ابوالقاسم رحمانی، دبیر گروه جامعه:ساعت حوالی 7 صبح، از ساعت شروع برنامه و حضور در ساختمان ضبط خیلی گذشته بود و من خواب مانده بودم. ویپیان را قطع کردم با هر مشقتی و یک تاکسی اینترنتی گرفتم و یک نفر قبول کرد. سوار شدم و چند دقیقهای که گذشت، میخواستم کرایه را حساب کنم، هرچقدر تلاش کردم به اینترنت وصل نمیشد. ویپیان را دوباره قطع کردم، باز هم نشد، انگار جدی جدی اینترنتها قطع بود. آنقدر خوابآلود بودم که یادم نمیآمد روز قبل پیام داده بودند که در نزدیکی حوزههای برگزاری آزمون سراسری اینترنتها را قطع میکنند. از راننده عذرخواهی کردم و گفتم هرچقدر تلاش میکنم نمیتوانم اینترنتی حساب کنم، پول نقد هم همراهم نبود. لبخند تلخی زد و گفت از کله سحر زدم بیرون و کلا دو تا مسافر داشتم، هر دو هم همین مشکل را داشتید. برای کنکور اینترنتها را قطع کردهاند. تازه دوزاری من افتاد و یاد پیامک دیروز و خیلی چیزهای دیگر افتادم. قبل اینکه لب به هر شایسته و ناشایستی باز کنم، راننده با صدای آرامتری گفت اینها عرضه برگزاری یک امتحان را ندارند میخواهند... به نظر من هم پربیراه نمیگفت، خصوصا اینکه همین هفته قبل که یکی از مسئولان سازمان سنجش از این ماجرا خبر داد و گفت که قرار بر قطعی اینترنت کل کشور برای برگزاری آزمون سراسری است، همه به استهزا گرفتیم و حملات تندی کردیم. نمیدانستیم بنده خدا داشت واقعیت را میگفت و جدی جدی برای برگزاری کنکور اینترنتها را قطع کردند و میلیونها نفر را از کسبوکار و چندرغاز درآمد این روزها انداختند. جلوی یک بانک ایستاد که از دستگاه خودپرداز پول بردارم. اینترنت این دستگاهها قطع نبود، اما نه اولی و نه دومی و نه حتی سومی، پول نداشتند. اگر حکمرانی و برنامهریزیها و تصمیمات، یک عقلی پشت سرش بود یک کسی هشداری میداد و آمادگیهای لازم را درنظر میگرفت، حداقل این دستگاهها را شارژ میکردند تا خیلیهای شبیه به من، اینطور آواره خیابانها نشوند و وقتی دیرشان هم شده، برای 50 هزار وجه بیارزش مملکت، دیرترشان هم نشود. که خب این انتظار و توقع بالایی بود.
راننده بیخیال شده بود و میگفت چارهای نیست، شماره کارتش را گرفتم و گفتم به محض وصل شدن اینترنت، پولش را پرداخت میکنم. باانصاف و بامعرفت بود، پذیرفت و من هم بعد از وصل شدن اینترنت کرایهاش را دادم. به کار رسیدم، هرچند دیر، اما خب آنجا هم همه درگیرودار اینترنت بودند. یکی فایلی را میخواست ارسال کند، یکی یک اصلاحیه داشت، آن یکی برای میهمان برنامه دنبال تاکسی اینترنتی بود تا برسند و چون اینترنت نبود نمیشد و خلاصه گرفتاریهای کوچک و بزرگی که همهاش زیر سر یک آزمون و تصمیمات یک عالمه بیملاحظه بود. اطلاع از این همه وابستگی به تکنولوژی، خودش دردناک بود و اینکه بدون اینترنت مثل یک مرغ پرکنده، این طرف و آن طرف میدویدیم و کاری از پیش نمیرفت. اما دردناکتر از آن اتخاذ و اجرای چنین تصمیمی بود. برای چه؟ برای اینکه مسئولان و برگزارکنندگان آزمون سراسری با این همه سال تجربه و ادعا، توان برگزار کردن یک آزمون را بدون مختل کردن و تحمیل هزینه به میلیونها نفر ندارند.
