مجتبی اردشیری:یکی از نگرانیهایی که از ابتدای پاییز برای سینمای ایران به وجود آمد، تاثیرات مخربی بود که ناآرامیها روی سینما میگذاشتند. نگرانی چندان بیراهی نبود چراکه تاریخ ثابت کرده بود نخستین اماکنی که بابت هر خیزش یا رخداد اجتماعی، تحتتاثیر منفی این قبیل اتفاقات قرار میگیرند، سینماها هستند. همینطور هم شد، سینماهای بسیاری در سراسر کشور، سانسهای آخر شب خود را حذف کردند و نتوانستند در یک فصل خوب، پذیرای فیلمها باشند. این نگرانی خیلی زود خود را در آمارها نشان داد. سینمای ایران که در شهریورماه، رکورد تعداد مخاطب ماهانه امسال را با حدود 1 میلیون و 800 هزار مخاطب شکسته بود برای 3 ماه پاییز نتوانست بیشتر از 2 میلیون و 250 هزار مخاطب داشته باشد تا حالا یک نگرانی جدید به فهرست نگرانیها و دغدغههای سینمایی کشور اضافه شود. به این ترتیب، اگرچه تا پیش از پاییز، بزرگترین مشکل اکران، بازگرداندن وضعیت به دوران پیش از کرونا بود اما با آغاز پاییز، این اولویت، به بازگرداندن سینماهای کشور به دوران پیش از ناآرامیها افول کرد تا فصل جدیدی برای مدیریت سینمایی کشور تعریف شود. در بحبوحه این اتفاقات، عدهای همچنان خواندن آیه یاس را تداوم بخشیدند و با ادعاهایی که سینماهای کشور تا نیمه ابتدایی سال آینده، به وضعیت نرمال خود باز نمیگردند، تشویق و نگرانی بیشتری را موجب میشدند اما تمام این گمانهزنیها با نمایش چند فیلم جدید پاسخ داده شد و سینماها، فصل نوینی از استقبال مخاطب را تجربه کردند.
از اواخر پاییز، کمدی بخارست، غافلگیری بزرگ اکران سینماهای کشور بود. غافلگیریها البته با نمایش 2 فیلم ملاقات خصوصی و چپ، راست، تداوم یافت تا موجی از مخاطب به سینمای ایران رسوخ کنند. به این ترتیب، حدود 950 هزار مخاطب در دیماه به سینما رفتند و این آمار برای بهمنماه به بیش از 1 میلیون و 260 هزار نفر افزایش یافت. این آمار نشان میدهد که بهمنماه که همواره یکی از ماههای سرد سال برای سینماهای کشور است، پس از شهریور، فروردین و تیر، چهارمین ماه پرمخاطب سینماهای کشور بوده است درحالیکه این آمار برای بهمنماه سال گذشته، از 950 هزار نفر متجاوز نشد تا یکی از خلوتترین ماههای سال 1400 برای سینماهای کشور تعریف شود.
برای امسال، کمتر کسی تصور میکرد که با افزایش سینماهای مردمی جشنواره و البته عقبه اجتماعی که میتوانست تاثیرات منفی خود را بر گیشه بگذارد، چنین استقبالی از آثار رقم بخورد. این مهم نشان میدهد که مردم، به دنبال احیای پارامترهای امیدبخش در زندگی خود هستند؛ چراکه یکی از نخستین تاثیرات ناآرامیها، اختلال در فرآیند زندگی افراد بود و حالا سینماها بهعنوان ارزانترین سرگرمی مردم کشور، به پایگاهی تبدیل شده که مردم با حضور در آن، شمایل یک زندگی نرمال را میبینند و به این ترتیب، بخشی از روند استقبالی که از سینماها به عمل آمده است، درنتیجه چنین رویکرد فردی و اجتماعی در میان خانوادههای ایرانی است.
این روند امیدبخش اما برای تداوم در سال آینده، مستلزم تغییراتی است تا میزان استقبال مخاطبان، زمینه افزایشی خود را حفظ کند.
