روز گذشته یعنی 5 اسفند سالروز آغاز نبرد روسیه و اوکراین است. درحالیکه تصور نمیشد این نبرد تا این حد به درازا بکشد اما حمایت تسلیحاتی دولتهای غربی از کییف از یکسو و کوتاه نیامدن روسیه از اهداف نظامی خود از سوی دیگر باعث شده این جنگ علیرغم فشارهای اقتصادی و سیاسیای که به طرفین وارد کرده، همچنان ادامه یابد. عدم عقبنشینی غرب علیرغم تحمل هزینههای گزاف نشان میدهد آنها اهداف راهبردی بزرگی را برای خود تعیین کردهاند و حتی به قیمت شکلگیری تجمعات اعتراضی هر روزه مردم در کشورهای مختلف حاضر به کوتاه آمدن از آن نیست. روسیه این هدف را گسترش ناتو به مرزهای خود تلقی و تاکید کرده ولو به قیمت استفاده از بمب هستهای تاکتیکی حاضر نیست تن به شکست در این نبرد بدهد. اگرچه ایران در این نبرد بارها اعلام بیطرفی و راهبرد حل مناقشه را نیز غیرنظامی توصیف کرده است اما طرفهای غربی با این برچسب که ایران به روسیه کمک نظامی میکند، سعی در ایجاد هجمه رسانهای علیه تهران دارند. هرچند تاکنون هیچ سندی مبنیبر استفاده روسیه از تجهیزات نظامی ایران ارائه نشده اما این سوال از طرف غربی وجود دارد که حتی اگر آنطور که آنها مدعی هستند ایران پهپادی به روسیه داده باشد، آیا این اقدام خلاف عرف بینالملل یا برخلاف تعهدات بینالمللی ایران است؟ در شرایطی که کشورهای غربی عمده بازارهای تسلیحاتی را تحتسیطره خود قرار داده، چرا ایران نباید وارد این بازار شود و منافع ملی خود را تامین نکند؟ همچنین با وجود اینکه دولتهای غربی روزبهروز درحال گسترش ناتو به شرق هستند، این سوال وجود دارد که چرا ایران باید دربرابر این پیشروی نیروهای نظامی غرب بهسمت خود منفعلانه به انتظار بنشیند. مگر همین اعلام بیطرفی منفعلانه نبود که در جنگجهانی دوم ایران را به جولانگاه نیروهای متفقین تبدیل کرد و باعث شد رهبران قدرتهای جهان با زیر پا گذاشتن تمامیت ارضی کشور رسما کنفرانس خود را در تهران برگزار کنند و برای کشوری که اعلام بیطرفی کرده بود، تعیینتکلیف کنند. آیا ایران بازهم باید به انتظار بنشیند تا قدرتهای جهانی برای او نقش تعریف کنند یا خود باید به کنشگری فعال تبدیل شود و از موضعی مستقل اعلام نظر کند. استقلالی که باعث میشود در دعاوی بینالمللی ایران حتی اگر نظر بیطرفانهای داشت بتواند از موضع قدرت ضمن حفظ روابط معمول سیاسی، اقتصادی و نظامی با کشورهای مختلف آن را اعلام کند، بدون اینکه هراسی داشته باشد از اینکه دولتهای استکباری موضع او را نادیده بگیرند.
نقش جدی ناتو در شعله گرفتن آتش درگیری
گفتن و نوشتن از درگیری نظامی شکلگرفته میان روسیه و اوکراین، بدون پرداختن به نقش جدی ناتو و البته دولت آمریکا، در خوشبینانهترین حالت فقط از سر سادهانگاری صورت میگیرد. یعنی، نمیتوان به ابعاد گسترده بحران اوکراین و خسارات مالی و انسانی آن پرداخت اما نامی از آمریکا و کشورهای عضو ناتو نبرد. دولت اوکراین و شخص ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور این کشور که پیش از ورود به دنیای سیاست، در بین مردم اوکراین صرفا بهعنوان یک کمدین و بازیگر مشهور شناخته میشد، شاید هیچوقت فکرش را هم نمیکردند از نزدیک شاهد یک جنگ تمامعیار علیه زیرساختهای کشورشان باشند. علاوهبر این، در روزها و هفتههایی که تهدیدات به اوج خود رسیده بود، شاید بههیچوجه تصور نمیکردند فردای نخستین روزی که روسیه به اوکراین حمله نظامی کند، هیچکدام از دولتهایی که تا روز قبلش آنها را بعد از هر موضع تند و تحریککنندهای که علیه مسکو میگرفتند، تشویق میکردند، نهتنها مانع از پیشروی نیروهای مسکو نخواهند شد، بلکه در ارسال کمکهای نظامی و مستشاری هم، چنان با تاخیر به کمک کییف خواهند آمد که ارتش روسیه فرصت این را داشته باشد که کار جبهه شرق اوکراین را یکسره کند. مسالهای که اتفاقا زلنسکی در همان روزها با انتشار ویدئویی به آن اشاره کرد. او با انتقاد از متحدان اوکراین بهدلیل رها کردن این کشور در میدان جنگی بزرگ با روسیه طی این ویدیو گفت: «امروز صبح، ما بهتنهایی از کشور خود دفاع میکنیم. درست مثل دیروز، قدرتمندترین کشور جهان از دور به آن نگاه میکند.»
