سیدمهدی طالبی، خبرنگار:سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران امروز (سهشنبه) با شیجینپینگ، رئیسجمهور و دیگر مقامات عالیرتبه چین دیدار میکند. رئیسجمهور پس از آن در گفتوگو با اندیشمندان و فرهیختگان برتر چینی نیز شرکت خواهد کرد. مقامات دولت ایران اعلام کردهاند در این سفر اقدامات عملی برای اجرایی شدن طرح جامع همکاریهای بلندمدت ۲۵ ساله ایران و چین آغاز خواهد شد.
با این حال به نظر میرسد در دیدارهای رئیسی با مقامات چینی مساله مهم دیگری نیز باید به شکل پررنگ مورد توجه قرار گیرد. کریدور زنگهزور که آذربایجان با هدایت ترکیه، رژیمصهیونیستی و در سطح کلانتر ناتو، به دنبال ایجاد آن است به دلیل طول کوتاه 41 کیلومتریاش چندان توسط چین و روسیه جدی گرفته نشده است. پکن و مسکو باید نسبت به خطرات دست پایین ارزیابیشده این کریدور، با توضیحات ایران که از فاصله نزدیک با این پدیده مواجه است، در این خصوص بازنگری کرده و مواضع عملی محکمی در برابر آن اتخاذ کنند.
کریدور زنگهزور چیست؟
کریدور ادعایی زنگهزور قرار است از جنوب خاک ارمنستان، مماس بر مرزهای ایران میان سرزمین اصلی آذربایجان و جمهوری خودمختار «نخجوان» که تحت کنترل باکو است، کشیده شود. با شکلگیری این کریدور که آذربایجان و ترکیه اصرار دارند باید تحت کنترل آنها باشد، ترکیه با مسیری زمینی به آذربایجان متصل شده و سپس از طریق دریای خزر آزادانه به آسیای میانه راه خواهد یافت.
مطرح شدن علنی زنگهزور پس از جنگ 2020 بر سر قرهباغ صورت گرفت. در این جنگ که از ۲۷ سپتامبر تا 10 اکتبر ۲۰۲۰ جریان داشت، آذربایجان موفق شد بخش جنوبی قرهباغ را با چراغ سبز روسیه-که برای تنبیه دولت غربگرای ارمنستان داده شده بود- و همچنین همکاری مستقیم ترکیه و رژیمصهیونیستی تصرف کند.
در قرارداد صلحی که در مسکو به امضا رسید، طرفین در بند 9 بر مساعدت ارمنستان برای عبور و مرور شهروندان آذربایجانی و محمولههای تجاری از منطقه نخجوان به جمهوری آذربایجان، اشاره کرده و به تامین امنیت آن توسط نیروهای نظامی روسیه تاکید کرده بودند.
این بند زمینهساز پایهگذاری حقوقی کریدور زنگهزور شد. ارمنستان برای ایجاد کریدور در خاک خود موافقت کرد و روسیه هم قرار بود بر آن نظارت کند اما ائتلاف آذربایجان-ترکیه با نارضایتی نسبت به این مساله خواستار تسلط بر تمام این کریدور شدند.
این دو کشور حتی پس از پایان جنگ در سال 2020، در چند نوبت بهویژه پس از گرفتاری روسیه در جنگ اوکراین از نخستین هفتههای سال 2022، تلاش کردند دست به اشغال استان سیونیک ارمنستان در جنوب این کشور بزنند؛ هرچند با تهدیدات نظامی ایران در قالب رزمایشهای بزرگ این موضوع به مرحله اجرا نرسید.
نگاه طرفهای متاثر از زنگهزور به این کریدور
ارمنستان که قرار است کریدور زنگهزور از خاکش عبور کند مخالفتی وجودی با این کریدور ندارد زیرا منفعتی از کنار آن برای خود قائل است اما با صورتبندی آذربایجان-ترکیه در این خصوص مشکل دارد. این دو کشور در سطح حداکثری به دنبال اشغال استان سیونیک ارمنستان و در سطح حداقلی خواستار تسلط تضمینشده حقوقی و انحصاری بر کریدور هستند؛ مسالهای که ارمنیها موافقتی با آن ندارد. چنین سناریویی ضمن خارج ساختن منافع کریدور از کف ارمنستان زیانهای قابلتوجهی بر وزن و فضای مانور این کشور وارد میکند. با تسلط خارجی بر کریدور زنگهزور، ارمنستان مرزهای تاریخی خود با ایران را که همواره به سمت ملت ارمنی گشوده بوده، مسدود دیده و شاهد محاصره کامل خود از سوی رقبا و دشمنانش خواهد بود. در جریان جنگ قرهباغ، از میان چهار کشور همسایه ارمنستان این تنها ایران بود که به دشمنی علیه این کشور دست نزد درحالیکه آذربایجان، ترکیه و گرجستان در یک ائتلاف قرار داشتند.
