سیدمهدی طالبی، خبرنگار:جنگ نیابتی غرب با روسیه کمکم دارد چهره واقعی خودش را بهنمایش میگذارد و دوطرف اصلی را رودرروی یکدیگر قرار میدهد. جو بایدن در اقدامی کمسابقه در میانه جنگ وارد اوکراین میشود تا به مسکو بفهماند که تاچهاندازه در حمایت از اوکراین جدی است. در مسکو، گشتوگذار بایدن در خیابانهای کییف بیپاسخ نمیماند و ولادیمیر پوتین اعلام میکند که مسکو پیمان خلع سلاح هستهای «استارت نو» را بهحالت تعلیق درمیآورد تا نگرانیها از بروز دوره جدیدی از مسابقات تسلیحات هستهای در جهان افزایش پیدا کند. هرچند وزارت خارجه روسیه کمی بعد اعلام کرد که مسکو به محدودیتهای تعیینشده در این معاهده پایبند خواهد ماند و همچنین به تبادل اطلاعات با ایالاتمتحده درمورد پرتابهای برنامهریزیشده موشکهای بالستیک قارهپیما و زیردریایی براساس موافقتنامه اطلاعرسانی پرتاب موشک بالستیک در سال 1988 ادامه خواهد داد اما تعلیق مشارکت در معاهده استارت جدید یک سیگنال بسیار پراهمیت تلقی میشود. در این گزارش به بررسی این پیمان و تبعات تعلیق آن از سوی روسیه پرداخته شده است. البته ناگفته نماند روسها یک گزینه دیگر نیز در دست دارند و آن خروج رسمی از این پیمان است.
آخرین ضامن کنترل تسلیحات هستهای؟
با تعلیق اجرای معاهده تسلیحات هستهای استارت جدید، سومین پیمان کنترل تسلیحاتی بین آمریکا و روسیه است که در سالهای اخیر از میان برداشته شد. ۲۱ مه ۲۰۲۰، دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالاتمتحدهآمریکا اعلام کرد به دلیل تخلف روسیه از معاهده آسمانهای باز، از آن خارج میشود. روسیه نیز در واکنش به این اقدام، پس از کشمکشهایی بسیار از توافقنامه آسمانهای باز خارج شد. مسکو تصمیم به خروج از این توافق را پس از آن گرفت که متحدان اروپایی ایالات متحده از دادن ضمانت به طرف روسی مبنیبر عدم انتقال اطلاعات جمعآوریشده در طول پرواز بر فراز خاک روسیه به واشنگتن، خودداری کردند. این پیمان، به کشورهای عضو اجازه میدهد با اطلاع قبلی، بر فراز خاک کشورهای دیگر پروازهای غیرمسلح شناسایی بهمنظور گردآوری اطلاعات درباره نیروها و فعالیتهای نظامی انجام دهند. هواپیماهای شناسایی که در چنین ماموریتهایی به کار میروند باید مجهز به حسگرهایی باشند که بتوانند تجهیزات مهم نظامی همچون توپخانه، هواپیماهای جنگنده و خودروهای زرهپوش رزمی را تشخیص دهند. هدف از این پیماننامه، اعتمادسازی میان کشورهای عضو است. پیمان دیگری که آمریکا در دوره ترامپ از آن خارج شد، معاهده منع موشکهای هستهای میانبرد بود. ترامپ در ۲۱ اکتبر ۲۰۱۸ اعلام کرد که به دلیل نقض مکرر این پیمان توسط روسیه، آمریکا از پیمان مذکور خارج خواهد شد. در ۱ فوریه ۲۰۱۹ (میلادی) ایالات متحده بهطور رسمی از این پیمان خارج شد. روسیه نیز در روز بعد به همین اقدام دست زد. این پیمان که در سال ۱۹۸۷ (میلادی) بین ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (و پس از فروپاشی شوروی با روسیه) امضا شد، همه موشکهای هستهای و متعارف و سکوهای پرتاب آنها را تا فاصله ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتر (کوتاهبرد) و ۱۰۰۰ تا ۵۵۰۰ کیلومتر (میانبرد) از میان برد. در مه ۱۹۹۱ (میلادی)، ۲۶۹۲ موشک نابود شدند. به دنبال آن ۱۰ سال از سایتهای هستهای بازرسی شد.
