«فرهیختگان» گزارش می‌دهد
اولین کنگره بین‌المللی بانوان تاثیرگذار روز جمعه 30 دی ماه برگزار شد تا بدون رتوش رسانه‌های غرب صدای زنان ایرانی را بشنوند.
  • ۱۴۰۱-۱۱-۰۲ - ۰۰:۰۰
  • 00
«فرهیختگان» گزارش می‌دهد
الگوی فرهنگی همایش بانوان تاثیرگذار قابل تعمیم در داخل
الگوی فرهنگی همایش بانوان تاثیرگذار قابل تعمیم در داخل

عاطفه جعفری، خبرنگار:اولین کنگره بین‌المللی بانوان تاثیرگذار روز جمعه 30 دی ماه برگزار شد و به گفته برگزارکنندگان ۳۰۰ میهمان خارجی از جمله ۷۰ نفر از مقامات و فعالان زن حوزه‌های مختلف اعم از وزرا، معاونان رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس به ایران آمده‌اند تا بدون رتوش رسانه‌های غرب صدای زنان ایرانی را بشنوند. همسران روسای جمهور بورکینافاسو، قرقیزستان، صربستان، همسر رئیس‌جمهور اسبق گینه، همسر رئیس‌جمهور اسبق نیجر، فرستاده ویژه بانوی اول جمهوری فدرال نیجریه، بانوی اول سابق سریلانکا و همسر رئیس حزب حاکم، فرستاده ویژه رئیس‌جمهور سوریه، رئیس شورای مرکزی اتحادیه زنان ترکمنستان و همسر نخست‌وزیر ارمنستان هم در این مراسم حضور داشتند. همچنین در این کنگره دانشمندانی از کشورهای مختلف اعم از سوئد، اتریش، بوسنی‌و‌هرزگوین، صربستان، قزاقستان، استرالیا، کانادا و... به‌عنوان کاندیداهای دریافت جایزه این کنگره حضور داشتند. نمایشگاه دستاوردهای زنان موثر ایرانی ذیل همین کنگره و در محل نمایشگاه‌های بین‌الملی تهران برپا شد و میهمانانی از ۲۸ کشور دنیا ازجمله سریلانکا، استرالیا، ژاپن، چین، تایلند، پاکستان، کامرون و صربستان و... به‌عنوان شرکت‌کنندگان در نخستین کنگره بین‌المللی بانوان تاثیر‌گذار از این نمایشگاه بازدید کردند. 
به بهانه این کنگره به سراغ زنان و تاثیرگذاری‌شان در جامعه رفتیم، از قانون اساسی گفتیم و اینکه زنان چه خواسته‌هایی در جامعه دارند و رسانه در قبال آنها چه باید انجام دهد. نیمی از جمعیت جامعه‌مان را زنان تشکیل داده‌اند و به‌طور طبیعی زن در اجتماع امروز، باید جایگاه خاصی داشته باشد و کارکردها و نقش‌های خاصی را ایفا کند. 
 
 قانون اساسی ایران درمورد زن چه می‌گوید؟
در قانون اساسی کشورمان به کرامت و شخصیت انسان، اعم از زن و مرد توجه جدی شده، تا آنجا که در بند 6 اصل دوم این قانون، ایمان به کرامت و ارزش والای انسانی و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خداوند به‌عنوان یکی از پایه‌های نظام جمهوری اسلامی شمرده شده است. این توجه و اهتمام در مورد زنان، دو‌چندان شده و این قانون در موارد متعددی بر پاسداشت شخصیت انسانی زن و زمینه‌سازی برای رشد شخصیت او تاکید کرده است. در بخشی از مقدمه قانون اساسی، پس از معرفی خانواده به‌عنوان «واحد بنیادین جامعه و کانون رشد و تعالی انسان» در مورد شخصیت انسانی زن چنین آمده است: «زن در چنین برداشتی از واحد خانواده، از حالت (شیء بودن) یا (ابزار کار بودن) در خدمت اشاعه مصرف‌زدگی و استثمار، خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پر‌ارج مادری در پرورش انسان‌های مکتبی، پیشاهنگ و خود همرزم مردان در میدان‌های فعال حیات می‌باشد و در نتیجه، پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود.»
در اصل بیست‌و‌یکم قانون اساسی نیز برای حقوق زنان آمده است: «دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد: ایجاد زمینه‌های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او، حمایت مادران، بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند، و حمایت از کودکان بی‌سرپرست، ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده، ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بی‌سرپرست و اعطای قیمومت فرزندان به مادران شایسته در جهت غبطه آنها درصورت نبودن ولی شرعی.» 