نگاه روسیه به کریدور نیز شباهتهایی با ارمنستان دارد. روسیه اگر قرار باشد زنگهزور تاسیس، تحت نظارت و کنترل این کشور باشد با آن موافق است اما خلاف آن را قبول ندارد. روسها پس از توافق پایان جنگ قرهباغ بهسرعت حضور خود در جنوب ارمنستان را به بهانه بند 9 برای ایجاد کریدور، افزایش دادند اما این اقدام منجر به خودداری آذربایجان-ترکیه از راهاندازی آن شد.
روسیه با التهاب در قفقاز و مباحث مرتبط با زنگهزور میتواند حضور خود در ارمنستان را افزایش داده و پیوندهای تضعیفشده خود با این کشور را که در دامان غربگرایان قرار گرفته، تقویت کند. همچنین مسکو از طریق راهاندازی زنگهزور بخشی از مسیرهای عبوری ابتکار «کمربند جاده» را تحت نظارت و تسلط خود میگیرد.
چین نیز به نظر میرسد با توجه به تلاش برای ایجاد شاخهراههایی به سمت اروپا، در نگاه اول از کریدور احساس خطری نداشته باشد.
نگاه غرب به زنگهزور نیز بیش از آنکه تجاری باشد دارای جنبههای ژئوپلتیکی است تا بتواند با سرایت دادن ناتو به قفقاز و آسیایمیانه قدرتهای شرقی را تضعیف و کنترل کند. هرچند نگرانی اندکی نیز درباره تکروی ترکیه در این خصوص و افزایش روابطش با چین و روسیه وجود دارد اما با توجه به وضعیت فعلی چندان پررنگ نیست.
زنگهزور اما برای ایران وضعیتی منحصربهفرد دارد. اگر تمامی طرفها میتوانند در یک سناریوی خوشبینانه اندک منفعتی برای خود در این کریدور ببینند، تهران هیچ کورسویی از فایده در آن نمیبیند. زنگهزور وزن ایران را در رقابت کریدورها کاهش میدهد، مسیر تاریخی ایران به اروپا را مسدود ساخته و با تشدید پانترکیسم پای ناتو را بیشتر به مرزهای این کشور باز میکند.
بهطور خلاصه زنگهزور برای آذربایجان و ترکیه صرفا سود است بدون زیان. برای چین و روسیه میتواند منافعی داشته باشد و البته زیانهایی نیز میتواند متوجه آنان سازد که تاکنون از سوی این دو کشور کم برآورد شده است. ایران اما نهتنها سودی نمیبرد بلکه صرفا با زیانهای سنگینی روبهرو میشود که در نگاه اولیه هم قابلدرک هستند. به دلیل عدم نفع کامل ایران از زنگهزور و زیانهای کلان و فوریاش برای این کشور زیانهای چین و روسیه از این مسیر در سایه مساله ایران، کمرنگ دیده میشود. درحالیکه سنگین و فوری بودن زیان برای تهران به معنای آسودگی پکن و مسکو نیست.
اصالت ناتویی زنگهزور
کریدور زنگهزور برای روسیه یک مسیر ترانزیتی، عاملی برای افزایش حضور در قفقاز، تقویت جایگاهش در ارمنستان و همچنین یکی از شاخهراههای ابتکار کمربند جاده که چین را به غرب متصل میسازد، نیست. زنگهزور اصالت و ریشهای قدرتمند در غرب و عضو منطقهای آن ترکیه دارد. به عبارت دیگر اصالت این کریدور مرتبط ساختن ناتو به قلب اوراسیاست.
آنچه این اصالت را نشان میدهد، قدرت سرایتی چندگانهای است که این کریدور در اختیار ائتلاف ناتو قرار میدهد درحالیکه چنین حوزههایی برای دیگر بازیگران قابلتصور نیست. زنگهزور میتواند با برقرار ساختن مسیر مستقیم زمینی و آزاد میان کشورهای ترکزبان، دیدگاههای پانترکیستی را تقویت کرده و بهسرعت به یک معضل بزرگ برای قدرتهای شرقی از جمله چین و روسیه بدل شود. در آن شرایط دیگر تهران، پکن و مسکو چارهای جز کنار آمدن با بسیاری از تبعات و موضوعات پیشآمده وجود ندارند و باید بر مبنای صحنه جدیدی که ایجادشده بازی کنند.
