ویاچسلاو والودین، رئیس دومای دولتی مجلس فدرال فدراسیون روسیه و هیات همراه برای حضور در سومین نشست کمیسیون عالی مشترک پارلمانی مجالس ایران و روسیه یکشنبهشب وارد ایران ایران شدند.
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی روز گذشته در نشست خبری مشترک با رئیس دومای روسیه ضمن لازم دانستن اجرای موافقتنامه جامع همکاریهای دو جانبه در سریعترین زمان ممکن اظهار داشت: «ما باید نگاهمان به آینده باشد و باید توافق راهبردی ایران و روسیه مورد توجه قرار گیرد.»
رئیس دومای روسیه نیز در این نشست با اشاره به تحریمهای آمریکا علیه ایران و روسیه بیان داشت: «تحریمهای ایالاتمتحده آمریکا و دستنشاندگان آنها علیه دو کشور باعث انسجام ایران و روسیه میشود.» ویاچسلاو والودین همچنین از مجلس شورای اسلامی دعوت کرد تا چهارمین جلسه کمیسیون عالی همکاری پارلمانهای دو کشور سال آینده در مسکو برگزار شود.
سفرهای دیپلماتیک بین ایران و روسیه که در چنین سطحی برگزار میشود در ابعاد عمرانی و نظامی واجد اهمیت محسوب میشود. درحال حاضر احداث راهآهن رشت آستارا مهمترین پروژه عمرانی مشترک دو کشور محسوب میشود. پروژهای که احداث آن منجر به تکمیل کریدور شمال جنوب شده و دسترسی مسکو به آبهای گرم را فراهم میآورد. در گفتوگویی که با روح الله مدبر، کارشناس مسائل روسیه داشتهایم به بررسی ابعاد و اهداف سفر رئیس دومای روسیه به ایران پرداختهایم. مدبر در توضیح اهمیت سفر رئیس دومای روسیه به ایران میگوید: «بعد از انتخابات سال 2020 و 2021 که در قانون اساسی روسیه اصلاحاتی صورت گرفت، دومای روسیه سطح جایگاهش بسیار ارتقا پیدا کرد و الان مجلس روسیه یا دومای دولتی نفوذ بسیار بیشتری از گذشته در حوزههای قانونگذاری و سیاست خارجی دارد.» مدبر همچنین با اشاره با جایگاه هیات همراه با رئیس دومای روسیه در مورد مهمترین برنامههای در دستور کار دو کشور توضیح میدهد: «روسها برنامهای مشخص برای ارتباط با ایران تعیین کردند. یکی از اینها برنامه راهگذر شمال-جنوب است و این فرصت را نباید از دست بدهیم. البته روسها در مساله هستهای، نه صرفا در مباحث توافق بلکه در زمینه تقویت نیروگاههای اتمی ما و کشت فرازمینی و... نیز در این ملاقات صحبت میکنند.» مشروح این گفتوگو را در ادامه از نظر میگذرانید.
سفر رئیس مجلس دومای روسیه به ایران از چه جهاتی واجد اهمیت است؟
ما تقریبا در یک ماه گذشته، شاهد عزم طرف روسی در حوزه توسعه روابط ایران و روسیه بودیم. اینکه طی ده روز دو مکالمه بین روسایجمهور ایران و روسیه صورت گرفته و هردوی آنها منجر به دوسفر بسیار مهم شد، نشان میدهد که روسها یک برنامه برای توسعه روابط خودشان با ایران دارند. میدانید که ولادیمیر پوتین، ایگور لویتین را که قبلا وزیر حملونقل فدراسیون روسیه بوده و الان دستیار او است، را مامور کرده تا مشکلات خط ریلی رشت-آستارا را حل کند. لویتین هفته گذشته به ایران آمد، از این مسیر بازدید کرد و قرار شد روسها بخش باقیمانده را کامل کنند که این یکی از نقاط راهگذر شمال-جنوب است که ما تقریبا بیست سال است که پیگیر هستیم تا این راهگذر تکمیل شود. این نشاندهنده جدی بودن روسیه در ارتباط با ایران است.
