ابوالقاسم رحمانی، دبیر گروه جامعه:الان که متن گفتوگو با سخنگوی شهرداری تهران را پیاده میکنم، یکی از همکاران روزنامه، نفسزنان از راه رسیده و از ایجاد مشکل در ایستگاه مترو محمدیه خبر میدهد و میگوید چند دقیقهای هم فیلم ضبط کرده از بلبشویی که آنجا اتفاق افتاده. از شلوغی مترو گفت و اول از همه هم ذهن به این سمتوسو رفت که یا قطاری دوباره دچار مشکل شده، یا پلههای برقی مترو دوباره خراب شدهاند یا یک چیزی از این همیشگیهای مترو تهران، منتها کمی بعد خبر آمد که یک جوان 21ساله، قبل از ورود قطار در سکوی شرقی ایستگاه میدان محمدیه وارد حریم ریلی شد که با توجه به نزدیک بودن قطار به سکو، راهبر قطار با زدن بهموقع کلید اضطراری از بروز فاجعه جلوگیری کرد. بعد از قطع برق، فرد موردنظر با کمک مسافران از ریل خارج و القصه این ورود به حریم ریلی باعث تاخیر ۶ دقیقهای در خدماترسانی قطارهای خط ۱ متروی تهران شد. خلاصه اینکه این حسنمطلعی برای آغاز نگارش این گفتوگو نبود.
آلودگی هوا، وضعیت حملونقل عمومی، ترافیک، آسیبهای اجتماعی، اعتراضات و البته اغتشاشات اخیر و مسائلی از این دست، محورهای اصلی گفتوگوی ما با مدیریت شهری بود که البته سوالات پیرامون این مسائل همه بعد از یک گپوگفت دوستانه در ارتباط با تیتر چندوقت پیش روزنامه سازندگی درباره شهردار تهران و درخواست برکناری او از شورا آغاز و با پاسخهای عبدالمطهر محمدخانی همراه شد. ناگفته نماند بعد از آن چالش رسانهای بین سازندگی و همشهری، در «فرهیختگان» گزارشی نوشته بودیم و از اینکه به جای حل مساله آلودگی هوا و پاسخگویی در ارتباط با وضعیت شهر، رسانه حامیان شهردار این روزهای تهران با روزنامه حامی شهردار دوره قبل پایتخت به جان هم افتادهاند گلایه کردیم و این هم موضوعی بود برای ادامه گفتوگوها با رئیس مرکز ارتباطات و امور بینالملل شهرداری تهران که خب بگذریم و برسیم به متن گفتوگوی نسبتا مفصلمان.
سلام و تشکر بابت حضور جنابعالی در روزنامه و فراهم شدن این گفتوگو. اگر اشتباه نکنم اوایل دوره مدیریت قبلی شهرداری تهران، ریاست شورای شهر خبر از انجام یک نظرسنجی داد که از تهرانیها پرسیده شده بود مهمترین مسائل آنها چیست و چه انتظاراتی از مدیریت شهری پایتخت دارند. نتیجه این نظرسنجی هم آنطور که خاطرم هست به ترتیب ترافیک، آلودگی هوا و حملونقل عمومی و... بود. یعنی مساله اصلی و اول مردم تهران، حداقل تا چند سال پیش و احتمالا تا همین الان و خصوصا این روز و شبهایی که هوا برف و بارانی هم هست، ترافیکهای حوصله سربر خیابانهای تهران است. بهعنوان سوال نخست موافقید درباره مساله ترافیک و اقدامات مدیریت شهری دوره آقای زاکانی گپ بزنیم؟
من هم سلام عرض میکنم، از بابت دعوت تشکر میکنم. در حوزه ترافیک از چند لایه و منظر میتوان به موضوع ورود کرد. مرحله اول و اولین نگاه این است که وضعیت ترافیک تهران حتما مطلوب نیست، وضعیت بسیار نامناسبی دارد. همه ما گرفتار ترافیک هستیم و بخشی از زمان روزانه خود را در ترافیک سپری میکنیم. این حتما اتفاق نامطلوبی است اما اینکه راهحل کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت چیست، باید درباره آن صحبت کنیم و درباره آن به یک تصمیم برسیم. در شهرداری تهران چند اقدام اتفاق میافتد و آن بخشی که با ما بهعنوان شهرداری است، مرحله اول توسعه حملونقل است. اولین پاسخ به ترافیک توسعه حملونقل عمومی است. در این زمینه ما چند مسیر را دنبال میکنیم و چند خط تلاش اتفاق میافتد. اولین مورد حوزه مترو است. در این بخش در مورد خود مترو باید دو کار انجام دهیم. یکی توسعه خطوط و ایستگاههای جدید است. دومین مورد خرید واگن و در اختیار قرار گرفتن آن است. اینکه صرفا خرید را عرض نمیکنم را بیان خواهم کرد. درخصوص توسعه خطوط بحث خط 10 را داشتیم که عملیات عمرانی به صورت رسمی در این دوره آغاز شد، افتتاح ایستگاهها به امید خدا تا پایان سال 6 ایستگاه خواهد بود. 4 ایستگاه برای خط 6 است و دو ایستگاه برای خط 4 و 7. این 4 ایستگاه در خط 6 اتفاق مهمی است به این جهت که بخش اصلی خط 6 را تکمیل میکند و دو بخشی که از هم جدا افتاده را به هم متصل میکند. این خط بر مبنای هر مصلحت و تصمیمی که در آن دوره در نظر گرفته شد مسیر توسعهاش مسیر منطقی نبود، دو بخش جدا از هم افتاده در خط 6 داشتیم که این باعث میشد تعداد قطارهای فعال نصف شود. همان تعداد قطار به جای اینکه در یک مسیر کامل طی مسیر کنند باید در دو بخش جداگانه فعالیت میکردند و این اتفاق باعث میشود که این قطارها به همدیگر برسند. این اتفاق مهمی است که 4 ایستگاه خط 6 باعث میشود این دو بخش به هم برسند. امیدواریم در اسفندماه افتتاح همزمان 4 ایستگاه را داشته باشیم. در خط 7 و خط 4 هرکدام یک ایستگاه افتتاح خواهیم داشت. امیدواریم حدود 5 ایستگاه را در بهار سال آینده، در خط 6 و 7 داشته باشیم که در خطوط ما در این بخش تا حدودی خدماترسانی بهبود یابد، البته در کنار این بحث خرید واگن است چون توسعه متوازنی باید شکل گیرد. اگر فقط ایستگاهها را زیاد کنیم و نتوانیم واگن تهیه کنیم، در واقع سرفاصله حرکت قطارها را افزایش میدهیم.