اکنون با تعلیق این پیمان، رقابتهای تسلیحاتی قدرتهای جهانی و منطقهای در زمین، دریا، فضا افزایش پیدا میکند. علاوهبر این هزینه راستیآزمایی و کسب اطلاعات دوطرف از زرادخانههای اتمی بهشدت بالاخواهدرفت.
چرا معاهده کنترل تسلیحات؟
استارت جدید آخرین مورد از یک سری توافقات بین ایالات متحده و روسیه، یا سلف آن، اتحاد جماهیر شوروی، برای کاهش اندازه زرادخانههای هستهای مربوطه آنهاست. این دو ابرقدرت برای ایجاد انبارهای تسلیحات هستهای خود در دهههای ابتدایی جنگ سرد، در رقابتی مخاطرهآمیز که ترس از یک جنگ هستهای را برانگیخته بود، به رقابت پرداختند. در اواخر دهه 1960، لیندون بی. جانسون رئیسجمهور آمریکا خواستار گفتوگو با مسکو برای محدود کردن تسلیحات استراتژیک دو طرف شد. گفتوگوهای رسمی محدود کردن تسلیحات استراتژیک (SALT) در زمان ریچارد نیکسون رئیسجمهور آمریکا، در فنلاند آغاز شد. در سال 1972، نیکسون و لئونید برژنف، دبیرکل شوروی، معاهدهای را درباره سیستمهای دفاع موشکی ضدبالستیک امضا کردند. براساس توافقات بعدی، از جمله START I و SORT، هر دو کشور زرادخانههای هستهای خود را به میزان قابل توجهی کاهش دادند. اما مذاکرات کنترل تسلیحات دشوار بود و سایر معاهدات پیشنهادی هرگز لازمالاجرا نشدند. در سال 2002، دولت جورج دبلیو بوش بهطور یکجانبه از معاهده ضد موشکهای بالستیک خارج شد، به این دلیل که توانایی ایالات متحده برای محافظت از خود در برابر «تروریستها» و «دولتهای سرکش» را محدود میکند. 8 سال بعد و در سال 2010 توافقنامه استارت جدید توسط باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا و دیمیتری مدودف، رئیسجمهور وقت روسیه امضا شد. از ابتدای سال 2011، ایالات متحده و روسیه هفت سال فرصت داشتند تا ذخایر تسلیحات تهاجمی استراتژیک خود را کاهش دهند. پیمان «استارت نو» زرادخانههای این دو کشور را که ۹۰ درصد تسلیحات هستهای دنیا را در خود جای دادند به حداکثر ۱۵۵۰ کلاهک مستقر در هر دو طرف محدود میکند. این میزان کاهشی ۳۰ درصدی در مقایسه با پیمان قبلی در سال ۲۰۰۲ است. این پیمان همچنین علاوهبر اینکه تعداد پرتابگرها (لانچرها) و بمبافکنهای سنگین را به ۸۰۰ فروند محدود میکند، شامل مجموعهای از بازرسیهای متقابل از سایتهای نظامی هم میشود. ولادیمیر پوتین، در ژانویه ۲۰۲۱ پیش از پایان مدت این پیمان، آن را برای پنج سال یعنی تا سال ۲۰۲۶ تمدید کرد.
