خونه مادر بزرگه هزار تا قصه داره... خونه مادربزرگه شادی و غصه داره. ترانهای که چند نسل نهتنها با آن خاطره دارند، بلکه از آن بهعنوان یک نماد برای یادآوری یک نسل و گونهای از آثار استفاده میشود. سالها میگذرد اما حتی مخاطبانش در نسلهای بعد هم میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. کاری که شعر و ترانه توام با موسیقی به ارمغان میآورد، جادویی خلق میکند که خودش تبدیل بهگونهای از محصولات هنری شده به نام فیلمهای موزیکال. کودکی نسلهای خیلی از مردم دنیا با این گونه آثار خاطرساز بودهاند. از فیلم تا انیمیشن و حتی کتاب. اگر به حافظه خودمان در کودکستانها یا مدارس رجوع کنیم، پر است از ترانهها و شعرهایی که روزگارمان را با آنها ساختهایم. ویژگیای که محدود به یک دوران خاص مثل کودکی نیست، بلکه حس طراوت و کودک درون همه انسانها را با خود همراه میکند.
این همان جادویی است که سالهای سال، شرکتی همچون دیزنی، آثار خود را بهواسطه آن ماندگار ساخته. استفاده از آواز و ترانهخوانی در آثار مختلف، از سیندرلا و زیبای خفته تا بامبی و گوژپشت نتردام. سنتی که وامدار از اپرا و قصههای کهن جهان است که نسلبهنسل نقل هر کوی و برزنی میشود. این سنت در گذر سالیان همچنان ادامه داشته تا جایی که امروزه در بعضی جشنوارهها، علاوهبر اختصاص جایزه برای موسیقی متن، جایزه دیگری نیز برای قطعه باکلام این موسیقیها در نظر گرفته میشود.
آثار موزیکال بهخودیخود جذاب و خاطرهانگیزاند. آثار انیمیشنی نیز به دلیل خلق جهان فانتزی و خیالی، همواره مورد اقبال مخاطبان بودهاند. حال ترکیب این دو گونه آثار بیبدیلی را خلق کرده که در ادامه، با اجرای قطعات باکلام، بیش از پیش در اذهان بینندگانش ماندگار میشود. برای مثال در مجموعه انیمیشن هتل ترانسیلوانیا، سلنا گومز خواننده آمریکایی علاوهبر صداپیشگی یکی از شخصیتها، ترانههای این مجموعه را نیز اجرا کرده است. از دیگر انیمیشنها میتوان به کوکو با اجرای رابرت لوپز و فروزن با اجرای آیدینا مِنزِل اشاره کرد. انیمیشنهای موزیکال دیگری نیز همچون ترولها، آواز، رنگو و شانس از جمله آثار متاخری هستند که در آنها قطعات باکلام در موسیقی به کار رفته است.
در ایران نیز در دهه هفتاد، آثار سینمایی در حوزه کودک ساخته شد که در آنها از قطعات باکلام در موسیقی متن کار استفاده شد. از این بین میتوان به گربههای آوازهخوان، شهر موشها، گلنار، دزد عروسکها اشاره کرد. اما در حوزه تولیدات انیمیشن ایرانی، استفاده از قطعات موزیکال مغفول مانده است. در سالهای گذشته در بخش دوبله آثار خارجی که غالبا با قطعات باکلام همراه بودند، در دوبله نیز با وامگیری و معادلسازی برای مخاطب ایرانی، قطعات باکلامی برای دوبله اجرا شدند که بیشتر توسط خود گروه دوبله انجام میشد. البته از این بین میتوان به دوبله انیمیشن «6 ابر قهرمان» اشاره کرد که ترانه آن توسط مهدی عیوبی گفته شد و آهنگسازی و خوانندگی آن را رضا یزدانی، خواننده موسیقی ایران اجرا کرده است. در فضای دوبله ایران، این کار بنا به سلیقه گروههای مختلف دوبله کمابیش در حال انجام بود اما همچنان تولیدات داخلی ایران از این امکان، بیبهره مانده بود.
برای اولین بار سال 1396 در انیمیشن فیلشاه، قطعات باکلام در کار استفاده شد و همینطور برای تیتراژ آن، قطعهای باکلام بهصورت همخوانی اجرا شد که برای انیمیشنهای ایرانی دریچهای جدید به حساب میآمد. در تیتراژ فیلشاه، ستار اورکی موسیقی و تنظیم کار را عهدهدار بود و مهرداد شهسوارزاده، نازنین اورکی و شوکت حجت، بخش همخوانی کار را اجرا کردند.
کمی بعد از فیلشاه، پروژه انیمیشن سینمایی لوپتو، در یک اقدام متفاوت و برای نخستین بار در نوع خود، سراغ یکی از خوانندگان کشور به نام هومن شاهی یا هومن گامنو، خوانندهای با سبکی متفاوت رفت که در اجرای قطعاتی در برنامه خندوانه، توانسته بود گونهای غیرمرسوم در میان مخاطبان را با اقبال مواجه کند. سازندگان لوپتو با این انتخاب، جنس متفاوتی از موسیقی با کلام را به کار گرفتند که تاکنون سابقه نداشته است.
پیش از اکران لوپتو، این تحول را یک انیمیشن دیگر به ثمر نشاند. پسر دلفینی که موفق شده بود پیش از اکران در ایران، در گیشههای سینمای روسیه موفقیتی در فروش و اقبال مخاطب کسب کند، به سراغ یکی دیگر از خوانندگان ایران رفت که شاید کمتر کسی تصور آن را داشت. محمدامین همدانی، تهیهکننده کار که پیش از این موسیقی متن کار را به بهزاد عبدی، آهنگساز چیرهدست سینمای ایران سپرده بود در یک همکاری با علیرضا طلیسچی، دو قطعه باکلام برای انیمیشن به تولید رساندند. چیزی که شاید ما نمونه مشابه آن را فقط در انیمیشنهای خارجی میتوانستیم پیش از این مشاهده کنیم. قطعاتی که با استقبال مخاطبان نیز همراه بود.
در ادامه اکران موفق انیمیشن لوپتو، تولیدکنندگان این انیمیشن در کنار ساخت نسخه عروسکی چند کاراکتر از شخصیتهای لوپتو، ترانه موزیکالی با نام «شادی ساختنی است» (شعار کمپین تبلیغاتی فیلم لوپتو) ساختند که در شب یلدا از طریق ویژهبرنامه شب یلدای شبکه پویا رونمایی و پخش شد. تولید اثری موزیکال که جدا از فضای اصلی انیمیشن به حساب میآمد ولی بهنوعی میتوان آن را افزونهای برای محصول سینمایی یا مکملی برای آن دانست که میتواند به چرخه رسانهای و محتوایی اثر کمک کند. چرخهای که در ایران سالهاست مغفول مانده و به نوعی پس از پایان آمادهسازی و اکران محصولات، حیات آن محصول به اتمام میرسد. اما لوپتو نشان داد که میتوان این مسیر را پیمود و چرخه رسانه را برای ارتقا و تکمیل اثر، همچنان پس از نمایش کار امتداد داد. مسیری که انگار کسی در ایران و سینمای ایران، باوری به وجود آن نداشت.
استقبال مخاطبان از موسیقی پسر دلفینی و لوپتو، دریچه متفاوتی را برای انیمیشنهای ایرانی گشود. دریچهای که میتواند همچون گذشته راهی به قلبهای کودکان و خانوادههای ایرانی باز کند و همپای تولیدات خارجی در جهان عرض اندام کند. مخاطبانی که در انتظار تولیدات ایرانی میخوانند: «شادی را میشه ساخت و خنده آورد...».