کاری را تولید کند. من یکعقبه ۱۴ساله در نیروهای مسلح برای همکاری داشتم (هم ارتش و هم سپاه) و مدیرگروه مستند روایت فتح هم هستم و این موضوعات سبب شد برای تهیهکنندگی این کار انتخاب و با مشارکت بنیاد فرهنگی، امین نیروهای مسلح و کمکحال شبکه مستند برای تولید این کار شوم.»
برای اعتمادسازی بیش از یکسال زمان گذاشتیم
این تهیهکننده درباره محدودیتهایی که در روند تولید پیشروی داشت، گفت: «کار نظامی که با تسلیحات در ارتباط است در همه دنیا محدودیتهایی دارد و این محدودیتها از دسترسی به تصاویر وجود دارد تا دسترسی به اطلاعات، بنابراین کار سخت، پیچیده، نفسگیر و صبرطلبی است. برای اعتمادسازی این کار بیش از یکسال زمان گذاشتیم که بازهم در فاز یک مستند به ۵ قسمت اکتفا کردیم.»
در نیروهای مسلح ذهنیتی از مستند روایی وجود نداشت
این مستندساز درباره تعداد قسمتهای مستند گفت: «مستند در فاز اولش ۱۵ قسمت مصوب شده بود، ولی از آنجا که هرچه تا این زمان تولید شده پروپاگاندا و تبلیغات بوده در نیروهای مسلح از مستند روایی ذهنیتی وجود نداشت. ما با کمک روابطعمومی سپاه و ارتش تصمیم گرفتیم ۵ قسمت را فعلا تولید و پخش کنیم تا دیده شود. محصولی که دیده شده قابلاعتنا و قابلاعتمادتر است.»
وی همچنین در رابطه با موضوعاتی که در مستند به آن پرداخته شده توضیحاتی داد و گفت: «در قسمت اول به تجهیزات شناوری سپاه و در قسمت دوم به شناوری ارتش پرداختیم. بین شناوری سپاه و شناوری ارتش تفاوتهای بسیار زیادی وجود دارد. در قسمت اول دلیل کارآمدی تجهیزات شناوری سپاه براساس مستندات تاریخی مطرح میشود. در این مستند میبینیم که شناور سپاه با جثه بسیار کوچک و توان شلیک موشکهای بسیار زیاد میتواند سلاحی مهلک دربرابر ناوهای هواپیمابر باشد. به همین دلیل هم خود آمریکاییها به شناورهای سپاه ایران لقب زنبورهای سرخ را دادهاند، یعنی زنبورهایی که میتوانند یک فیل را از پا دربیاورند.»
وی درباره قسمت دیگر مستند هم گفت: «در قسمت دیگر به موضوع شناوری ارتش میپردازیم و اینکه ناوسازی در دنیا به معنای حرکت بر لبه تکنولوژی روز است. یک کشور از لحظهای که شروع به طراحی ناو میکند تا لحظهای که ناو میسازد، بین ۱۰ تا ۴۰ سال زمان صرف میکند. ایران در کمتر از ۱۰ سال به «جماران» رسید. در این قسمت قابلیتهای شناورهای ایرانی تشریح و دشواریهای علم ناوسازی هم تبیین شده است.»
مرادیان درباره موضوع دیگر مستند گفت: «در قسمت بعد به تجهیزات موشکی دریایی پرداختهایم و اینکه سپاه چگونه با استفاده از موشکهای شرقی که از کشورهایی مانند چین، کره و روسیه بهدست آورده، به صنعت موشکسازی بومی رسیده است. امروز به اعتراف طراح موشکهای اسرائیلی، موشکهای ایرانی نه کپی موشکهای چین هستند، نه کپی موشکهای روس، بلکه صاحب یک تکنولوژی کاملا ایرانی شدهاند. او درباره موشک «سومار» این توصیف را بهکار برد و گفت به احترام مهندسان این تکنولوژی کلاه از سر برمیدارم.»
این تهیهکننده درباره مساله دیگری که در مستند مطرح شده، گفت: «موشک بالستیک موضوع یکی دیگر از قسمتهای این مجموعه است که در آن اشاره میشود ایران چگونه از زمان شاه که حتی اجازه خرید موشکهای بالستیک را نداشت، به یکی از کشورهای صادرکننده بالقوه موشکهای بالستیک تبدیل شده است. اینکه ما امروز این موشکها را صادر نمیکنیم، بحث دیگری است اما واقعیت این است که موشکهای ما امروز خواهان بسیاری دارد.»