به نکته خوب و مهمی اشاره کردید، الان به چند قطار، چند واگن و به لجستیکی برای بهبود وضعیت خدمترسانی به شهروندان تهرانی نیاز است؟ تا چه میزان باید این مدل حملونقل، یعنی مترو توسعه پیدا کند که از وضعیت موجود فاصله بگیریم و به وضعیت مطلوبتری در تهران برسیم؟
درمورد واگن الان حدود 1500 واگن داریم و نیاز در حالت استاندارد سه هزار واگن است. باید برای خطوط فعال و خطوطی که فعال خواهد شد، مجموعا در کف استانداردی که وجود دارد سه هزار واگن داشته باشیم که فاصله بسیار زیادی با وضع موجود دارد. همینجا میخواهم بیان کنم اتفاقی که افتاده شاید بنا به نکاتی که در این چند هفته اخیر شکل گرفت و انتقاداتی که انجام شد، تاکید میکنم حتما ارتباطی به مردم به این معنا ندارد و حق مردم است که از ما مطالبه کنند و وظیفه ماست که نوکری مردم را کنیم و 24ساعته تلاش کنیم تا این گپ طولانی و فاصله وحشتناک را پوشش دهیم. در 4 سال اخیر عدد بسیار کمی به تعداد قطارهای مترو اضافه شده است. هزار و سیصد و خردهای واگن تحویل گرفته شده که در شهریور سال 1396 بود. هزار و 346 واگن تحویل گرفته شد و این عدد تنها به هزار و 500 رسیده است. در عرض 4 سال حدود 150-140 واگن اضافه شده، این درحالی است که در حدود 700 واگن نیاز به اورهال دارد. یعنی نوع نگهداری اینها باعث شده نهتنها تعداد قابلتوجهی واگن جدید اضافه نشده بلکه همانهایی که بوده مستهلک شده بهطوریکه اینها در درجهبندی نارنجی و قرمز قرار گرفتند برای اینکه نیاز فوری و ویژه برای تعمیرات اساسی دارند. این وضعیتی است که در مترو با آن مواجه هستیم. طبیعتا نیازمند کمک جدی دولت هستیم. دولت یک سهم مشخصی در حوزه حملونقل عمومی در بودجه دارد و همانطور که اعضای شورای شهر در نامه به سران سه قوه بیان کردند، بدون یک عزم ملی اتفاق چشمگیری نمیافتد و فاصله عقبماندگی طولانی را نمیتوان برطرف کرد. این خیلی مهم است که شکل بگیرد. در مورد اتوبوس هم بحث طبق طرح جامع ترافیک شهر تهران، تهران 7 هزار اتوبوس نیاز دارد. در بدو شروع کار دو هزار و 50 اتوبوس را تحویل گرفتیم. این درحالی است که از همین دو هزار و 50 اتوبوس، هزار و 770 در خطوط شهری فعال بود. تعدادی از اینها در تعمیرگاه نیاز به تعمیر داشت. فاصله دوهزار را در نظر بگیرید تا هفتهزار دستگاه اتوبوس یک عدد عجیب و غریب پنجهزارتایی است. نکته جالب این است در دوره قبل در سال 96 این عدد چیزی در حدود پنج هزار دستگاه است که به دو هزار رسیده است. یعنی در بازه زمانی 4ساله نهتنها چیزی اضافه نشده، البته 120 دستگاه اتوبوس نو خریداری میشود اما مجموعا نگهداری اتوبوسها و شرایط طوری رقم میخورد که سه هزار اتوبوس را از دست میدهیم و این فاصله تا هفتهزار دستگاه به جای اینکه کم شود بهشدت افزایش مییابد. این در یک لایه کار یعنی بحث حملونقل عمومی است.