چرا روسیه استارت نو را تعلیق کرد؟
روسیه در وضعیت پیچیدهای دست به تعلیق پیمان استارت نو زده است. پوتین روز سهشنبه در سخنرانی خود گفت که تعلیق «به معنای خروج کامل روسیه از این معاهده نیست. اما مسکو به کشورهای ناتو اجازه بازرسی زرادخانه هستهای خود را نخواهد داد.» او ناتو را متهم به کمک به اوکراین در انجام حملات پهپادی به پایگاههای هوایی روسیه که میزبان بمبافکنهای استراتژیک و بخشی از نیروهای هستهای این کشور هستند، متهم کرد. این تعلیق بر مبنای پیچیدگیهایی است که بخشی متعلق به سالها قبل و بخشی دیگر به دلیل بروز شرایط جدید است. مسکو از این اقدام اهدافی را دنبال میکند:
1- تشدید تنش هستهای در جهان
با دشوار شدن وضعیت جنگ در اوکراین، رسانههای غربی مدعی بودند احتمال دارد روسیه برای گشودن گرههای جنگ، دست به سلاح هستهای ببرد. هرچند مسکو تاکنون از برداشتن این گام خودداری کرده اما تعلیق استارت نو، هشداری هستهای برای نزدیک شدن تدریجی به مرحله استفاده از تسلیحات هستهای است. روسها امیدوارند با چنین اقداماتی تهدید هستهای خود را معتبر سازند تا مجبور نشوند زمانی از آن استفاده کنند. برای اوکراین و اروپا که خیالشان از بابت آرایش هستهای روسیه راحت است و این موضوع با اتکا بر دادههای نظارتی این پیمان به دست آمده، تعلیق از سوی مسکو میتواند نشانهای بد باشد. تا پیش از این، ۳۰۶ بازرسی براساس نظام راستیآزمایی این معاهده انجام شده است. آمریکا و روسیه اجازه داشتهاند سالانه ۱۸ مورد بازرسی کوتاهمدت از تاسیسات یکدیگر و مکان سلاحهای هستهای و وضعیت استقرار آنها، تولید موشکهای بالستیک، تعداد کلاهکها و بمبافکنهای سنگین انجام دهند. با تعلیق این پیمان، این اجازه نیز از بین میرود.
2- هشدار به انگلیس و فرانسه
روسیه میگوید از مجموعه غرب، سه کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه هر سه تهدیداتی هستهای علیه این کشور بهشمار میروند، اما تنها آمریکا در پیمان استارت نو حضور دارد و دو کشور دیگر خارج از موازنه و نظارت هستند. روسیه با این اقدام تلاش دارد به شکلی غیرمستقیم با پررنگ ساختن نگرانی خود از انگلیس و فرانسه، که روی دیگرش دشمنی شدید میان مسکو با آنهاست، هشداری جدی به لندن و پاریس ارسال کند.
در بهار سال 2022، در یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی روسیه شبیهسازیای به نمایش درآمد که در آن نحوه حمله هستهای روسیه به سه شهر لندن، پاریس و برلین در 200 ثانیه توضیح داده میشد. آندری گورولیوف، نماینده مجلس و عضو کارگروه دفاعی روسیه نیز سال گذشته در یک برنامه تلویزیونی بیشتر از آنکه آمریکا را تهدید کند با نشانهگیری اروپاییها گفته بود: «اگر جنگ جهانی سوم شروع شود لندن اولین هدف راهبردی در کشورهای ناتو است که مورد اصابت موشکهای روسیه قرار خواهد گرفت. کل مجموعه ماهوارههای فضایی دشمن را در نخستین عملیات هوایی نابود خواهیم کرد. آمریکایی یا بریتانیایی بودن آنها اهمیتی ندارد، ازنظر ما همه به ناتو تعلق دارد. در مرحله دوم تمامی سامانه دفاع ضدموشک را هرجا که باشد ۱۰۰ درصد نابود میکنیم. سوم آنکه قطعا از ورشو، پاریس یا برلین شروع نخواهیم کرد. لندن اول از همه مورد اصابت قرار خواهد گرفت. «برق» اروپای غربی قطع خواهد شد.»
3-افزایش وزن در مناسبات امنیتی آینده اروپا
روسها تا مدتها نقشی بزرگ در مناسبات امنیتی قاره سبز ایفا میکردند. دخالت در مسائل اروپا بهویژه لشکرکشی به مرکز این قاره در اوائل قرن نوزدهم در زمان ناپلئون و حضور در ائتلافها باعث شد آنها جایگاهی بزرگ در مناسبات امنیتی قاره سبز داشته باشند. روسها براساس همین حضور بود که پس از حمله امپراطوری اتریش-مجارستان به صربستان در سال 1914، به بهانه جنگی که در بالکان بهوقوع پیوسته بود، وارد جنگ جهانی اول شدند. روسها در جریان جنگ جهانی دوم نیز تا قلب اروپا پیشروی کرده و موفق شدند بر چند کشور در نیمه شرقی این قاره مسلط شده و بلوک شرق را تشکیل دهند. با سقوط دولتهای اروپای مرکزی و شرقی و فروپاشی بلوک شرق و در پی آن خود شوروی، روسها نهتنها نفوذشان بر کشورهای فرادست را از دست دادند بلکه حتی در اوکراین و بلاروس نیز با جدایی مواجه گشتند.
