حمیدرضا اسکندری، خبرنگار:عبدالله ویسی از آن دسته از مربیانی بود که بیشتر سعی میکرد از بازیکنان جوان در تیمش استفاده کند تا اینکه بهدنبال ستارهها باشد. اتفاقی که در شرایط فعلی کمتر در لیگ برتر شاهد آن هستیم. مربیان زیادی در لیگ هستند که در فصل نقلوانتقالات هزینههای زیادی را روی دست باشگاههای خود میگذارند بدون اینکه خروجی خاصی داشته باشند. بهطور مثال تیم فولادخوزستان در 4 سال اخیر بیشتر تغییرات را در کادر بازیکنان خود داشته و دارد. درحالیکه همین باشگاه در سالهای قبل فوتبالیستهای جوان خوزستانی زیادی را تحویل فوتبال ایران داده است. حدود 10 سال پیش وقتی برنامه نود کلیپی از آکادمی باشگاه فولاد و امکانات آن را به تصویر کشید خیلیها پیشبینی کردند که این باشگاه تا چند سال بعد به یک قطب جدید در فوتبال ایران تبدیل شده و فوتبالیستهای بزرگی را تحول فوتبال ایران خواهد داد، اما در ترکیب این روزهای فولاد بهزور میتوان بازیکن خوزستانی پیدا کرد. نه فقط بلکه در باشگاههای دیگری هم ریخت و پاشها در چند سال اخیر آنقدر زیاد بوده که با آنها میشد ورزشگاه مجهز با چند زمین فوتبال ساخت. در همین راستا به سراغ سرمربی سابق فولاد، سپاهان و استقلال خوزستان رفتیم تا گفتوگویی با عبدالله ویسی داشته باشیم. ویسی در گفتوگو با «فرهیختگان» درباره مسائل روز فوتبال کشورمان و البته تیم ملی صحبتهایی انجام داد که ماحصلش را در زیر میخوانید.
بازی های لیگ را دنبال میکنید؟
بله دنبال میکنم اما لذتی بابت آن نمیبرم. نه من بلکه فکر کنم مردم هم از تماشای مسابقات لذت نمیبرند. این مساله میتواند دلایل زیادی داشته باشد. یکی از مهمترین دلایل بحث عدمحضور تماشاگران در ورزشگاههاست که باعث شده خود بازیکنان و مربیان هم آنطورکه باید از بازیها لذتی نبرند. به هر حال آنها وارد ورزشگاه شده و سکوها را خالی میبینند ناخودآگاه در انگیزهشان هم تاثیر منفی میگذارد. مسائل اقتصادی و مشکلات موجود در جامعه هم یکی دیگر از مسائلی است که مردم را از فوتبال تا حدی دور کرده است. به هر حال دیدن بازیها هم دلِ خوش میخواهد. زمانی وقتی دربی در پیش بود از 10 روز قبل از آن طرفداران دو تیم در کوچه و خیابان راجعبه این بازی حرف میزدند اما دیدید که چند هفته پیش دربی بدون تماشاگر برگزار شد بدون اینکه اصلا هیجانی را در بیرون از زمین شاهد باشیم. البته که از نظر فنی هم بازیها به شکلی است که نمیتواند این نسل جوان را به سمت خود بکشاند. درحالیکه در فوتبالهای خارجی شاهد 90 دقیقه هیجان و جذابیت هستید. اینها همه دستبهدست هم داده که از لیگمان آنطورکه باید لذت نبریم.
در این میان باید چه کسانی را مقصر این بیهیجانی لیگ بدانیم؟
وقتی لیگ هیجان و کیفیت فنی لازم را ندارد طبیعی است که همه عوامل آن مقصر هستند. باشگاهها، مدیران عامل، مربیان، بازیکنان و... همین جامجهانی اخیر را مثال میزنم. تیم ملی کشورمان با چند بازیکن جدید نسبت به دوره قبل از بازیها راهی مسابقات شد؟ پاسخ روشن است. متاسفانه در چند سال اخیر لیگ برتر سه بازیکن خوب و به قول مربیان کار دربیار تحویل تیم ملی نداده است. طبیعی است که در این مساله باشگاه، مدیران و مربیان بیشترین نقش را داشتهاند. وقتی باشگاهها فقط دنبال بازیکنان اسمی هستند تا از رقابت عقب نمانند همین وضع است. درحالیکه اگر مربیان و باشگاهها در فصول نقل و انتقالات توجهی هم به لیگهای پایینتر و تیمهای پایه داشته باشند میشود از بین آنها نفرات خوبی را به خدمت گرفت. باشگاهها دیگر دنبال بازیکنسازی نیستند و فقط میخواهند ستارهها را داشته باشند. شما ببین در هر فصل از نقل و انتقالات یک عده مربی و بازیکن هستند که فقط کارشان چرخیدن در باشگاهها و تیم عوض کردن است. در حالی که وقتی بازیکنی در یک تیم جواب نداده و سنش هم بالاست دیگر خرید او اشتباه است و فرصت دادن به بازیکن جوان خیلی تصمیم بهتری است.
