اگر سفر جو بایدن به اوکراین دستاورد و آورده قابل توجهی داشت، دیگر نیازی نبود رسانههای آمریکایی برای مهم جلوه دادن این سفر، بر این موضوع متمرکز شوند که بایدن برخلاف ترامپ و بوش، به کشوری پا گذاشته که نظامیان آمریکایی در آن پایگاه نداشته و کنترل حریم هوایی را برعهده ندارند. در خوشبینانهترین حالت این سفر و قدم زدن بایدن با زلنسکی در خیابانهای کییف را میتوان یک حضور نمادین و انگیزشی برای سربازان و افکار عمومی اوکراین، تلقی کرد. در میان گزارشهای مهیج رسانههای آمریکایی از حضور بایدن در کییف، سیانان به تبعات این سفر نمادین پرداخت و آن را در صورتی موثر دانست که دارای نتیجه باشد، سیاست را پیش ببرد و وضعیت را تغییر دهد. این رسانه آمریکایی نوشت «بنابراین، سفر بایدن به اوکراین را تنها میتوان در پرتو رویدادهای بعدی مورد قضاوت قرار داد. به عبارت دیگر، اگر روسیه - که به نظر میرسد برای یک حمله بهاری آماده شده است - در جنگ پیروز شود، ژست بایدن یک ژست توخالی خواهد بود.» تا همین جا هم حضور بایدن برای اوکراین پیروزی بزرگی به حساب میآید اما این پیروزی در فضای مجازی و رسانهها محقق شده ولی سرنوشت جنگ نه در فضای مجازی که روی زمین رقم میخورد. سال گذشته «استفان کوتکین»، تحلیلگر مسائل بینالملل به خبرنگار نیویورکر گفته بود که «اوکراین در توییتر پیروز میشود اما روسیه در میدان جنگ.» تحولات این یکسال، تقریبا همینگونه بوده است. بایدن در آستانه یکسالگی جنگ و در زمانی وارد اوکراین شد که روسها با هوشمندی در جنگ از ظرفیت گروه واگنر استفاده کردند و با آنها نبرد را پیش بردهاند. واگنر یک گروه شبهنظامی یا شرکت نظامی خصوصی با وابستگی غیرمستقیم به ارتش روسیه است که با استخدام داوطلب در جنگهای نیابتی مشارکت میکند. مشارکت در جنگ سوریه، جنگ در دونباس و حمله روسیه به اوکراین از جمله فعالیتهای این گروه است. بنابر برخی آمارها، مسکو بخشی از نیروهای رزمی خود را برای تامین امنیت، پس از تصرف، در اوکراین مستقر ساخته است. در این جنگ، برخلاف تصور، رویکرد روسها جنگ فرسایشی و نه تهاجم است. آنها با اتکا به ذخایر عظیم تسلیحاتی و مهمات خود- که پس از فروپاشی شوروی به وفور رها و حتی انبارهایش فراموش شده بودند- درحال کوبیدن روزانه خطوط مقدم و پشت جبهه اوکراین هستند. مسکو از طریق قدرت توپخانه، خمپاره و راکتاندازها روزانه خطوط مقدم اوکراین را درهم میکوبد، خطوط تدارکاتی را با پهپادهای نظارتی مشابه مهاجر-6 تحت نظارت داشته و با پهپادهای انتحاری اورلان آنها را در نزدیکی خطوط مقدم هدف قرار میدهد. همچنین عقبه اوکراین نیز با موشکهای کروز و پهپادهای انتحاری مشابه شاهد-136 زیر ضربه رفته است. در چنین وضعیتی، بایدن روز اول اسفند وارد کییف شد و قول داد که در روزهای آینده 500 میلیون دلار کمک نظامی دیگر در قالب مهمات توپخانه، موشکهای ضدتانک جاولین و هویتزر به اوکراین بدهد. او با این حال در مورد سلاحهای پیشرفتهای که اوکراین به دنبال آن است صحبتی نکرد. آنگونه که سیانان نوشته است، بین اوکراین و آمریکا درباره تسلیحاتی که ایالات متحده آماده ارائه آن است و سناریوهای متفاوت درمورد چگونگی پایان دادن به جنگ، اختلاف نظر است. عبارت ایستادن آمریکا در کنار اوکراین «تا هر زمانی که طول بکشد» میتواند برای افراد مختلف معانی متفاوتی داشته باشد. نشانههایی وجود دارد که این جنگ، که پوتین حاضر به پذیرش شکست در آن نیست، میتواند برای سالهای خونین بیشتر ادامه یابد.
