صبح روز گذشته یک فرد مسلح با سلاح کلاشینکف به سفارت کشور جمهوری آذربایجان در خیابان پاسداران حمله کرد و یک دیپلمات باکویی را کشت تا آتش یک اختلاف خانوادگی، دامان دو کشور را بگیرد. هرچند فرد مهاجم، با تصور اینکه همسر آذربایجانیاش که چندماهی است او و زندگیاش را ترک کرده، در سفارت پنهان شده است، به این مکان دیپلماتیک حمله کرده است اما در شرایط فعلی که در خارج از کشور عدهای به دنبال برهم زدن مناسبات سیاست خارجی تهران با سایر کشورها هستند، باید کمی دقیقتر به این موضوع رسیدگی کرد. درباره این حادثه، ابهامات فراوانی وجود دارد که یکی از بزرگترین آنها، انگیزه مرد از به همراه آوردن فرزندانش در صحنه عملیات است. هنوز نمیتوان قاطع در این باره صحبت کرد. شاید آنها نقش پوشش برای تردد آسان مرد در رسیدن به محل موردنظر را ایفا کردهاند. به هر روی ابهاماتی از همین دست نیز باعث شد تا روز گذشته حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه و احمد وحیدی وزیر کشور در گفتوگو با یکدیگر اهداف و انگیزه مهاجم مسلح را مورد بررسی قرار دهند. عبداللهیان همچنین عصر دیروز با «جیحون بایراموف» همتای آذربایجانیاش تلفنی گفتوگو کرد و ضمن محکومیت این اقدام که منجر به کشته شدن یک دیپلمات و مجروح شدن دو نفر دیگر از کارکنان سفارت باکو شد، پیشنهاد کرد برای روشن شدن ابعاد مختلف حادثه، نهادهای امنیتی دو کشور در همکاری نزدیک با یکدیگر، موضوع را پیگیری و بررسی کنند؛ پیشنهادی که با استقبال وزیر امور خارجه جمهوریآذربایجان مواجه شد. برخلاف تهران که تلاش کرد پس از این حادثه، مواجهه منطقیای با این حادثه داشته باشد، در باکو اوضاع به شکل دیگری پیش رفت و الهام علیاف رئیسجمهور این کشور بدون ارائه هیچ سندی، در لحظات ابتدایی ادعای «تروریستی» بودن این حمله را مطرح کرد. در همین راستا، «آیخان حاجیزاده» رئیس بخش مطبوعات وزارت خارجه جمهوریآذربایجان، در گفتوگو با شبکه ترکیهای «تیآرتی هابر» در پاسخ به سوال مجری برنامه درباره انگیزه شخصی عامل حمله مدعی شد: «باکو اعتقاد ندارد که حمله به سفارت جمهوریآذربایجان در ایران به دلایل شخصی انجام شده باشد.» او در همین گفتوگو گفت که «دولت جمهوری آذربایجان قصد دارد به زودی سفارت خود را در تهران تخلیه کند.» در مواجهه با این فضاسازی باکو، وزارت امور خارجه اعلام کرد تدابیر امنیتی لازم برای ادامه فعالیت طبیعی سفارت و دیپلماتهای جمهوریآذربایجان در تهران اتخاذ شده است. در این گزارش به بررسی ابعاد این رخداد آنهم در شرایط حساس و پیچیده کنونی پرداخته شده است.
حمله به سفارت آذربایجان در چه شرایطی رخ داده است؟
این بخش به توضیح فضایی میپردازد که حمله به سفارت چه با برنامهریزی چه بدون برنامهریزی، در آن رخ داده است. بررسی بافتار بدون توجه به نیات عاملان از آنجا مهم است که ضمن کمک به شناسایی نیت عامل یا عاملان، به ما نشان میدهد برای ادامه باید چه اقداماتی انجام دهیم و ضعفهایمان چه بوده است.