گرانی معقول قیمت بلیت
بحث گرانی قیمت بلیت سینماها، یکی از مهمترین بحثهای این روزها است. از یکسو، تمامی هزینههای مربوط به سالنداری، تبلیغات و تولید فیلم برای 3 ضلع تولید، توزیع و پخش بهطرز چشمگیری افزایش یافته و از سوی دیگر، قدرت اقتصادی مردم برای خرید همین بلیت 45 هزار تومانی، کاهش معناداری یافته است.
این چرخه نشان میدهد که هر افزایشی برای قیمت بلیت سال آینده سینماها، با موجی منفی مواجه خواهد شد. شنیدههای خبرنگار «فرهیختگان» حاکی از آن است که بررسیها برای بلیت 70 هزار تومان، همچنان در جریان است که البته با وجود تمامی الزامات، نمیتواند خبر خوشایندی برای سینمادوستان باشد. درشرایطی که مدیران سینمایی، پس از طی کردن یک سال سخت، تقریبا چارهای جز افزایش قیمت ندارند، بنابراین میتوان با 2 رویکرد به این مساله ورود کرد؛ نخست، تعیین قیمت کارشناسی برای قیمت بلیت که حولوحوش همان 70 هزار تومان است که در صورت در پیش گرفتن چنین رویکردی، باید به پارامترهایی چون شناور کردن قیمت بلیت در ساعات و روزهای هفته و البته افزایش روزهای نیمبها، به دید جدیتری نگریست و دوم، افزایش حداقلی قیمت بلیت که میتواند با 12 درصد رشد، قیمت بلیت را در مرز 50 هزار تومان، برای تمامی سانسهای روزهای هفته، ثابت نگهدارد.
افزایش روزهای نیمبها
یکی از دلایلی که سینماها طی 2 ماه دی و بهمن امسال، با رشد بسیار خوب مخاطب مواجه شدند، استقبال مردم از بلیتهای نیمبهای سهشنبهها بوده است. این رویکرد سبب شد تا رکوردهای میزان مخاطب، در روزهای سهشنبه، بهصورت متوالی شکسته شود. رکوردهایی که در سهشنبههای دیماه از حضور مخاطبان به دست آمده بود، در سهشنبههای بهمنماه شکسته شد تا تاثیر فوقالعاده بلیت نیمبها در جذب مخاطب، برای چندمینبار خود را نشان دهد. بر پایه این گزارش، سینماها توانستند در شرایطی که میزان استقبال بین 20 تا 35 هزار نفر در روزهای معمول و 40 تا 65 هزار نفر در 2 روز پایانی هفته است، تا 98 هزار مخاطب را برای سهشنبه خلق کنند که یک آمار خوب برای وضعیت فعلی سینماهای کشور است.
بنابراین برای حفظ این میزان استقبال و امید به گیشه بهتر، باید برای سال 1402 که قسمت بلیت قطعا با افزایش همراه خواهد بود، نسبت به افزایش روزهای نیمبها اقدام کرد و تعداد این روزها را لااقل به 2 روز در هفته افزایش داد. این یک طرح ابتکاری بدون کوچکترین ریسک است که تعداد مخاطبان روز نیمبهای دوم را به چند برابر میزان شرایط عادی خود میرساند.
تغییر نگرش در بحث بلیت شناور
طرح بلیت شناور، یک طرح استاندارد جهانی است که تقریبا در تمام کشورهای دارای این صنعت لحاظ میشود. در تابستان امسال، صحبتهایی جدی مبنیبر اعمال این طرح در سینماهای کشور به میان آمد و برای چند هفته نیز عملیاتی شد. نتیجه این طرح، افزایش20 تا 35 درصدی مخاطب برای فیلمهای مختلف بود. تداوم این طرح به ناآرامیهای اجتماعی خورد و متاسفانه فراموش شد. بنابراین اگر قرار باشد قیمت بلیت افزایش پیدا کند و تعداد روزهای نیمبها نیز در همین یک روز ثابت بماند، بنابراین لازم و حیاتی است که این طرح، خیلی زود عملیاتی شود. طرحی که نشان داده خیلی زود میتواند تاثیرات مثبت خود را بر گیشه سینماها گذاشته و هیچ نگرانی را از این بابت متوجه فیلم، پخشکننده و سینمادار نخواهد کرد.
