سیدمهدی طالبی، خبرنگار:چند سالی است که لبنان با مشکلات اقتصادی دستوپنجه نرم میکند. جدا از بحرانهای داخلی، فشار خارجی بهویژه از سوی آمریکا و عربستانسعودی، اوضاع را بسیار سخت کرده است. در گذشته کمکهای خارجی بهویژه از سوی عربستانسعودی، ارزش لیر لبنان را در وضعیت مناسبی حفظ کرده بود اما پس از ناتوانی ریاض در تضعیف حزبالله در لبنان، کمکهای مالی نیز قطع شد. حادثه انفجار در بندر بیروت نیز زخم دیگری بر پیکره لبنان آشفته بود تا در اثر فشار اقتصادی، مردم ناچار شوند علیه مقاومت بهپا خیزند. اما با وجود اوضاع بحرانی در لبنان و معضل تشکیل کابینه، حزبالله لبنان توانست نقش خود را بهخوبی ایفا کند. درست در روزهایی که لبنان با معضل بیدولتی مواجه بود، حزبالله رژیم را تهدید کرده بدون قبول توافق مرزی و حقوق لبنان در برداشت از میادین گازی، کشتی یونانی انرژینپاور که در سواحل فلسطین اشغالی مشغول بهرهبرداری از میدان گازی کاریش بود را با موشک هدف قرار خواهد داد. رژیمصهیونیستی به این هشدارها اعتنایی نکرد تا آنگونه که یک منبع آگاه به «فرهیختگان» گفته است، حزبالله جلسه شورای جنگ را به ریاست سیدحسن نصرالله تشکیل دهد. در این جلسه، تصمیم بر این میشود که مقاومت تهدید را عملی کند. بر این اساس حزبالله، تجهیزات جنگی را در مناطق مرزی برای حمله مستقر میکند. آرایش جنگی در لبنان، باعث شد تا «آموس هوکشتاین» مشاور ارشد وزارت خارجه در امور امنیت انرژی به لبنان سفر کند. او با یکی از مقامات بیروت از میزان جدیت حزبالله برای شروع جنگ پرسید و پاسخ شنید که «اگر تلآویو بخواهد مانع استخراج گاز لبنان شود، حزبالله حتما جنگ را شروع میکند.» این پیام قاطع، باعث حیرت طرف آمریکایی میشود. او فورا به سرزمینهای اشغالی سفر میکند و به طرف صهیونیستی اعلام میکند که آمریکا به اندازه کافی گرفتاری در اوکراین دارد. از همین رو برای جلوگیری از یک جنگ دیگر، تلآویو را وادار میکند که ترسیم خطوط مرزی را بپذیرد. در این مواجهه حزبالله موفق شد با تهدید طرف صهیونیستی، خطوط مرزی تعیین و حق بهرهبرداری لبنان از میادین گازی را استیفا کند. هفته گذشته در بیروت، قرارداد استخراج گاز بین وزارت انرژی لبنان و کنسرسیوم متشکل از شرکتهای قطر انرژی و توتال فرانسه و اینی ایتالیا به امضا رسید. بر اساس اطلاعات منتشرشده سه میدان گازی در منطقه شماره ۹ که در جنوب لبنان واقع شده اند دارای ظرفیت تقریبی ۴.۴ تریلیون متر مکعب گاز می باشند که چند برابر از ظرفیت میدان گازی کاریش در شمال فلسطین اشغالی بیشتر است. براساس توافق صورتگرفته سود حاصل از فروش پس از اتمام عملیات حفاری و استخراج و تعیین دقیق حجم گاز موجود تعیین خواهد شد و سهم لبنان از فروش گاز بین ۵۴.۹ درصد تا ۶۲.۷ درصد تخمین زده میشود.
ضعفهایی که برملا شد
1- تحمیل قدرت بر رژیم
مذاکرات ترسیم مرزهای دریایی میان لبنان و رژیمصهیونیستی تقریبا مچاندازی مقاومت لبنان با تلآویو و حامیانش به حساب میآمد. درنهایت این مچاندازی به سود مقاومت پایان یافت. این رویارویی آشکار ساخت رژیم ضعیف بوده و برخلاف ادعاهایش برای هیچ جنگی آمادگی ندارد. علاوهبر آن، تنها از طریق تهدید به حمله نظامی میتوان مطالباتی را بر آن تحمیل کرد.