 زنان چه می‌خواهند؟
با وجود تلاش‌هایی که در سال‌های اخیر برای ارتقای شخصیت فردی و جایگاه اجتماعی زنان در نظام جمهوری اسلامی صورت گرفته است، هنوز زنان کشور ما به جایگاه مطلوبی که در خور آنان است دست نیافته‌اند و هویت انسانی زنان چنانکه باید به رسمیت شناخته نشده است. برای روشن شدن این موضوع به چند عرصه از عرصه‌های مهم فرهنگی-اجتماعی که به نظر می‌رسد شخصیت و جایگاه انسانی زنان در آنها دستخوش آسیب شده است، اشاره می‌کنیم:
1. در عرصه خانواده که مهم‌ترین صحنه بروز و ظهور جایگاه و موقعیت خطیر زنان است، همچنان شأن و منزلت زنان دستخوش تعصب‌ها و جهالت‌هایی است که بدون هیچ بهره‌ای از اخلاق اسلامی، حقوقی را که از سوی شرع برای مدیریت و هدایت خانواده به آنها ارزانی شده است، دستاویزی برای ظلم مضاعف به زنان و تحقیر آنها قرار می‌دهند. متاسفانه اقداماتی هم که در چند سال گذشته برای دفاع از حقوق زنان در عرصه خانواده صورت گرفته است نه‌تنها کمکی به اصلاح این وضع نکرده بلکه جامعه ما را با بحرانی تازه روبه‌رو کرده و منجر به تزلزل بنیان خانواده شده است. 
2. دایره و حقوق اختیارات زنان در سیاست‌ها و فرآیندهای حکمرانی محدود است در‌حالی‌که با توجه به ظرفیت‌ها و قوای اجتماعی زن در جامعه ایران توقع این است که نگاه ویژه‌ای به جایگاه زنان در مناسبات سیاسی و اجتماعی ایجاد شود. وقتی زنان خودشان در عرصه حکمرانی حضور داشته باشند، می‌توانند با نگاهی که دارند زمینه را برای ورود زنان به عرصه سیاست و اجتماع فراهم کنند. هنوز راهیابی زنان به موقعیت‌های سطح بالای مدیریتی مسدود است. امروزه بیش از یک‌سوم از خانوارهایی که سرپرستی آنها با زنان است فقیر هستند و از عدم امکانات کافی رنج می‌برند. امروز، بحث خشونت علیه زنان خصوصا در فضاهای خصوصی و نیمه‌خصوصی بحث جدی است که معمولا پنهان باقی می‌ماند. 
3. عدم ارائه یک الگوی صحیح برای جامعه زنان، موضوع دیگری است که باید به آن توجه شود، برخی از دختران و زنان جوانی که محصول دستگاه‌های آموزشی و رسانه‌های تبلیغی نظام جمهوری اسلامی به شمار می‌آیند، بی‌هیچ درکی از مقام و منزلت زنانه‌شان، غرق در مدها و آرایش‌های واراداتی شده‌اند که حتی مجالی هم برای فکر کردن به شخصیت انسانی خود پیدا نمی‌کنند. رسانه‌های دیداری و شنیداری تاکنون از ارائه یک چهره موفق از زن مسلمان ایرانی عاجز بوده‌اند و در سریال‌ها و فیلم‌هایی که ارائه می‌دهند تنها به ارائه چهره‌ای کلیشه‌ای و منفعل از زنان و دخترانی که درگیر عشق‌های مثلثی و گاه زنجیره‌ای می‌شوند، بسنده کرده‌اند. این در‌حالی است که در سال‌های اخیر شاهد بوده‌ایم که در بسیاری از سریال‌های خارجی از زنان چهره‌هایی فعال، مثبت و با‌انگیزه به تصویر کشیده می‌شود. 
4. لزوم بازنگری نسبت به برخی قوانین که امروز بخش مهمی از جامعه زنان ایرانی نسبت به آن قوانین مساله دارند، قوانینی که در فضای اجتماعی ایران محل شبهه و طرح سوالات متعددی است. خیلی کم در موردشان صحبت کرده‌ایم و طبیعتا شفاف‌سازی در این حوزه‌ها می‌تواند تاثیرگذار باشد. 

 زنان تاثیرگذار در خانواده و جامعه 
نظام خانواده، نهاد اساسی و محوری یک جامعه است و به‌عنوان هسته اولیه برای سایر نهادهای اجتماعی به شمار می‌رود، این نظام کوچک‌ترین واحد اجتماعی است که اساس و زیرساخت واحدهای بزرگ اجتماعی بشری محسوب می‌شود، افرادی که در این واحد کوچک اجتماعی رشد می‌کنند و تربیت می‌شوند به میزان رشد و شکوفایی خود در واحدهای اجتماعی بزرگ انسانی سهم دارند. در بررسی کارکرد خانواده به دو نقش اصلی زن یعنی همسری و مادری توجه بیشتری شده است و در این میان مسئولیت زنان به‌مراتب از مردان سنگین‌تر است، زیرا زن نقش اصلی را در خانواده ایفا می‌کند و با ایفای نقش مادری و همسری می‌توانند تاثیر بسزایی در جامعه و خانواده داشته باشند؛ بنابراین باید زمینه‌ای ایجاد کرد که نهاد خانواده و رکن اساسی آن یعنی زن جایگاه واقعی خود را در جامعه حفظ کند و در جهت مثبت حرکت کند. 
