بازخوانی سلوک شهید محمد بروجردی در گفت‌وگو با همرزمان او
محمد بروجردی چه طور توانست یک ماموریت مهم و حیاتی را به سرانجام برساند؟ چرا او مسئولیت‌های پیشنهادی در پایتخت را نپذیرفت و به غرب کشور رفت؟ همرزمان شهید بروجردی در سلسله گفت‌وگوهایی که به مناسب ساخت فیلم «غریب» انجام شده، پاسخ این سوال را داده‌اند. 
  • ۱۴۰۱-۱۱-۲۰ - ۰۰:۰۰
  • 00
بازخوانی سلوک شهید محمد بروجردی در گفت‌وگو با همرزمان او
فرمانده فرماندهان
فرمانده فرماندهان

در میان چهره‌های تاثیرگذار که غائله کردستان را آرام کردند، نام شهید محمد بروجردی بر تارک تاریخ می‌درخشد. او شیوه‌ای متفاوت در فرماندهی پیش گرفت و در اولین اقدام، خط ضدانقلاب را از مردم جدا کرد. منش و رفتار شهید بروجردی به‌گونه‌ای است که همچنان اهالی کردستان به نیکی از او یاد می‌کنند. محمد بروجردی چه طور توانست یک ماموریت مهم و حیاتی را به سرانجام برساند؟ چرا او مسئولیت‌های پیشنهادی در پایتخت را نپذیرفت و به غرب کشور رفت؟ همرزمان شهید بروجردی در سلسله گفت‌وگوهایی که به مناسب ساخت فیلم «غریب» انجام شده، پاسخ این سوال را داده‌اند. 

    چریک بود اما نگاهی فرهنگی داشت
غلامرضا ظریفیان شفیعی، استاد تاریخ دانشگاه تهران و از همرزمان شهید محمد بروجردی، او را دارای شخصیتی کاملا متفاوت نسبت به دیگران می‌داند و می‌گوید: «نکته‌ای که محمد بروجردی را متمایز و نه برتر می‌کرد و تا الان هم متمایز کرده است، ساحت فرهنگی او بود. با وجود آنکه سواد بالایی نداشت، تلاش می‌کرد اطلاعات دینی خود را تقویت کند. چریک بود، اما در کردستان نگاهش فرهنگی بود. در کل اصالت فرهنگی داشت و حل مسائل را با نگاه فرهنگی بررسی می‌کرد.» او ادامه می‌دهد: «شهید بروجردی می‌گفت بخش عظیمی از کردها مانند ما وفادار به کشور هستند و ایران را دوست دارند. ما آمده‌ایم به آنها کمک کنیم و کنارشان قرار گیریم. برای همین هم می‌گفت این خود کردها هستند که باید در دفاع از سرزمین‌شان نقش اصلی داشته باشند و ما باید حامی آنها باشیم. آن زمان هم توجه به این نگاه سخت بود، اما بروجردی بر سر حرف خود بود و ماند.»

    با فکر و مباحثه عمل می‌کرد
اکبر براتی از همرزمان و همراهان شهید محمد بروجردی، پیش و پس از انقلاب می‌گوید: «تفکر او از همان ابتدا بر این بود که نباید مردم را با دشمن یکی دانست. باید مردم را به سمت خود جذب کرد؛ با بیان واقعیت آنها را روشن کرد و سپس با خود همراه ساخت.» 
براتی ادامه می‌دهد: «او با همین تفکر گروه پیشمرگان کرد مسلمان را به‌وجود آورد و خط تفکر مردم کردستان را از ضدانقلاب جدا کرد. حتی با زندانی‌ها هم ساعت‌ها حرف می‌زد و سعی می‌کرد با مذاکره به آنها بفهماند راهی که رفته‌اند اشتباه بوده و حالا برای همین زندانی هستند یا قرار است اعدام شوند.»
براتی به کار فرهنگی و بنیادی بروجردی اشاره می‌کند و آن را عامل موفقیت او در رسیدن به هدف می‌داند: «شهید بروجردی یک فرد نظامی بود اما تلاش می‌کرد با فکر و مباحثه وارد عمل شود و کسانی که گمراه شده‌اند را بیدار کند. او اعتقاد داشت نباید با اسلحه ایجاد امنیت کرد؛ بلکه این مهم با اندیشه به‌وجود می‌آید. می‌گفت اندیشه ضدانقلاب به مشکل خورده است که اسلحه به دست گرفته و باید ابتدا اندیشه او را اصلاح کرد.»

