نیلوفر مژدهی، خبرنگار:تیم شمس آذر قزوین که فصل قبل گزینه سقوط بود امسال با سعید دقیقی به مدعی اصلی قهرمانی در لیگ یک و صعود به لیگ برتر تبدیل شده است. اهمیت کار او وقتی بیشتر میشود که به یاد میآوریم دقیقی را پیش از این در قامت مدیر دیده بودیم و شاید این اولین تجربه جدی او بهعنوان سرمربی یک تیم بزرگسال است. کار این مربی در لیگ دسته اول، فصل قبل آغاز شد. او تیم شمس آذر را که در انتهای جدول بود به رتبهای تکرقمی رساند و حالا در فصل جاری به یک مدعی قهرمانی تبدیل شده است. این تیم در کمال ناباوری در رقابت با تیمهایی چون سایپا، پارس جنوبی جم، فجرسپاسی و استقلال خوزستان صدرنشین است و این نشان میدهد دقیقی و شاگردانش کار مهمی انجام دادهاند. بدون شک این تیم با این روند تیم صعودکننده به لیگ برتر خواهد بود. شاید از حالا و در شرایطی که هنوز 13 هفته تا پایان رقابتهای لیگ برتر باقی مانده چنین پیشبینی منطقی نباشد اما با وجود عملکرد این تیم و آمار خوبی که در جدول دارد که در صورت برتری در دیدار امروز برابر شهرداری همدان اختلافش با رقبا به 11 امتیاز افزایش پیدا میکند، میتوان آنها را اصلیترین شانس صعود دانست. به همین بهانه دقایقی با دقیقی همکلام شدیم تا در مورد شرایط تیم شمس آذر، فعالیت بهعنوان سرمربی و دوری از بحث مدیریت بگوید. در ادامه گفتوگوی این مربی موفق با «فرهیختگان» را میخوانید.
کمتر کسی فکر میکرد شمس آذر با عقبهای که داشت در فصل جاری به مدعی اصلی صعود تبدیل شود. چه شد که در این جایگاه قرار گرفتید؟
زمانی که تیم را تحویل گرفتم هفدهم جدول بود ولی با تلاش زیاد این تیم را به شرایطی رساندم که حالا داعیه قهرمانی در لیگ یک دارد و از رقبا 8 امتیاز جلوتر است. از ابتدا اعتقادم این بود وقتی کاری را قبول میکنم آن را به بهترین شکل انجام دهم. این ذهنیت مرا بگذارید در کنار باشگاهی با مالک، مدیر، قائممقام، عوامل خوب و تیمی با بازیکنان باانگیزه. میخواهم بگویم این عملکرد نتیجه تلاش یک نفر و سرمربی نیست بلکه حاصل تلاش یک مجموعه کار بلد و حرفهای است که هرکدام بهخوبی وظایف خود را انجام دادند و چشمداشتی جز موفقیت تیم نداشتند. از طرفی ما اهداف خیلی بزرگ برای خود ترسیم نکردیم و سعی کردیم آرامش تیم را حفظ کنیم. بازی به بازی پیش رفتیم و هدفمان هر هفته بازی بعد بود. با این طرز فکر هر هفته موفق شدیم و درنهایت در این جایگاه قرار گرفتیم.
فکر میکنید به اندازه یک تیم حرفهای امکانات دارید؟
ما با برنامهریزی سعی کردیم در همه مباحث از جمله مباحث فنی پیشرفت کنیم. ما به داشتههایمان اعتماد کردیم. شاید به اندازه یک تیم صنعتی بودجه نداشته و هزینه نکرده باشیم اما با هرآنچه داشتیم سعی کردیم با برنامه پیش رفته بهترینها را بسازیم. شاید باور نکنید اما کل هزینههای سفر، اسکان، البسه و قراردادهای تیم ما 4 میلیارد تومان است و خود من هم یکی از ارزانترین مربیان لیگ یک هستم چون از ابتدا نخواستم به دنبال مسائل مالی باشم. از ابتدا یک هدف داشتم و میخواستم به آن برسم. وقتی به هدفت برسی سایر نیازها خود به خود برآورده میشود. من در باشگاهی مثل سایپا بودم، این باشگاه حداقل 100 کارمند دارد درحالیکه کل مجموعه ما با همه عوامل با 10 نفر اداره میشود.
فکر میکردید به مربی موفقی تبدیل شوید؟
ما در کشورمان هر مسئولیتی را که میپذیریم باید به بهترین شکل ممکن انجام دهیم. من پیش از این در شورای شهر قزوین و پس از آن در مباحث مدیریتی سعی کردم بهترین عملکرد را داشته باشم. از اینرو حالا هم که مربی هستم سعی میکنم مسئولیتی که پذیرفتم را به بهترین شکل انجام دهم و به همین دلیل خود را بهروز نگه میدارم. حتی در دورانی که به کار مدیریت مشغول بودم، دورههای مربیگری را میگذراندم و اتفاقا شاگرد خوبی بودم و در همه مراحل در بهترین شرایط قرار داشتم. با این حال به کار عملی هم علاقه دارم. حالا که به گذشته خودم نگاه میکنم میبینم که در هر مسئولیتی نتیجه خوبی از خود بهجا گذاشتم و در مربیگری هم قطعا دوست دارم به همین شکل باشم و بهترین کارها را انجام دهم.