در ارتباط با دوره قبل و نیاز تهران به مترو و اتوبوس گفتید، الان بفرمایید چقدر در این دوره واگن و اتوبوس به مجموعه حملونقل عمومی شهر تهران اضافه شده است؟
در حوزه واگن هنوز واگن نو اضافه نکردیم، قراردادی که در دوره قبل برای 670 واگن امضا شده پیگیری میکنیم با کمک دولت به امید خدا بخشی محقق شود و سفارش تولید به بخش داخلی، شرکت واگنسازی تهران ارائه شده و هم پیگیری برای قرارداد با طرف خارجی برای تامین واگنها انجام میشود اما در تعمیر واگنها آن چیزی که میشد انجام شود سعی کردیم یک اتفاقی را رقم بزنیم. عدد دقیق را باید بررسی کنم و بیان کنم اما در مورد واگنها حدود 15-10 درصد توانستیم افزایش دهیم. این بخش بحث واگن است، و درحالی است که در این دوره تعدادی از این واگنها (700 واگن) نیاز به تعمیر داشت که مجبور بودیم همزمان این کار را انجام دهیم. معاون حملونقل وقت در گزارشی که به شورا دادند بیان کردند انبارهای خالی را تحویل گرفتیم، انبارهایی که حتی برای تامین چرخ واگنهای مترو هم با مشکل مواجه بودیم که الحمدلله با وارداتی که انجام شد و تامین قطعاتی که انجام شد بخشی از این مساله و شرایط بحرانی برطرف شد. درباره اتوبوس هم حدود دو هزار و 50 اتوبوس که عنوان کردم به سه هزار دستگاه رسیده است. در مجموع حدود 300 دستگاه اتوبوس نو را داشتیم که 110 اتوبوس سال گذشته و 200 دستگاه امسال بود که رسما اعلام شد. حدود 50 اتوبوس برقی است که به خطوط اضافه میشود. در کنار این بحث اورهال و تعمیرات اساسی اتوبوسها را داشتیم که در مجموع سه هزار دستگاه است. امیدواریم با خرید اتوبوسهای جدید و اورهالها عدد این اتوبوسها را تا پایان سال به 3500 اتوبوس برسانیم. در واقع دو هزار ابتدای کار را بعد از یک سال و نیم و کمی بیشتر به سه هزار برسانیم که فکر میکنم عدد قابلتوجهی است و نشان از افزایش 50 درصدی ظرفیت در این حوزه دارد.
در ارتباط با وضع موجود و عدم توانایی شهرداری برای تامین همه کمبودها بارها به سهم دولت اشاره کردید و این نکته را ما هم میدانیم. اصلا این ماجرای مراودات دولتها و شهردارهای تهران همیشه در کشور ما وجود داشته است و مساله جدیدی نیست. دوره قبلی و قبلتر و حتی قبل از آن هم اگر بررسی کنیم، دولتها تقریبا هیچ وقت بدهیهای خود را به مدیریت شهری پایتخت پرداخت نکردهاند و انباشت همین بدهیهای هر ساله باعث انباشت عجیب و غریبی شده است که گمان هم نمیکنم به این زودیها قابل تسویه و تعدیل باشد. با همه اینها شما عدد دقیقتری از بدهی دولت به شهرداری تهران دارید؟ ناظر به رابطه مثبت آقای زاکانی با رئیسجمهور چه میزان از این مطالبات از دولت وصول شده است؟
در مورد عدد باید بیان کنم بهروز نشده است چون سر میزان آن اختلاف وجود دارد، عدد 30 هزار میلیارد تومان اما آن چیزی است که اعلام میشود. من فکر میکنم این عدد بهروز شود. با توجه به افزایش هزینهها، جایی که شهرداری به جای دولت سهم دولت را در ادوار قبل داده است، آنها دوباره محاسبه شود عدد بالاتر از این میزان است. فکر میکنم این عدد میتواند کمک به حل بخشی از مشکل حملونقل ریلی کند، نمیگویم مشکل را حل میکند ولی عدد قابلتوجهی است که میتواند مسیر را جلو ببرد. در مورد اینکه دولت چقدر این کار را انجام داده انصافا همراهی دولت در یک سال و اندی اخیر خیلی خوب بوده است. اولا دغدغه را دولت کاملا متوجه است، درباره شرایط بحرانی حملونقل در پایتخت متوجه است و ثانیا همراهی میکند البته با میزان اعتبار و توانمندی که دارد. بحث یکی از جنبههای امید و افتخار ما در سال جاری که در واقع اضافه شدن 200 دستگاه اتوبوس بود بخش قابلتوجهی از اینها با پرداخت سهم دولت اتفاق افتاد. البته آن چیزی که تفاهم با دولت شده حداقل 900 دستگاه اتوبوس است که باید تا پایان سال 80 درصد دولت سهم آن را پرداخت کند و شهرداری هم 20 درصد پرداخت کند. شهرداری تهران با تلاشی که همکاران کردند بخشی از سهم 20 درصدی خود را پرداخت کرده و آمادگی دارد بقیه را هر زمان موعد برسد پرداخت کند. امیدواریم دولت در این زمینه کمک کند و این 900 دستگاه اتوبوس به شهر اضافه شود. البته امید داریم از این عدد بیشتر شود و دولت کمک بیشتری کند و طبق تکالیف قانونی که دارد بتواند آن را محقق کند. برداشت ما از دولت این است این اتفاق را رقم بزند. آقای زاکانی در دولت هستند و اتفاقا حضور ایشان در هیات دولت کمک بسیار زیادی میکند، هم برای انتقال مسائل کلانشهر تهران و همه کلانشهرها چون ایشان رئیس مجمع شهرداران کلانشهرهای ایران هستند، در واقع بهنوعی نمایندگی 20 کلانشهر را در هیات دولت دارند. هم مسائل بهخوبی از طریق ایشان منتقل میشود و هم دغدغهها پیگیری میشود، البته مشکلات کشور مشکلات کوچکی نیست و دولت نیز انصافا با مسائل جدی دست به گریبان است و میراثدار شرایط بسیار ناگواری از دوره گذشته است. ما همانطور که از دولت انتظار داریم در این شرایط کمک کند شرایط خاص دولت را طبیعتا درک میکنیم.
