جهانبخش جعفری در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: نیت خاصی از تهدیداتم نداشتم، هرگز چوب و چماقی در کار نخواهد بود
تیم فوتبال چوکا که تا پیش از این به‌عنوان شانس اول سقوط به لیگ دسته دوم به شمار می‌رفت حالا با سرمربی بچه نازی‌آباد خود یک رتبه خودش را از قعر جدول لیگ دسته اول بالا کشیده و زمینه‌ها را تا قبل از اینکه کار به تهدید سرمربی این تیم یعنی کتک خوردن بازیکنانش با چوب بکشد، برای ماندن چوکا مهیا کند. 
  • ۱۴۰۱-۱۱-۱۹ - ۰۰:۰۰
  • 00
جهانبخش جعفری در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: نیت خاصی از تهدیداتم نداشتم، هرگز چوب و چماقی در کار نخواهد بود
شاید رفتارم تلفیقی از قلعه‌نویی و پروین باشد
شاید رفتارم تلفیقی از قلعه‌نویی و پروین باشد

محمدرضا حاجی‌عبدالرزاق، خبرنگار:تیم فوتبال چوکا که تا پیش از این به‌عنوان شانس اول سقوط به لیگ دسته دوم به شمار می‌رفت حالا با سرمربی بچه نازی‌آباد خود یک رتبه خودش را از قعر جدول لیگ دسته اول بالا کشیده و زمینه‌ها را تا قبل از اینکه کار به تهدید سرمربی این تیم یعنی کتک خوردن بازیکنانش با چوب بکشد، برای ماندن چوکا مهیا کند. 
جعفری که برای اظهاراتش به کمیته انضباطی هم احضار شد اعتقاد دارد قبل از این هم کارهای نشدنی دیگری انجام داده اما آنها هرگز رسانه‌ای نشده است. بازیکن سابق پرسپولیس که سابقه دستیاری قلعه‌نویی را هم در کارنامه دارد بعد از برتری 2 بر صفر تیمش در برابر خوشه‌طلایی ساوه دقایقی با خبرنگار «فرهیختگان» به گفت‌وگو نشسته که متن آن را در زیر می‌خوانید:

به نظر می‌رسد کاری کردید کارستان و با 2 پیروزی در هفته‌های اخیر سرانجام چوکا را از قعر جدول نجات داده و یک پله بالا کشیدید. چه کاری کردید که سه چهار سرمربی قبلی در این فصل نتوانسته بودند. 
در این 3 هفته با کمک خدا به 2 برد و یک تساوی رسیدیم این در حالی است که در اهواز هم هفته گذشته می‌توانستیم استقلال ملاثانی را ببریم که به خاطر شرایط جوی و اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی این اتفاق نیفتاد. در هر صورت در این مدت همه از مدیریت تا کادر و بازیکنان زحمت خود را کشیدند و بخشی از قرارداد بچه‌ها به آنها پرداخت شد و مباحث امکاناتی و جانبی مورد توجه قرار گرفته که همه اینها تاثیرگذار بودند. از سوی دیگر با توجه به شناختی که از چند بازیکن در لیگ دو داشتم با بضاعت مالی‌ای که داشتیم آنها را هم اضافه کردیم که باعث شد تیم شکل خوبی بگیرد. درنهایت هم خوشبختانه این نتایج رقم خورد. 