1- تخریب سیاست خارجی کشور
راهاندازی اعتراضاتی تحت عنوان تظاهرات ایرانیان خارج از کشور، تروریستی اعلام کردن سپاه، تحریم آن توسط شورای اروپا و دولت آمریکا، متمرکز شدن غرب بر ایجاد آلترناتیو بهگونهای که این مساله در اروپا حول منافقین و در آمریکا حول پهلوی صورت گرفته است، کارزار اخراج سفرای ایران، راهاندازی بحث تحریف خلیج فارس در عراق، بزرگنمایی ارسال تسلیحات ایران برای استفاده در جنگ اوکراین، انتشار اسناد ضدطالبان، دروغپردازی درباره تاکید ایران بر گران شدن قیمت نفت صادراتی به سوریه و مواردی از این دست همه متمرکز بر یک محور است و آن مشروعیتزدایی از سیاست خارجی تهران است. با توجه به مسدود شدن امکان اقدام در داخل کشور که از مسیر اغتشاشات و حملات تروریستی مانند واقعه شیراز و اصفهان صورت گرفت، اغلب تحرکات معطوف به مسائل سیاست خارجی شده است. غرب به دنبال افزایش تحریمهای بینالمللی علیه ایران و اخلال در روابط تهران با متحدانش است. در چنین شرایطی اگر ایران به درستی موضوع را مورد بررسی قرار نداده و اقدام نکند، تشکیلاتی که با دخالت خارجی در خارج از ایران به اشکال مختلف ساخته و پرداخته شده، به میدان آمده و وارد تحرک میشود. اتفاقی که در ونزوئلا با «خوان خراردو گوایدو مارکز» رئیس مجمع ملی ونزوئلا و حمایت ویژه غرب به منصه ظهور رسید. خوان گوایدو پس از پیروزی نیکولاس مادورو در انتخابات ریاستجمهوری، خود را بهعنوان رئیسجمهور موقت ونزوئلا معرفی کرد و سازمان کشورهای آمریکایی و چندین دولت از جمله کشورهای آرژانتین، برزیل، کانادا، کلمبیا، اکوادور، پرو، و ایالات متحده از خوان گوایدو حمایت کردند و او را بهعنوان رئیسجمهور موقت مشروع ونزوئلا به رسمیت شناختند. مشخص نیست غرب میتواند یا میخواهد به این سمت حرکت کند یا نه اما قابل فهم است که متوجه شده حتی حرکت به این سمت میتواند اضطرابی در تهران ایجاد کند.
2- ارائه تصویر ناکارآمدی
حملاتی از این دست به دنبال القای ناکارآمدی در کشور است. نباید از یاد برد پس از حمله تروریستی به رژه اهواز در سال 1397 و حمله تروریستی اخیر این گروه به حرم شاهچراغ شیراز در 4 آبان ماه، بخشی از بازوهای رسانهای اتاق عملیات اغتشاشات تاکید میکردند این اقدام اگر توسط داعش باشد نشاندهنده ناکامی دستگاههای امنیتی ایران است.
3- تزریق احساس انزوا
غرب بهویژه در مساله احیای برجام تلاش داشت برای فشار به دولت، اینگونه به افکار عمومی القا کند که فضای بدون برجام، انزواست. برای این اقدام فعالیتهای گوناگونی شکل گرفت، ازجمله اعلام ممنوعیت ورود ژاوی بازیکن مطرح اسپانیایی همراه تیم بارسلونا به خاک آمریکا. گفته میشد وی به دلیل سفر به ایران در زمان حضورش در تیم السد قطر برای ورود به آمریکا نیازمند مجوز ویژه است. این مساله تلاش داشت بهطور سنگین در فضای داخلی ایران منتشر شده و احساس انزوا به افکار عمومی تزریق کند. ایجاد التهاب دیپلماتیک در ایران یکی از این هدفهای کلان غرب است.