با توجه به اینکه فعالیتهای سیاسی داشتید، مدیریت کردید و حالا مربی هستید، میخواهید مربیگری را ادامه دهید؟
مربیگری جزء علایق من است. همواره وقتی مربی هم نبودم تلاش میکردم هرچه از این حرفه میدانم به دیگران بیاموزم. مربیگری یک اصل و فرمول دارد، باید آن را بدانید و درک کنید چون در همه جای جهان به یک شکل است. وقتی فرمول مربیگری را یاد بگیرید و نوع مطرح کردن آن به بازیکن را بدانید درنتیجه تحلیل درستی از آن خواهید داشت و بازیکن با شما همقدم شده و به بهترین نحو آن را اجرا میکند. با این حال من نگاه بلندمدت به کار فوتبال ندارم. الان فقط به فکر بازی بعدی هستم. چون این بازی را برای تیمم یک فینال دیگر میبینم. تمرکز و هدف ما صعود به لیگ برتر است، درنتیجه باید بازی به بازی پیش رفته و از مسیر خود منحرف نشویم. به همین دلیل من فعلا به هدفی که دارم فکر میکنم و هرگاه محقق شد به مراحل بعدی هم فکر خواهم کرد.
تیمتان علاوهبر صدرنشینی یک تیم تهاجمی و گلزن است. در شرایطی که فوتبال ما از فقدان مهاجمان ششدانگ و بازی تهاجمی رنج میبرد، تیمتان عملکرد خوبی دارد و با 40 گل زده بهطور میانگین 2 گل در هر بازی به ثمر رسانده است. چطور در این شرایط که همه اول به گل نخوردن فکر میکنند چنین تیم تهاجمی ساختید؟
مشکل همینجاست که همه به فکر گل نخوردن هستند. درواقع تیم رو به جلو ساختن سخت است درحالیکه بازی تدافعی راحت است. شما برای حمله کردن باید تمام منافذ بسته حریف را باز کنید تا درنهایت راه نفوذ را بیابید و در ضربات آخر موفق به گلزنی شوید درحالیکه برای دفاع کردن کافی است همه این منافذ را ببندید، درنتیجه کارتان راحتتر است. چیزی که کیروش به فوتبال ما آورد، خوب دفاع کردن بود اما نتوانست ساختوسازی در فوتبال رو به جلو ایران انجام دهد. من شاگرد او هستم و احترامش را حفظ خواهم کرد اما واقعا این کار را برای ما نکرد. تیمهایی که مقابل تیمهای هجومی بسته بازی میکنند یا به قول خودمان اتوبوسی دفاع میکنند کار راحتتری دارند. چهبسا اگر به حریف فضا ندهند، در ضربات ایستگاهی گل هم بزنند. با همه این حرفها شاید لازم باشد بگویم مشکل اصلی فوتبال ما فقط نداشتن مهاجم نیست بلکه بیشتر، نداشتن زمین است. همه دنیا رو به امکانات خوب رفتهاند. همین چند ماه پیش جامجهانی در قطر را دیدیم و به اهمیت امکانات پی بردیم. فوتبال ما اما از ابتداییترین نیازها محروم است. در لیگ یک بهجز یکی دو بازی که به شهرهای دیگر رفتم اغلب زمینهایی که در آن بازی کردیم شایستگی برگزاری مسابقه را نداشتند. این زمینها کیفیت کار تیمها را پایین میآورد و از حالت تاکتیکی خارج میشوند.
در میان تیمهای مدعی و تعقیبکننده چه کار کردید که شمس آذر با این اختلاف صدرنشین لیگ است؟
خیلی از تیمها شرایطی بهمراتب بهتر از ما داشتند و بازیکنان نامی جذب کردند. واقعیت این است که ما هرگز کار را آسان ندیدیم. اما قبول کردیم که این شغل ما است و آن را به بهترین شکل انجام دادیم. من مربیگری را از قدیم دوست داشتم. هر روز برای بهتر شدن تلاش میکنم و به آنچه هستم قانع نیستم. از اینرو تلاش میکنم مباحث مختلف را بدانم و طوری مطالعه کنم که موفق و رو به جلو باشم. این نهفقط در فوتبال بلکه در هر مسئولیتی برای من یک روش است. دوست دارم کارم را به بهترین شکل انجام دهم و یکی از بهترینها باشم.
در آخر بهعنوان یک مربی دلیل این همه پرخاش در بین مربیان در سطوح مختلف فوتبال ایران را چه میدانید؟
کار مربیگری سخت است. اگر مربی هیجانی و عصبی میشود باید به او حق داد؛ چراکه کارش غیرطبیعی نیست. هر اشتباهی از داور، بازیکن یا هر فرد دیگری درون زمین رخ دهد ممکن است به قیمت آسیب رسیدن به تیم مربی تمام شود و این است که مربی را به سمت پرخاشگری میبرد. البته این رفتارها را تایید نمیکنم؛ چراکه معتقدم مربیان ما این توانایی را دارند که دانش خود را به حدی بالا ببرند که این قبیل اتفاقات تاثیری در عملکردشان نداشته باشد. موضوعات مختلفی برای عصبانی بودن وجود دارد. امیدوارم از نظر فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به سمت خوبی برویم تا آرامش به مردم کشور برگردد و در کنار آنها فوتبال هم آرام بگیرد.