ترنم کشاورز، خبرنگار:امیرحسین حسینزاده تنها بازیکنی بود که بعد از اتمام رقابتهای لیگ بیستویکم و کسب عنوان قهرمانی همراه استقلال، از لیگ برتر ایران به فوتبال اروپا منتقل شد تا در ۲۲ سالگی تجربه لژیونر شدن را در شارلوا بلژیک بهدست آورد. حسینزاده به دلیل عدم پرداخت هزینه رضایتنامهاش از سوی باشگاه بلژیکی به حساب باشگاه استقلال با ۶ هفته تاخیر کار خود را در لیگ این کشور آغاز کرد. وینگر سابق استقلال که فصل گذشته یکی از عناصر کلیدی قهرمانی آبیپوشان پایتخت بود و ۸ گل سرنوشتساز برای آبیها بهثمر رساند بعد از انتقال به لیگ بلژیک علیرغم نمایش قابل قبولش نتوانست به جامجهانی ۲۰۲۲ قطر راه پیدا کند و نامش در لیست جاماندهها قرار گرفت.
حسینزاده که در شارلوا همبازی علی قلیزاده (که البته این روزها به دنبال جدایی از این تیم است و گفته میشود ممکن است راهی لیگ ترکیه شود) است اخیرا با پیشنهادات متعددی مواجه شده که یکی از مهمترین آنها از سوی فرهاد مجیدی، سرمربی فعلی اتحاد کلبا است؛ کسی که اعتقاد ویژهای به سبک بازی حسینزاده داشت. حال این بازیکن پس از مدتها سکوت، گفتوگویی با «فرهیختگان» انجام داده و پیرامون مسائل مختلف صحبت کرده است که متن کامل این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
شما بعد از جنجالهای زیاد از استقلال جدا شدید و به تیم شارلوا بلژیک پیوستید. بسیاری در آن زمان فکر میکردند جدایی شما از لیگ ایران با توجه به شرایط سنیتان خیلی زود است، نظر خودتان در اینباره چیست؟
هرکس نظر خودش را دارد اما به شخصه فکر میکنم برای رفتن به اروپا زود که نبود هیچ، دیر هم بود. چون رده سنی بازیکنان جوان در فوتبال اروپا ۱۶_۱۷ سال است. زمانی که سن بازیکنی از ۲۰ سال عبور میکند دیگر جوان محسوب نمیشود. به همین خاطر فکر میکنم طبق قوانین اینجا من هم با ۲۲ سال سن در لیگ بلژیک جوان محسوب نمیشوم، باید خیلی زودتر از این حرفها به اروپا میآمدم و خودم را به چالش میکشیدم.
بسیاری معتقدند که شما در سال منتهی به جامجهانی قطر اصرار به لژیونر شدن داشتید تا شانس خودتان را برای دعوت به تیم ملی افزایش دهید که این اتفاق هم رخ نداد. اگر میتوانستید به عقب برگردید آیا باز هم از استقلال جدا میشدید؟
بله. راستش را بخواهید لژیونر شدم تا شانس خودم را برای حضور در جامجهانی بیشتر کنم که متاسفانه این اتفاق هم رخ نداد. اما اگر ۱۰۰ بار دیگر هم به عقب برگردم باز هم فوتبال اروپا را انتخاب میکنم و همین تصمیم را میگیرم، چون باید برای کسب این تجربه سختیهایش را به جان میخریدم و خودم را به چالش میکشیدم. البته تغییر سرمربی تیم ملی هم کار را خراب کرد و باعث شد تا در لیست جامجهانی حضور نداشته باشم.
تا از بحث استقلال فاصله نگرفتیم دوست دارم از شما بهعنوان یکی از بازیکنان موثر فصل گذشته آبیها دلایل عملکرد بینقص استقلال را با هدایت فرهاد مجیدی بپرسم؟
واقعا استقلال با هدایت «فرهاد مجیدی» یکدست و بینقص بود. تمامی نفرات تیم از کادرفنی تا بازیکنان همگی پشت هم بودند، هیچکس خودش را از دیگری بالاتر نمیدانست. همه بچهها برای موفقیت یکدیگر و تیم تلاش میکردند. بدون شک کسب قهرمانی بدون شکست کار بسیار خارقالعادهای است. بعید میدانم حالا حالاها تیمی بتواند به این رکورد ارزشمند دست پیدا کند. بهنظرم یکی از دلایل اصلی این تاریخسازی در لیگ برتر همدلی بازیکنان و تلاش بیوقفه کادر فنی باشگاه بزرگ استقلال بود.