4- تلاش برای منصرف کردن ایران از پیگرد عوامل اغتشاشات
پس از کودتای ناکام ترکیه که عمر آن به چند ساعت نیز نکشید، دولت این کشور جدا از محاکمه عوامل این کودتا، تصفیه نهادهای دولتی از طرفداران کودتا را نیز در دستورکار خود قرار داد و آنها را از کار دولتی اخراج کرد. در ایران اگرچه ناآرامیها در قالب کودتا قابل تفسیر نیست ولیکن در جریان همین ناآرامیها، عدهای در پوشش معترض، نظم و امنیت عمومی را به چالش کشیدند و منازل مردم را به آتش کشیدند و عدهای نیز ماموران انتظامی و امنیتی را به شهادت رساندند. پس از شکست این ناآرامیها که هدف آن سرنگونی حکومت بود، روند رسیدگی به جنایات افراد موثر در ناآرامیها آغاز شد. در چنین فضایی با مشغولسازی تهران در چندین و چند جبهه، غرب به دنبال متوقف ساختن روند رسیدگی قضایی به اتهامات متهمان عاملان ناآرامیها است. کشورهای غربی پس از تروریستی اعلام کردن سپاه و اعمال تحریم، به دنبال جلوگیری از تمرکز ایران برای پاسخگویی به اقدامات پیشین از طریق تغییر فضا هستند. در همین ناآرامیها تعدادی از سفارتخانههای غربی نقش پررنگی را برعهده داشتند. همچنین نمایندگان پارلمان کشورهای اروپایی در اقدامی مداخلهجویانه پروژه اعلام کفالت سیاسی را -که اقدامی بیمعنی و خارج از قواعد حقوقی بود- کلید زدند. این کشورها بیمیل نیستند که در فضای فعلی که احتمالا تهران مواجههای با برخی از سفارتخانههای خارجی خواهد داشت، با هدف جلوگیری از برخورد و اخراج احتمالی برخی دیپلماتها، بخشی از توانایی مقابلهای ایران با سفارتخانهها مصروف قضیه آذربایجان شده و تخلیه گردد. در این فضای دشوارتر، تهران باید بتواند اعمال قدرت کرده و پس از بررسی جوانب امور، تعدادی از دیپلماتهای موثر در ناآرامیها را عنصر نامطلوب معرفی کند.
5- موازنه منطقهای با توجه به تضعیف رژیمصهیونیستی
رژیمصهیونیستی در چند سال گذشته توانسته است با اتکا به حمایت غرب و لابیگری، در برخی کشورهای اطراف ایران نفوذ قابل توجهی پیدا کند. با این وجود بحرانهای داخلی این رژیم غیرقابل چشمپوشی است. همین مساله موجب شده اسحاق هرتزوک رئیس رژیم در روزهای اخیر دستکم دوبار درباره خطرات موجودیتی بحران داخلی تلآویو هشدار دهد. در بین کشورهای پیرامونی ایران، تلآویو ارتباط ویژهای با باکو برقرار کرده است. دو هفته پیش روزنامه تایمز آو اسرائیل در گزارشی از چرایی مهم بودن حضور در قفقاز جنوبی نوشت. این روزنامه صهیونیستی مهمترین برگ برنده تلآویو را وجود اختلاف بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان خواند و نوشت که این رژیم میتواند به این کشور همسایه ایران بهعنوان یک متحد برای تحت فشار قرار دادن ایران نگاه کند. اکنون که رژیمصهیونیستی در دام بیثباتی طولانیمدت سیاسی گرفتار آمده و با وجود 5 انتخابات پیدرپی، دولت این رژیم در آستانه سقوط قرار دارد، تلآویو بیش از گذشته دست به اقدامات موازنهساز خواهد زد. این کشور میخواهد با هدف انداختن ایران در وضعیتی که قادر به بهرهگیری از شرایط علیه تلآویو نباشد، اوضاع فعلی را کنترل کند. متحدان غربی رژیمصهیونیستی به هر میزانی که این رژیم دچار ضعف میشود، برای جلوگیری از تغییر موازنه قوا در منطقه طرحهای سنگینتری برای مهار ایران پیاده میکنند.