وزارت دفاع جلو بیاید، قفل تولید سریعتر باز میشود
مرادیان در پاسخ به این سوال که برای تولید ۵ قسمت از مستند نزدیک به دوسال زمان گذاشتید، آیا برای قسمتهای دیگر هم همین مقدار زمان لازم است یا خیر، گفت: «اینطور نیست که چون برای ۵ قسمت اول یک تا یکونیمسال زمان گذاشتیم برای بقیه هم باید آنقدر زمان بگذاریم. الان محصول روی آنتن است و دیده میشود و در همین ایام برای بحث نیروی زمینی ارتش و سپاه وارد مذاکره شدیم و کار بهسرعت جلو میرود. وقتی وزارت محترم دفاع تصاویر را روی آنتن ببیند طبیعتا بهدلیل اینکه بسیاری از اینها محصولات خودش است، انشاءالله که جلو میآید و این قفل خیلیسریع باز میشود و فصلهای بعد با سرعت بیشتری تولید خواهند شد.»
مستند روایی با درونمایه علمی برای مسائل دفاعی نداریم
تهیهکننده «سلاح ایرانی» در رابطه با اهمیت تولید مستنداتی با این موضوعات بیان کرد: «مستندهای پروپاگاندا و تبلیغاتی کارکردشان تهییج است. اینها دارای هیچ دیتیل (جزئیات) و مقایسهای نیستند و قرار نیست مخاطب درون خودش چیزی برایش تبیین شود و نشست کند. تنها قرار است یک مقدار هیجانزده شود و اینها غالبا در رزمایشها اتفاق میافتند. اگر دقت کنید در رزمایشها، پکیچها و بستههای خبری پنج دقیقهای آماده میشوند و بعدها که احساس کردند میشود آنها را تا 10 دقیقه هم برد تا یکساعت هم پیشمیروند. اما نکتهای وجود دارد، اینکه محتوای آن یکساعت هم فرقی با محتوای پنجدقیقهای ندارد، یعنی شما همان خبرنگار را میبینید که قبلا گزارش گرفته و حالا جلوی دوربین نشسته و همان حرفهای شعاری را طولانیتر در ۴۰ تا ۵۰ دقیقه به خورد مخاطب میدهد؛ عمده این برنامهها چیزهایی بود که در گذشته تولید میشد و ما آمدیم گفتیم که باید روایت کنیم. تا الان مستند روایی با درونمایه علمی برای مسائل دفاعی نداشتهایم و دقیقا این همان ضرورتی بود که بهخاطرش مستند باید تولید شود که ۱۰ سال دیگر هم بشود به آن استناد کرد.»
نتیجه تحقیقات ما توسط جهاد خودکفایی نیروها بررسی میشد
مرادیان در پاسخ به این سوال که چرا مستند را داستانی روایت کردید، گفت: «قصه گفتن ابزار نشاندن انسان پای صحبت است. قرآن هم قصه میگوید. قصه یوسف، موسی و...، قرآن درون قصه زنهار و بیدارباش میگذارد و اصلا اساس حرف زدن با آدمی قصه است. اگر داستان و تجربیات و عبرتهای دیگران گفته شود، انسان خودش مینشیند به تماشای آنچه ما میخواهیم به او معرفی کنیم. این وجه تمایز پروپاگاندا است که داستان در وجود آدمی مینشیند.»
وی همچنین درباره پژوهش این مستند گفت: «پژوهش کاری مثلثی شکل بود، یعنی در ابتدای تولید دادههای اینترنتی جمع و پالایش و در اختیار بچههای سرویس دفاعی خبرگزاریها گذاشته و دوباره پالایش شد، سپس نتیجه در اختیار روابطعمومیها گذاشته شد تا توسط جهاد خودکفایی نیروها بررسی و دوباره ایراداتش گرفته شود.»
نوآوری ریسکی دارد که باید پذیرفته شود
مرادیان همچنین درباره بازخوردهایی که مستند داشته، گفت: «پخش اول تازه از آنتن شبکه مستند پایین آمده و قرار است در شبکه یک هم روی آنتن برود. بازخوردها تا همینجا افزایشی بوده، یعنی با توجه به اینکه مخاطب مستند محدود است در میان همان مخاطبان محدود، زنگ دیده شدنها و سوالهایی که ایجادشده قابلاعتنا بود. بازخورد مستند در میان اهل فن، فرماندهها و مردمی که این موضوع برایشان دغدغه میتوانست باشد جالب بود، البته باید صبوری کرد تا پخش مستند در شبکههای دیگر هم تمام شود و بعد نظرسنجی کرد.»
وی همچنین در رابطه با ریسکی که در تولید چنین آثاری وجود دارد، بیان کرد: «هرکاری ریسک و خطرپذیری خودش را دارد، مستندهایی که تاکنون ساختهام همه از این جنس بودهاند، تولید آنها طولانی و پژوهشی بوده است. نوآوری ریسک دارد و باید پذیرفته شود. اگر شکل پژوهش، تولید و تدوین درست باشد درصد خطرپذیری پایینتر است و اگر اینطور نباشد، ممکن است در محصول نهایی سطح کار پایین بیاید.»