سیدمهدی طالبی، خبرنگار:یا آلمانیها از تبعات شکست اوکراین در جنگ با روسیه بر آینده اروپا آگاهند یا اینکه آنقدر نیازمند انرژی هستند که در دامن آمریکا غلتیدهاند. صدراعظم آلمان روز گذشته علاوهبر موافقت با ارسال تانکهای رزمی لئوپارد به اوکراین، خودش هم میخواهد به این کشور تانک ارسال کند. «اولاف شولتز» در بیانیهای گفت که آلمان 14 تانک را در اولین گام به اوکراین تحویل خواهد داد، اما هدفگذاری این کشور روی دو گردان از این تانکها است تا در اختیار ارتش اوکراین قرار داده شود. همزمان با آلمان، مقامات ایالات متحده هم اعلام کردند تانکهای ام1 آبرامز را به اوکراین تحویل خواهند داد. مقامات نظامی اوکراین میگویند که این کشور نیاز به 300 تانک برای تغییر شرایط جنگ دارد، اما بررسیها نشان میدهد در خوشبینانهترین حالت آنها یکصد ارابه تانک دستشان را بگیرد. پیشبینی اینکه این تانکها قرار است در میدان نبرد چه تغییراتی ایجاد کنند، چندان دشوار نیست. به هر روی اروپا و بهویژه آلمان با ارسال تسلیحات تهاجمی به اوکراین، عملا سطح جنگ را یک مرحله بالاتر بردند. بهطور حتم این تانکها اگر در میدان رزم موثر باشند، آتش جنگ را شعلهورتر و زیرساختهای بیشتری از اوکراین را نابود خواهند کرد. در یک برآیند کلی میتوان گفت غرب مرحله به مرحله خود را به سومین جنگجهانی نزدیک میکند و در این میان آلمان بیش از سایر کشورهای اروپایی در این نزاع میداندار است؛ دقیقا مشابه اقدامی که 82 سال پیش رخ داد. در 22 ژوئن 1941 با فرمان هیتلر عملیات موسوم به «بارباروسا» آغاز شد تا ارتش آلمان به شوروی حمله کند. حالا دههها سال پس از جنگی که در نهایت به شکست آلمان و اشغال آن انجامید، جانشینان هیتلر با تصمیم برای ارسال تانکهای لئوپارد-2 عملا درحال آغاز دومین تهاجم بارباروسا علیه روسها هستند. امروز نه روسها شوروی دارند و نه آلمانیها رایشی تا جنگی فراگیر مانند جنگ دوم جهانی آغاز شود، اما سرنوشت مچاندازی تانکی دو کشور میتواند درنهایت به تسلیم یکی دربرابر دیگری بینجامد، حتی اگر کشتههای زیادی روی زمین نیفتد.درباره تاثیر تصمیم جدید اروپا و آمریکا میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
جبران کمبود تسلیحات فعلی
ظرفیتهای تسلیحاتی غرب در برخی حوزهها کاهش یافته است. راه مقابله با آن، گشودن شاخههای جدیدی است. اگر کارخانههای غربی نمیتوانند بیشتر از این موشکهای ضدتانک و توپخانه تحویل دهند، تنها راه بالانس وضعیت، گشودن مسیر تانکهاست؛ تسلیحاتی که تاکنون به اوکراین ارسال نشدهاند. ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو در اخیرا در گفتوگویش با روزنامه «دی ولت» آلمان اعتراف کرد که حمایت از اوکراین به «روند کاهش ذخایر تسلیحات و مهمات ناتو ادامه داده است.» او این حمایت گسترده را درست دانست ولی تاکید کرد «باید ذخایر مهمات و سیستمهای تسلیحاتی خود را دوباره پر کنیم.» اما پر کردن این منابع کار چندان آسانی نیست. چندماه پیش جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و تعدادی از روسای کارخانههای تسلیحاتی غربی به این مساله اشاره کردند و حتی معتقد بودند برای جبران ذخایر کاهشیافته به چندسال زمان نیاز است. کمبودها در جنگ با روسیه بهاندازهای است که آمریکا را به کمک گرفتن از حساسترین ذخایر مهمات خود واداشته است. شبکه عبری «کان» هفتهجاری در گزارشی اعلام کرد آمریکا 150 هزار گلوله خمپاره را که در سرزمینهای اشغالی بهعنوان کمک به این رژیم انبار کرده بود، با هواپیما از فلسطیناشغالی تخلیه کرد.