وضعیت میدانی جنگ چگونه است؟
ارتش روسیه با تسلیحات سنگین به شکلی موثر در سه لایه درحال کوبیدن امکانات اوکراین است. این سه لایه شامل خطوط مقدم، خطوط تدارکاتی و عقبه اوکراین میشوند. توپخانه و راکتاندازهای خطوط مقدم، پهپادهای تهاجمی و انتحاری خطوط تدارکاتی و موشکهای کروز و پهپادهای انتحاری روسیه نیز عقبه اوکراین را هدف قرار میدهند. در طرف مقابل اما توپخانهها و راکتاندازهای اوکراینی بهدلیل شدت آتشباری روسیه علیه محل شلیک، قادر به عملکرد موثر بر علیه خطوط مقدم روسیه نیستند، پهپادهای تهاجمی اوکراینی مانند بایرکتار به دلیل وجود سامانههای پدافند هوایی روزآمد ناکارآمد شدهاند و از طرف دیگر به دلیل عدم دسترسی کییف به تسلیحات دوربرد مانند موشکهای بالستیک و کروز، حتی عقبه فرعی روسیه که در داخل خاک اوکراین مستقر شده است تا حد زیادی از حملات اوکراینیها در امان مانده است. عقبه اصلی روسیه که در داخل خاک این کشور واقع شده نیز بهطور کامل امن مانده است. این مساله نشان میدهد علیرغم حملات روسیه به سه لایه اول (خطوط مقدم)، میانی (مسیرهای مواصلاتی و تدارکاتی) و سوم (عقبه) اوکراین، کییف از حملات متقابل و نه حتی همسطح به مسکو عاجز بوده است. اوکراین در مواقعی خاص با استفاده از راکتها و موشکهای تاکتیکی نقطهزن مانند هیمارس آمریکایی که اهدایی واشنگتن هستند و به صورت محدود تحویل کییف شدهاند، حملاتی پرتلفات اما کم تعداد را علیه روسیه برای انجام تبلیغات انجام داده است. این حملات در سطح کلان جنگ، چندان به چشم نمیآیند.
در حوزه تدارکاتی اوکراینیها با نفوذ به این مسیرها از طریق خرابکاری کوشیدهاند تحرکاتی از خود نشان دهند. در خطوط مقدم نیز کییف بیشتر بر «یورش موج انسانی» و جنگ و گریز پارتیزانی در جنگل متکی بوده است. این نوع حملات با توجه به تعداد بالایی نفرات بهکارگیری شده در یورش موج انسانی یا دشواری جغرافیایی در جنگهای پارتیزانی، دشواریهایی را به روسیه تحمیل کرده و باعث توقف پیشرویهای این کشور یا کند شدن آن گشته اما میزان بالای تلفات در چنین اقداماتی، آستانه پایداری اوکراین را پایین آورده است. کییف با این وضعیت نمیتواند در طولانی مدت در برابر روسها مقاومت کند.
روسها چگونه در اوکراین میجنگند؟
روسها پس از ستونکشیهای ابتدایی در خاک اوکراین که در آن نیروهای ارتش روسیه نقش محوری داشتند، سیاست خود در جنگ را تغییر دادند. آنها برای کاستن از تلفات وسعت منطقه عملیاتی خود را کاهش داده و به شکل هدفمندتری از منابع انسانی خود بهره میگیرند. در ادامه به نیروهای دخیل در عملیات روسیه و ماموریتهای آنها پرداخته شده است.
1- واگنر
شرکت امنیتی واگنر نقش اصلی را در پیشروی روسها در اوکراین ایفا میکند. مدیر و سهامدار اصلی این شرکت خصوصی یوگنی پریگوژین از افراد نزدیک به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه است. این شرکت با استخدام نظامیان بازنشسته روس بهعنوان فرمانده و افسر دستهها و یگانهای خود و همچنین جذب داوطلبان ملیگرا، نظامیانی از جمهوریهای سابق شوروی، غرب آسیا و آفریقا و حتی زندانیان روسیه بهعنوان سرباز، نیروهای خود را تامین میکند. وظیفه پیشرویها و نبردهای پرتلفات در اوکراین برعهده آنهاست. به همین دلیل نیروهای این شرکت تجهیزات ویژهای برای رزم انفرادی دارند.