نکته قابل توجه درباره این ویدیو آنکه به گواه عموم کارشناسان، یکی از دلایل انکارناپذیر شعله گرفتن آتش جنگ خانمانبرانداز اوکراین برای شهروندان این کشور، مواضع تند و اظهارات تحریککنندهای است که مقامات این کشور در ماههای پیش از زبانهگرفتن درگیری، علیه کرملین بیان میکردند. مواضعی که البته پشتوانهاش، پیامهای دلگرمکننده و حمایتی غرب، بهویژه ناتو و دولت آمریکا برای زلنسکی بود. دلگرمیهای کاذبی که باعث شده بود کییف با اعتماد به آنها، در مواجهه با روسیه جرأت بیشتری در خود احساس کرده و حتی دست به انجام حملاتی علیه مواضع نیروهای روستبار ساکن شرق اوکراین و مناطق مسکونی این منطقه بزند. «جرأت بیشتری» که البته برای آنها گران تمام شد و علاوهبر هزینههای جانی و مالی و روانی گستردهای که روی دست اوکراین گذاشت، میلیونها نفر از شهروندان این کشور را هم آواره و بیخانمان کرد.
امروز، در سالگرد جنگ خانمانبرانداز اوکراین میتوان گفت شاید اگر مردم این کشور میدانستند جدی شدن مساله عضویتشان در ناتو و اشاره هرروزه دولتمردان و رئیسجمهورشان به این مساله، در کنار اظهارنظرهای تحریککننده مقامات ناتو چنین سرنوشت تلخی را برایشان رقم خواهد زد، خودشان به نخستین گروههای مخالف پیوستن اوکراین به ناتو تبدیل میشدند. اما نکته اینجاست که تا اینجای کار هم اگر بخواهیم سود و زیان هریک از طرفین درگیری را محاسبه کنیم، بدون شک آمریکا، یکی از طرفهایی است که باتوجه به اتفاقات شکلگرفته طی این یکسال، هنوز چندان بدش نمیآید درگیریها تا جایی که منافع کاخ سفید را بهطور جدی مورد تهدید قرار ندهد، تداوم داشته باشد تا هم در انرژی و هم در تسلیحات، اروپاییها را بیش از قبل به واشنگتن وابسته کند.
البته حدود 8 سال قبل، در سال 2014 بود که پیش از جدیشدن دخالتها و تحریکهای آشکار ناتو، غربگرایان اوکراین با حمایتهای مستقیم آمریکا-که بعدها مقامات این کشور به آن معترف شدند- موفق شدند طی کودتایی دولت قانونی این کشور را ساقط کرده و دولتی وابسته به غرب با گرایشهای ضدروسی تشکیل دهند. وضعیت سیاسی و اقتصادی اوکراین، درنتیجه این کودتای آمریکایی در ابعاد گوناگون دستخوش دگرگونیهای بعضا عظیمی شد. یکی از آن زمینهها، وضعیت دفاعی و تسلیحاتی این کشور بود. اوکراینی که در دولت پیش از کودتا، از بزرگترین صادرکنندگان تسلیحات بهشمار میرفت و وضعیت دفاعی نسبتا قابل قبولی داشت، بعد از سقوط دولت مستقل و استقرار دولت غربگرا رفته رفته راه وابستگی همهجانبه به آمریکا و ناتو را درپیش گرفت، تا جایی که در 2022-سال آغاز جنگ اوکراین- آمادگی دولت و ارتش ولودیمیر زلنسکی، فرسنگها با سطح استاندارد آمادگی برای کشوری که بتواند در برابر یک تهاجم نظامی تمامعیار دوام بیاورد فاصله داشت.