ناظر به همین وضعیت حملونقل عمومی و اثرگذاری آن بر آلودگی هوا، خیلی از فعالان محیطزیست و دغدغهمندان این حوزه، انتقادات جدی به عدم توسعه دوچرخه سواری در شهر تهران داشتهاند. کما اینکه در دوره مدیریت شهری قبلی مسیرهایی هم برای این کار تعبیه شد که البته الان مسیر تردد موتورسیکلتهاست و خبری از دوچرخهسواری در آنها نیست. شرکتی هم در تهران دوچرخه اشتراکی عرضه میکرد که همان هم دیگر رویت نمیشود. در این باره یعنی مساله دوچرخهسواری در پایتخت برنامهای در این دوره مدیریت شهری دارید؟
مساله مدیریت شهری جدید حتما حملونقل عمومی است. با هیچ کار نمایشی، کارهای فانتزی قصد نداریم اصل کار را نادیده بگیریم. اعداد و ارقام را بیان کردم، با فاصله عجیبی که در اتوبوس داریم شبیه این را با خبرنگاران درباره موضوع خرید اتوبوسهای کارکرده بیان کردم چون یک تعابیری شده که اینها تحقیرآمیز است. من اینجا تاکید میکنم اگر بتوانیم چه در مورد واگنهای مترو و چه درباره اتوبوس، اتوبوسهای کارکرده استاندارد که همه استانداردهای کشور را پاس میکند که مدعی هستیم این مواردی که برای خرید اقدام شده که ما هم اقدام نکردیم، بخش خصوصی این کار را میکند و شهرداری مستقیم اتوبوسهای کارکرده را خریداری نمیکند و بخش خصوصی فعالیت میکند، هر چقدر بتوانیم تامین میکنیم که این عقبماندگی طولانی را جبران کنیم. این میزان معطلی که مردم در ایستگاههای اتوبوس دارند، در ایتسگاههای مترو دارند، باید اصلاح شود. من بهعنوان سخنگوی شهرداری موظف هستم در شرایطی مثل امروز که بحث بارش برف حملونقل را در شهر با اختلال مواجه میکند، مردم را به استفاده از حملونقل عمومی دعوت کنم. این عدد و رقمها طوری است که بتوانیم با خیال راحت و با سر بالا مردم را دعوت کنیم که از مترو و اتوبوس استفاده کنند؟ طبیعی است با این فاصله موجود نمیشود، برای جبران این فاصله از همه ظرفیتها باید استفاده شود. در این زمینه هر کاری را بتوانیم انجام میدهیم. اما درباره ماجرای دوچرخهسواری در تهران البته از طرف شهرداری تهران هیچ ممنوعیت یا حتی اینکه از اولویتها کنار برود، وجود نداشته است. اینکه چرا آن شرکت یا شرکتها خدمات خود را متوقف کردند را باید بپرسم و اگر اطلاعات من دقیق شد بیان خواهم کرد.
حتما شما هم خاطرتان هست، هر سال خصوصا در ایام سرد سال، اخبار ناگواری در ارتباط با وضعیت معتادان، خصوصا معتادان متجاهر و کارتنخوابها و بیخانمانها به گوش میرسید. این که از سرما جان خودشان را از دست دادهاند هم که بدترین انواع این اخبار بود و محرز، نشانی از بیتفاوتی و بیعملی مدیریت شهری در ساماندهی این افراد در سطح شهر و هدایت آنها به گرمخانهها داشت. البته وضعیت خود گرمخانهها هم همیشه در ادوار مختلف مدیریت شهری محل ایراد و سوال بوده و هست. با این اوصاف الحمدلله تا این جای سال و علیرغم سرمای شدید و کمسابقه هوای پایتخت هنوز خبری از به خطر افتادن جان هیچ کارتنخواب یا معتاد متجاهری به گوش نرسیده و منتشر نشده ولی سوال مشخصم این است که برای رسیدگی به این طبقه اتفاق خاصی افتاده است؟ چند گرمخانه داریم و بحث خدماتدهی و پشتیبانی به چه صورت است؟ چند نفر در شبانهروز معتاد متهاجر، کارتنخواب یا... به این مراکز مراجعه میکنند؟
دو سوال است، درباره کارتنخوابها یا افرادی که ممکن است معتاد باشند یا نباشند، یکی هم بحث معتادان متجاهر است که موضوع جداگانهای دارد. درخصوص بخش اول توضیح دهم، هم گزارش به مردم بدهم و هم از اینجا دعوت میکنم همین شبها که از سردترین شبهای سال است میتوانیم برای بازدید از گرمخانهها تشریف بیاورند. الان در همه مناطق تهران یعنی در هر 22 منطقه یک گرمخانه فعال داریم که خدمات ارائه میدهد. شبهای گذشته ظرفیت تخت این 22 گرمخانه که در مجموع دو هزار و 500 تخت است، همه ظرفیت پر بوده و از این ظرفیت استفاده شده است.
