شهید امیرعلی هویدی در تاریخ 11/9/1360 درخانواده‌ای متدین و آشنا با کلام الهی در شهرستان الیگودرز چشم به جهان گشود. پدرش حسن بازنشسته اداره راه‌وترابری و متوفی و مادرش خدیجه خانم خانه‌دار است.          
  • ۱۴۰۱-۱۲-۰۳ - ۰۰:۰۰
  • 00
دانشجوی معماری که طرح شهادت کشید
دانشجوی معماری که طرح شهادت کشید

شهید امیرعلی هویدی در تاریخ 1360/09/11 درخانواده‌ای متدین و آشنا با کلام الهی در شهرستان الیگودرز چشم به جهان گشود. پدرش حسن بازنشسته اداره راه‌وترابری و متوفی و مادرش خدیجه خانم خانه‌دار است.          
دوران طفولیت را زمانی سپری می‌کرد که پدرش در جبهه‌های حق علیه باطل مشغول دفاع از کشور بود. او فرزند هشتم خانواده بود و از کودکی در جلسات قرآن و هیات‌های مذهبی حضور فعال داشت. 
قرآن را تلاوت می‌کرد و به مضامینش دلبستگی خاصی داشت. دل به قرآن می‌داد و از آن پندها می‌آموخت. به ائمه‌اطهار بالاخص امام‌حسین(ع) علاقه وافری داشت. در ماه محرم در هیات عزاداری مساجد برای ارباب دوعالم، زنجیر می‌زد و حزن و اندوه تمام دلش را فرا می‌گرفت. 
عاشق و دلسوخته ارباب بی‌کفنش بود. به‌طوری که پدر بارها و بارها به ایشان و دیگر افراد خانواده متذکر می‌شدند که امیرم رتبه و مرتبه‌ای عالی در نزد خداوند و اهل منزل و دیگران خواهد یافت و گویا پدرش چنین روزی را برای پسرش می‌دید و سرانجام حرف پدر شهادت بود. دوران مدرسه و تحصیل خود را در شهرستان الیگودرز سپری کرد و در کنار تحصیل خود در میادین ورزشی هم فعالیت‌های خوبی داشت. در 15 سالگی به مصیبت غم فقدان پدر گرفتار شد و در این سن کم مجبور شد زندگی را با هزاران سختی و مشقت پشت سر نهد. سختی‌های کار کردن در بیرون از منزل گواهی سختی زندگی‌اش بود. در سال 79 به استخدام سپاه پاسداران درآمد و لباس مقدس سربازی اسلام را بر تن کرد و در سال 1386 با خانواده‌ای مذهبی آشنا شد و تشکیل زندگی داد. همسرش نیز از فرهنگیان محترم جامعه است. در کارهای خیر گوی سبقت را از همسرش ربوده بود. آنها روزگار را به خوشی سپری می‌کردند تا اینکه در سال 1388برای ادامه تحصیل راهی دانشگاه در رشته مهندسی معماری شد و جزء دانشجویان متعهد این دانشگاه بود. در سال 1390با تولد فرزندش یسنا شادی و شعف خاصی به زندگی پدر داده شد. او دیوانه‌وار عاشق دخترش بود. 
خستگی کار هیچ‌گاه مانع شادی شهید در منزل نمی‌شد. شیفته و عاشق مادرش بود به‌طوری که وقتی برای دست‌بوسی مادر به منزل پدری‌اش می‌رفت به مادرش توجه زیادی داشت. بارها به ماموریت و سفر کاری می‌رفت تا اینکه تصمیم گرفت ماموریت آخرش را برای دفاع از حرم و ناموس دین اسلام به پایان برساند. آری این بود که عاشقانه و خالصانه دعوت الله را لبیک گفت و به سوی سرزمین آرزوهایش شتافت، تا اینکه به دست شقی‌ترین تفکیری‌های از دین ‌جداشده در کشور سوریه منطقه حلب در تاریخ 3/8/1394 به شهادت رسید. مزار مطهر این شهید در گلزار شهیدآباد دزفول است. 
 چند خط یادگاری از شهید
در وصیتنامه این شهید آمده است: «آرزویم از بدو ورودم به لباس مقدس سپاه پاسداران خدمت در راه کشور مقدس خودم ایران و خدمت به دین مقدس اسلام و شیعیان است. تنها آرزویم پوشیدن لباس سبز سپاه که همان کفن و لباس شهادتم است، شهادت در راه دین مقدس اسلام است و با دلی پر از شوق و عاشقانه عازم ماموریت در کشور سوریه هستم و بسیار خوشحال و شادمان هستم و اگر خدا بپذیرد جانم را در دفاع از حرمین شریفین و دین مقدسم تقدیم می‌کنم. ان‌شاءالله این حقیر از سربازان امام زمان(عج) باشم و جزء افرادی باشم که درحال جان دادن ذکر لبم حسین(ع) باشد و به عشق مولا علی(ع) جان به جان‌آفرین تسلیم کنم. 
از خانواده خودم و برادران پاسدار خودم و همه شما خواستارم که همیشه در راه حق و ولایت و رهبری و انقلاب قدم بردارید و حافظ خون شهدا باشید تا بتوانید پرچم اسلام را به دست صاحب حقش امام زمان(عج) بدهید و از همه شما خواستارم که من حقیر را حلال کنید. 

پاسدار امیرعلی هویدی

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