2- روستباران اوکراین
روسیه از سال 2014 به بعد با ایجاد دو جمهوری دونتسک و لوهانسک به وسیله روستباران این دو منطقه، ارتشی از ساکنانشان برای این دو جمهوری تشکیل داده است. روسها همچنین نظامیان و فرماندهان روستبار ارتش اوکراین را نیز در قالب این ساختارهای نظامی به کار گرفتهاند. این ارتشهای محلی بهطور ویژهای در درگیریهای شرق اوکراین بهویژه در دونباس نقش دارند.
3- ارتش روسیه
ارتش روسیه پس از ماههای اولیه جنگ که شامل جبههای گسترده در جنوب، شرق و شمال اوکراین میشد، سیاست پیشین خود را تغییر داد. امروز برخلاف برداشتها، ارتش روسیه حضور عملیاتی سنگینی در درگیریهای فعلی ندارد و نقشی متفاوت را برعهده گرفته است. ارتش روسیه پیشروی مستقیم را متوقف کرده و در عملیاتها نقش پشتیبانی را برعهده دارد. پیش از پیشروی نیروهای واگنر یا روستباران اوکراینی، ارتش روسیه با آتش پرحجم خطوط مقدم اوکراینیها را میکوبد و پس از تصرف منطقه، برای تامین امنیت و نگهداری آن وارد عمل میشود. از سوی دیگر، از وسعت مناطق عملیاتی نیز پس از چند ماه اولیه جنگ، کاسته شده است. جنگ امروز در نیمی از ناحیه جنوب در سمت شرقیاش، و نیمی از منطقه شرق در نیمه جنوبیاش ادامه دارد. باید در نظر داشت در تمام این نقاط نیز جبههها فعال نیستند.
اوکراین چگونه جنگ را اداره میکند؟
روسیه به شکل متعارف و پایینتر از ظرفیت خود وارد جنگ اوکراین شده است، کییف با چندبرابر ساختن ظرفیت نظامی خود از طریق گرفتن خروجی نظامی سنگین از جمعیت کاستهشدهاش و همچنین نیروی انسانی با تجربه تزریقشده به وسیله قدرتهای غربی درحال پیشبرد جنگ است.
1- یورش موج انسانی
اوکراین به یورش موج انسانی در حملات خود روی آورده است. دولت مرکزی این کشور با اعمال ممنوعیت خروج مردان و فراخواندنشان به صفوف نظامی، تعداد نیروهای مسلح خود را از حدود 200 هزار نفر پیش از جنگ، به یک میلیون نفر رسانده است. اوکراین این افراد را با آموزش و سطح تسلیحات کم روانه میدان نبرد میکند.
2- گروههای تبهکار جمعآوری شده از سراسر جهان
کشورهای غربی برای ادامه جنگ اوکراین، سیلی از مزدوران را از سراسر جهان جمعآوری کرده و به این کشور تزریق میکنند. آمریکای لاتین، مانند کلمبیا که بهطور سنتی دارای گروههای شبهنظامی راستگرا و چپگراست، و همچنین برزیل، دو کشوری هستند که گروههای زیادی از آنان به اوکراین اعزام شدهاند. این گروهها در کشورهایشان جزئی از کارتلهای مواد مخدر هستند که در ازای امتیازاتی، با دولت مرکزی نیز همکاری داشتهاند. برای مدتها، گروههای تبهکار راستگرا، متحد دولت مرکزی کلمبیا در مبارزه با گروههای قاچاقچی چپگرا در این کشور بودهاند.
3- اعزام افسران کشورهای غربی و متحد
کشورهای غربی تعداد زیادی از نظامیان خود، بهویژه افسران آموزشدیده را در قالب نظامیان سابق به اوکراین اعزام میکنند. این نظامیان اغلب جوان هستند، اما غرب با این ادعا که قراردادهای خود را با ارتش تمدید نکرده و خود را بازنشسته کردهاند، تلاش کرده خود را از تبعات اعزام مستقیم نظامیانش به میدان جنگ مبرا کند.