درمجموع در یک نگاه کلی میتوان گفت مواضع تند دولت غربگرای اوکراین، تحریکات ناتو و تشویقهای آمریکا، جز جنگ، ویرانی و آوارگی، آورده ملموس دیگری برای مردم اوکراین به همراه نداشت و شاید اگر امروز از مردم این کشور درخصوص پیوستن یا عدم پیوستنشان به ناتو همهپرسی شود، «نه» بزرگ عموم اوکراینیهای رنجور از جنگ و ویرانی به این همهپرسی، قابل پیشبینی باشد.
موضع بیطرف ایران اینبار فعالانه و از موضع قدرت است، نه مثل دوران پهلوی از سر انفعال
ایران در طول تاریخ یکبار دیگر هم در بحبوحه یک جنگ بزرگ مثل بحران اخیر اوکراین اعلام بیطرفی کرده بود اما به فاصله کوتاهی از آن اعلام بیطرفی، کشور از جنوب و شمال مورد هجوم همهجانبه ارتشهای خارجی قرار گرفت. علاوهبر آن، در اتفاقی تحقیرآمیز، حاکمان وقت ایران به نشست سهجانبه سران کشورهای متحد درگیر جنگ که در تهران برگزار میشد حتی دعوت هم نشدند. اعلام بیطرفی جمهوری اسلامی در بحبوحه جنگ اوکراین اما، زمین تا آسمان با اعلام بیطرفی کشورمان در دوران جنگ جهانی تفاوت دارد. از این حیث که موضع بیطرف ایران در شرایط کنونی نه از موضع استیصال و ضعف، بلکه دقیقا در شرایط برعکس، از موضع قدرت و تامینکننده منافع ملی ایران قابل تفسیر است. نکته بدیهی دیگر آنکه موازنه قدرتهای جهانی طی سالهای اخیر بهوضوح درحال تغییر است و ایران نمیتواند نسبت به این تغییر و تحولات بیتفاوت باشد. تجربه تاریخی کشورمان هم نشان داده درصورت انفعال در مواجهه با چنین تحولاتی در مناسبات جهانی، هم منافع ملی ایران پایمال میشود و هم تهدیدات نیروهای خارجی علیه تمامیت ارضی کشورمان بیش از قبل بر امنیت عمومی ایرانیان سایه خواهد انداخت. پس سیاستی که تامین منافع ملی را محور تصمیمات خود بداند، در بزنگاههایی مثل بحران اوکراین، نهتنها منفعل نمیشود، بلکه با اتخاذ پختهترین تصمیمها و درپیش گرفتن عقلانیترین رویکردها، هدف خود را تامین حداکثری منافع ملی تعیین میکند.
رطبخوردهها نباید منع رطب کنند
یکی از مواردی که در چند ماه اخیر در قالب انتقاد خطاب به ایران مطرح شده و بهانه هجمه رسانهای علیه کشورمان قرار گرفته فروش تسلیحات ایران به روسیه است. اگرچه هیچیک از طرفهای مدعی تاکنون شواهدی برای اثبات این امر ارائه ندادهاند اما بر فرض صحت این اقدام این سوال را باید از طرفهای غربی پرسید که آیا ایران کاری خلاف عرف بینالملل یا خلاف تعهدات بینالمللی خود انجام داده است؟ در شرایطی که صادرات تسلیحات نظامی امری مرسوم در دنیا بوده و دولتهای غربی نیز برای سود بیشتر هیچ حد و مرز اخلاقی را رعایت نمیکنند چرا ایران نباید برای خود سهمی مشروع در این بازار بهدست آورد. مطابق آنچه در موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم (SIPRI)منتشر شده است. پنج صادرکننده بزرگ اسلحه در بازه زمانی سالهای 2017 تا 2021 ایالاتمتحده، روسیه، فرانسه، چین و آلمان و پنج واردکننده بزرگ تسلیحات نظامی نیز به ترتیب هند، عربستانسعودی، مصر، استرالیا و چین بودند. SIPRI 60 کشور را بهعنوان صادرکنندگان عمده تسلیحات در سالهای 2017 تا 2021 شناسایی کرده است و پنج تامینکننده بزرگ اسلحه در این دوره یعنی ایالاتمتحده آمریکا، روسیه، فرانسه، چین و آلمان بهتنهایی 77 درصد از کل صادرات تسلیحات را بهخود اختصاص دادهاند، مطابق این گزارش 25 صادرکننده اصلی تسلیحات که نام ایران در بین آنها نیست، 99 درصد تسلیحات جهان را تامین کردهاند. SIPRI همچنین 163 کشور را بهعنوان واردکنندگان عمده تسلیحات در سالهای 2017 تا 2021 شناسایی کرده است. از این میان 5 واردکننده اصلی اسلحه یعنی هند، عربستانسعودی، مصر، استرالیا و چین مجموعا 38 درصد از کل واردات تسلیحات جهان را در سالهای یادشده بهخود اختصاص دادهاند. 