6 -تفاوت مواجهه با کشور هستهای
به دلیل پیشرفت فناوری هستهای در ایران و همچنین ظرفیت تاسیسات آن اینگونه تلقی میگردد که تهران هرچند قصدی برای تولید سلاح ندارد، اما هرگاه اراده ساخت آن را داشته باشد قادر به تولید این سلاحهاست. بر این اساس ایران یک کشور «نهفته هستهای» شناسایی شده که قادر به ساخت سلاحهای هستهای است اما از تولید آنها خودداری میکند. هند و پاکستان زمانی که به سمت سلاح هستهای رفتند، بلافاصله با اقدامات محدودکننده غرب مواجه شدند. آمریکا با اشغال افغانستان، نظارت جدی بر هند و پاکستان را آغاز کرد که منجر به نظارت واشنگتن بر تاسیسات این دو قدرت هستهای شد. همچنین اشغال افغانستان مانع از بهرهگیری این دو کشور از افغانستان برای نفوذ مستقلانه به آسیای میانه میشد. غرب حتی اگر بداند دیگر وضعیت هستهای ایران به عقب باز نمیگردد، از تلاش برای دسترسی به داخل تاسیسات هستهای ایران، حتی اگر مواد 90 درصدی نیز در آن انبار شده باشد، دست نمیکشد. عضویت در باشگاه هستهای، حتی اگر به دلیل پیشرفتهای فناوری و نفوذ منطقهای یک کشور ناگزیر باشد، میتوان به افزایش شدید وزن یک کشور بینجامد. از اینرو با وجود هزینههایی که برای اعمالکنندگان دارد، برخوردها با کشور هستهای بهشدت سنگین خواهد بود. به همین دلیل است که اروپا در زمستان سخت، جنگ و پیشبینی ادامه تنش با روسیه، نه برای سالهای آینده به سمت سرمایهگذاری در گاز ایران آمده و نه حتی حاضر است هماکنون نفت ایران را بخرد تا در سال 2023 مجبور به سوزاندن زغال سنگ در قاره سبز نباشد.
اهداف احتمالی آذربایجان
دولت آذربایجان بلافاصله پس از حمله دیروز به سفارتخانه خود در ایران، درحالیکه اعترافات فرد مهاجم مسائل دیگری را آشکار میساخت، این حمله را تروریستی خواند. در کنار آن، آرایش رسانهای جبهه مقابل نیز نشان داد آنها برای چنین واقعهای از قبل آماده بودهاند. بر همین اساس میتوان متصور بود باکو در حرکتی متهورانه با فراهم کردن امکان چنین واقعهای، به دنبال کسب دستاوردهایی است.
1- زدودن اتهام تروریسم از دامان باکو
واقعیت این است که فرد حملهکننده به سفارت باکو در تهران، امکان ویژهای را در اختیار باکو قرار داده است. آذربایجان از این فرصت نهایت استفاده را کرد و بدون هیچ گزاره قابل اثبات آن را «تروریستی» خواند، درحالیکه اظهارات ضارب که به همراه فرزندانش به سفارت رفته است و مسائلی که باکو با آن مواجه است، خطری تروریستی را متوجه این سفارت نمیکند. این موضعگیری باکو، برای سرپوش گذاشتن بر نقش این کشور در اقدامات تروریستی علیه تهران است. آذربایجان در دو نوبت دست به انتقال تروریستها به خاک خود زده است. نخستین مرتبه در جریان جنگ 2020 قره باغ، تروریستهایی را از سوریه به کشورش فراخواند. دومین مرتبه، پیش از اجرای عملیات تروریستی در شیراز بود که باکو مسیر انتقال هماهنگکننده آن به ایران را فراهم آورد. براساس بیانیه وزارت اطلاعات، عنصر اصلی اقدام تروریستی شاهچراغ شیراز، تبعه جمهوریآذربایجان بوده و این تروریست از طریق پرواز باکو-تهران به کشور وارد شده است. ضمن آنکه عوامل ترور دانشمندان هستهای نیز در یک دهه قبل از خاک آذربایجان به ایران نفوذ کرده بودند.
2- فراموشی محاصره مردم قرهباغ
آذربایجان به دنبال ایجاد دالان زنگهزور است و تهران ایجاد این دالان را به معنای مسدودسازی ارتباط ایران با اروپا میداند و مخالف سرسخت اجرای آن است. آذربایجان برای اجرای این دالان، اقدام به قطع تنها مسیر ارتباطی قرهباغ با ایروان و محاصره ارمنیهای ساکن آن کرده تا از طریق آن، ایروان را مجبور به تسلیم کند. واکنشهای بینالمللی به این جنایت، باکو را در تنگنا قرار داده و از این رو این کشور که تحت فشار اقدام خود در محاصره مردم قرهباغ است، تلاش دارد از تبعات اقدام غیرانسانی خود در این منطقه شانه خالی کند. یکی از وجوه تروریستی اعلام کردن حمله به سفارت، میتواند این موضوع باشد.