استقلال برخلاف سال گذشته شرایط چندان خوبی ندارد و بهجز دیدار با ملوان در چند بازی اخیر نتیجه مطلوبی را کسب نکرده است. علت این اتفاق را چه میدانید؟
بهنظرم استقلال بهجز یکی دو بازی در باقی دیدارها نتیجه نسبتا خوبی کسب کرده و نمایش تیمی قابل قبولی هم داشته است. البته در فوتبال خیلی هم عجیب نیست که گاهی یک تیم به دلایل مختلف با بحران روبهرو شود، توپهایش به گل تبدیل نشده و یک بازی برده را مساوی کند. اما بهنظرم استقلال با توجه به بازیکنان کلیدی و تاثیرگذاری که دارد بهخوبی میتواند امتیازات از دست رفته را جبران کرده و خودش را در کورس قهرمانی نگه دارد. امیدوارم که در هفتههای آینده درست مثل بازی با ملوان بازی خیلی خوبی را از این تیم شاهد باشیم و باز هم بتوانم قهرمانی استقلال را جشن بگیریم.
از آنجایی که شما قبل از جدایی، چند جلسهای هم با ساپینتو تمرین کرده بودید نظرتان درمورد عملکرد سرمربی استقلال چیست؟ کسی که پس از کشوقوسهای فراوان سرمربی قهرمان لیگ بیستویکم شد اما این روزها تیمش از شرایط مطلوب کمی فاصله گرفته است؟
البته من سعادت همکاری بلندمدت با ساپینتو را پیدا نکردم اما در همان مدت زمان کوتاه بهخوبی متوجه شدم که او بهواسطه کار کردن در لیگهای اروپایی ضمن کسب تجربه بالا، مربی بسیار مودب و بادانشی نیز هست. همچنان هم معتقد هستم که او در استقلال بد کار نکرده، نتایج کسب شده توسط او بهشدت قابل دفاع هستند. البته اگر ما هم کمی خوششانس بودیم بهراحتی میتوانستیم صدر جدول باشیم. اما اشکالی ندارد چون هنوز چیزی تمام نشده، استقلال فرصت دارد تا همانطور که شایستهاش است با کسب نتایج مطلوب به قهرمانی دست پیدا کند. از هواداران عزیز درخواست میکنم تا صبور بوده، حمایتهایشان را از تیم دریغ نکنند؛ چراکه این استقلال شایسته بهترینهاست.
از تیم ملی صحبت کردیم. هفته گذشته یکی از اعضای سابق کادر فنی تیم ملی صحبتهای جالبی را در خصوص اردوی کرهجنوبی و دودستگی در تیم ملی مطرح کرد و گفت که بسیاری از بازیکنان اسکوچیچ را دوست نداشتند و برای بازگشت کیروش تلاش میکردند تا در جامجهانی قطر نتیجه آبرومندی را کسب کنند. چه اندازه جوی که برخی از آن صحبت میکنند در تیم ملی حاکم بود؟
راستش را بخواهید نه در اردوی کره و نه در هیچ اردوی دیگری دودستگی در تیم ملی ندیدم. نمیدانم چرا برخی مدام از این واژه برای توصیف شرایط تیم ملی استفاده میکنند. تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که همیشه در همه جای دنیا مربیانی هستند که یکسری از بازیکنها را بیشتر از بازیکنان دیگر دوست دارند و روی آنها حساب ویژهای باز میکنند که این یک امر طبیعی است. آقای اسکوچیچ هم برخی بازیکنان را بیشتر از سایرین دوست داشت و بیشتر با آنها وقت میگذراند که این یک موضوع طبیعی است. بهشخصه ایرادی به آن وارد نمیدانم. معنای این برخورد دودستگی نیست. جدا از آن تمامی بازیکنان ارتباط بسیار خوب و محترمانهای باهم داشتند و جوی بسیار عالی در تیم ملی حاکم بود.
در چند بازی اخیر تیم فوتبال شارلوا عملکرد خوبی داشتید و موفق به گلزنی هم شدید. از شرایط خودتان در این تیم و حالوهوای فوتبال بلژیک برایمان صحبت کنید؟
گرچه اوایل حضورم در شارلوا برای صدور کارت بازیام به مشکل خوردم اما خدا را شکر توانستم در اولین تجربه حضورم در یک تیم خارجی عملکرد قابل قبولی را به نمایش بگذارم و بعد از چند بازی برای تیمم گلزنی کنم. امیدوارم که بتوانم با عملکرد خوبم پاسخ اعتماد سرمربی تیم را بهخوبی بدهم و باعث خوشحالی هواداران باشم.