2- جلوگیری از تبدیل رژیم به هاب انرژی منطقه
تلآویو قصد داشت با بلعیدن میادین گازی نوار ساحلی شامات، خود را به هاب انرژی در دریای مدیترانه تبدیل کند. صهیونیستها میتوانستند این گاز را از مسیر لولهکشی به مشتریانی در غرب آسیا، شمال آفریقا و جنوب اروپا تحویل دهند. با این حساب اقتصاد رژیمصهیونیستی که به میزان بالایی وابسته به کمکهای مستقیم و غیرمستقیم خارجی است، خوداتکا شده و از سوی دیگر اقتصاد کشورهای پیرامونی را به امنیت خود پیوند میزد. در این صورت کشورهای پیرامونی فلسطین اشغالی مخالف جدی هرگونه ناآرامی در این سرزمین علیه صهیونیستها میشدند.
3- لبنان چتری امن برای اقدام ضد رژیم
رژیمصهیونیستی مرزهایش به کشورهای مصر، اردن، سوریه و لبنان محدود است. از میان آنها دو کشور نخست با تلآویو صلح کرده و همکاریهای امنیتی با آن بر سر کنترل مرزها دارند. سوریه نیز مرز کوتاهی با فلسطین اشغالی دارد که اهمیتش به جایگاه نظارتی جولان و نه قابلیت نفوذ به داخل فلسطین از این طریق، باز میگردد. تنها مرزی که برای صهیونیستها به میزان بالایی دردسرساز است در سمت لبنان قرار دارد. لبنان با ایجاد بازدارندگی در برابر رژیم پس از جنگ 33 روزه سال 2006 مجددا به مامن گروههای فلسطینی مبارز تبدیل شد و حالا با آشکار شدن موضع تهاجمی مقاومت لبنان، این کشور به پناهگاه امنتری تبدیل شده است.
4 -حمله به کاروانهای سلاح؛ دروغ یا اغراق
صهیونیستها مدعیاند هرگونه تلاش برای ارسال سلاح به لبنان را در مسیر دریایی یا زمینی خنثی میسازند. به همین دلیل آنها بارها کاروانهایی را در سوریه و در دریای سرخ و مدیترانه مورد حمله قرار دادهاند. قدرتمندتر شدن نیروهای مقاومت لبنان که عقبنشینی تاریخی رژیم و متحدانش را رقم زد نشان میدهد یا مبنای ادعایی چنین حملاتی دروغ بوده یا دستکم صهیونیستها در بیان نتیجه اغراق کردهاند. در حال حاضر مقاومت لبنان دارای موشکهای نقطه زن تا برد 300 کیلومتری است که تمام سرزمینهای اشغالی را میتواند هدف قرار دهد.
5- تعدد و عمق بحرانهای مهم رژیم
عقبنشینی خفتبار رژیم در مذاکرات مرزهای دریایی با وجود مناقشهبرانگیز بودن، به دعوای سیاسی داخلی تبدیل نشد. تنها در یک نوبت بنیامین نتانیاهو که رهبری اپوزیسیون دولت را در آن برهه برعهده داشت، نسبت به این مساله اعتراض خفیفی داشت و مدعی بود درصورت رسیدن به قدرت این توافق را لغو میکند. با وجود این ادعا نتانیاهو پس از بازگشت به نخستوزیری این قرارداد را تایید کرد. عبور سیاستمداران و افکار عمومی رژیم از کنار این شکست میتواند چند دلیل داشته باشد. نخست آنکه ادراک از ضعف رژیم عمومیتر شده و بخش بزرگی از ساکنان سرزمینهای اشغالی به آن آگاهند. از همین رو این شکست به میزانی که به درگیری منجر شود، حقارتآمیز جلوه نکرد. دومین مورد به خواست قدرتهای بزرگ بازمیگردد. لایههای سیاسی و رسانهای رژیم با درک این مساله که امضای توافق خواست قدرتهای غربی است، از ابراز مخالفت با آن خودداری کردند. سوم آنکه به نظر میرسد بحرانهای متعددی که رژیم با آنها روبهروست آنچنان مهم و عمیق هستند که جایی برای رخنمایی شکست بزرگ بر سر ترسیم مرزهای دریایی، باقی نمیماند.