از طرف دیگر، نقش زنان در جامعه و حضور آنها اهمیت فراوانی دارد و زنان یک جامعه می‌توانند در کنار مردان به فعالیت‌های اجتماعی اقتصادی و فرهنگی بپردازند. اما وقتی از نقش زن در جامعه صحبت می‌شود، باید جایگاه زن در جامعه را مورد ارزیابی قرار داد و مهم است که زن‌ها در جامعه دارای جایگاه و منزلت باشند، چراکه براساس جایگاه و منزلتشان ارزیابی می‌شوند، بخشی از جامعه ما به سمت ساختار مردسالارانه، بخش دیگر به سمت حوزه فمینیست‌ها و بخشی نیز به سمت برابرگرایانه یا انسان‌گرایانه حرکت می‌کند، نگاه به زن در جامعه نباید همراه با تندروی باشد، بلکه باید نگاهی انسان‌محور باشد. هنوز در جامعه زنانی هستند که حاضرند خودشان را به‌عنوان جنس دوم نگاه کنند. باید جامعه به سمتی برود که نگاه به زن را به‌عنوان جنس دوم تغییر دهد، البته سال‌هاست در جامعه شاهد فعالیت‌های موثر زنان در حوزه‌های مختلف جامعه هستیم. زنان همواره در پی کسب بالاترین سطح دانش هستند و از این منظر در ساختار فکری خود رشد فراوانی داشته‌اند، در بین پذیرفته‌شدگان دانشگاه‌ها شاهد این هستیم که ۷۰ درصد آنها در مقاطع مختلف و حتی در مقطع دکتری هم از خانم‌ها هستند و این یعنی قشر زنان جامعه به یک آگاهی و شناخت از خودشان در جامعه رسیده‌اند، این تغییر در سطح آگاهی و دانش باعث می‌شود آگاهی اجتماعی زنان افزایش یابد. 
از طرف دیگر نگاه مردان نسبت به زنان نباید مردسالارانه و ابزاری باشد، زنان باید تلاش کنند و این نگاه را نسبت به خود تغییر دهند و به سطح بالاتری حرکت کنند و برای رسیدن به این موضوع باید در مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شرکت کنند و نقش‌های فعال و موثری به دست بیاورند، وقتی زنان در نقش‌های فعال حضور یابند نقش‌آفرینی بسیار پررنگ را در نظام اجتماعی دنبال می‌کنند و این اتفاق نتایج مفیدی دارد و اولین آن نیز تغییر نوع نگاه زنان به خودشان است و کمک می‌کند تا زنان از نگاه ابزاری خارج شوند و به یک استقلال اقتصادی و اجتماعی فکر کنند. 
مرتضی پدریان، آسیب‌شناس اجتماعی و استاد دانشگاه می‌گوید: «اگر دیدگاه ما به زن، انسانی باشد، بالطبع زن به دنبال استقلال اقتصادی است و انسان‌ها وقتی استقلال مالی داشته باشند، اعتمادبه‌نفس بیشتری دارند و در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت فعال پیدا می‌کنند، اما وقتی از نظر اقتصادی وابسته باشند اعتمادبه‌نفس خودشان را از دست می‌دهند و به جای مشارکت فعالانه به سمت کارهای منفعلانه حرکت می‌کنند، استقلال اقتصادی زنان می‌تواند دارای کارکردهای مثبت باشد، اما اگر نگاه مردها به زنان مردسالارانه باشد، باعث ایجاد تناقض، تضادها و کشمکش‌ها بین نظام خانواده می‌شود و ممکن است این کشمکش‌ها پیامدهای منفی مانند طلاق داشته باشد. زنان در نظام خانواده تنها فرزندآور نیستند، امروزه زنان اصلی‌‌ترین رکن یک خانواده هستند و تربیت فرزندان و به نوعی تربیت جامعه را بر دوش می‌کشند که همواره به چگونگی نوع تربیت فرزندان خود می‌اندیشند، مادران باید یک والد اجتماعی-عاطفی باشند و وقتی زن به آگاهی رسید می‌تواند تصمیم بگیرد که یک والد اجتماعی-عاطفی باشد، بنابراین زنان از این منظر می‌توانند در حوزه جمعیتی هم اثرگذار باشند در حوزه تعاملات و ارتباطات در خانه هم زنان نقش بسزایی دارند. زن‌ها وقتی آگاهی و دانش‌شان بالا می‌رود، تعاملات کنشی از کنش عاطفی به کنش عقلانی تبدیل می‌شود و اگر زنان تنها به سمت کنش عقلانی بروند، خانواده دچار مشکل خواهد شد، بنابراین تعادل باید حفظ شود و حتی در تربیت فرزندان نیز باید زنان با آگاهی برای جامعه‌پذیر کردن فرزندان خود بر کنش عاطفی مثبت تمرکز کنند و رفتار و افکار انسانی و انسان‌دوستانه را در فرزندان خود پرورش دهند.»