3 -عقبنشینی ایران از معضل دالان زنگهزور
در دو سال اخیر تهران بارها اعلام کرده است که اجازه تغییر ژئوپلیتیک منطقه را نمیدهد و بر همین اساس نیز رزمایش نظامی در نزدیکی مرزهای شمال غربی برگزار کرده تا اعلام کند آماده هرگونه درگیری برای این مساله است. آذربایجان با بعد تروریستی بخشیدن به اقدام اخیر، سعی دارد از فرصت ایجادشده بهره ببرد و درحالیکه ایران در داخل و خارج با تبعات ناآرامیها دستوپنجه نرم میکند، دالان زنگهزور را تصرف کند.
4- کسب امتیازات و جلب نظر رژیمصهیونیستی
دولت آذربایجان تلاش دارد از طریق انجام اقداماتی ضدایران، تسلیحات بیشتر و پیشرفتهتری از رژیمصهیونیستی خریداری کند. باکو همچنین تلاش دارد برای تصرف جنوب قفقاز و آوارهسازی ارامنه ساکن قرهباغ که با واکنشهای بینالمللی روبهرو خواهد شد، از کمک لابی صهیونیسم کمک بگیرد.
در اختلافات میان آذربایجان و ارمنستان، کشوری مانند فرانسه تلاش کرده در کنار ارامنه بایستد. باکو از لابی قدرتمند صهیونیستها در پاریس آگاه است و باید برای کسب رضایت بیشتر این لابی، امتیازات بیشتری در قالب تشنجآفرینی با تهران، به تلآویو ارائه کند.
اهداف در پس پرده حمله
موج مشکوک و هماهنگی که پس از حمله به سفارتخانه در فضای دیپلماتیک، رسانهای و مجازی به راه افتاده، کمی جای تامل دارد. حمله به سفارت آذربایجان پیچیدگیهایی دارد که نمیتوان آن را حادثهای معمول دانست اما حتی اگر آن را واقعهای عادی درنظر بگیرم، تلاشهای رسانهای بر سوءاستفاده از آن استوار است تا اهدافی را محقق سازد.
1- پوشاندن جنایات صهیونیستها
صهیونیستها روز پنجشنبه در حملهای کمسابقه طی سالهای اخیر با حمله به شهر جنین در کرانه باختری دستکم 9 فلسطینی را به شهادت رسانده و 20 نفر دیگر را زخمی کردند.
پس از این اتفاق تلویزیون رژیم صهیونیستی روز جمعه اعلام کرد «ویلیام برنز» رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) از روز پنجشنبه، همان روز عملیات، وارد تلآویو شده و با مقاماتی مانند «دیوید بارنیا» رئیس موساد دیدار کرده است. تقریبا یک هفته پیش از وی نیز «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا به فلسطین اشغالی سفر کرده بود. تقریبا همزمان با تحرکات دیپلماتیک مقامات آمریکایی و صهیونیستی، بر دیدارها میان مقامات عربی با یکدیگر و دیدارهایشان با مقامات تلآویو از سوی دیگر افزوده گشته است. هفته گذشته در یکی از این دیدارها بنیامین نتانیاهو با سفر به اردن، با پادشاه این کشور دیدار کرد. انطباق این سفرها با اقدام کمسابقه صهیونیستها علیه شهر جنین باعث شده این فرضیه ایجاد شود که این سفرها در هماهنگی برای چنین حملهای نقش داشته است.
پیشتر اینگونه تلقی میشد که آمریکا دولت نتانیاهو را برای عدم تشدید تنش تحت فشار قرار دهد، علاوهبر آنکه گفته میشد نتانیاهو خود نیز چندان با مواضع تندروهای کابینهاش همراهی ندارد. حمله سنگین به جنین اما نشان داد در این فقره برخلاف برداشتها هماهنگی میان طرفهای بینالمللی و منطقهای وجود دارد. برای جلوگیری از تنشزایی بیشتر این حمله، درحالیکه باید توجهات بینالمللی به فلسطین متمرکز شود، قرار است این توجهات به سمت ایران متمایل گردد.