تداوم ارائه مشوق برای اکرانهای جدید
آنچه اکران این 2 ماه را با رونق مواجه کرد، نمایش فیلمهای جدید و پرمخاطبی بود که سبب شد تا مخاطبان به سمت این فیلمها سرازیر شوند. اما این اکرانها، با ارائه مشوقهایی از سوی سازمان سینمایی همراه بود. یک طرح هوشمندانه و درست که سینمای ایران را در نیمسال دوم نجات داد و خیلی زود، وضعیت بحرانی را به پایان رساند.
قطعا یکی از سیاستهای شورای صنفی نمایش و سازمان سینمایی برای اکران 1402، تقسیم فیلمهای پرمخاطب برای ایام مختلف سال است که این سیاست، قطعا با تداوم اعطای مشوقها میسر خواهد شد. بنابراین نباید اینگونه اندیشید که با عادی شدن شرایط، فیلمهای پرمخاطب برای اکران تمایل نشان میدهند. هیچ فصلی نباید از فیلمهای پرمخاطب خالی بماند و این تقویم مهندسیشده با اعطای مشوق، در سالی که ریاضت سختی برای سازمان سینمایی در بحث بودجه مطرح است، بسیار دشوارتر از ادوار دیگر خواهد بود.
راه انداختن اکرانهای مردمی
یکی از پارامترهای مهمی که در بحث افزایش میزان مخاطب یک فیلم مطرح است، بحث اکرانهای مردمی است. اکرانهایی که طی آن، بازیگران یک فیلم به یک یا چند سینما میروند و مخاطبان برای استقبال از آنها، بلیت فیلمهایشان را خریداری میکنند.
این طرح، چند مزیت دارد؛ نخست آنکه گیشه آن فیلم را در آن روز و آن سینما، با افزایش خوبی همراه میکند. دوم آنکه در روزگاری که هزینه تبلیغات فیلمها به رقمهای نجومی رسیده، تکثر عکس و فیلم اکرانهای مردمی در آن سینما، بهوفور در شبکههای مجازی تقویت شده و این گستردگی، مخاطبان آن فیلم را در طول بازه پخش با رشد مخاطب مواجه میسازد.
همچنین در پیش گرفتن چنین سیاستی سبب خواهد شد تا حس نشاط و طراوت در سینمای ایران زیاد شده و این جریان، به ابزاری رقابتی برای فیلمهای روی پرده تبدیل شود تا یکی از مرسومترین روشهای تبلیغاتی در سینمای ایران با این اکرانهای مردمی رقم بخورد.
طلیعهدار این طرحها میتواند در طرح افطار تا سحر خلاصه شود. طرحی که هماکنون صحبت اجرایی شدن آن است و هنوز به شکلی رسمی تایید نشده است. اگر این اتفاق رخ دهد، نیمه نخست فروردینماه، با سانسهایی تا سحر مواجه خواهد شد که میزان مخاطب و رقم گیشه را به طرز قابلتوجهی افزایش خواهد داد و یک شروع چشمگیر با اکران فروردینماه برای سال جدید رقم خواهد خورد.
سینمای ایران برای تداوم رونق خود، ناچار است که به این شرایط تن دهد. اینکه بخواهیم برای سال آینده، بر همان روش سنتی نمایش فیلمها بدون هیچ امتیاز و برنامهای بسنده کنیم، قطعا مثمرثمر نخواهد بود و در سالی که قیمت بلیت با افزایش مواجه میشود، راهکارهای مطرحشده میتواند در حکم آب حیاتی باشد که گیشه سالیانه سینماهای کشور را نجات دهد. اگر سینمای ایران بتواند به این میزان فروش برای سال آینده برسد، گام بلندی در مسیر صنعتیشدن برداشته است. برنامهای که قطعا با افزایش سالنهای سینمایی در سال آینده و به کار بستن طرحهای تازه، امیدواریها را به اوج خود رسانده و سینما را در سکویی قرار خواهد داد که به افقهای بلندتر و دستنیافتنی برسد.