غرب در این راستا حتی به متحدانش فشار وارد ساخته تا آنها نیز نظامیانی را به اوکراین اعزام کنند. آمریکا همچنین خود به استخدام نظامیان سابق ارتشهای جهان از طریق افراد و شرکتهای میانجی میپردازد. جذب نظامیان سابق ارتش افغانستان که پس از تسلط طالبان بر کشورشان از آن گریختهاند، نمونهای از این اقدامات است.
4- شرکتهای امنیتی غربی
شرکتهای امنیتی غربی با استخدام نظامیان سابق و جذب نظامیانی از کشورهای آمریکای لاتین، نقش پررنگی در جنگ دارند. این شرکتها نهتنها خود با ساختارهای سنتیشان در جنگ حضور دارند، بلکه به تسهیل حضور گروههای تبهکار و تروریست نیز میپردازند.
5- گروههای تروریستی غرب آسیا، آسیای میانه و قفقاز
غرب برخی از گروههای تروریستی، بهویژه جریاناتی از داعش را به کمک ترکیه و متحدان منطقهای خود به اوکراین اعزام کرده است. چچنیها و پانترکهای گروه تروریستی «سلطانمراد» ازجمله تروریستهای حاضر در نبردهای اوکراین هستند.
6- جذب داوطلب
در سایه تبلیغات ضدروسی در جهان، فرصتی ایجاد شده تا تعدادی از شهروندان کشورهای متحد غرب برای حضور در جنگ داوطلب شوند. این افراد توسط افراد و گروههای واسطهای جمعآوری شده و به اوکراین اعزام میشوند. تعداد این افراد نسبت به گروههای تبهکار و تروریستهای حاضر در جنگ اوکراین زیاد نیست اما پوششی برای مخفی ساختن حضور این گروههای غیرقانونی در جنگ است.
غرب و رسانههایش در صورت یافت شدن اجساد جنگجویان فراملیتی در اوکراین که در قالب گروههای تبهکار به این جنگ اعزام شدهاند، ادعا میکنند آنها داوطلبان مردمی هستند.
مشکلات اوکراین
وضعیت اوکراین در جنگ چندان مناسب نیست و این مساله دارای ابعاد متفاوت و متناقضی است. این تناقض از آنجا ناشی میشود که اعزام گروههای متعدد از سراسر جهان به اوکراین، به زیان مردم این کشور تمام شده است. در ادامه به بخشی از این مشکلات پرداخته شده است.
1- زورگویی تبهکاران به مردم اوکراین
گروههای تبهکار و گروههای تروریستی هرچند با شعار جلوگیری از تهاجم روسیه و موجی از خوشبینی به اوکراین گسیل شدهاند اما نمیتوانند از ذات خود جدا شوند. این گروهها در هر منطقهای از اوکراین که قدرت یافتهاند، آسیبهایی را نیز به مردم عادی وارد ساختهاند. شرکتهای امنیتی غربی و نظامیان دیگر کشورها نیز که بنابر سود اقتصادی و ماموریت محوله عازم اوکراین شدهاند، عرقی به این کشور نداشته و تلاش چندانی برای جلوگیری از آسیب به غیرنظامیان در تحرکاتشان ندارند.
2- سربازان آموزشندیده عامل تلفات بالا
اوکراین تعداد نیروهای مسلح خود را زیر یکسال به یک میلیون نفر رسانده، که بیشتر از هرگونه تغییر کیفی، تحولی صرفا کمی به حساب میآید. این افراد به میدان جنگ اعزام میشوند تا دشمن قبل از حمله نهایی همواره نیروهایی را ببیند که باید قبل از تهاجم از بین بروند، به عبارتی دیگر سربازان اوکراینی تبدیل به «گوشت دم توپ» شدهاند تا مشغول شدن روسیه به کشته شدنشان باعث خرید زمان برای جبهه غرب شود. این افراد آموزشندیده یکی از عوامل اصلی تلفات اوکراین هستند.
3- تسلیحاتی که بهمصرفنرسیده ناپدید میشوند
برخلاف روسیه که دارای تسلیحات و مهمات بسیاریست و همزمان کارخانجات این کشور در حال تولیدات بیشتر هستند، اوکراین به میزان روسیه در حوزه تسلیحاتی توانمند نیست و آنچه نیز از کارخانجات تسلیحاتی دوران شوروی در این کشور باقی مانده بود را روسها ویران ساختهاند.