موردی بوده که شخصی مراجعه کند و جا نباشد و از پذیرش او جلوگیری شده باشد؟
خیر. با پیگیری و دستورالعملی که داشتیم فضای حداقلی را برای کفخواب هماهنگ کردیم. آنجا امکانات برای آنها ایجاد میشود.
بدون تخت هم خدمات ارائه میشود؟
بله. در فضای حداقلی استاندارد استراحت میکنند و همه شرایط درمانی و بهداشتی و استحمام را دارند. این ظرفیت تا حدود سه هزار و 200 نفر میتواند افزایش یابد. در کنار این، 14 اتوبوس سیار داشتیم که در شهر درحال ترددند و افرادی که به هر دلیل مشکل دارند، و به هر دلیلی در تهران بدون سکونتگاه و سرپناه هستند میتوانند از این اتوبوسها استفاده کنند. برخی از این افراد مثل 2500 نفری که بیان کردم در اشل و عدد 10 میلیونی تهران عدد بالایی نیست، چون برخی رسانههای ضدانقلاب ممکن است سوءاستفاده کنند بیان میکنم.
سه هزار و خردهای آمار دقیق و کاملی است؟
درمورد معتادان متجاهر عدد ما 21 هزار نفر است. آخرین عدد رسمی که برآورد چند دستگاه با همدیگر است. آنجا بیان میکنم که محل نگهداری و سکونت آنها متفاوت است، قوانین و مقررات و شرایط بهداشتی متفاوت است چون آنجا مراحل درمانی و ترک اعتیاد را باید طی کنند، بحث بازآفرینی شخصیتی، بحث یادگیری شغل و بازگشت به جامعه وجود دارد. در مورد گرمخانهها اینطور نیست. درواقع یک سرپناه است که افراد از این سرویس برای اقامت شب تا صبح بهرهمند میشوند و صبح آنجا را ترک میکنند. درصورتیکه در کمپهای ماده 16 افراد باید چند ماه برای طی مراحل درمانی بمانند. در مورد گرمخانهها این ظرفیت بهعلاوه اتوبوسها وجود دارد. 22 ون یعنی در هر منطقه یک ون از ساعتهای ابتدایی شب تا صبح فعالیت دارند و افرادی که در خیابانها هستند را جمعآوری میکنند. صدا و تصویر ما هر زمانی به گوش مردم میرسد میخواهم از مردم خواهش کنم که حتما اگر فرد یا افرادی را در خیابان دیدند با شماره 137 تماس بگیرند و گزارش دهند. در فاصله زمانی کوتاهی این ونها حاضر میشوند و این افراد را منتقل میکنند. خیلی کلیدی است که گزارش داده شود و نقش مردم در اینجا اهمیت دارد چون مهم است در همان ساعتهای ابتدایی این افراد به جای گرم منتقل شوند و به آنها امکانات داده شود. ممکن است گاهی با تاخیر کوتاهی خدایناکرده اتفاقات ناگواری بیفتد. الحمدلله امسال تا این ساعت هیچ موردی گزارش فوتی نداشتیم. امیدواریم این وضعیت ادامه داشته باشد. درمورد بحث کمپهای ماده 16 چند مجموعه را شهرداری در سال جدید افتتاح کرد و فکر میکنم حدود 5 هزار به ظرفیت ما اضافه شد.
پیش از این ظرفیت چه میزان بود؟
ظرفیت ما به 9 هزار رسیده است. این عدد را باید دقیق بپرسم ولی تا جایی که اطلاع دارم در همین حدود است. فراتر از شبهای سرد سال در هر ساعت و روزی که بخواهید میتوانید بازدید کنید. متاسفانه علیرغم مشکلی که در شهر داریم بخشی از این تختها خالی است و میتواند با همکاری بخشهای مختلف این اتفاق رقم بخورد که از ظرفیتهایی که شهرداری ایجاد کرده است، با همکاری فرابخشی استفاده شود.
از برآورد 21 هزار تایی 9 هزار تا خالی دارید، یعنی تعدادی همراهی نمیکنند؟
همه دستگاهها باید کمک کنند. من فکر میکنم این موضوع که فضا برای این عزیزان وجود ندارد تا جمعآوری شوند تاحدودی کاهش یافته است. میتوان پذیرایی بیشتری کنیم و این موضوع سادهای نیست. فرآیند درمانی و بازپروری این افراد چون باید همکاری کنند و خود آنها همراه شوند ساده نیست. بحث مرحله سمزدایی مرحله سختی است. معمولا افراد تمایلی به این کار ندارند و گاهی ممکن است بخواهند از آن شرایط دور شوند. اینها پیچیدگیهای کار اجتماعی در این حوزه است که نیازمند کار دقیق است. شهرداری در بخش خود و در حوزه اختیارات خود این سرویس را میدهد و از شما و از همه دوستان دعوت میکنم حضور یابند و ارزیابی کنند که چه اتفاقی رقم میخورد.