 وظیفه رسانه در قبال زنان 
رسانه‌ها به‌عنوان جزئی از فرهنگ غیرمادی جوامع انسانی نقش تعیین‌کننده‌ای در ساختن و پرداختن افکار عمومی به عهده دارند و طبیعتا در مورد زنان هم باید نگاه ویژه‌ای در رسانه‌ها وجود داشته باشد تا مخاطب اهمیت و جایگاه این قشر را دریابد. 
جایگاه زنان به‌عنوان قشر عظیم از جامعه که پرورش روحی و ذهنی آنان تاثیر بسزایی در پی خواهد داشت، غیرقابل انکار بوده و بر کسی پوشیده نیست. از آنجا که زن ضربان حیات یک خانواده است و قلب جامعه در سینه خانواده می‌تپد، صعود یا سقوط هر جامعه را باید به چگونگی نقش زنان در جامعه وابسته دانست. اهمیت این مساله تا حدی است که امام‌خمینی(ره) در جلد ششم صحیفه نور درمورد این موضوع می‌گویند: «اگر زن متحول شد جامعه نیز متحول می‌شود.» به عبارت دیگر، در اندیشه امام، زن مربی جامعه است و صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان در جامعه سرچشمه می‌گیرد. یعنی بار تربیت و هدایت هر جامعه‌ای بر دوش زنان است و آنان شاخص معیار سلامتی روحی و معنوی هر جامعه محسوب می‌شوند. امام در صحبت‌های دیگری، صداوسیما را مهم‌ترین دستگاه انسان‌سازی و در دیدگاه‌های فرهنگی خود، زن را همپای قرآن کریم، انسان‌ساز معرفی کرده‌اند. بدیهی است که تعامل زن و رسانه به‌عنوان انسان‌سازان مسلمان تاثیر و تحول فراوانی در عرصه فرهنگ، تربیت انسان و جامعه خواهد داشت. 
یکی از مهم‌ترین نقش‌های رسانه‌های جمعی در کنار وظایفی چون آموزش، اطلاع‌رسانی، خبررسانی، تفریح و سرگرمی، حفظ و حراست هوشمندانه از جامعه و میراث هویتی فرهنگی و دینی است. از این رو در ارتباط با موضوع زن و جایگاه و کرامت او نیز رسانه‌ها باید به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و قوی‌ترین ابزارهای فرهنگی، تلاش و اهتمام ویژه‌ای جهت معرفی و نمایش چهره واقعی و متعالی زن در جامعه داشته باشند. چگونگی حضور زنان در رسانه از دیرباز در بسیاری از کشورها موضوع مورد بحث مجامع علمی و اجتماعی بوده است؛ به‌خصوص زمانی که این حضور از لحاظ کیفی مورد نظر قرار می‌گیرد، حساسیت و اهمیت آن مشخص‌تر می‌شود. ضرورت پرداختن به چنین موضوعی زمانی آشکارتر می‌شود که می‌بینیم مشارکت زنان و بانوان در رسانه‌های مختلف (اعم از مطبوعات، رادیو، تلویزیون، خبرگزاری‌ها و فضای مجازی) نیز رو به افزایش است. حال با توجه به اینکه نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل می‌دهند لازم است الگویی که زن در رسانه‌ها به نمایش و تصویر کشیده می‌شود بسیار بیشتر و بهتر مورد توجه واقع شود. 
اتفاقات اخیر می‌تواند نمونه خوبی برای این ادعا باشد که اگر رسانه‌ها در مورد حضور زنان در جامعه و نقش و تاثیرگذاری‌شان پوشش خوبی داشته باشند، می‌تواند بر نگرش جامعه به زنان تاثیر بگذارند. رسانه‌های خارجی که این روزها با همه توان سعی دارند که بگویند بیشتر از خود ما دلسوز هستند هر خبر و حاشیه‌ای درمورد زنان را با پروپاگاندای فراوان پر و بال می‌دهند و درمقابل در رسانه‌های ما اتفاقی نمی‌افتد و منفعل در حال نگاه به آنها هستیم. 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