6 -رژیم قادر به صدور بحران نیست
از دوره «بن گوریون» موسس رژیمصهیونیستی، تلآویو برای بقا در صدد صدور بحران و آشوب در منطقه است. این فرآیند دائمی هنگامی که دشواریهایی در سرزمینهای اشغالی بروز میکند، شدت مییابد. بااینحال بسته بودن مسیر لبنان، بهعنوان کشوری کوچک، برای زورگویی و صدور بحران نشان میدهد رژیم دیگر قادر نیست از راهکار سنتی خود برای ادامه بقا بهره گیرد.
مقاومت لبنان چه نکاتی را برجسته ساخت
دهههاست که مقاومت اسلامی در لبنان، محاسبات طرف صهیونیستی را به هم ریخته است. در جنگ 16 روزه با رژیمصهیونیستی، حزبالله لبنان روزانه 100 کاتیوشا به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک میکرد. صهیونیستها با کمک جاسوسهای خود، متوجه شدند که انبار کوچک تسلیحاتی حزبالله، برای چند روز توان پشتیبانی از این جنگ را دارد. طبق محاسبات صهیونیستها، در روزی که انبار حزبالله میبایست خالی میشد و هیچ کاتیوشایی به سمت رژیمصهیونیستی شلیک نمیشد، انبارهای تسلیحاتی احمد جبرئیل به روی حزبالله باز شد و جنگ به نفع مقاومت رقم خورد. حزبالله به مرور قدرتمندتر شد تا اینکه اکنون در قامت دولت، منافع لبنان را تامین میکند.
1 -مقاومت قوه موثره لبنان است
در شرایطی که تزلزلی در دولت لبنان برای تامین منافع ملی این کشور مشاهده میشد، اقدام مقاومت لبنان در تقویت تیم مذاکرهکننده این کشور و حتی تسهیل کار آن با فشار نظامی، نشان داد فارغ از هرگروه و ساختاری، مقاومت قوه موثره لبنان است.
2- اقدام مستقل مقاومت لبنان
مقاومت لبنان تهدید نظامی خود علیه رژیم درخصوص مرزهای دریایی را به شکل مستقلانه صورت داد. این اقدام آشکار ساخت توان این گروه در همه ابعاد سیاسی، امنیتی، نظامی و منطقهای به اندازهای رسیده که قادر به مدیریت مستقل پروندههای بزرگ است.
این مساله برای دیگران آشکار ساخت هنگامی که یک ضلع مقاومت از چنین نیروی بزرگی برخوردار است، دیگر اضلاع بزرگتر، و همچنین هماهنگی میان تمام اضلاع تا چه میزان مهیب خواهد بود.
3- حزب از حالت دفاع به هجوم تغییر وضعیت داد
نیروهای مقاومت لبنان در دهههای نخستین پیدایش خود بر دفاع از خاک لبنان متمرکز بودند و در سال 2006، معادله بازدارندگی را تثبیت کردند. بااینوجود آنها در سال 2022 با پیروزی در قضیه ترسیم مرزهای دریایی با فراتر رفتن از بازدارندگی، وارد فاز تهاجمی علیه رژیم شدند که میتواند در صورت لزوم به معنی آزادسازی مناطقی از فلسطین اشغالی باشد.
4- مقاومت بنبست ندارد
فرمانده نیروهای مقاومت لبنان پس از تشدید تحریمها علیه مقاومت در شام، بهویژه از طریق تحریمهای سزار، اعلام کرد مقاومت دستبسته نیست که دشمن بتواند گرسنگی را به آن تحمیل کند. وی در جریان اعلام تهدیدات خود درباره اقدام رژیم در برداشت از منابع انرژی لبنان نیز تاکید کرد اجازه نمیدهد مردم لبنان به دلیل درگیری با یکدیگر در صف نان یا انرژی خونشان به زمین ریخته شود بلکه این خونها را به سمت نبرد با دشمن صهیونیستی هدایت میکند تا از طریق شهادت دشمن مضمحل شود.
