✍️از آخرین جامی که امیرقلعه نویی در فوتبال ایران به دست آورده، بیش از یک دهه میگذرد. در این ده سال، این مربی حتی برنده جام حذفی هم نشده اما ناماش همچنان در اطراف تیم ملی به گوش میرسد. ژنرال، چهره برجستهای در فوتبال ایران است و «گذشته» قابل احترامی هم دارد اما کاش این بار خود او پیشدستی کند و پایاش را از رقابت برای انتخاب سرمربی جدید تیم ملی بیرون بکشد. نه هواداران تیم ملی چنین چیزی میخواهند و نه حتی فدراسیون در گرماگرم مذاکره با مربیان صاحب سبک خارجی، به دنبال چنین انتخابی است.
✍️امیر قلعهنویی یک بار در سالهای اوج دوران مربیگریاش، نیمکت تیم ملی را تحویل گرفت و یک ناکامی فراموشنشدنی را برای فوتبال ایران رقم زد. هنوز خیلیها از یاد نبردهاند که او چندین و چند دستیار را به بهانه «خرد جمعی» به تیم ملی کشاند اما تیمی آشفته را به فوتبال ایران تحویل داد که در هر مسابقه جام ملتها با یک سیستم متفاوت بازی میکرد و حتی برای بردن حریفی مثل مالزی با مشکل روبرو بود. تیمی که در اولین بازی حذفی به سمت درهای خروجی هدایت شد.
✍️فوتبال عوض شده است ژنرال عزیز! آخرین چیزی که تیم ملی در این مقطع به آن نیاز دارد، یک مربی امتحان پسداده است. بپذیرید که تیم ملی هوای تازه میخواهد. قبول کنید که تیم ملی به اندیشههای جدیدی نیاز دارد. باور کنید کار کردن در این تیم آنقدرها هم که فکر میکنید، ساده نیست. شما در چند سال گذشته در ثروتمندترین باشگاههای فوتبال ایران کار کردهاید اما دریغ از یک جام فلزی که دستتان لمس کرده باشد. شما که در تراکتور، سپاهان و گل گهر موفق نبودید و استقلال هم دیگر مشتریتان نیست، بر اساس کدام منطق سودای نشستن روی نیمکت تیم ملی را در سر دارید؟ این نیمکت باید به کسی تعلق بگیرد که چیز تازهای برای اضافه کردن به فوتبال ملی ایران داشته باشد. مردی که تیم ملی را جلو ببرد و معمار یک نسل جدید از ستارههای ایرانی شود. چهرهای که در نگاه همه هواداران فوتبال ایران مقبول به نظر برسد و از انگیزه و نیروی جوانی کافی برای انجام کارهای سخت برخوردار باشد.
✍️دوره طلایی شما در مربیگری، خیلی وقت است که سپری شده امیر خان. کاش تصور نکنید که پشت این غروب، طلوع دیگری نهفته است. این نیمکت برای شما نه یک سکوی پرتاب، که چاهی برای فرو رفتن در اعماق تاریکی خواهد بود.