شما از معدود مربیانی بودید که به جوانترها فرصت بازی میدادید، اما مربیان فعلی خیلی کم اینطور عمل میکنند.
خاطرم هست در همان سالی که با استقلال خوزستان قهرمان لیگ شدیم سه بازیکن 16ساله را به فوتبال ایران معرفی کردم. یکی از آنها یونس دلفی بود که راهی فوتبال اروپا هم شد. محمد شریفی که به پرسپولیس پیوست یکی دیگر از آنها بود. دیگری را الان اسمش در خاطرم نیست، اما او هم راهی فولاد شد. من آن مقطع بازیکنان نوجوان را بازی دادم، اما الان یک مربی بازیکن زیر 23سال تیمش را دقیقه 90 به میدان میفرستد و بعد میگوید جوانگرایی کردیم. این موضوع هم میتواند دلایل زیادی داشته باشد. به عقیده من یا مدیران باشگاهها فقط دنبال نتیجه گرفتن هستند تا میزشان را از دست ندهند یا مربیانمان شهامت استفاده از بازیکن جوان ندارند و نتیجهگیری و ماندن در تیم را به هر چیزی ترجیح میدهند.
در این مورد همین تیم فولاد که چند سال هم آنجا کار کردید فکر نکنم در این چند سال بازیکنی چهره شده باشد، در حالی که بیشترین هزینه را در سالهای اخیر طی فصول نقل و انتقالات داشته است.
فولاد در 4 سال اخیر 4 بازیکن خوب خوزستانی تحویل فوتبال ایران نداده است، درحالیکه خوزستان مهد فوتبال است و کلی بازیکن جوان و مستعد در استان خوزستان است. پارسال در مقطعی که در فولاد بودم دو جوان مستعد دیدم که زنگ زدم به مهدی مهدویکیا گفتم این دو بازیکن به کار تیم امید و جوانان میآیند. من اگر این کار را نمیکردم آنها الان تیم جوانان ایران نبودند، چون آنها دیگر در فولاد بازی نکردند که بخواهند دیده شوند. شمای مربی وقتی بازیکن جوان و زیر 23 سال در لیست تیم میگذاری باید آنها در بازیها 5 تا 10 دقیقه بازی کنند تا دیده شوند. الان هم اگر دو بازیکن خوزستانی در فولاد بازی میکنند بهخاطر این است که اجبار کردهاند. نه فقط فولاد بلکه در نفتمسجدسلیمان و نفتآبادان هم باید به بازیکنان بومی بها داده شود. منظورم من این نیست که در این سه تیم فقط باید بازیکن بومی استفاده شود، بلکه منظورم این است خوزستان آنقدر استعداد خوب و جوان دارد که باشگاههای این استان به سراغ بازیکنان دیگر تیمها نروند. متاسفانه الان شاهد بازیکنسالاری در برخی باشگاهها هستیم.
در همین تیم فولاد در تابستان 10 بازیکن جدید آمدند و در زمستان جاری صحبت از رفتن خیلی از آنها مطرح است تا باز هم بازیکنان دیگری از تیمهای دیگر جای آنها را بگیرند، این ریخت و پاشها واقعا لازم است؟
دلیلش این است که مدیریت باشگاه خوب این مساله را رصد نمیکند و کنترل روی اتفاقات ندارد. هزینه زیادی میشود تا بازیکن پا به سن گذاشته از اسپانیا بیاورند، درحالیکه در خوزستان کلی استعداد است. البته نمیخواهم از باشگاه خاصی نام ببرم اما داریم میبینیم که در جذب بازیکن خارجی هم برخی باشگاهها هوشمندانه عمل نمیکنند و به سراغ بازیکنان تمامشدهای میروند که در دوران اوجشان در یک باشگاه اسم و رسمدار بازی کردهاند. همین دسته از بازیکنان هم قبلا جذب شدند، اما بدون اینکه یک بازی در لیگ انجام داده باشند کل پولشان را گرفته و راهی کشورشان شدند. جالب اینکه دیگر تیم دیگری هم آنها را نمیخواهد و در همین جا بازنشست میشوند! درحالیکه با 10 درصد این پولها میشود روی بازیکنان جوان سرمایهگذاری کرد و به آنها بها داد.
