ابوالقاسم رحمانی، دبیر گروه جامعه:امروز که روزنامه خودمان را ورق میزدم، روی جلد ورزشی روزنامه بیشتر از هر روز دیگری مکث کردم و سوای خنده تلخی که برای گزینههای سرمربیگری تیم ملی روی لبم نشست، یک تیتر پایین صفحه ورزشیمان حسابی خلقم را تنگ و حالم را گرفت. «سریعتر از بحران بدو» عنوان تیتری بود که همکاران ورزشینویس ما برای حمید سجادی وزیر ورزش و جوانان انتخاب کرده بودند. دونده نامآشنای سالهای دور که این روزها بهخاطر آن سانحه دردناک سقوط هلیکوپتر چند روز پیش، حالوروز خوشی ندارد و جز آرزوی سلامتی برای او از خیلی از ماها کاری هم ساخته نیست. اما با گذر از اینها و فاتحهای برای اسماعیل احمدی دیگر مسافر این هلیکوپتر که عمرش به دنیا نبود و جانش را در این سانحه از دست داد، بد نیست بعد از فروکش کردن تبوتاب اولیه واقعه و بهتی که همه در آن فرو رفتیم، به برخی ابهامات و حواشی ماجرا هم بپردازیم و ببینیم دقیقا آن روز و در آن واقعه تلخ، دقیقا چه اتفاقاتی رخ داد.
ماجرا به بیان محسن معتمدکیا، مدیرکل روابطعمومی وزارت ورزش و جوانان ماجرا از این قرار بود: «همراه با وزیر ورزش روز چهارشنبه پس از جلسه هیاتدولت راهی سیرجان شدیم و پس از بازدیدهایی که صورت گرفت، ساعت یکونیم صبح به کرمان رسیدیم و صبح دیروز اجلاس سراسری مدیران کل ورزش و جوانان کشور برگزار شد و پس از آن براساس برنامه قرار بود برای بازدید از پروژههای ورزشی به چند شهرستان سر بزنیم. ابتدا به شهر راور رفتیم و وزیر در جمع مردم این شهر هم حضور پیدا کرد و پس از آن راهی بافت شدیم که در دقایق آخر بالگرد در هنگام فرود دچار نقص فنی شد و دیدم که دو محافظ ایستادند و پس از آن چیزی یادم نمیآید تا اینکه در بیمارستان بافت به هوش آمدم.»
بعد از آن سانحه اما طبق معمول این شرایط، حاشیههایی حول واقعه مطرح شد و علامت سوالهای زیادی در اذهان ایجاد شد. اولین شبهه این بود که چرا وزیر ورزش و همراهانش بهصورت زمینی طی مسیر نکردند و از هلیکوپتر امدادی هلالاحمر استفاده کردند. این شاید پررنگترین شبهه و حاشیهای بود که دامنگیر سرنشینان آن هلیکوپتر و بعد از آن هلالاحمر شد؛ با علم به این نکته که چنین اقدامی با هر منطق و دلیلی مستعد ایجاد شبهاتی است و وزیر ورزش هم اضطراری در انجام این سفرها و افتتاح پروژههای شهرستانی نداشته است. اما خب عدهای انتقادات جدی به این رویه داشته و دارند و اساسا این رویه را که سابقه طولانی هم دارد و محدود به این دولت و آن دولت و این وزیر و وزیر سابق هم نیست محکوم میکنند، که خب پربیراه هم نیست.
سوای این، نوع نگاهی که سازمان هلالاحمر به هلیکوپترهایش دارد و احتمالا این در اختیار دادنهای هلیکوپتر به برخی را به چشم درآمدزایی نگاه میکند هم محل ایراد بعدی است. منطقی که احتمالا هلالاحمریها دارند، سوای اجازهای که شورایعالی داده و این امکان قانونی را فراهم کرده است که با دریافت پول میتوان خارج از وظایف امدادی، بهرههای دیگری هم از هلیکوپترهای این نهاد برد، این است که هزینه نگهداری این هلیکوپترها بالاست و بلااستفاده بودن آنها هم فقط هزینه روی دست هلالاحمر میگذارد. پس چه بهتر که اینها را به برخی افراد مثل همین ماجرای اخیر و سفر وزیر ورزش اختصاص دهند و چندده میلیونی اجاره برای هر ساعت پر زدن هلیکوپتر به جیب بزنند.
مساله بعدی حاشیهساز در این سقوط ناگوار عمر بالای هلیکوپتر بود که عدهای آن را علت سقوط میدانستند و روی همین هم چه داستانهایی که ساخته نشد. عمر بالای میل روسی را به تحریمها گره زدند و تحریمها را هم عامل کمبود قطعات این هلیکوپترها دانستند و کمبود قطعات را هم بهانه عدم اورهال و الی آخر. اما اینها همه درحالی بود که اولا در بررسی وضعیت هلیکوپترها عمر آنها خیلی امر تعیینکنندهای نیست و میزان ساعات پرواز و بعد از آن اورهال قطعات تعیینکننده است. اما از همین موضوع هم اطلاع دقیقی در دست نیست و هنوز توضیح مشخصی داده نشده و اتفاقا مطالبه اصلی اینجاست که هرچه زودتر به چند سوال پاسخ داده بشود. اول اینکه اجازه پرواز این هلیکوپتر منتشر بشود، بعد از آن شرکتی که مسئولیت اورهال آن را برعهده داشته است معرفی و پیگیری شود که آیا وظایفش را درست انجام داده است یا خیر؛ چراکه چند شرکت خدمات اورهال هلیکوپترهای میل را در ایران ارائه میکنند و باید مشخص بشود که مسئولیت اورهال هلیکوپتر وزیر ورزش با کدام شرکت بوده است یا به بیان بهتر به کدام شرکت واگذار شده و اگر علت سقوط فنی است و مربوط به همین مساله، آن شرکت پاسخگو باشد.
در ادامه اما بد نیست نگاهی به اطلاعات و آماری از این هلیکوپتر و بهصورت کلی هلیکوپترهای هلالاحمر در کشور بکنیم و ببینیم در حال حاضر چه تعداد از این هلیکوپترها داریم، چه میزان کم داریم و هزینه خرید و هر پرواز این هلیکوپترها و... چقدر میشود. طبق اعلام پیرحسین کولیوند، رئیس جمعیت هلالاحمر «ما در کشور بالگرد کم داریم اما تا منابع تامین نشود توان خرید نخواهیم داشت. پیشنهاد داریم در بودجه سال 1402 با کمک دولت و مجلس تعداد بالگرد مورد نیاز را تهیه کنیم. در حال حاضر 50 فروند بالگرد در کشور نیاز داریم اما اگر بتوان سالی 5 تا 10 عدد خریداری کنیم نیز مطلوب است.» سه سال پیش سیدعلی خمیسی مدیرکل مرکز امداد هوایی امداد و نجات هوایی هلالاحمر درباره هزینه هر بار پرواز هلیکوپترهای امدادی اعلام کرده بود: «هر یک ساعت پرواز بالگرد و نگهداری آن هزینه ۴۰ میلیون تومانی به کشور تحمیل میکند، از اینرو درصورتیکه امکان امدادرسانی زمینی وجود دارد مردم نباید درخواست امداد هوایی کنند.» حتما این هزینه این روزها چند برابر شده است و بهنوعی شاید هلالاحمر خیلی هم بدش نیاید از این مسیر هزینه نگهداری این بالگردها را تامین کند.