از 1991 به بعد، روسیه حضوری ضعیف اما تا حدی بهرسمیت شناختهشده در اروپا داشته که البته به مرور دچار فرسایش شده است. درحالیکه غرب به مسکو قول داده بود ناتو را به سمت شرق توسعه ندهد، در اواخر دهه 1990 این کار را انجام داد. این پیشروی سپس شامل استقرار سلاحهای پیشرفته در کشورهای شرق اروپا شده و سپس در پی انقلابهای رنگی، حتی اوکراین را نیز دربرگرفت. اوکراین آخرین مرحله و سرزمینی است که روسها آن را «منطقه حائل» میان خود و غرب فرض میکنند. روسیه با حمله به اوکراین در برابر این تضعیف نقششان در مناسبات امنیتی قاره سبز ایستادگی کرده اما اروپا با کمک آمریکا با تشدید وضعیت علیه مسکو، به دنبال تغییر اوضاع علیه روسها هستند. کاهش روابط اقتصادی با روسیه مانند قطع واردات انرژی و ارسال سیلی از تسلیحات به اوکراین، بخشی از این مناسبات تغییر یافتهاند.
روسیه قصد دارد با کشاندن پای انگلیس و فرانسه به معاهدات کنترل تسلیحات هستهای و ایجاد فشار بر آنها، نقش خود در مناسبات امنیتی قاره سبز را پررنگ سازد.
4- تاکید بر جایگاه ابرقدرتی
رسانههای غربی از ابتدای جنگ اوکراین در حال تبلیغ این مسالهاند که روسیه در اوکراین با ناکامی روبهرو شده و این پدیده تردیدیهایی درباره قدرت جهانی مسکو ایجاد کرده است. روسها قصد دارند با اقداماتی مانند تعلیق استارت نو و جریان بخشیدن به چهارچوبهای مذاکراتی پیرامون قدرتهای بزرگ، بر جایگاه خود در افکار عمومی و حتی دولتهای غربی تاکید کند.
اگر روسیه قدرتی جهانی نیست، آمریکا و کشورهای اروپایی نباید از قدرت هستهای جهانی مسکو در هراس باشند، مگر آنکه روسها همچنان این جایگاه را در اختیار داشته باشند.
5- تقویت بازدارندگی تضعیفشده
نباید از یاد برد، تلاش ناتو برای عضویت اوکراین و سپس فنلاند در ناتو که هممرز با روسیه هستند، میتواند بازدارندگی مسکو را با خطر مواجه سازد. با پیوستن این دو کشور به ناتو، این سازمان نظامی میتواند رادارهای هشدار زودهنگام و سامانههای پدافند هوایی خود را در نزدیکترین فاصله با شهرهای روسیه و محل پرتاب موشکهای قارهپیما و پرواز بمبافکنهای راهبردی این کشور قرار داده، و در صورت شلیک به سرعت با آنها مقابله کند. این مساله بر توانایی شلیک موشکهای روسیه اثر میگذارد، درحالیکه مسکو به اندازه کافی به تاسیسات نظامی آمریکا، و حتی انگلیس و فرانسه نزدیک نیست تا اقدام مشابهی انجام دهد.
با استقرار ناتو در نزدیکی روسیه ضمن آنکه حرکت مسکو برای شلیک موشکهای هستهای، و پرواز بمبافکنهای هستهایاش دشوارتر میشود، میتواند با قراردادن اصلیترین مناطق تجمع جمعیتی و صنعتی روسها در معرض تسلیحات کوتاهبرد ناتو، حتی خطر انواع هستهای موشکهای کوتاهبرد را نیز متوجه آنها سازد. هرچند مجهز ساختن موشکهای تاکتیکی و میانبرد به کلاهک هستهای در توافقات دوجانبه مسکو-واشنگتن منع شده، اما با پیوستن کشورهای هممرز روسیه به ناتو، درصورت تغییر تصمیمگیریها در آیندهای که در هرحال فراخواهد رسید، این امکان میسر میشود. ولادیمیر پوتین در سخنرانی اخیر خود بهطور ویژه به حمله اوکراین به یکی از پایگاههای استراتژیک روسیه که میزبان بمبافکنهایی هستهای است اشاره کرد. این حملات در آخرین ماهها و آخرین روزهای سال 2022، دوبار تکرار شدند.