بهجز شما، علی قلیزاده هم در شارلوا توپ میزند. همبازی بودن با علی چطور است؟ آیا به غیر از زمان تمرین و بازیها باهم وقت میگذرانید؟
بدون شک یکی از دلایل اصلی پیوستنم به شارلوا حضور علی قلیزاده بود. ما تمام مدت در تمرینات با هم هستیم و یک لحظه از هم غافل نمیشویم (باخنده). حتی خارج از ساعات تمرین هم اغلب مواقع با هم بیرون میرویم، در خانه پلیاستیشن بازی میکنیم. البته ناگفته نماند که با وجود علی باز هم تنهایی خیلی من را اذیت میکند و دور از خانواده زندگی در غربت خیلی برایم سخت است.
جدا از علی قلیزاده، مالک باشگاه شارلوا هم یک ایرانی است. حضور ایرانیها در این باشگاه چه احساسی به شما میدهد؟
بهنظرم اینکه مدیر باشگاه ایرانی است یک مزیت محسوب میشود (میخندد). مخصوصا برای بازیکنی مثل من که تجربهای از زندگی و فوتبال بازی کردن در اروپا ندارم. چون بهراحتی میتوانم با باشگاه ارتباط برقرار کنم و در صورت بروز مشکلی فورا آن را با آقای بیات در میان بگذارم. انصافا ایشان مدیر قابل و بادرایتی هستند و واقعا برای موفقیت تیم تلاش میکنند.
چند وقت پیش برخی از خبرنگاران مدعی شدند که «فرهاد مجیدی» برای تقویت خط حمله تیمش به دنبال جذب شما در اتحاد کلبا است. آیا این موضوع حقیقت دارد؟ در صورت وجود چنین پیشنهادی آیا دوست دارید دوباره با مربی سابقتان که خیلی هم به سبک بازی شما اعتقاد داشت همکاری داشته باشید؟
بله حقیقت دارد. در ابتدای فصل آقا فرهاد با من صحبت کرد و گفت: «خیلی دوست دارم تو را به اتحاد کلبا بیاورم تا دوباره با هم کار کنیم اما از طرفی حضورت در فوتبال اروپا موثرتر است.» پس از آن خودم هم شارلوا را برای ادامه فعالیت حرفهایم انتخاب کردم. اما پس از مدتی با توجه به صحبتهایی که مطرح شد تصمیم گرفتم تا از شارلوا جدا شده و دوباره شاگرد آقا فرهاد شوم. حتی باشگاه اتحاد هم درخواست رسمی جذب من را برای باشگاه فعلیام ارسال کرد اما متاسفانه شارلوا با آن موافقت نکرد تا این انتقال صورت نگیرد. امیدوارم که در آینده نزدیک باز هم افتخار شاگردی آقا فرهاد نصیبم شود.
اخیرا شنیده شده بود که شما از دو باشگاه استقلال و پرسپولیس پیشنهاد دارید، آیا این خبر صحت دارد؟
واقعیتش را بخواهید با توجه به شرایط سختم در اینجا تصمیم داشتم دوباره به ایران بازگردم و کنار خانوادهام به فوتبال ادامه دهم. در مورد پیشنهاد هم باید بگویم از چند باشگاه لیگ برتری مخصوصا استقلال با مدیربرنامههایم صحبتهایی انجام شد، خودم هم دوست داشتم که به ایران برگردم اما باشگاه با انتقالم موافقت نکرد، در حال حاضر هم بعید میدانم این اتفاق حالا حالاها رخ بدهد.
شما مصدومیت شدید رباط صلیبی را تجربه کردید و به شکل عجیبی مصدوم شدید ولی دوباره توانستید با قدرت ادامه داده و در حال حاضر با این سن کم یکی از لژیونرهای فوتبال ایران باشید. لطفا کمی در این خصوص برایمان بگویید؟
یک مرتبه رباط صلیبیام در سن ۱۹ سالگی پاره شد. آن زمان خیلی دوره بد و دردناکی برایم بود. قشنگ خاطرم هست که از شدت درد بعضی از روزها را با گریه سپری میکردم. ولی خوشبختانه خدا کمکم کرد تا با وجود این مصدومیت جدی دوباره بتوانم به فوتبالم ادامه دهم. امیدوارم هیچ بازیکنی با چنین معضلی روبهرو نشود چون مصدومیتهای جدی واقعا سخت و طاقتفرسا هستند. برای بازیکن هیچ چیزی سختتر از دوری از فوتبال نیست.
صحبت پایانی؟
در پایان دوست دارم از خانواده عزیزم و تمامی مربیان و دوستانی که من را در این مسیر سخت همراهی و کمک کردند صمیمانه تشکر و قدردانی کنم.