به نظر می‌رسد با ادامه این روند چوکا در لیگ دسته اول ماندنی باشد. 
روزی که ما اعلام کردیم چوکا می‌ماند اختلاف امتیازی زیادی با تیم یکی مانده به آخر جدول وجود داشت و حالا یک پله صعود کردیم و با تیم پانزدهم جدول یعنی آرمان‌گهر 3 امتیاز فاصله داریم و هدف بعدی گرفتن این تیم است. البته هدف من آرمان‌گهر نیست بلکه می‌خواهیم رقابت را به جایی برسانیم که در چالش با چند تیم پایین جدولی برای آنها نیز یک رقیب جدی به شمار بیاییم و در هفته‌های باقی مانده این تیم‌ها را هم به نوعی به زیر بکشیم. در هر صورت می‌خواهیم تا روز آخر در کورس نیفتادن با این تیم‌ها بجنگیم و امیدوارم چوکا جزء تیم‌هایی باشد که در لیگ یک باقی می‌ماند. 
چوکای تالش که روزی از قلعه عقاب‌ها بهره می‌برد چگونه به جایی رسیده که در سال‌های اخیر معلق بین لیگ دسته اول و دوم مانده است. 
زمانی که بازی می‌کردم با تیم‌های مختلف به تالش آمده بودم و می‌دانم این تیم در گذشته از بازیکنان بزرگ زیادی نیز بهره می‌برد که خودم هم جلوی آنها بازی کردم. از گذشته شرایط را تا حدودی می‌دانستم و حس می‌کردم قرار است در چه فضایی کار را آغاز کنم. نکته قابل توجه اینکه وقتی یک‌سری صحبت‌ها در ابتدای کار مطرح شد برخی از دوستان واقعا در حق ما کم‌لطفی کردند؛ چراکه ما به مزاح آن حرف‌ها را زدیم. واقعیت امر این بود که بچه‌ها بدانند در چه شرایطی هستند و بدانند که این باشگاه قدمت چندین ساله دارد و یکی از نمادهای شهر تالش محسوب می‌شود و به راحتی نمی‌توان از اسم چوکا گذشت. ما هم بیشتر سعی کردیم برای مجموعه تیم این موضوع را جا بیندازیم که بدانند به کجا آمده‌اند و برای به دست آمدن موفقیت باید خیلی بیشتر از این صحبت‌ها تلاش بکنند. صادقانه می‌گویم حاضرم جانم را فدای این مجموعه بکنم تا مردم راضی باشند این در حالی است که در این هفته‌های اخیر یک شور و نشاط خاصی به شهر آمده و همه راضی هستند و ما هم خوشحالیم و خدا را شکر می‌کنیم. 

درحالی‌که بازیکنان را به تنبیه با چوب و چماق هواداران تهدید کرده بودید به نظر می‌رسد با این نتایج دیگر کار به آنجا کشیده نشود. 
شک نکنید که اصلا چنین اتفاقی نخواهد افتاد چون آن حرف‌ها را به طنز گفتیم تا بچه‌ها شرایط را درک کنند. درواقع به زبان عامیانه این صحبت را مطرح کردیم اما متاسفانه بعضی شیطنت کردند چون من نیت خاصی نداشتم؛ هرچند به فال نیک می‌گیرم که این اظهارات باعث شد یک‌مقدار نگاه به مجموعه چوکا بهتر شود اما شک نکنید که هیچ‌جایی نه این اتفاقات افتاده و نه می‌افتد و این را می‌توانید از بازیکنانی که با آنها کار کردید بپرسید. ما در همه بخش‌ها از جمله مباحث مالی و امکاناتی با همه صادق و روراست هستیم و هرچقدر هم روراست‌تر باشیم بازیکنان هم بیشتر دوستت خواهند داشت و بیشتر تلاش خواهند کرد که در مجموعه ما این امر دارد رقم می‌خورد. 

درخصوص صحبت‌های شما در روز معارفه به نظر می‌رسد همان بحث تهدید با چوب و چماق باعث شد تا سایر صحبت‌های دیگرتان که حرف‌هایی درست و بجا بود مورد توجه قرار نگیرد. 
صحبت‌های من دو بخش داشت. به قول شما آنجایی که گفتیم کسی حق ندارد درباره گذشته حرفی بزند، آیا نمیشد ابعاد مثبتی داشته باشد؟ من اگر حرف‌های پایانی را مطرح کردم قسم می‌خورم که فی‌البداهه  گفتم. یعنی خدا شاهد است هیچ نقشه و طراحی پشت آن نبود. یاد روزی افتادم که در راه‌آهن بازی می‌کردم و به یک‌باره اکبر میثاقیان به رختکن آمد و فی‌البداهه گفت اگر بیفتیم خودم را از برج میلاد به پایین پرت می‌کنم که آن‌طور بازتاب پیدا کرد و همه‌جا پیچید. من هم قسم می‌خورم این حرف را ناگهانی گفتم و منظور دیگری نداشتم. 