تقویت یک مساله بینالاذهانی در چند کشور اوج برداشتها و فواید یک کریدور را برای یک طرف ماجرا آشکار میسازد درحالیکه چین و روسیه نهتنها از این کریدور نمیتوانند توقع چنین منفعتی داشته باشند، بلکه منفعت بینالاذهانی حاصله برای ترکیه و ناتو شکست بزرگی برای آنها خواهد بود.
کشورهای شرقی نمیتوانند در برابر این منفعت بزرگ که به زیان آنهاست به امید واهی جدایی ترکیه از غرب بنشینند. ترکیه هرچند از غرب فاصله گرفته اما روابطش با این جبهه مانند ازدواج کاتولیکی است که جدایی در آن جایز نیست.
برخلاف امید بستن به اختلافات میان ترکیه و غرب، آنکارا بالعکس برداشتها قصد دارد با افزایش نفوذ در اوراسیا، ارزشهای خود به غرب را اثبات کند تا روابط دو طرف با دلایل قدرتمندتری پشتیبانی شود.
جنگ زرگری بر سر حضور اروپا در ارمنستان
ارمنستان بهطور طبیعی در برابر فشارهای ترکیه باید به سمت روسیه و ایران متمایل شود که تا حدی اینگونه بوده اما فشارهای آنکارا بهانهای شده تا اتحادیه اروپا نیز عاملی بازدارنده در برابر ترکیه معرفی شود.
در هفتههای اخیر اتحادیه اروپا مدعی شده قصد دارد در چهارچوب یک ماموریت غیرنظامی، ناظرانی را در ارمنستان مستقر سازد. این اقدام با حمایت آمریکا و مخالفت روسیه و ایران روبهرو شده است.
دعوای موجود میان آذربایجان-ترکیه با اتحادیه اروپا-ارمنستان یک جنگ تماما زرگری و کاذب نیست اما تحت مدیریت آمریکا بوده و این قضیه درنهایت با کاهش بازیگری شرق، سطح بازی را به یک موضوع داخلی در میان ناتو و غرب مبدل میسازد.
اتحادیه اروپا با حضور در ارمنستان نه به دنبال بستن زنگهزور بلکه کاهش بازیگری ایران و روسیه است و درنهایت مصالحهای صورت میگیرد تا جاده تحت کنترل اتحادیه اروپا-ارمنستان باقی بماند بدون آنکه ایران-روسیه یا آذربایجان-ترکیه بر آن مشرف باشند؛ هرچند افتتاح این مسیر در هر حال به نفع آذربایجان-ترکیه است و درنهایت ارمنستان را نیز بهواسطه اتحادیه اروپا به غرب متصل ساخته و اروپا و آمریکا را نیز در برابر ترکیه از ابزار برخوردار میکند. این ابزار برای غرب دارای فایده و بدون ضرر است زیرا پانترکیسم به دلیل دوری از جغرافیای غرب نهتنها مشکلی برای آنها نیست بلکه به دلیل زیانبار بودنش برای شرق، میتواند برای این جبهه مفید باشد.
دیواره غربی «محاصره چین»
دولت باغچهلی، رئیس حزب حرکت ملی (MHP) که متحد رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در دولت به حساب میآید در جریان دیداری که با وی در سال 2021 داشت، نقشه موسوم به «جهان ترک» را به او هدیه کرد. در این نقشه جنجالی که ابعادی بینالمللی یافت، بخشهای بزرگی از چین و روسیه جزئی از جهان ترک ترسیم شده بودند.
چین بهطور ویژهای در استان سینکیانگ با پدیده ملیگرایی اویغورها مواجه و با آن درحال مبارزه است. این منطقه با وسعت یک میلیون و 664 هزار کیلومتر مربع، 17 درصد از وسعت چین را تشکیل میدهد.
این استان ضمن برخورداری از منابع طبیعی فراوان، باعث دسترسی چین به آسیایمیانه بوده و عمق راهبردی چین را نیز افزایش میدهد. بدون دسترسی چین به سینکیانگ، بخشی از شاخهراههای ابتکار کمربند جاده نیز بیمعنا خواهند شد.
زنگهزور با توجه به قدرت تاثیریگذاری مدنظر، همانگونه که در نقشه حزب ملیگرا به اردوغان نشان داده شد، قلب ارتباطی شرق را مدنظر دارد و بخش بزرگ و موثری از مسیرهای کمربند جاده را مسدود میسازد.
اگر چین میداند که غرب تا چه اندازه به دنبال محاصره این کشور است باید بهطور همزمان تشخیص دهد ترکیه بهتنهایی و بدون پشتیبانی در حد و اندازه طراحی و بیشتر از آن اجرای چنین طرحی نیست. دستان ناتو در زنگهزور بیش از اندازه آشکار است که قابل چشمپوشی باشد.