اگر موافق باشید به سوژه مهم و اصلیتر این روزهای کشور یعنی ماجرای اعتراضات و اغتشاشات اخیر اشاره کنم. بههرحال تهران بهعنوان یکی از کانونهای اصلی اعتراضات و اغتشاشات با جمعیت میلیونی حتما جزء متضررترین استانهای کشور ار آسیبها و خصوصا آسیب به اموال عمومی، اتوبوسها، بیلبوردها، بانکها و... بوده است. عدد و آماری از میزان خسارتها دارید؟ این ضررهای واردشده قابلیت جبران خصوصا در کوتاهمدت را دارد؟
محاسبه خسارتهای واردشده کار چندان سادهای نیست به دلیل اینکه ما یک خسارتهای مستقیم داریم که برخی از آنها را شهردار محترم تهران ارائه کردند، بنده هم در مصاحبهها بیان کردم. مثلا آسیب به حداقل 50 دستگاه اتوبوس را داشتیم که این آمار بهروز نشده و حوادث چند هفته اخیر را که اندک مواردی بود، باید به آنها اضافه کنیم. 120 ایستگاه اتوبوس ما در این ایام آسیب دید. از آسیب کلی که کل ایستگاه تخریب شد تا آسیبهای جزئیتر! این بخشهای مختلفی است که باید بهعنوان خسارت مستقیم محاسبه کنیم. یک خسارت غیرمستقیم داریم که مجموعه مدیریت شهری و بهصورت کلی کلیت شهر تهران، خسارت وارد شد که محاسبه این پیچیدهتر است از این جهت که بخش قابلتوجهی از اینها خسارت به کسبوکارهاست. خسارتهای مستقیم و غیرمسقتیم وارد شده است. افرادی که در این فضای ناامنی اقتصادی و فضایی که برای مخاطب هر یک از این بازارها اتفاق افتاده آسیبهای جدی دیدند و شرایط سختی را پشت سر گذاشتند. برخی از این کسبوکارها با خطر اصل کسبوکار خود مواجه شدند. روزها و هفتهها و بلکه چند ماه مشتریهای خود را از دست دادند یا امکان فروش نداشتند. نکته تلخ این است که ضدانقلاب این را به حساب خود بهعنوان آمار و دستاورد اعتصابات بیان میکند. شرایط بازار تهران و بقیه بخشها را ناامن میکنند و وقتی آن فروشنده و کاسب محترم و فرد بازاری امکان فروش ندارد این را بهعنوان دستاورد خود در قالب اعتصابات سراسری عنوان میکنند. محاسبه اینها محاسبه پیچیدهتر است و شهرداری هم در این زمینه خساراتی دیده است چون بخشی از این جنس کسبوکارها درباره شهرداری هم وجود دارد. یک عدد 400 میلیارد در خسارتها محاسبه کردیم که فکر میکنم با احتساب خسارتهای غیرمستقیم عدد بالاتری است. بهصورت میانمدت و بلندمدت این اغتشاشات حتما آسیبهای جدیتری را دارد. بالاخره حساب کنید جنس تحریمهایی که بیان میشود بهزودی به بهانه حوادث اعمال میشود یا ناامنی که برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی در این ماهها ایجادشده را باید محاسبه کرد و خسارت بسیار قابلتوجهی وارد شده است که از جیب مردم میرود.