به هر شکل و با هر مشکلی بود برنامه تمام شد و حالا میخواستم برگردم. مسافت زیادی را باید پیاده طی میکردم. ساعت دهونیم هم قرار مهمی داشتم و حالا باز هم قطعی اینترنت و عدم امکان درخواست تاکسی اینترنتی! مثل روزهای بارانی، بعضی تاکسیها هم از آب گلآلودشده این چند ساعت، شروع به ماهیگیری کردند. کرایه مسیری که با آن تاکسیها از 30 هزار تومان تجاوز نمیکرد، 70 هزار تومان شده بود، چون مجبور بودم تاکسی دربست بگیرم. قبل از سوار شدن، میخواستم یک بسته آدامس بخرم، انگار که فراموشم شده باشد، کارت بانکی را به فروشنده دادم و گفت اینترنت دستگاههای POS هم قطع شده و امکان انجام تراکنش نیست. واقعا عالی بود! چقدر مشتری مراجعه میکرد و هیچکدام پول نقد نداشتند و چقدر مشتری از کف این دکهدار میرفت. اعصابش بههم ریخته بود و نارضایتی از چشمانش بر روزنامههای روی پیشخوان دکه میریخت. روزنامههایی که احتمالا در شماره بعدی، درباره همین مساله و این اقدام عجیب و این از نانخوردن انداختن میلیونها نفر خواهند نوشت، البته اگر مالهکشی نکنند.
زیر بار کرایه چندبرابری رفتم و سوار تاکسی شدم. رانندههای تاکسی هم که در شرایط عادی مملو از توصیف و توضیحات انتزاعی از وضعیت موجود هستند، حالا فکرش را بکنید این اتفاق هم افتاده و از قضا راننده تاکسی ما هم خودش پسر کنکوری داشت. شروع کرد به تعریف کردن. همان روایتهای پراغراق و عجیبوغریب. اینکه امروز فراخوان دادهاند برای اعتراض و اعتصاب و سیستم از ترس و به بهانه کنکور اینترنتها را قطع کرده است، و الا چه دلیلی دارد برای یک آزمون، این همه آدم اینترنت نداشته باشند؟ مگه اولین بار است که کنکور برگزار میشود؟ واقعا برگزاری یک آزمون سراسری اینقدر سخت است که باید اینطور نارضایتی ایجاد کرده و اینترنت میلیونها نفر را قطع کنیم؟ جلوی یک بانک ایستاد و این بار ناکام نبودم. دستگاه خودپرداز وصل بودم و پول هم داشت و کرایه را نقدا حساب کردم. به مقصد رسیدم و دوباره همان گیر و گرفتهای صبح و این طرف و آن طرف دویدنها تکرار شد. عملا تا حوالی ساعت یک، هیچ کاری از پیش نرفت و همه چیز سخت بود. سختتر از روزهای قبلی که با محدودیتهای اعمالشده اخیر، خودشان سخت بودند.