2- ادامه مشغولسازی ایران
برای مشغولسازی ایران و افکار عمومیاش، تلاش شده هرگونه اقدامی علیه ایران با صدای بسیار زیادی همراه گردد تا لاجرم توجهات به سمت آن رفته و بخشی از توانایی ذهنی ایران را اشغال کرده و البته ذهنیتی انحرافی را نیز در آن ایجاد کند. ایجاد بحران ساختگی حمله به سفارت آذربایجان و ابعاد بینالمللی دادن به آن در این چهارچوب است.
3- ایجاد اشکال در تجارت خارجی ایران
بزرگنمایی حملات به سفارتخانهها باعث میشود گردشگران، سرمایهگذاران، نمایندگان شرکتها و حتی میهمانان خارجی به این جمعبندی برسند که در شرایطی که سفارتخانهها و اماکن دیپلماتیک در ایران امنیت ندارند، چه تضمینی وجود دارد که سفر به تهران، بدون تبعات باشد؟ این مساله بهویژه در جذب همکاری خارجی مهم است.
4- ضربه به سیاست خارجی
هدف اولیه وارد آوردن فشاری سهمگین به سیاست خارجی ایران است تا از آن طریق با مشروعیتزدایی از آن، قدرت تحرک کشور کاهش یابد. همچنین تلاش میشود حمله به اماکن دیپلماتیک ایران در سراسر جهان مشروع جلوه داده شود.
اختلاف خانوادگی حساسیتبرانگیز
واقعه حمله به سفارت آذربایجان در تهران در یک پازل کلی در بدترین شرایط زمانی و مکانی اتفاق افتاده است. بهگفته فرزند این مرد، مادر آنها در کشور آذربایجان حضور داشته، بااینحال این مرد، بدون توجه به این موضوع با این ادعا که میخواهد همسرش را نجات دهد، یک سلاح در دست میگیرد و بهسمت سفارت میرود. باید زوایای این اقدام بهطور دقیق سنجیده شود، زیرا هر اقدام برنامهریزی شدهای، الزاما بهصورت مستقیم طرحریزی نشده و میتواند از مسیر تحریک دیگران صورت پذیرد. بهعبارت دیگر این فرد میتواند ناخواسته عاملی شده باشد برای فاز بعدی اقدام علیه ایران در عرصه بینالملل.
پس از حمله به سفارت فارغ از زمانبندی و هماهنگی آن با خطی که «اتاق عملیات اغتشاشات ایران» در شرایط کنونی پیگیری میکند و پیشتر نیز آن را مدنظر داشته، مواضع تهاجمی دولت آذربایجان و رسانههای هم جبهه آن در این زمینه کمی قابلتامل است. احتمال ضعیفی وجود دارد ولی شاید در ارتباط تلفنی فرزندان با مادرشان، عامل حمله میتوانسته حداقل برای همسرش خطونشان حمله به سفارت را کشیده باشد.
چرا سفارت آذربایجان؟
همین چند روز پیش ماموران امنیتی توانستند فردی را دستگیرکنند که تا پیش از این رسانههای غربی خبرهایی درمورد دستگیری، شکنجه و حتی احتمال اعدام وی را منتشر میکردند. هرچند این فرد دستگیر شد اما نشان داد که در بحرانها، حتی افراد عادی میتوانند سناریوهای عجیبی را پیش ببرند. نمیتوان قاطع درباره عوامل پشت این اقدام سخن گفت ولی از آنجا که این اقدام در تضاد کامل با منافع ملی جمهوری اسلامی ایران بوده است، باید احتمال دخالت مخالفان جمهوری اسلامی را در این ماجرا داد. اما چرا بین اماکن دیپلماتیک در تهران، سفارت باکو انتخاب شده است؟
1 -کشورهای غربی حاضر به هزینه دیپلماتیک نیستند
برای فشار دیپلماتیک به ایران، احتمالا کشورهای غربی حاضر به تخلیه سفارتخانههای مهم خود نیستند و برای این کار کشورهای کماهمیتتری در جهان مانند آذربایجان درنظر گفته شدهاند.