در مورد عدمانتخاب سرمربی تیم ملی صحبت کنید و اینکه بعد از گذشت تقریبا 2 ماه از حذف ایران از جامجهانی قطر، فدراسیون فوتبال هنوز درگیر این است که سرمربی تیم ملی ایرانی باشد یا خارجی!
متاسفانه فدراسیون فوتبال ما و آنهایی که تصمیمگیرنده در این مورد هستند منتظر نشستهاند تا ببینند کدام مربی داخلی لابی بهتر و قویتری دارد تا سرمربی تیم ملی شود. آنها کاری به رزومه مربیان داخلی ندارند، درحالیکه برای انتخاب سرمربی ایرانی برای تیم ملی واضح و روشن است که باید سراغ مربیان باتجربه با مدیریت قوی رفت. تیم ملی لازم نیست که مربیاش صاحب سبک از نظر تاکتیکی باشد، بلکه بیشتر باید مدیر باشد تا مربی فنی. تیم ملی جایی است که بهترین بازیکنان کشور در آن عضویت دارند و اردوها هم بسیار کوتاهمدت است. از این رو سرمربی فرصت کار تاکتیکی ندارد و بازیکنی در این سطح هم نیاز به توصیه تاکتیکی ندارد، بلکه سرمربی باید مدیریت خیلی قوی داشته باشد تا بتواند بهترینها را دور هم جمع کرده و خوب مدیریت کند. کنترل بازیکنان اسمی و بزرگ مدیریت قوی میخواهد. شرایط تیم ملی با باشگاهها خیلی فرق دارد.
باید پذیرفت که در تیم ملی دیگر آن اتحاد و یکدلی نیست و بهنوعی برخی بازیکنان تعیین میکنند که چه کسی سرمربی تیم ملی شود. آیا مربی ایرانی میتواند بازیکنان تیم ملی را خوب مدیریت کند؟
اتفاقا وقتی سرمربی قبلی تیم ملی از نظر مدیریتی ضعیف بود در تیم ملی باندبازی شد. کارلوس کیروش هم وقتی آمد نتوانست آنطورکه باید در تیم ملی اتحاد و یکدلی ایجاد کند و خیلی چیزها مشهود بود. به عقیده من ما فقط کیروش را بردیم جامجهانی تا افتخاری کسب کند. در غیر اینصورت نه کار فنی و نه کار مدیریتی قوی در این دوره از کیروش دیدیم، درحالیکه او در دوره قبل خیلی خوب تیم ملی را مدیریت کرد. شک نکنید اگر کیروش همان کیروش 8 سال پیش بود تیم ملی به آن شکل در جامجهانی نتیجه نمیگرفت. او دیگر به کار فوتبال ما نمیآید.
قبول دارید که الان بازیکنان بهخاطر شرایط مالی ایدهآل و شهرت بالایی که به آن رسیدند، کنترلشان برای هر مربیای ممکن نیست؟
اگر یک مربی مثل مرحوم دهداری را بالای سر تیم ملی بگذارند آن وقت بازیکن به خودش اجازه نمیدهد در هر مسالهای دخالت کند. من به شخصه اگر وارد اتوبان شوم و ببینم فضا برای سرعت بالا رفتن فراهم است تا میتوانم گاز میدهم. بازیکن هم اگر ببیند فضا برای باندبازی و یکهتازی فراهم است هرکاری دلش بخواهد میکند. نه در تیم ملی بلکه در هر تیمی این شرایط وجود دارد. بازیکن تیم ملی بر اساس شغلش مجبور است با جان و دل برای این تیم بازی کند منتها نباید به او فضایی برای پرداختن به مسائل حاشیهای داد. در هر صورت تیم ملی بیشتر به مدیر قوی نیاز دارد تا سرمربی فنی.