یا اینکه الان رئیس دومای روسیه با هیات عالیرتبه به ایران آمدند و گفتوگوهایی که صورت گرفت از چند بعد حائز اهمیت است. نکته اولش این است که میدانید بعد از انتخابات سال 2020 و 2021 که در قانون اساسی روسیه اصلاحاتی صورت گرفت، دومای روسیه سطح جایگاهش بسیار ارتقا پیدا کرد و الان مجلس روسیه یا دومای دولتی نفوذ بسیار بیشتری از گذشته در حوزههای قانونگذاری، سیاست خارجی و... دارد. حضور آقای والودین در ایران نشان میدهد که روسها تلاش میکنند که اگر موانع قانونی برای ادامه همکاری با ایران وجود دارد، آن را رفع کنند. میدانید که روابط روسیه با کشورها استانداردهای خاصی دارد ازجمله حقوق گمرکی، فعالیت برخی شرکتها و... برخی از شرکتهای ما در ایران دارای این استانداردها نیستند و الان روسیه میخواهد این موانع را برطرف کند. نکته دیگر، شخصیت والودین است؛ او ازجمله سیاستمداران روسی است که به ایران علاقه دارد، او سالهاست درقبال ایران مواضعی میگیرد که همواره با ایران همسو بوده و در اغلب جلسات پارلمانی که دوما برگزار میکرده، حتما از ایران استفاده میکرده. تقریبا پارسال بود که والودین طرح گروه هشت را با حضور ایران مطرح کرد و گفت الان ما میتوانیم درمقابل یکجانبهگرایی آمریکا که گروه دارند، ما هم گروه هشت تشکیل بدهیم در کنار مصر و... مواضعی که قبل از سفرش در رابطه با همگرایی با ایران مطرح کرده، نکته بسیار مهمی است. نکته بعدی این است که ما نباید این پنجره فرصت بین ایران و روسیه را به عکس یادگاری خلاصه بکنیم. من در سوابق گذشته ندیدم چنین استقبالی از سوی روسیه و ایران برای چنین همکاریهایی که امروزه هست، وجود داشته باشد. نکته بعدی هم این است که ما نباید منتظر اروپا باشیم، میبینیم که امروزه اروپا با ما وارد تنش شده. چون ماجراهای چند ماه اخیر که گروههای مختلف اپوزیسیون را پشتیبانی کردند و وعدههای دروغینی به ما دادند، نشاندهنده این است که ما صرفا نباید روی غرب حساب باز کنیم و باید به فکر راههای جایگزینی هم باشیم.
نکته بعدی این است که طرف روس پیگیر چند محور بوده، البته همین روسها گفته بودند که طرف ایرانی هم جزء محور مذاکرات بوده و یکی از آنها بحث تبادلات مالی است که روسها موافق هستند شبکه میروشتاب ما به هم متصل شود، که من امیدوار هستم که آخرین نقاط جزئی که برای ارتقای این شبکه وجود دارد، رفع شود. در ترکیب هیات همراه آقای والودین، بحث حملونقلی هم هست که نشان میدهد روسها برنامهای مشخص برای ارتباط با ایران تعیین کردهاند. یکی از اینها برنامه راهگذر شمال-جنوب است و این فرصت را نباید از دست بدهیم. البته روسها در مساله هستهای، نه صرفا در مباحث توافق بلکه در زمینه تقویت نیروگاههای اتمی ما و کشت فرازمینی و... نیز در این ملاقات صحبت میکنند. بنابراین این ملاقات، صرفا یک ملاقات بینپارلمانی نیست و ملاقاتی مهم و راهبردی است. اینجا یک نکته را هم بگویم، اگر تکلیف قرارداد جامع 20 ساله بین ایران و روسیه مشخص شود، منجر به سفر آقای رئیسی به مسکو میشود. اینها در شرایطی رخ خواهد داد که روسها به این نتیجه رسیدهاند که غرب و آمریکا برنامه فروپاشی روسیه را مانند گذشته دارند و یک سیاست خارجی جدید تنظیم کردهاند. در این سیاست خارجی جدید روسیه، جایگاه ایران مهم است و رقبای دیگر ایران مانند عربستان و هند و پاکستان و... درحال تقویت خودشان هستند، ایران هم باید از هر فرصتی برای تقویت خودش استفاده کند.