2 -تنها تنش قابل نظامی شدن
درمیان طرفین حاضر، با توجه به التهابات قفقاز از سال 2020، تنها تنشی که میتواند سویههای نظامی نیز بهخود بگیرد، میان ایران و آذربایجان است.
3- تنها همسایهای که انگیزه منازعه دارد
آذربایجان سوار بر آرزوها، ناسیونالیسم و ادراک از خود بهعنوان قدرت نظامی بر این عقیده است که میتواند دربرابر ایران قدعلم کند. باکو پس از چند دهه خفت، در نبرد با ارمنستان موفقیتهایی کسب کرد. پیروزی با کمک ترکیه در جنگ، باکو را به این توهم رسانده که در نبردهای دیگر نیز میتواند پیروز میدان باشد. از همین رو علاقه شدیدی به ماجراجویی خصوصا در مواجهه با ایران دارد.
ایران باید چه کند؟
1- پیگیری سرنوشت فردی که گفته میشود در سفارت آذربایجان مفقود شده تا مشخص شود آیا وی واقعا از ایران خارج شده است یا اینکه همچنان پس از چندماه در سفارت آذربایجان حضور دارد. بازرسان باید قادر به ورود به سفارت آذربایجان و محل سکونت دیپلماتها باشند تا بتوانند در این زمینه تحقیق کنند. در این خصوص باید البته به فریب موجود در این اقدام نیز توجه کرد. شاید این ادعا نادرست باشد و برای تشدید تنشها باشد.
2- اگر این فرد بهصورت غیرقانونی به خارج از کشور منتقل شده، این اقدام غیرقانونی آذربایجان که توسط سفارت صورتپذیرفته باید پیگیری شود.
3- ایران به باکو درباره پایان دادن به محاصره قره باغ اولتیماتوم داده و آماده نقشآفرینی در این بحران به هر شکل ممکن باشد.
4- آذربایجان باید متوجه شود با سناریوسازی چیزی درخصوص ژئوپلیتیک قفقاز دچار تغییر نخواهد شد، بلکه اصرار بر آن میتواند منجر به تهدید باکو شود و باید مقامات باکو کاملا متوجه شوند با این اقدامات زنگهزوری به دست نمیآید.
5- ایران باید مساله مبارزه با تروریسم در آذربایجان را بهطور جدیتری پیگیری کند، بهویژه سرنوشت تروریستی که از باکو برای اقدام تروریستی شیراز وارد کشور شده بود.
6- غرب اینگونه میاندیشد که انحراف ایران به مسائل خلیجفارس یا قفقاز باعث کاسته شدن توان تمرکزش بر محور ایران-مدیترانه میشود. تهران باید با پیگیری موثر و همزمان این پروندهها بر قدرت خود تاکید کند؛ این اقدام پیشتر در جریان جنگهای منطقهای و مدیریت همزمان پروندهها اثبات شده است.
7-این حمله، بهانهای برای آغاز حملات فرودولتی علیه مراکز دیپلماتیک ایران و مشروعیتسازی به آنها در چهارچوب اقدام متقابل است. تهران باید از هماکنون برای حفاظت از اماکن دیپلماتیک خود در خارج از کشور طراحی داشته باشد.
8- ذینفعان مهار ایران، متاسفانه برخلاف برداشتها تنها شامل غرب و متحدانش نمیشوند. بااینحال ایران دربرابر همین فشارهای همهجانبه سابقه درخشانی در مقاومت صحیح و سودمند دارد. راه نگران نشدن از صحنهآرایی و برداشتن گامهایی جدی اما دقیق است.
9- اقدامات زیادی برای حفظ روابط با آذربایجان صورت گرفته اما باکو اراده سازشناپذیری دارد. راه گریزی از سیاست مهار نیست. اجرای سیاست مهار معنای تشدید تنش نمیدهد، بلکه باید با مسدود ساختن مسیرها، طرف مقابل را متوجه محدودیتهایش ساخته و بهسمت رابطه صحیح هدایت کرد. بدون این مهار تخریب روابط در پیش است نه تصحیح.