به‌نوعی شما را جو گرفته بود که آن‌طور دست به تهدید زدید؟!
خداوکیلی این‌طور نیست. من با شما صادقانه درد دل می‌کنم. در این 10 سالی که در چرخه مربیگری افتاده‌ام چندین کار نشدنی را ممکن کرده‌ام که بازتاب این‌چنینی نداشته، چون در لیگ‌های پایین‌تر بوده است. پارسال همه می‌گفتند شهرداری بم می‌افتد و نیاز به 5 برد داشت که من گرفتم، یا بعثت کرمانشاه را نگه داشتم اما چون در لیگ‌های پایین بود بازتاب چندانی پیدا نکرد. حالا خوشبختانه در لیگ دسته اول اخبار و اظهارنظرها بیشتر دیده می‌شود. 

احضارتان به کمیته انضباطی به کجا رسید؟
این عزیزان محبت کردند و صحبت‌های من را شنیدند و در کل مورد خاصی نبود. به بنده گفتند بخشی از حرف‌های من بازتاب دیگری داشت که من هم صادقانه گفتم چون روز اولی بود که وارد رختکن تیم شده بودم و از فضای کلی و شرایط خبر نداشتم باعث شد برخی اظهارات مطرح شود و من هم فی‌البداهه آن حرف‌ها را زدم و امیدوارم نتیجه جلسه ختم به خیر شود. 

شما سابقه دستیاری امیر قلعه‌نویی در ملوان را هم در کارنامه دارید. 
بله درست است و با ایشان کار کردم. با افتخار شاگردی وی در تیم کشاورز که مربی بنده بودند را هم داشته‌ام، ضمن اینکه کمک او هم بودم و درنهایت هم افتخار این را دارم که با آقای قلعه‌نویی بچه‌محل به شمار می‌روم و بچه نازی‌آباد هستم. 

چطور شد در سال‌های بسیار دور سر از پرسپولیس در آوردید و پرسپولیسی شدید؟
افتخار شاگردی علی آقا پروین را داشتم که در فوتبالم یک‌سری چیزها را هم از ایشان یاد گرفتم. من یک بچه جنوب شهری بودم که هیچکس را در فوتبال نداشتم و وقتی علی آقا من را دید، بازی‌ام را پسندید و به پرسپولیس برد. به همین راحتی این امر رقم خورد و من هم این موضوع را در زندگی الگو قرار داده‌ام و معتقدم اگر کسی در فوتبال ایران هست و کسی را ندارد نباید منجر به آن شود که اصلا نباشد. بنابراین تا آن زمان که هستم نه‌تنها به این موضوع توجه ویژه‌ای دارم بلکه اجازه نمی‌دهم یک‌سری افراد با پول‌های آنچنانی جلوی دیده شدن بچه‌های فقیر و بی‌کس که می‌توانند در این فوتبال به جایی برسند، را بگیرند. من از این عزیزان این چیزها را در فوتبال یاد گرفتم و مطمئن باشید در آینده هم چنین کاری را خواهم کرد، چه‌بسا همین الان هم می‌توانید بپرسید که چه بازیکنانی را از کدام شهرهای بی‌بضاعت کشف و به فوتبال ایران معرفی کرده‌ام. 

گویا عیسی آل‌کثیر هم کشف شما بوده است. 
در کنار این بازیکن، میلاد خدایی، محمدامین درویشی، مهران احمدی، پدرام قاضی‌پور و... که همگی امروز در لیگ برتر بازی می‌کنند، همه از شاگردان من بوده‌اند که از 18 سالگی در تیم‌هایی که من سرمربی‌اش بودم به آنها بازی می‌دادم. 

برای پرسپولیس گل هم زدید؟
خیر متاسفانه. اما برای برق شیراز گل زدم و در دورانی که ساشا ایلیچ و آرمناک پطروسیان در فوتبال ایران بودند از من گل خوردند. 

به نظر می‌رسد اخلاق‌تان در سرمربیگری تلفیقی از رفتار قلعه‌نویی و پروین باشد. 
دقیقا. اگر این طور باشد که خیلی عالی است چون هر دو عزیز از پرافتخارترین مربیان فوتبال ایران به شمار می‌روند و بسیار بامعرفت و به قول خودمونی لوطی هستند.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