در حوزه تسلیحات نظامی چه توافقی قرار است اجرا شود؟
کلیت این است که مناسبات نظامی ایران و روسیه در یک فصل خوبی درحال حرکت است. از گذشته این مناسبات تنظیم شده بود، چه در بحث آموزش مستشاران دو کشور، چه در بحث محصولات مشترک، چه در بحث سرفصل مانورها که اینها نشاندهنده هوشمندی ستادکل نیروهای مسلح است که سفر دوسال پیش سرلشکر باقری به مسکو و سنپترزبورگ و آستاراخان -سه مرکز اصلی فرماندهی هفتگانه روسیه- موجب آن شد. از آن تاریخ به بعد ما یک سرفصل مشترک مانوری با روسیه مشخص کردیم. البته من معتقدم سخنانی که امروز آقای مدودف در رابطه با اطلاعات نظامی جدید بین کشورهایی که از یکجانبهگرایی آمریکا خسته شدند، مطرح کرد، این آمادگی وجود دارد که ما وارد یک پیمان نظامی-امنیتی با روسیه بشویم. درکنار اینکه میدانیم آمریکا بهشدت نگران تقویت مناسبات نظامی ایران و روسیه است، مانند پیمان نظامی که آمریکا و اروپا با هم دارند، برای همین کاخ سفید از هر ابزاری استفاده میکند که مانع همگرایی نظامی ایران و روسیه شود. همان روزی که تحریم تسلیحات ایران ذیل برجام امضا شد، روسها آمدند گفتند ما آماده فروش سلاح به ایران هستیم. برای همین آمریکاییها نگران این مساله هستند.
اگر جنگ اوکراین رخ نمیداد، آیا روسیه بازهم تمایلی به ارتباط با ایران داشت؟
در دوره جدید آقای پوتین خصوصا بعد از اصلاحات قانون اساسی، سرفصل جدیدی برای چشماندازهای پیشروی روسیه تدوین شده که یک گام آن، روسیه 2024 است. در سند استراتژیکش هم مباحث مرتبط مطرح شده.
روسیه طی چند سال گذشته بحث همگرایی و همکاریاش با جمهوری اسلامی ایران را بهصورت جدی توسط رئیسجمهورش تنظیم کرده و صرفا مساله اوکراین باعث نشد روابط ما جدیتر شود. یک بعد آن همکاریها بیشتر شده و آن اینکه روسها به این یقین رسیدند که غرب کاملا در جبهه ایجاد بحران برای روسیه و یک جنگ تمامعیار با روسها قرار گرفتهاند. برای همین روسها در بحث تقویت شراکتشان با برخی کشورهای دیگر مسیر جدیدتری تنظیم کردند اما توسعه مناسبات ایران و روسیه در شرایط فعلی صرفا مربوط به بحث عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین نیست. این روابط به سندی مرتبط میشود که آقای پوتین تنظیم کرده و حدودا 10 سال پیش بود که روسیه قصد داشت این مسیر را تقویت کند اما متاسفانه به دلیل برخی گرایشاتی که در دولتهای قبلی ما وجود داشت این مساله خیلی جدی گرفته نشد. در آن کمی وقفه ایجاد شد و آرامآرام در اواخر دولت سابق مسیرهایی باز شد و به عبارتی این طرح آقای پوتین است که با مکاتبات و ملاقاتهایی که در سطح کلان و راهبردی با رهبرمعظمانقلاب داشته، روابط تهران-مسکو، وارد مسیر مشخصی شده که طرفین از قبل آن را تدوین کردند. همانطور که میدانید ایشان چندین گفتوگو و ملاقات با مقاممعظمرهبری داشته و نتیجه این دیدارها ریلگذاری در روابط بود که از آن موقع صورت گرفته است.
حالا میتوان گفت بحران اوکراین، یک بعد دیگر را تقویت کرد، نه اینکه بر تمام ابعاد همکاری تهران-مسکو اثرگذار باشد. شاید بتوان گفت 20 درصد در روابط و تقویت مناسبات ایران و روسیه اثرگذار بوده است.