از سوی دیگر، اوکراینیها با وجود ارسال سیل تسلیحات و مهمات به کشورشان، قادر به بهرهگیری از تمام آنها نیستند. بخشی از این تسلیحات به دلیل ارسال غیررسمی و پنهانی، در مسیر سرقت قرار میگیرند. حتی افسران آمریکایی نیز در قاچاق چنین تسلیحاتی نقش دارند. بخش دیگری از کاروانهای تسلیحاتی که از کشورهای متعددی عبور میکنند مورد دستبرد این کشورها قرار میگیرند. درنهایت در خود اوکراین نیز طیف وسیعی از نظامیان این کشور گرفته تا مزدوران درحال جنگ، این تسلیحات را در بازار سیاه به فروش برسانند. در سمتی دیگر، روسیه از طریق شبکهای از جاسوسان و خرابکاران تسلیحات ارسالی را در طول مسیر هدف گرفته و باقیمانده را در انبارهای اوکراین یا در مسیر ارسال به خطوط مقدم نابود میسازد. آنچه نیز به خطوط مقدم میرسد به دلیل آموزشهای ناکافی سربازان اوکراین بهطور مناسبی قابل استفاده نیست.
4- کمبود منابع
با تصرف مناطق صنعتی و زمینهای کشاورزی اوکراین در جنوب و شرق توسط روسیه، بخشی از جمعیت این کشور نیز تحت کنترل مسکو قرار گرفته است. از سوی دیگر تاسیسات صنعتی اوکراین زیر آتش قرار داشته و بخشی از اوکراینیها فرار کردهاند؛ این تعداد به 20 درصد جمعیت کشور میرسد. اوکراین به منابع کمی برای ادامه جنگ دسترسی دارد، درحالیکه روسیه همچنان با ضعفی در مقیاس بزرگ مواجه نشده است.
جنگ فرسایشی به ضرر چه کسی؟
برخلاف نمایش بایدن در اوکراین، برخی از سرسختترین متحدان آمریکا، اوکراین را تحت فشار قرار دادهاند تا مذاکرات صلح با روسیه را آغاز کند. گفته میشود این مذاکرات ممکن است شامل واگذاری بخشی از سرزمین اوکراین به روسیه باشد. در ایالات متحده، برخی از قانونگذاران جمهوریخواه خواستار پایان دادن به آنچه آنها «چک سفید بایدن به اوکراین» برای تلاشهای جنگی مینامند، شدهاند. نظرسنجی آسوشیتدپرس و NORC (یکی از بزرگترین سازمانهای مستقل تحقیقات اجتماعی در ایالات متحده) در هفته گذشته نشان داد که حمایت عمومی از کمک به اوکراین در آمریکا کاهش یافته است. براساس این نظرسنجی 48 درصد آمریکاییها از ارسال تسلیحات به اوکراین حمایت میکنند. این رقم در مقایسه با حمایت 60 درصد در ماه میگذشته، کاهش چشمگیری داشته است. نتایج این نظرسنجی با آنچه که سیآنبیسی به نقل از دو منبع آگاه نقل کرده است، در تضاد است. این دو منبع گفته بودند که اعضای ارشد تیم امنیت ملی بایدن که در پایان سال گذشته به سفر زلنسکی به آمریکا کمک کردند، از میزان واکنش مثبت مردم آمریکا به سفر زلنسکی، خوشحال شدند، به طرز خوشایندی متعجب شدند. زلنسکی درست قبل از روز کریسمس سال گذشته، اولین سفر خارجیاش از زمان آغاز تهاجم روسیه به واشنگتن را تجربه کرد. دو روز پس از سخنرانی زلنسکی در کنگره، کنگره نزدیک به 50 میلیارد دلار کمک اضطراری اضافی به اوکراین را تصویب کرد که بیشتر آن تجهیزات نظامی بود. با این عدد، رقم کل کمکهای تاییدشده ایالات متحده به اوکراین از زمان آغاز جنگ به بیش از 100 میلیارد دلار رسید. همین هزینهها باعث شده تا در کنار اروپا، در آمریکا نیز اعتراضات به هزینهکرد آمریکا در اوکراین بالا بگیرد و تجمعات اعتراضی در این باره شکل بگیرد.