تاثیر ضمنی بر موازنه نظامی
موازنه نظامی و تسلیحاتی الزاما در میدان رخ نمیدهد، بلکه مسائل دیگری نیز میتوانند موازنه نظامی و حتی میدانی را تحتتاثیر قرار دهند. اگر روسیه با متوقف ساختن روند عقبنشینیهای خود با تصرف شهر «سولدار» در استان دونتسک آماده هجومهای جدیدی است، غرب با ارسال تسلیحات بیشتر و پیشرفتهتر به اوکراین و تبلیغات درباره آن، بهدنبال تحتتاثیر قرار دادن غلبه نظامی روسهاست. این تسلیحات میتوانند روسها را در پیشروی بیشتر به احتیاط وادار کنند، زیرا تصرف مناطق بیشتر، حفاظت از آنها را دربرابر پاتکهای سنگین اوکراین برای بازپسگیری مناطق دشوارتر میسازد.
شکستن مقاومت در ارسال سلاح
مقامات آمریکایی به گوستاوو پدرو، رئیسجمهور کلمبیا گفتهاند بهدلیل ناتوانی کلمبیا در حفظ و عملیاتی کردن تسلیحات ساخت روسیه، آنها را به اوکراین بدهد.
وی با وجود تایید وضعیت نگهداری بد تسلیحات روسی در کشورش حاضر به حمایت از هیچیک از دو طرف نشد و تاکید کرد: «هیچکدام از تسلیحات و تجهیزات روسی در کلمبیا بدون توجه به شرایط آنها، در درگیری در اوکراین مورد استفاده قرار نخواهد گرفت.»
به غیر از کلمبیا کشورهای زیادی دربرابر درخواست آمریکا برای ارسال سلاح به اوکراین مقاومت کردهاند و جالب اینکه آلمان نیز مدتی تلاش کرد دربرابر فشارها برای ارسال لئوپارد به اوکراین مقاومت کند اما درنهایت با فشار آمریکا و اصرار اوکراین این مجوز را صادر کرد. دولتها بهدلیل نداشتن منافع در جنگ اوکراین و همچنین ترس از پاسخ روسیه، حاضر به ارسال تسلیحات به اوکراین نیستند. آمریکا برای شکستن این فضا بهدنبال ارسال تانکهایی به سطح پیشرفتگی لئوپارد-2 به اوکراین است تا امکان ارسال تسلیحات سطح پایینتر توسط دیگر کشورها فراهم شود. در این صورت ترس متحدان ریخته و واشنگتن دلیلی بزرگ برای اعمال فشار به بخش دیگری از متحدان خود خواهد داشت. تسلیحات پیشرفتهای مانند لئوپارد که لبه فناوری تانکهای ساختهشده توسط غرب است، میتواند با عبور از سقف کیفی تسلیحات ارسالی از تبعات ارسال تانکهای سطح پایینتر بکاهد. آنچه بهطور خاص مدنظر آمریکاییهاست، جمعآوری تانکهای روسی از سراسر جهان برای اوکراین است. این مساله ریشه در وضعیت این تانکها در جهان دارد، زیرا درحالحاضر آنها بخش اعظم تانکهای در دسترس جهان را تشکیل میدهند. این وفور به دلایلی رخ داده است؛ نخست آنکه سیاست نظامی شوروی برخلاف آمریکا که قدرتی بحری بوده و حتی در جنگ زمینی بر پشتیبانی هوایی اتکا داشت، بر نیروی زمینی متمرکز بود. به همین دلیل شوروی بیشتر از غرب بر تانک متکی بود. از سوی دیگر قیمت این تانکها بسیار ارزان و ساختشان نیز نسبت به تانکهای پیچیدهتر غربی آسانتر بود. آنها به همین نسبت تعمیرات راحتتری نیز داشتند و کاربریشان نیازمند آموزش کمتری بود.
این تانکها بهدلیل سهولت مجوزهای صادراتی روسها، درسراسر بازارهای جهانی گسترش یافتهاند. پس از فروپاشی شوروی روسیه، جمهوریهای استقلالیافته از شوروی و کشورهای بلوک شرق با فروش انبوه تسلیحات روسی به این گستردگی دامن زدند. بااینحال این مساله تمام دلایلی نیست که باعث شدهاند آمریکا بهدنبال جمعآوری تسلیحات و تانکهای روسی برای تزریق به اوکراین باشد.