    اتفاق مهمی به نام پیشمرگان کُرد مسلمان
سردار اسماعیل احمدی‌مقدم که در دوران دفاع مقدس، فرماندهی سپاه در شهرهای مختلف غرب و شمال ‌غرب کشور را برعهده داشت، خاطرات زیادی از فرماندهی شهید بروجردی را در خاطر دارد. او درباره شیوه فرماندهی شهید بروجردی می‌گوید: «امکان نداشت با کسی نشست و برخاست کند و روی او اثر عمیق نگذارد. محال است کسی از ایشان نکته منفی بگوید. هیچ تعلقی نه به مال و نه به جایگاه و نه به‌عنوان داشت. درک آن امروزه بسیار سخت است. دارای نفوذ معنوی بسیار زیاد بود و اصلا روشش انبیایی بود.»
او با بیان اینکه «شهید بروجردی به زندان می‌رفت و با ضدانقلاب‌‌ها هم صحبت می‌کرد؛ آنها را به‌هم می‌ریخت و بسیاری تحت تاثیر صحبت‌هایش قرار می‌گرفتند»، بیان می‌کند: «به خاطر دارم تابستان سال 1359 در جوانرود بودیم. شهید بروجردی یک روز با جیپ آمد و گفت می‌خواهد نیروی مسلح بومی جذب کند. گفتیم چطور جرأت می‌کنی و با 10 گردان هم نمی‌شود به سمت آنها رفت. با این وجود به ثلاث باباجانی رفت و چند روزی هم از او خبری نشد. تا اینکه دیدیم از دور خاک بلند شده و چندین کامیون، جیپ، تراکتور و... دارند به سمت ما می‌آیند و شهید بروجردی در صف جلو است. او نزدیک به 500 نفر بومی را جذب کرده بود. پیاده شد به من گفت مقدم، اسلحه همه را بگیر و نام‌هایشان را هم بنویس. او به تنهایی به دل کوه زده و به سراغ آنها رفته بود. نمی‌دانم با چه زبانی سران آنها را قانع و با خود همراه کرده بود که درنهایت به گروه «پیشمرگان کُرد مسلمان» بَدَل شدند و جوانمردی‌های بسیاری را از آنها شاهد بودیم.»

    قدرت جذب نیروهای مردمی
سردار اسدالله ناصح از سال 1358 در سپاه کرج به‌عنوان فرمانده، فعالیت و آموزش پرسنل را برعهده داشته است. او از روزهایی می‌گوید که دولت موقت اعلام کرد سپاه باید از شهرها خارج شود و ارتش هم ضعیف شده بود: «ضدانقلاب از این فرصت بهره برد و پایگاه‌هایی را در شهرهای کردستان، سنندج، کرمانشاه و... برقرار کرد و غرب کشور به‌شدت ناامن بود. در چنین شرایطی، شهید محمد بروجردی تصمیم گرفت تا از خود مردم کرد برای ایجاد امنیت شهرها استفاده کند. پیشمرگان کرد مسلمان نیز به همین شکل به‌وجود آمد تا نیروهای بومی در کنار نیروهای اعزامی وارد جنگ با ضدانقلاب شوند.»
سردار ناصح ادامه می‌دهد: «اقدامات شهید بروجردی جزء موارد معدود و منحصربه‌فرد جنگی و نظامی بود که توانست برای سرکوب فعالیت‌های ضدانقلاب از خود مردم استفاده کند. یعنی نیروی مردمی جذب کند؛ آنها را ساماندهی کند و علیه گروه‌های ضدانقلاب پیش ببرد. این، جزء شاهکارهای شهید بروجردی به حساب می‌آید و آن هم به ویژگی‌های خاص او برمی‌گردد که فوق‌العاده مرد عاقل و صبوری بود. خصوصیاتی که شاید تنها در سرداران بزرگ اسلام وجود داشته باشد؛ اما می‌توانستید در این فرد نیز شاهد همان ویژگی‌ها باشید.»