6- بازگرداندن التهابات جنگ سرد به غرب
توافقات کنترل تسلیحاتی که به کاهش تنشها میان دو ابرقدرت منجر شده است، از مسائل دیگری نیز تبعیت میکنند که به زعم روسها تغییر کردهاند. معاهداتی مانند استارت، برای فریز کردن و کاهش تنش میان مسکو و واشنگتن بود. اگر روسها بهطور مستقیم وارد جنگی شدهاند که تقریبا یکساله شده است، آنها دلیلی برای ادامه آرامش طرف غربی ندارند. از نگاه مسکو، این کشور با وضعیتی روبهرو شده که حتی در دوران جنگ سرد نیز برای مدت زیادی درگیر آن نبود. روسها تنها در دهه 1980 درگیر جنگ در افغانستان بودند، درحالیکه آمریکاییها از مجاهدان افغانی حمایت میکردند تا شوروی در این کشور زمینگیر شود.
امروز روسها در جایی بدتر از افغانستان، در کنار گوش خود دچار جنگی نیابتی شدهاند. اگر روسها به بدترین فضاهای جنگ سرد وارد شدهاند، آنها نیز غرب را وارد بخشی از سطوح جنگ سرد خواهند ساخت.
7- اعلام آمادگی برای آزمایش هستهای
پوتین در جریان سخنرانی خود تاکید کرد تعلیق پیمان استارت نو به معنای خروج از آن نیست، اما کشورش برای انجام آزمایش تسلیحات هستهای جدید آماده میشود. این مساله نشان میدهد، هرچند روسیه حتی قصدی جدی برای آزمایش سلاح هستهای ندارد، اما در آستانه آن قرار میگیرد. اقدامی که گامی در راستای تشدید تهدیدات هستهای است.
روسیه در پشت تشدید وضعیت شبهجزیره کره
کرهشمالی در ماههای اخیر بر شدت تهدیدات خود علیه آمریکا و متحدانش افزوده است. پیونگیانگ در این مسیر به دفعات دست به آزمایش موشکی زده که در مواردی، این موشک وارد فضای هوایی ژاپن شده است. این اقدامات نمیتواند بدون بازیگری روسها رخ داده باشد. آنها امکانات بیشتری در اختیار برنامه موشکهای بالستیک کرهشمالی قرار میدهند، تا با تشدید تنشها، تهدیدی غیرمستقیم و کارآمد علیه آمریکا داشته باشند.
هرچند کرهشمالی دارای برنامه موشکی پیشرفتهای است و روسها نیز به آسانی امکانات پیشرفتهای را در اختیار دیگران قرار نمیدهند، اما اگر پیونگیانگ خود از پیش دارای تسلیحات هستهای بوده و موشکهای قارهپیما میسازد، چرا مسکو با اندکی کمک بیشتر، کرهشمالی را در تشدید تنشها علیه دشمن مشترکشان، یاری نکند؟
روسها قرار نیست امکانات راهبردی در اختیار کشوری فاقد این امکانات قرار دهند، بلکه کشوری برخوردار را تنها تقویت میکنند. کرهشمالی با این تقویتها، شجاعت یافته و با آزمایش پیدرپی موشکها توان خود را به رخ آمریکا و متحدانش، چندین هزار کیلومتر آنطرفتر از اوکراین، میکشد.
روسها با این اقدام به آمریکا هشدار میدهند اگر بخواهند از تسلیحات هستهای استفاده کنند، آنقدری گزینه در اختیار دارند که این کار را خود بهطور مستقیم انجام ندهند. از سوی دیگر مسکو به آمریکا تاکید میکند درحالیکه در اوکراین به ساختارهای ناتو حمله کرده، میتواند در آنسوی آسیا، در شرق این قاره نیز واشنگتن را در جنگی دیگر، ولی اینبار به گونهای مستقیم درگیر کند.