کمبود وقت و محدودیتهای دیگر امکان بیشتری برای گفتوگو در این نوبت فراهم نمیکند، سوال خاص و شاخص دیگری مدنظرم نیست، اما بهعنوان جمعبندی اگر مورد شاخص و مساله مهمی باقی مانده خودتان به آن اشاره کنید. بههرحال هر دوره از مدیریت شهری به چیزی شهره میشود، یک دوره به بیعملی، یکی به املاک نجومی و... این دوره و دوره قبل را مشهور به چه صفات و عناوینی میدانید؟
اگر بخواهم اشاره کنم سراغ مصداقها نمیروم، همه مصداقها درست است، برند فروشگاه شهروند با قیمتگذاری کارشناس رسمی دادگستری که 600 میلیارد بود که با قیمتگذاری دوباره حتما آن را به هزارمیلیارد میرساند، با عدد ناچیز سهمیلیارد واگذار کردند یا داستان ساختمان علاءالدین را گزارش کار کردید و نوع دفاعیه شهرداری وقت از موضوع طوری بود که نتیجه دادگاه را به عکس منافع مردم هدایت میکرد، مثال اتوبوس و مترو را نیز بیان کردم. این مثالها وجود دارد ولی من قدری بالاتر را بیان میکنم. یک نگاه است، این اهمیت دارد که بتوان درباره آن صحبت کرد. یک نگاه میگوید مشخصا شهر زیادی شلوغ است و زیادی جمعیت دارد و باید خلوت کنیم، برای اینکه خلوت کنیم باید گران کنیم و نوع خدماتدهی باید طوری باشد که شهرستانیها وارد شهر نشوند، مهاجران اینجا نیایند و مهاجرت معکوس شود. البته این را بیان میکنم با ادبیات خیلیشیک و شبهدانشگاهی مطرح میکردند، بهطوریکه از همان ایده این درمیآید که برای مثال شهرداری نهتنها وظیفه ندارد بلکه پارکینگهای عمومی نباید بسازد، سراغ ساخت اتوبان نرود. این را باید ادبیات شیک شهر انسانمحور بیان میکنند. وقتی میخواهند توضیح دهند با ادبیات شبهآکادمیک شهر انسانمحور طرح میکنند. اما ایده اصلی این است که شهر خلوت شود، یعنی پایتخت باید برای افراد ثروتمند و طبقه سرمایهدار و طبقه متوسط رو به بالا تدارک دیده شود. با این نگاه حملونقل عمومی خیلی اولویت ندارد. از این میتوان فهمید چرا پنجهزار اتوبوس به دوهزار اتوبوس تبدیل میشود، چرا مترو گسترش پیدا نمیکند، چرا خدمات عمومی داده نمیشود، چرا موضوع خیابانخوابها و معتادان و آسیبهای اجتماعی اصلا در اولویت نیست. درمورد اینها اقدام خاصی نمیشود. بخشی از این گرمخانهها که بیان کردم در یکسال اخیر بازپسگیری شد. اینها اصلا به بخشهای دیگر و بخشهای کاملا بیربط واگذار شده بود و خدمات نمیدادند. مجتمع بهاران که در دوره قبل از دوره سال 96 انجام شده به بخشهای دیگر واگذار شد و کاربری تغییر داده شد. زمانی شما میگویید الان به من انتقاد میکنید تختهای خالی برای این موضوع دارید، من میگویم فراتر از این است که کل مجموعه را به بخش دیگری واگذار کردند. این یک نگاه است. اگر از این نگاه غفلت کنیم و صرفا به موارد ترک فعلها برویم شاید مردم حق داشته باشند و بگویند ترک فعل کردند و شما انجام دهید. این حرف صددرصد درستی است که مردم حق دارند بیان کنند. بارها شهردار تهران این را به مدیران شهری تذکر دادهاند که بررسی کنید دوره قبل چه کردهاند، اگر کار خوبی کردهاند، ادامه دهید و اگر کار بدی کردهاند کار را تکرار نکنید و کار خوب را بکنید. یک پله بالاتر این نگاه است. یک بار آقای شهردار بیان کردند یکی از معاونان شهردار قبل به آقای زاکانی-در ابتدای این مسئولیت- گفته بود نگران نباشید، کاری هم نکنید شهر اداره میشود. این مدل نگاه را شما با مدل سرمایهداری و گران کردن شهر ترکیب کنید و ببینید چه ملغمه عجیبی درمیآید. این مصداقها درباره اتوبوس، مترو و... عجیب نیست، چون نگاه متفاوت است. از این نگاه درمیآید که همه اتوبانهای شهر باید پولی شود و از مردم عوارض گرفته شود، چون باید سرویس ویژهای به طبقه یا طبقات خاص داده شود. من فکر میکنم باید به این توجه کرد. از این امر میخواهم استفاده کنم و جمعبندی خود را انجام دهم. نقطه مقابل این نگاه، دو موضوع است؛ یکی نگاه انقلابی و جهادی است که وظیفه اصلی ما خدمت به مردم است. در شهرداری تهران، در دولت، در مجلس و بقیه بخشها وظیفه داریم خدمت کنیم. به تکتک مردمی که در این شهر هستند باید خدمت کنیم، چه پولدار و بیپول، چه خیابانخواب و چه قشر مرفه! برای این کار باید بتوانیم یک تحول جدی در مدیریت شهری انجام دهیم که بدون مشارکت مردم اتفاق نمیافتد. این نکته کلیدی است که میخواهم بیان کنم. در دوره جدید مدیریت شهری اصرار ما این است که شهر باید توسط مردم اداره شود، خیلی موضوع مهمی است. اساسا مشکلات شهر تهران و تحولی که نیازمند حل این مشکلات است بدون مشارکت مردم امکان ندارد اتفاق افتد و این محقق نمیشود، مگر اینکه مردم به مدیریت شهری اعتماد