    قهار با دشمن، مهربان با مردم
محمدحسین صفارهرندی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای فعال دفتر سیاسی سپاه به شمار می‌رود که به مدت 4 سال نیز ریاست اداری‌سیاسی سپاه را برعهده داشته است. به گفته او شهید بروجردی از ظرفیت مردم کرد بهره برد و با کمک خود آنها به موفقیت دست یافت: «او با همین شیوه گروه پیشمرگان کرد مسلمان را به‌وجود آورد؛ پیشمرگانی که اکثرا هم اهل سنت بودند و شهدای بسیاری نیز از آنها به‌جا ماند. آنها آنقدر مرید شهید بروجردی بودند و باورش داشتند که در برخی موارد خود را پیشمرگ پاسداران هم می‌کردند.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی از ارادت خالصانه قوم کرد به شهید بروجردی می‌گوید و ادامه می‌دهد: «او با دشمنان بسیار قوی برخورد می‌کرد؛ با این حال دائما به افرادی که تحت مسئولیت او خدمت می‌کردند، تاکید می‌کرد ما به جنگ مردم کردستان نیامده‌ایم و آمده‌ایم امنیت را در این منطقه برقرار کنیم تا در سایه این امنیت دیگر مسئولان بتوانند خدمت کنند.» 
صفارهرندی یک نکته مهم دیگر ضمیمه حرف‌های خود می‌کند: «آن زمان جهاد سازندگی به تازگی شکل گرفته بود و تعدادی از آنها عازم کردستان می‌شدند و شهید بروجردی تلاش می‌کرد تا مقدمات حضور آنها را به خوبی فراهم کند. او به این موضوع رسیده بود که اگر مردم کردستان طعم خدمت از بچه‌های انقلابی را بچشند، شیفته جمهوری اسلامی خواهند شد.»

    روی همه تاثیر می‌گذاشت
سردار رضا افروز، جانشین سازمان بسیج پیشکسوتان و از همرزمان شهید بروجردی رمز موفقیت او را اخلاق مهربان می‌داند: «ارتباط معنوی‌اش با مردم بسیار عالی بود. حتی با زندانی‌های سیاسی هم برخورد دلسوزانه و پدرانه داشت. بحث‌ها می‌کرد و ساعت‌ها با زندانی‌ها به مذاکره می‌پرداخت تا آنها را متقاعد کند که فریب‌خورده هستند.»
او با تاکید بر اینکه شهید بروجردی دارای تقوا، خداترسی و قیامت‌باوری بود، می‌گوید: «برای همین اخلاص‌ در عمل، روی نیروهای زیردست‌ خود اثر می‌گذاشت. حتی روی مردم و ضدانقلاب هم اثر مثبت می‌گذاشت. این خصلت اخلاقی باعث می‌شد تا بسیاری مجذوب او شوند.»

    دنبال تهدید و جنگ نبود
سیدمهدی حسینی، پژوهشگر و از دوستان شهید بروجردی، صلح‌طلبی و دوستی با مردم را رمز محبوبیت و موفقیت او می‌داند: «شهید بروجردی هر جا وارد می‌شد به دنبال تهدید و جنگ نبود. با وجود آنکه ممکن بود در برخی موارد برخوردهای بدی هم با او بشود اما برخورد بدی از او سر نمی‌زد. البته با کفار جدی برخورد می‌کرد و رافت و مهربانی‌اش با مردم بود. شهید بروجردی توانسته بود این فکر را در کردستان رایج کند.» محمدی می‌گوید: «هر جا وارد می‌شد ابتدا هدف‌ خود را می‌گفت. راه و ابزار رسیدن به هدف را هم می‌گفت. نتیجه‌ای که می‌خواست ایجاد کند امنیت بود. برای همین تاثیرگذار بود. در درونش هیچ کینه‌توزی، کدورت، حسد و خصلت‌های منفی نبود. در وجودش هرچه بود، صداقت بود. برای همین توانست نام و رسمی معتبر برای خود به دست آورد.»

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