62 درصد از سهم تسلیحات صادراتی آمریکا بهعنوان بزرگترین صادرکننده جهان را هواپیماهای نظامی، 17 درصد را تسلیحات موشکی و 10 درصد را نیز وسایل نقلیه زرهی تشکیل میدهند. در همین بازه زمانی صادرات تسلیحات آمریکا به عربستانسعودی به نسبت سالهای 2012 تا 2016 حدود 106 درصد افزایش یافته تا این کشور با خرید 23 درصد از تسلیحات ایالات متحده درمجموع به بزرگترین خریدار تسلیحات آمریکایی تبدیل شود. واضح است که این تسلیحات درنهایت قرار است توسط رژیمسعودی علیه کودکان و زنان یمنی بهکار گرفته شود و آمریکا نیز در ازای این تجارت پرسود چشم خود را بر جنایات سعودیها بسته است و آنها را به استفاده بیشتر از تسلیحات نظامی علیه مردم یمن هم تشویق میکند. علاوهبر عربستانسعودی صادرات تسلیحات ایالاتمتحده به استرالیا، کره جنوبی و ژاپن به ترتیب 78، 66 و 173 درصد رشد یافته تا آمریکا در بازار کمفروغ کرونا نهتنها با افت میزان صادرات روبهرو نشود، بلکه حجم بیشتری تسلیحات به فروش برساند. این درحالی است که میزان صادرات سایر رقبا یعنی روسیه، چین و انگلستان در همین بازه یعنی بین سالهای 2017 تا 2021 به نسبت بازه زمانی 2012 تا 2016 به ترتیب 26، 31 و 41 درصد کاهش داشته است. درحالیکه ایران در بین 25 کشور اول صادرکننده سلاح نیز قرار نداشته و کشورهایی همچون امارات و اردن سهم بهمراتب بیشتری نسبت به ایران در این بازار دارند کشورهای غربی موج انتقادات خود را نسبت به ایران افزایش داده و هرگونه تبادل احتمالی تسلیحات با روسیه را در فضای رسانهای بهعنوان مصداق اقدام علیه حقوق و بشر بازنمایی میکنند. هجمه رسانهای علیه ایران در شرایطی است که تهران در ورود به بازار تسلیحات نه اقدامی خلاف عرف بینالملل انجام داده و نه هیچ یک از تعهدات بینالمللی خود را زیر پا گذاشته است. اگرچه تاکنون هیچ دولتی استفاده روسیه از پهپادهای ایرانی را در جنگ اوکراین به اثبات نرسانده اما حتی اگر چنین اتفاقی افتاده باشد ایران اقدامی خلاف تعهدات خود انجام نداده است. مطابق متن برجام تحریمهای تسلیحاتی شورای امنیت علیه ایران مهر سال 99 یعنی 5 سال بعد از پذیرش رسمی توافق لغو شده و ایران مانند سایر کشورهای جهان منعی برای ورود به بازارهای بینالمللی تسلیحاتی ندارد. از آنجا که تسلیحات نظامی بهعنوان بخش ضروری از نیاز امنیتی کشورهای مختلف تقریبا به کالایی غیرقابلتحریم تبدیل شده، هر کشوری که بهلحاظ کیفی تواناییهای خود را در این زمینه ارتقا داده باشد میتواند در راستای تامین منافع ملی وارد بازار خریدوفروش و تبادل تسلیحات شود. ایران نیز یکی از کشورهای پیشرو در این زمینه محسوب میشود که ضمن ورود گستردهتر به بازار خریدوفروش میتواند از طریق تبادل تجهیزات، فناوریهای پیشرفتهتر نظامی را در اختیار بگیرد و سطح خود را در این زمینه ارتقا دهد. در همین راستا در چند روز اخیر برخی رسانهها از تحویل چندین فروند جنگنده سوخو 35 روسیه به ایران خبر دادهاند؛ خبری که درصورت صحت اقدام موثری در راستای تقویت نیروهای نظامی در زمینه دفاع هوایی محسوب میشود.