پیروزی در ترسیم مرزهای دریایی و برداشت گاز از منابع موجود در آن آشکار ساخت مقاومت با تحریم اقتصادی و فشار نظامی در بنبست قرار نمیگیرد تا در آن نقطه به خواست دشمن تن دهد.
5- مشروعیتبخشی به سلاح
سلاح مقاومت یکی از اصلیترین اهداف جبهه غرب است. تلاش برای خلع سلاح مقاومت لبنان در دهههای اخیر از مسیرهای گوناگونی پیگیری شده است. در داخل گروههای سیاسی وابسته به غرب که خود مسلح هستند، تاکید دارند مقاومت باید خلع سلاح شود. از سوی دیگر قطعنامههای شورای امنیت و بیانیههای بینالمللی نیز بر این روند اصرار دارند. طی سالهای اخیر غرب برای مشروع ساختن دلایل خود برای خلع سلاح مقاومت تلاش کرد از طریق راهاندازی اعتراضات و همچنین ایجاد اختلاف میان گروههای لبنانی، مقاومت را به استفاده از سلاحش در داخل تحریک کند. با این وجود مقاومت در دام غرب نیفتاد و با سلاحش درنهایت شکست سختی به این جبهه تحمیل کرد.
6 -جریان مقاومت ملی است
مقاومت لبنان که همواره از سوی رسانهها، دولتها و گروههای داخلی به وابستگی خارجی متهم میشود، با بهرهگیری از سلاحش در یکی از ملیترین اقدامات بر سر ترسیم مرزهای کشور، نشان داد چنین اتهاماتی بیمبنا هستند. جالب آنکه گروههای داخلی متهمکننده مقاومت لبنان خود وابستگیهای خارجی آشکاری دارند بهگونهای که سعد حریری رهبر جریان المستقبل دارای تابعیت سعودی بوده و سرمایه گذاریهای کلانی در این کشور دارد.
7 -اهمیت اقتصاد برای مقاومت
حفظ منابع انرژی عظیم برای لبنان آشکار ساخت مقاومت در کنار ایجاد امنیت که زیربنای دیگر حوزههاست، بهطور ویژهتری نیز چنین حوزههایی مانند اقتصاد را پیگیری میکند. مقاومت لبنان نهتنها این منابع را برای کشور حفظ کرد بلکه در سالهای گذشته با فراهم آوردن امکان سرمایهگذاری چین، روسیه و ایران، تلاش خود برای بهبود اقتصاد را بیش از پیش اثبات کرده است.
پیام به کشورهای منطقه
1- اتحاد نظامی با رژیم ناکارآمد است
کشورهای عربی منطقه بهویژه شیخنشینهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به تشویق غرب قصد دارند با عادیسازی روابط با رژیم ائتلاف نظامی قدرتمندی علیه ایران و به زعمشان بازوهای منطقهای آن ایجاد کنند. وضعیت رژیم در برابر یک حزب در جنوب لبنان آشکارکننده قدرت ائتلاف مزبور است.
2- ضربه به سازشکاران
درهنگامی که حکومتهای عربی بر خلاف خواست کشورهایشان به دنبال عادیسازی تحقیرآمیز با رژیمصهیونیستی هستند، بر فراز احساس خشم شکل گرفته در جهان اسلام، پیروزی شگرف مقاومت لبنان میتواند ضربهای سخت به نفوذ نرم سازشکاران باشد.
3 -تفوق جمعیتی کم بر جمعیتی کثیر
اگر یک حزب با نفرات و تجهیزاتی محدود بر رژیم فائق آید، قطعا کشورها با نفرات و تجهیزات بیشتری که در اختیار دارند میتوانند ضربات بیشتری به تلآویو وارد سازند. واقعه ترسیم مرزهای دریایی برای کشورهای منطقه آشکار ساخت، رژیم دیگر قدرت سابق را ندارد.