اما دوست داشتم اینها را بنویسم و چند شبهه و سوال را طرح کنم که آیا واقعا هیچ راهی جز قطع کردن اینترنت میلیونها نفر در روز برگزاری آزمون سراسری برای تامین سلامت کنکور نیست و نبود؟
چند روز پیش که یکی از مقامات سازمان سنجش خبر از تصمیم شورای امنیت کشور داد و گفت تصمیم بر این است که برای برگزاری امنیت و سلامت کنکور اینترنت کل کشور قطع شود. تا همین دو روز پیش که پیامک آمد و این ادعا را تایید کرد. بدبینترینها هم گمان نمیکردند این سناریوی ادعایی روزی عملیاتی شود، آن هم آنقدر زود. اما چرا این اتفاق افتاد به نظر من دلایل زیادی دارد. نکته اول اینکه اتفاقا برخلاف تصور خیلیها، قطعی اینترنت در روز و ساعات برگزاری آزمون سراسری از سر ناتوانی در سالم برگزار کردن و تامین امنیت کنکور نیست؛ چراکه این دفعه اولی نیست که این اتفاق رخ میدهد و هم اینکه این تنها راهکار نیست. یعنی حتما سناریوهای ویژهتر و بهتری وجود داشته که سراغ آنها نرفتهایم. اگر نه، سوال اصلی و اساسی اینجاست که اولا مگر چند نفر میتوانند به این پیشرفتگی و دقت، با این حربههای خاص و مدرن، در آزمون سراسری تقلب کنند؟ یا سوال مهمتر اینکه مگر امکان تقلب و لو رفتن سوالها فقط محدود به زمان برگزاری کنکور است؟ حتما اینطور نیست. به نظر من یا حداقل تا زمانی که آمار دقیقی اعلام نشود، نمیتوان پذیرفت که جمعیت خاص و زیادی متوسل به روشهای مدرن و بهروز میشوند تا در کنکور تقلب کنند. سوای آن شبهاتی که پیرامون لو رفتن سوالات کنکور قبل از برگزاری آزمون هست، بهمراتب بیشتر، قابل پیگیریتر و جدیتر از لو رفتن سوالات و دفترچه آزمون حین برگزاری آن است. چه تدبیری برای این موضوع شده؟ چه اقداماتی صورت گرفته و چه توفیقاتی حاصل شده؟ اصلا با فرض حیثیتی بودن ماجرا و اینکه احتمال بالای تقلب در حین برگزاری کنکور وجود دارد، آیا دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی نمیتوانند ریشه چنین اقداماتی را پیدا کنند و بخشکانند؟ حتما پیگیری و رفعورجوع این ماجرا، سختتر از نشاندن هواپیمای حامل عبدالمالک ریگی آن هم در آسمان نیست. پس اجازه بدهید که باور نکنیم نمیشود، شاید نمیخواهیم، بهتر منظور و مقصودها را برساند. یک نکته دیگر و شبههای که سالهاست پیرامون کنکور و سوالات آن وجود دارد، عدم مشخص بودن طراحان این سوالات است. سالهای قبل بارها و بارها پیش آمده است که در سوالات کنکور و در گزینههای پاسخ به سوالات اشتباهات جدی وجود داشته و چهبسا حق خیلیها تضییع شده است، ولی هیچوقت هیچکس پاسخگو نبوده و نفهمیدیم طراحان کنکور چه کسانی بودند تا بتوانیم از آنها جویای اشتباهاتشان شویم. حالا هم که در این کلاسهای کنکور و گران چند سال اخیر، خیلیها ادعای طراحی سوالات کنکور را دارند. شاید همینها واقعا خودشان طراح باشند و چهبسا نشتیهایی هم از این مسیر وجود داشته باشد.
القصه اینکه، بیش از 25 آزمون و شبهکنکور در سال در کشور انجام میشود که هرکدام از آنها هم دارای اهمیت بالا و شاید همتراز با آزمون سراسری هستند. اگر قرار بر این باشد که برای برگزاری هرکدام از این آزمونها زندگی میلیونها نفر با اقداماتی نظیر قطعی اینترنت و... مختل شود، اینطور به نارضایتیها دامن زده بشود و همین رویههای غیرعقلانی پیش گرفته شود، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. مسیر تامین امنیت کنکور و آزمونهای مختلف مسیر مشخص و شفافی است، ناامنیها هم فقط محدود و معطوف به زمان برگزاری کنکور نیست و اتفاقا شبهات قبل از برگزاری آزمون کمتر از حین آن نیست. ما هم کشور بیسابقهای نیستیم و اگر هم راهی نداریم، تمام دنیا تجربیات اینچنینی داشتهاند و میتوان به آنها رجوع کرد. ولی میتوان بیهیچ لکنتی گفت که قطعی اینترنت، راهکار اصلی و اساسی تامین امنیت کنکور نیست و اتفاقا در این شرایط که صیانتی ایجاد شده برای حکمرانی در فضای مجازی، فقط نارضایتیها و عصبانیت عمومی را گسترده خواهد کرد.