مجتبی اردشیری، خبرنگار:تا پیش از آنکه اسامی آثار جشنواره فیلم فجر اعلام شود، افراد بسیاری تخمین زدند که در این دوره، به دلیل آنکه فیلمسازان مستقل، جشنواره را تحریم کردهاند، باید شاهد آثار تماما ارگانی باشیم. البته این گزاره احتمالی زمانی تقویت شد که اعلام شد در سال جاری درصد تولیدات نهادهایی چون فارابی، اوج، حوزه هنری و... برای امسال بسیار بیشتر از سالهای قبل است بهطوریکه این نهادها بهتنهایی میتوانند خوراک یک دوره جشنواره را تامین کنند. اما این گمانهها با اعلام اسامی فیلمهای بخش سودای سیمرغ، تاحدود زیادی رنگ باخت چراکه از 24 فیلم این بخش، 11 فیلم در بخش خصوصی تعریف میشود. البته با بررسیهای بهعملآمده مشخص شد که اگر ملاک مستقل بودن را صرف هزینه از جیب شخصی عنوان کنیم، باز هم این 11 فیلم دستخوش تغییراتی هستند که اجازه نمیدهد تا بتوانیم آن آثار را متعلق به جریان مستقلها بنامیم. ضمن اینکه اگر بخواهیم عنوان کنیم که جشنواره فیلم فجر طی سالیان گذشته، پذیرای آثار بیشتری از سینمای مستقل بوده و این تعداد برای امسال تنها 11 فیلم است، یک آمار اشتباه است. چراکه در ادوار اخیر، آثاری که بهظاهر متعلق به سینمای مستقل شمرده میشدند، تسهیلات و امکاناتی را از نهادها و موسسات دولتی دریافت کردند اما ظاهر کار و شاید ادعای طراحان، این بود که در زمره سینمای مستقل هستند. حالا اما جریان تحریم جشنواره، عمدتا از سوی سینماگرانی مطرح میشود که خود را از سینمای دولتی و نهادهای متعلق به آن مبرا دانسته و ادعای مستقلبودن میکنند. این، نکته متناقض ماجراست. در ادوار اخیر نیز بسیاری از چهرهها اعلام کردهاند که جشنواره فجر را برای همیشه تحریم کردهاند اما برای سالیان دیگر یا فیلمسازان را به این رویداد فرستادهاند یا در برابر اثری که در این بخش پذیرفته شده، چیزی نگفتهاند و رضایت داشتهاند.
تناقضها آشکار میشود
جشنواره، اساسا محلی برای دیده شدن آثاری است که چه در نمایش جشنوارهای و چه در زمان اکران، حمایت چندانی ندارند. روی کاغذ، آثار دولتی، با حمایتهای ویژهای در مراحل تولید و اکران مواجه میشوند و اساسا مشکلی از این بابت ندارند. آثار مستقل اما مشکلات بسیاری در این حوزه دارند و به همین دلیل تمام توان تبلیغاتی خود را در شبکههای مجازی معطوف میکنند تا هزینههای بسیار اندکی بپردازند.
هزینههای معرفی و تبلیغ یک اثر مستقل تا حدی است که این آثار باید در صف اول حضور در جشنواره فجر باشند چراکه جشنواره، تریبونی رایگان برای معرفی این آثار است. در جشنواره است که این آثار، ولو اگر بسیار ضعیف باشد دیده شده و خبررسانیهای بسیاری حول آن شکل میگیرد. یک تبلیغات رایگان درحالیکه آورده مالی هم برای صاحبان آن در پی دارد به این ترتیب است که نمایش مردمی فیلم، درصدی از فروش را در همان بازه 11 روزه نمایش مردمی نصیب صاحبان فیلمها میکند. اینکه صاحب یک فیلم مستقل با وجود چنین امتیازاتی، نسبت به تحریم جشنواره اقدام میکند خود میتواند حامل پیامهای بسیاری باشد. پیامهایی که این شائبه را تقویت میکند که یا صاحبان آثار، سود را در تولید به دست آورده و دیگر برای آنها مهم نیست که فیلم آنها در اکران مردمی تا چه اندازه دیده شود یا اینکه بهقدری به حضور در جشنوارههای خارجی و جریان حاکم بر آن معتقد و امیدوار است که میپذیرند دیگر سراغ حضور و تبلیغات رایگان فیلمهایشان در جشنواره فجر نروند. در شرایطی که تولید فیلم در کشور تا رقمهای چندده میلیاردی رسیده، همچنان سوال پرتکرار سالهای اخیر تکرار میشود که چگونه یک فیلمساز اصطلاحا مستقل، هزینههای تولید فیلمش را تامین میکند. آیا سینمای مستقل در ایران یک پز روشنفکرانه است و چگونه سرمایهگذاران این جریان مستقل به دنبال بازگشت سرمایه تولید فیلمشان نیستند و اگر هزینههای سرسامآوری متوجه تولیدشان شده چرا از امکان و فرصت تبلیغ فیلم خود در جشنواره فجر چشمپوشی میکنند. آیا منطقی است هنرمندی نسبت به نبود تبلیغات حین اکران فیلم خود بیتفاوت باشد و یک رویداد بزرگ با مانور تبلیغاتی گسترده یعنی جشنواره فیلم فجر را به شکلی عامدانه از دست بدهد.
مستقلهای زیرک
در این دوره از جشنواره، چند اثر متعلق به سینمای مستقل حضور دارند که از فرصت جشنواره فجر نهایت استفاده را به عمل آورده و یک مانور تبلیغاتی خوب را برای فیلم خود انجام دادهاند. مانوری که بخش عمده آن توسط جشنواره رقم میخورد و مابقی آن خبرها و نقدهایی است که با حجمی فراوان و بهصورت رایگان، توسط خبرنگاران و منتقدان برای این آثار به وجود میآید. حالا اگر این آثار در جشنواره، موفق به افتخارآفرینی شوند، این مانور تبلیغاتی دوچندان شده و یک پشتوانه بسیار خوب برای آن فیلمساز به حساب میآید. ضمن اینکه فروش گیشه سینماهای مردمی فیلم نیز ضریب خورده و بیشتر میشود. همچنانکه شاهد بودیم در جشنواره سال گذشته فجر برخی فیلمها موفق شدند حدود یک میلیارد تومان گیشه داشته باشند که میتواند رقم خوبی برای یک دوره 11 روزه باشد.
شاخصهایی که باید تغییر کند
همواره سینمای مستقل، با اقبال خوبی از جانب مخاطب مواجه میشود. اقبالی که هم شامل نمایش جشنوارهای و هم شامل اکران عمومی میشود. در همین دوره نیز استقبال مردم از آثار مستقل بسیار خوب بوده و بلیتهای این آثار خیلی زود به فروش رفته است.
سینمای مستقل عنوان پرطمطراقی بوده که در طول سالها به محلی برای پز دادن برخی سینماگران تبدیل شده است. سینماگرانی که از بودجه دولتی بهره بردند اما از آن سو خود را دولتی نمیدانند و اثر خود را مستقل میدانند. حال آنکه معیارهای یک اثر مستقل تفاوتهای بسیاری با آثار دیگر دارد. بنابراین لازم است تا یک بازنگری جدی در مفهوم سینمای مستقل شود تا با مشخص شدن معیارها در اقتصادی شفاف سهم سینمای مستقل از سینمای دولتی مشخص شود. این بازنگری سبب میشود تا آثار به اندازه لیاقت خود دیده شوند و در یک تفکیک درست بتوانند از موقعیتهای تبلیغاتی و مردمی که برای آنها فراهم است استفاده کنند.