امروزه با پیشرفت فناوریها بسیاری از تانکهای روسی منسوخ شدهاند و در انبارها نگهداری میشوند. اگر ارتشها از تانک بهصورت فعال استفاده کنند، بهسختی میتوان آنها را راضی به فروش کرد. درحالحاضر کشوری مانند مصر دارای 300 تانک تی-62 ساخت شوروی سابق در انبارهای خود است و از سوی دیگر سیستم تسلیحاتی اوکراین همچنان روسی است. مهمتر از همه با گسترش ارسال سلاح به اوکراین امکان پنهان ساختن ارسالکننده وجود دارد. کشورهای زیادی از تسلیحات روسی برخوردارند و در صورت مشاهده شدن تانکهای روسی در میدانهای نبرد آنها میتوانند آن را انکار کنند و به کشورهای دیگر مربوط بدانند.
درصورت افزایش تعداد کشورها و میزان سلاحهای ارسالیشان به اوکراین، این مساله میتواند به بروز تنشهایی در سیاست خارجی روسیه تبدیل شود و به انزوای آن بینجامد.
افزایش تنش میان روسیه و اروپا
صدور مجوز ارسال تانک توسط آلمان و پیوستن دیگر کشورهای اروپایی به این روند میتواند تنشها میان روسیه و قاره سبز را بیشتر از وضعیت بغرنج کنونی افزایش دهد؛ مسالهای که موجب غلتیدن بیشتر اروپا در آغوش آمریکا میشود.
توسعه دامنه جنگ باعث تشدید روحیه انتقامجویی اروپاییها علیه کشورهایی میشود که به هر نحوی با روسیه دارای روابطی هستند. این انتقامجویی میتواند دامنه گستردهای از کشورها را دربرگیرد؛ از آنهایی که با روسیه روابط رو به رشدی دارند تا کشورهایی که حاضر به قطع یا کاهش بیشتر روابط نیستند.
انهدام لئوپارد-2 آسان نیست
تانک لئوپارد-2، 62 تن وزن و تانک روسی تی-90، 46 تن وزن دارند. هرچند تمام این 16 تن اختلاف وزن به زره مربوط نیست، درهرحال نشان میدهد تانکهای غربی که 1.5 برابر تانکهای اصلی روسیه سنگینتر هستند، حفاظت بهتری دارند. همچنین این تانکها از مجموعه تدابیر دیگری مانند زره واکنشدهنده، سامانههای دفاع فعال که میتواند موشکهای ضدتانک را پیش از برخورد منهدم سازد، بهرهمند هستند.
تزریق این تانکها به میدان نبرد میتواند تغییری کیفی در جنگ ایجاد کند. با حضور آنها روسیه باید میزان بیشتری موشک ضدزره روانه جبههها کند. این مساله ضمن هزینه بالای تامین هزینه موشکهای اضافی میتواند منجر به کاهش قدرت تحرک این نیروها و همچنین افزایش تلفات تسلیحاتی هنگام عقبنشینی شود.
موشکهای ضدتانک روسی مانند نمونههای قبلی موشک کورنت یا حتی کنکورسها میتوانند به تانکها آسیب برسانند و برای مدتی آنها را از چرخه عملیاتی حذف کنند، اما اغلب از انهدام کامل عاجزند. این مساله درباره موشکهای غربی نیز صادق است، بهویژه آنکه نمیتوان هر شلیک را برابر با شکار دانست. شبکه روسی «راشاتودی»، پیشتر این موضوع را درباره عملکرد موشکهای ضدتانک آمریکایی در جنگ اوکراین برجسته ساخته بود. براساس گزارش این شبکه درباره عملکرد موشکهای ضدتانک «جاولین» ساخت کارخانه تسلیحاتی «رایتیون» آمریکا، از هر ۱۱ موشک جاولین شلیکشده، فقط سه مورد به هدف برخورد کرده و در هشت مورد بهخطا رفته است. موشکهای ضدتانک آمریکایی «تاو» نیز در هر 16 شلیک تنها دو موفقیت داشته و 14 موشک دیگر به خطا رفتهاند. درصورت ارسال تانکهای پیشرفته و بهراه افتادن سیل تانکهای روسی جمعآوریشده از سراسر دنیا به اوکراین، روسیه باید تعداد زیادی از یگانهای رزمی خود در خط مقدم را به پیشرفتهترین موشکهای ضدزره خود مجهز کند تا بتواند تانکهای لئوپارد را متوقف سازد. در این صورت احتمال بالایی وجود دارد که درصورت عقبنشینی یگانها یا کشته شدن افراد خطوط مقدم روسیه، موشکهای ضدزره پیشرفته روسی بهدست نیروهای اوکراین بیفتند. این موشکها درصورت غنیمت گرفته شدن توسط اوکراینیها علیه روسها استفاده و تعدادی از این تسلیحات نیز برای آزمایش روی جدیدترین نسخهها راهی آزمایشگاه میشوند.