دیوار برلین-2 برای روسیه
روسیه حتی اگر تسلط نیمبندی بر زنگهزور برقرار سازد، همانگونه که با مطرح شدن حضور اتحادیه اروپا این نیمبند بودن اثبات شده، قادر نخواهد بود از تبعات پانترکیسم در امان بماند و خط جمعیتیای که از قفقاز تا پشت مسکو کشیده شده میتواند علیه مسکو فعال شود. این فعال شدن لزوما به معنای تحرک آن نیست بلکه روسها با درک تکانههایی که ترکیه میتواند به این کشور وارد سازد، خودبهخود در برابر آنکارا و غرب عقب خواهد نشست. روسها امروز تنها وضعیت جنگ اوکراین را میبینند که باید برای ادامه در هر صورت همراهی نسبی ترکیه را با خود داشته باشند. از سوی دیگر به زنگهزور بهعنوان کانال تنفس تجاری نیز نگاه میکنند؛ بدون آنکه این نکته را در نظر گیرند که درحال آفرینش اوکراین دوم برای خود هستند.
مسکو با دشواری عملیات در اوکراین باید به این نکته رسیده باشد که سایه قدرت نظامیاش در تغییر قاطع صحنه، دیگر تاثیر گذشته را نخواهد داشت. وضعیت گرجستان، رویگردانی اجتماعی ارمنستان از روسیه، جسور شدن آذربایجان و کشیده شدن طرفهای بینالمللی به قفقاز همانگونه که پیشتر در اوکراین در سطح کمتری رخ داده بود میتواند زمینهساز بحران مشابهی باشد.
آنچه به نظر میرسد روسها را به اشتباه انداخته وسعت، جمعیت و اهمیت تاریخی کمتر قفقاز برای آنها نسبت به اوکراین است. با این حال تکرار اهمال، همانگونه که در اوکراین رخ داد، میتواند فضا را تغییر داده و روسها را وارد دنیای جدید سازند که در آن ضعیف است؛ چه اینکه اوکراین نیز حتی درصورت پیروزی نهایی روسیه دیگر آن اوکراین آرام سابق برای مسکو نخواهد شد.
زنگهزور پس از بازگشایی با تی-۷۲ قابل بستن و بازگرداندن شرایط به قبل نیست همانگونه که در ارمنستان اتفاقات از جمله شکست پاشینیان در جنگ قرهباغ نتوانست در این کشور کوچک، خیال روسیه را از غربگرایان راحت سازد.
روسیه به دلیل سابقه هیمنه دستکم بیش از 200ساله خود بر قفقاز، ضعف دولتهای این منطقه و همچنین روابط نسبی خوب ترکیه و رژیمصهیونیستی بر این عقیده است که هر فعالیتی از سوی این دو ذیل توان روسیه قرار خواهد داشت اما فراموش کردهاند تلآویو و آنکارا فرزندان غرب هستند که در عین دشمنی پدرشان با غرب کمی دوستانهتر با مسکو رفتار میکنند.
اگر غرب به دنبال فروپاشاندن روسیه از سمت اوکراین است، قطعا در قفقاز به دنبال گشودن مسیر تنفس برای روسیه نیست و دو بازوی خود را که یکی آشکارا پروژه منطقهای این جبهه به حساب میآید، برای کسب رضایت روسها به قفقاز نکشانده است.
مسکو در زنگهزور درحال ارتکاب اشتباهی است که گورباچف در عقبنشینی از اروپای شرقی مرتکب شد. او فکر میکرد با عقبنشینی، دولتها اندکی تغییر خواهند کرد تا شوروی نیز بدون فشار غرب راحتتر ادامه حیات دهد اما نمیدانست موج ایجادشده، مرز نمیشناسد. با فروپاشی دیوار برلین، موج ایجادشده تنها به اروپای شرقی محدود نماند و به داخل مرزهای شوروی نیز سرایت کرد تا این امپراطوری را فرو بپاشاند. مسکو امروز 32 سال پس از فروپاشی شوروی درحال مبارزه با دنبالههای برآمده از دل این فروپاشی است که به سرپل نفوذ غرب به داخل خاک باقیمانده روسیه، مبدل شدهاند.
زنگهزور، دیوار برلین امروز است. اگر فروپاشی دیوار برلین سه سال بعد شوروی را غرق کرد این بار ایجاد زنگهزور میتواند روسیه درگیر در اوکراین را بار دیگر با موجی نفوذی درهم کوبد.