خیلی از کشورها هستند که درحال حاضر در صف توسعه ارتباطات خود با روسیه قرار دارند. به دنبال آن هستند که روابط خود با مسکو را تقویت کنند.
این دیدگاه که برخی فکر میکنند الان روسها فقط به ما نیاز دارند یا به خاطر بحران اوکراین به ما نزدیک شدهاند و تمام شود فاصله میگیرند دیدگاه غلطی است.
بحران اوکراین هم تمام شود، باید به این مساله توجه داشت که روسها در سیاست خارجیشان یک ویژگی دارند و آن اینکه پنجره را محدود باز میکنند. یعنی اگر وارد فضایی شوند و روند آن به نتیجه نرسد شرایط مثل قبل ادامه پیدا نخواهد کرد. الان پنجره مناسبی در فضای روابط دو کشور ایجاد شده و این فرصت نباید با عکس یادگاری صرف و مصاحبه و نشستهای خبری بیفایده افراد از دست برود. این باید به مرحله عملیات برسد.
دولت کشورمان در شرایط فعلی چه ظرفیتهایی را برای سرعت بخشیدن به روند توسعه روابط تهران-مسکو پیشروی خود میبیند که تا الان نسبت به فعالسازی آنها غفلت وجود داشته؟
روسها آدمهای عملگرایی هستند. برای همین هم هست که هیاتهای تجاریشان که میآیند معروف به این هستند که همراه خود در جلسات سربرگ و مهر هم میآورند و شماره حسابها آماده است که سریع وارد فاز عملیاتی شوند.
برعکس برخی مسئولان ما که دائم از این اتاق به آن اتاق میروند و با این آدم و آن آدم جلسات متعددی برگزار میکنند و خروجی ملموس آن یکسری گزارشهای تصویری صرف است، روسها اهل عکس گرفتن بینتیجه نیستند.
نکته مهم دیگر آنکه ما باید بدانیم در این حوزه رقبایی جدی داریم. مثلا امارات، دارد با سرعت بالایی تعاملات خود با مسکو را توسعه میدهد. سفیر امارات در روسیه یک شخصیت حرفهای است. ویژه دارد کار میکند. شخصا معتقدم سفیر امارات در روسیه دارد یک مأموریت کلان را جلو میبرد. من سفارتخانههای کشورهای مختلف در روسیه را رصد میکنم و مدلی درست کردهام که طی آن مشغول مطالعه تطبیقی فعالیتهای 7 کشور در روسیه هستم که بین این 7 کشور، امارات را بهشدت عملگرا میدانم که تفاهمات و توافقات و برنامههای ویژه خود با روسیه را پیش میبرد. بعد از امارات، عربستان سعودی است. یعنی رقبای ما بهشدت دارند در آنجا کار میکنند. اگر عدهای به غلط این مشورت را بدهند که نگاه روسها الان فقط به ما است و فقط میخواهند در این فرصت با ما همکاری کنند، باعث میشود یک عدهای مجددا این مسیر را دچار اخلال و کندی کنند.
درصورتیکه اینطور نیست، الان روسها شرکتهای ویژهای دارند و آنها را فعال کردهاند، نکته دیگر هم فعالیتهای ترکیه است. توافقاتی که این دو کشور با هم داشتهاند و اتفاقاتی که درحال روی دادن است را نگاه کنید. بعد از ترکیه هند است. هندیها هم به صورت ویژه درحال تعامل با روسیه هستند. اینها البته ورای تعاملات روسیه و چین است.
بعد از هند میتوان به مصر اشاره کرد. اینها خیلی ویژه چه در بحث سرمایهگذاری، چه در بحث جذب سرمایهگذار روس، چه در بحث تفاهمات عملیاتی، در تعاملات خود پیشرفتهای جدی داشتهاند. الان در مصر، یک بندری هست به اسم «سعید». در نزدیکی کانال سوئز. روسها یک سرمایهگذاری سنگینی فقط در آن بندر انجام دادهاند. یعنی روسیه در مصر کارهای ویژهای انجام داده و الان روابطش به این میزان توسعه پیدا کرده است.