همچنین با توجه به محبوبیت ضدزرههای روسی، افزایش نیاز به آنها در میدان جنگ میتواند به کاهش صادرات و عمل نکردن به تعهدات صادراتی منجر شود.
تله برای بالگردها و جنگندهها
حضور تانکهای قدرتمند لئوپارد در میدان جنگ با توجه به دشواری در انهدامشان، ممکن است جنگندهها یا بالگردهای تهاجمی روسیه را بار دیگر راهی جبههها سازد. با توجه به تسلیحات ضدهوایی ارسالی به اوکراین، این هواگردها در معرض هدفگیری این سامانهها قرار خواهند گرفت. ساقط کردن هر جنگنده یا بالگرد میتواند به زیان 40 میلیون دلاری روسیه منجر شود.
تزریق روحیه به اوکراین
تصویرسازی رسانههای غربی درباره جنگ میگوید اوکراین درحال مقاومت و پیروزی و روسیه درحال شکست است! این تصویرسازی اما در واقعیت برعکس است. از جمعیت 43 میلیونی اوکراین هفتمیلیون آواره کشورهای اروپایی شدهاند که با توجه به ممنوعیت خروج مردان بهدلیل شرایط جنگی، تقریبا تمام آنها را زنان و کودکان تشکیل میدهند. ششمیلیون نفر نیز در داخل این کشور آواره شدهاند. در این میان بخش اعظم جمعیت چهار استان تصرفشده اوکراین بهویژه چهار تا پنجمیلیون ساکن دو استان منطقه دونباس، تحتکنترل روسیه قرار دارند.
جمعیت تحتکنترل دولت مرکزی اوکراین با توجه به این مساله از 43 میلیون نفر به زیر 30 میلیون نفر رسیده است. از این میزان ششمیلیون در داخل آواره بوده و نهتنها استفادهای از آنها قابلتصویر نیست، بلکه هزینههایی هم دارند، از سوی دیگر اوکراین مجبورشده با فراخوان یکمیلیون نیروی نظامی، دستگاه نظامی خود را پنجبرابر کند.
درمقابل روسیه نهتنها هیچ بخشی از خاک خود را از دست نداده، سرزمینهای داخلیاش دچار آسیب چندانی نشده، آوارهای ندارند (هرچند چندده هزار مهاجرت داشته) بلکه حتی وضعیت اقتصادی آن نیز چندان دچار تزلزل نشده است.
اوکراینیها در فضاسازی رسانهای غرب برایشان، خود هم فریب خوردهاند و با توجه به تبعات جنگ، ازجمله حملات دامنهدار به تاسیسات عمقی اوکراین مانند تاسیسات برق، روحیهای بهشدت ضعیف دارند. غرب درتلاش است با ارسال تانکهای جدید روحیه جدیدی را به اوکراینیها تزریق کند.
چرا آلمان باید نگران باشد؟
آلمان میداند صدور مجوز ارسال تانکهایش به اوکراین چه پیامدهایی برای روسیه دارد و میداند با تغییر شرایط، رفتار مسکو دربرابر این کشور را تغییر دهد. این مساله میتواند منجر به افزایش حملات سایبری، خرابکاریهای صنعتی، افزایش تهدید نظامی علیه آلمان و مواردی از این دست باشد. تنها افزایش تهدیدات نظامی روسیه علیه آلمان میتواند طی چندسال آینده دهها میلیارد دلار هزینه اضافیتر نسبت به شرایط کنونی روی دست برلین بگذارند؛ چیزی که تحمل آن بهخاطر ارسال چند ده تانک عاقلانه نیست.
آلمان از لحاظ صنعتی آسیبپذیریهای زیادی دارد، زیرا دستگاههای اطلاعاتی این کشور بهدلیل جنگافروزیاش طی دو جنگجهانی اول و دوم ضعیف نگه داشته شده؛ چه اینکه این کشور برای مدتها تقریبا چند تکه و تحتنفوذ قدرتها قرار داشت؛ آنچه این ضعف را ترسناکتر میکند، سابقه حضور روسها در این کشور است. روسها 44 سال منطقه آلمان شرقی را تحتتصرف داشتند و ریشههای زیادی در این کشور دواندهاند. اصرار آلمان به دشمنی با روسیه، این کشور را تحتفشار بیشتری نسبت به کشورهایی مانند فرانسه یا انگلیس قرار میدهد.