کنند. درواقع باور کنند در شهر میتوانند مدیریت کنند. اگر مردم احساس کنند در مدیریت نقش دارند به این مشارکت اقدام میکنند و اگر این اتفاق بیفتد شهر متحول میشود. برای این کار مراحل مختلفی را طی میکنیم که یکی نوکری کردن است. مردم باید احساس کنند مسئول شهری نمیگوید همین است که وجود دارد، نمیگوید شهر باید گران شود، نمیگوید تعداد اتوبوس کم شود، نمیگوید بیش از این نمیتوانم خدمت کنم و... . در یکسال اخیر بهعنوان خبرنگار رصد کنید هیچ جایی نگفتیم، به ما ارتباطی ندارد. شاید گفته باشیم بقیه بخشها کمک کنند ولی درجایی نگفتیم این موضوع به مدیریت شهری ارتباطی ندارد یا سراغ فلان دستگاه بروید. همهجا آقای زاکانی گفتند ما مسئولیت داریم، مسئولیت شهر با ماست. این مرحله اول است. مرحله دوم این است که سازوکارهایی ایجاد کنیم تا مردم نقش ایفا کنند. اولین و جدیترین گامها که بیسابقه در تاریخ بلدیه و شهرداری و در کشور است شهرداری تهران رقم زد و آن بودجهریزی مشارکتی است که با کمپین من شهردارم بود. بخشی از فضای اطلاعرسانی را باید در شهر دیده باشید. اتفاقی که رقم خورد حدود 11 درصد از بودجه عمرانی شهرداری تهران را که متعلق به پروژههای محلی-منطقهای است، احصا شد. پروژههایی است که زمینههای تحقق آن بررسی شده، مراحل کارشناسی طی شده، بخشهای مختلف درباره آن نظر دادهاند و در همه نواحی شهرداری تهران ذیل 22 منطقه، فراخوان داده شده است. در یک سیستم اینترنتی و سامانه اینترنتی مردم میتوانستند شرکت کنند و در دو نقطه رای خود را بدهند، یعنی رای بدهند کدامیک از این پروژهها حائز اهمیت است. حدود نزدیک به دوهزار و 100 پروژه در 22 منطقه داخل این سامانه قرار داده شد. محل سکونت خود را اننخاب میکردید، با 10 پروژه مواجه میشدید، برای مثال توسعه فضای سبز تحت پارک فلان، بحث پلعابر یک مجموعه یا ایجاد سالن ورزشی یا... بود. شما تصمیم میگرفتید برای منطقه خود کدام یک از اینها اولویت بالاتر دارد. بهجای اینکه چند کارشناس در داخل اتاقهای دربسته تصمیم برای مردم بگیرند، خود مردم این ظرفیت را تعیین کنند. 450 هزار رای ثبت شد. این به این معنا نیست که 450 هزار نفر رای دادند. هر فرد حداکثر میتوانستند در دو نقطه رای بدهد. شما در محل کار و محل سکوت یا محل تحصیل میتوانستید رای بدهید. حدود دوهزار و 500 همت از بودجه سال آینده شهرداری تهران با رای مردم تصمیمگیری میشود که این عدد برای شروع عدد بالایی است. بهجای اینکه مجموعه شهرداری تصمیم بگیرد و به شورا پیشنهاد کند که کدام پروژهها را انجام میدهد، حداقل در حوزههای محلی-منطقهای این اتفاق با مشارکت مردم رخ میدهد. درواقع مردم به اعضای شورا پیشنهاد میدهند که آنجا نیز نمایندگان مردم هستند. الحمدلله همراهی خوبی در مجموعه شورای شهر و نمایندگان مردم با این طرح اتفاق افتاد، حتی برخی دوستان در این زمینه سوابقی داشتند و کاری در حوزه شورای شهر مشابه این کار را در سال گذشته در حوزه محلهمحوری انجام داده بودند. این کمپین من شهردارم بهعنوان مرحله اول مدل مدیریت مشارکتی و بودجهریزی مشارکتی الحمدالله تا حدودی موفق انجام شد. 450 هزار رای را داریم که میتوانیم با آنها تشخیص دهیم مردم هر منطقه و محله چه اولویتهایی دارند و بودجه مشخصا اختصاص داده میشود اینها بازخوردگیری میشود، یعنی سراغ شما که رای دادید میرویم و میگوییم آیا طبق رای شما سالن ورزشی ساخته شده نیاز شما را برطرف میکند؟ این قدم اول و تکرارپذیر مشارکت مردم است که با بخشهای مختلف میتواند باشد. مثلا یکی از مسائل موضوع حیوانات و سگهای ولگرد است. این یکی از موضوعات اختلافی و پرحاشیه است از این جهت که عدهای طرفدار سگها هستند و عدهای چنین نیستند. فرض کنید این را بتوانیم داخل سامانه به رای بگذاریم که مردم تهران موافق حضور حیوانات خانگی در پارکها هستند؟ شهرداری باید باجدیت و قاطعیت سگهای ولگرد را جمعآوری کند یا خیر؟ اینها بحثهایی است که چه ایرادی دارد مردم تصمیم بگیرند؟ این فرآیند را در شهرداری پیگیری میکنیم تا بهمرور بخشی از اداره شهر را برعهده مردم بگذاریم. اگر موفقیتآمیز باشد که تا اینجا بوده، پروژههای بزرگ را هم میتوان گفت مردم تصمیم بگیرند، مثلا فاز بعدی یادگار امام اولویت است یا بزرگراه شوشتری! مردم تصمیم بگیرند که هزینههای شهر صرف کدامیک از اینها شود. این اتفاق مهمی است که پیشنهاد میکنیم رسانهها کمک کنند تا رقم بخورد و هرچقدر مردم مشارکت کنند و پای این کارها بیایند، فکر میکنم به هدف خود که مردمسالاری دینی است، نزدیکتر میشویم و شهر بهتر توسط مردم اداره میشود.