چنین مواردی نشان میدهد تعاملات آنها فقط نظامی نیست، این بندر سعید تجاری است. انواع کارخانهها در آن هستند و یک منطقه ویژه محسوب میشود. ابعاد همکاری روسیه هم در آنجا اقتصادی و فرهنگی است. فقط نظامی نیست. خلاصه آنکه این چند کشور به صورت خیلی ویژه و عمیق دارند با روسیه همکاری میکنند. در چنین شرایطی عقب انداختن روند توسعه تعاملات یا کند شدن آن کاملا اشتباه است. در شرایط فعلی که این پنجره بهصورت جدی و عملگرایانه باز است با یک نقشه راه دقیق باید به سمت توسعه آن حرکت کنیم.
من معتقدم نقشه راه ما باید به نوعی تدوین شده باشد که از آن خروجی بگیریم. عدد نزدیک به ۳، ۴ میلیارد مبادله تجاری ایران با روسیه خندهدار است. این واقعا عددی نیست. روابط اقتصادی روسیه فقط با بلاروس، ۴۰ میلیارد دلار است. بلاروس مگر چه منابع و محصولاتی دارد؟ این موارد و قابل قبول نبودن سطح روابط تهران-مسکو نشاندهنده آن است که صرفا عکس گرفته شده است. یعنی مقام مسئول مسافرت رفته است، بعد برگشته، گزارش تهیه و امضا کرده و بعد خداحافظ!
باید اهداف این سفرها تحقق پیدا کند. یعنی لازم است ما در تبادلات یک رقمی را مشخص کنیم و به آن رقم برسیم. ما باید به فوریت شبکه میروشتابمان را به روسها وصل کنیم، خصوصا در شرایطی که روسها، چه در شانگهای و چه در اتحادیه اقتصادی اوراسیا راه را برای ما باز کردهاند.
امروز باز تاکید میکنم عزم روسها جزم است برای چندمین بار میگویم، آقای رئیسجمهور باید یک دستیار ویژه و تامالاختیار در حوزه روسیه منصوب کنند. یعنی باید یک نفر مسئول این حوزه باشد. این بایدی که میگویم خواهش است. در ایران به یک نفر مسئول کلان نیاز داریم که موارد مرتبط با حوزه روسیه را پیگیری کند. از وزارتخانهها و دستگاهها، از آن مسئولانی که به روسیه رفتند، با مسئولان مسکو عکس گرفتند و برگشتند مطالبه کند که روند همکاری به کجا رسید؟ نتیجه آن سفرها چه شد؟ به کجا رسید؟
۴ میلیارد در روابط ایران، روسیه با وجود فضایی که میان دو کشور شکل گرفته هیچی نیست. درحال حاضر رئیسجمهور روسیه دائم با رئیسجمهور ما در تماس است. سال گذشته هم اولین کسی که به دولت رئیسی تبریک گفت آقای پوتین بود. بعد از آنکه انتخابش را تبریک گفت این مساله مطرح شد که ارتباط بین روسای جمهور و وزرای خارجه دو کشور حفظ شود.
و ما میبینیم که این تماسها دائم برقرار است. خب این چیزی است که قبلا شاهد آن نبودیم. طی چند سال گذشته به این سبک و به این مقدار دیده نمیشد. لذا نیاز است مساله توسعه همکاریها یک متولی ویژه داشته باشد.
الان مشکلی که کمیسیون مشترک دارد آن است که مثلا این کمسیون با وزارت نفت است و از سایر وزارتخانهها در آن نماینده هست اما وزیر نفت نمیتواند برود از سایر وزرا مطالبه کند که نتیجه برنامهریزیها به کجا رسید. یا اصلا درباره وزارتخانه خودش، باید مسئولی باشد که این موارد را از آنها مطالبه کند. لازم است یک فردی باشد فراتر، با یک حکم و ابلاغ بالاتر از رئیسجمهور که در شرح وظایفش مشخصا این باشد که او از مسئولان کشور نتیجه سفرها و همکاریها را بخواهد. مثل همان کاری که پوتین میکند، یک نفر را مسئول میکند که به این امور رسیدگی کند. شخصی که مثلا قبلا سابقه وزارت هم داشته، مأمور به این میشود که از دیگر مسئولان پیگیری کند تا پروژههای نیمهتمام را به اتمام برسانند.