این تقابل، اثر معناداری نیز بر مقاومت مردمی در فلسطین داشته و دارد. طبیعتا شکست رژیم از یک جناح مقاومت، عاملی برای تقویت روحیه دیگر ضلعهای آن از جمله در بین فلسطینیان است. جدا از این برای مدتها تلاش شد تا در مذاکرات سازش دستاوردهایی کسب شود اما نهتنها دستاوردی مانند تشکیل دولت مستقل فلسطینی به دست نیامد بلکه همان آزادیعملهای محدود نیز به مرور سلب شدند. واقعه ترسیم مرزهای دریایی به فلسطینیها نشان داد آنها باید کار خود را با سلاح پیش ببرند.
غرب و رسوایی ناکامیهایش
1- بیتاثیری فشار حامیان بینالمللی
به شکل واضحی رژیمصهیونیستی در دعوای ترسیم مرزهای دریایی همانند هر چالش دیگری در منطقه تنها نبود. آمریکا، اروپا و متحدانشان بهطور کامل پشتیبان رژیم بودند اما با وجود چنین ائتلاف بزرگی شکست حاصل شد.
2- تحریم سلاحی همچنان ناکارآمد
سلاحی که غرب در حال حاضر بهطور ویژهتری نسبت به دیگر سلاحها از آن بهره میگیرد، تحریم است. آمریکا با شدت بخشیدن به تحریم لبنان از دوره ترامپ قصد داشت دستورکارهای غرب در این کشور را به پیش ببرد اما همچنان درحال برداشت شکست است.
3- مانور پیچیده سیاسی غرب ناکارآمد است
فارغ از برنامهریزیهای کلان مانند تحریم، غرب در حوزه تاکتیکی قصد داشت با مذاکرات پیچیده، خواستهای خود را به مقامات لبنانی تحمیل کند اما کلاف این پیچیدگی با تهدید مقاومت لبنان باز شده و بیاثر شد.
آشکار شدن نبض تحولات جاری جهان
1- نیاز شدید اروپا به انرژی
عقبنشینی آمریکا، اروپا و رژیمصهیونیستی که از پشتیبانی متحدان غرب و لبنانی خود بهره میبردند در مقابل مقاومت لبنان در پرونده ترسیم مرزهای دریایی و تقسیم منابع انرژی، بسیار سنگین بود اما با این وجود شرکت توتال فرانسه و شرکت گاز قطر فورا برای استخراج گاز لبنان دست به انعقاد قرارداد با بیروت زدند. این درحالی است که اگر شرایط عادی بود، آنها با این عقبنشینی در ترسیم مرزها، باید نبرد را با کارشکنی در زمینه اکتشاف و برداشت ادامه میدادند. اقدام غیرمعمول اروپا نشان میدهد آنها به دلیل تحریم انرژی روسیه در مضیقه شدیدی قرار گرفتهاند.
2 -بزرگی گرفتاری غرب در اوکراین
پس از آنکه نیروهای مقاومت لبنان تهدید خود را نسبت به اکتشافات رژیم صهیونیستی در آبهای این کشور اعلام کردند، غرب در مدت کوتاهی دست به عقبنشینی در برابر این تهدید زد و توافق نیز تقریبا با سرعت بالایی به امضا رسید. از آن زمان تاکنون نیز تضمینهای غربی این قرارداد همچنان جریان دارند.
عقبنشینی فوری غرب دربرابر تهدید نظامی لبنان در کنار آشکار ساختن نیاز شدید اروپا به انرژی، گرفتاری نظامی آن را نیز برملا میکند. گرفتاری غرب در جنگ اوکراین به حدیست که مقاماتی مانند جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اروپا، ینس استولنبرگ دبیرکل ناتو و روسای کارخانجات تسلیحاتی آمریکا بارها بر کاهش شدید ذخایر مهمات این جبهه تاکید کردهاند. آمریکا به همین دلیل در هفتههای اخیر بخشی از ذخایر مهرومومشده خود در سرزمینهای اشغالی را به اوکراین فرستاده است. این انبارها به آمریکا تعلق داشت و قرار بود درصورت وقوع جنگ در سرزمینهای اشغالی، تلآویو بتواند با اجازه واشنگتن از این ذخایر استفاده کند. در کنار این اقدام، جو بایدن رئیسجمهور آمریکا با اعزام آنتونی بلینکن وزیر خارجه خود به تلآویو مقامات این رژیم را برای ارسال تسلیحات ساخت خود به اوکراین مانند سامانه گنبد آهنین تحت فشار قرار داد.