درباره خط اول نبرد برای حفظ حیات سینما
با فرونشستن گردوغبار اتفاقات اخیر – دست‌کم تا اطلاع ثانوی- و بازگشت تدریجی مردم به زندگی عادی – که هنوز هم به‌صورت کامل رقم نخورده –کسب‌وکار‌های گردوخاک گرفته مشغول تجدید قوا و بازگشت به چرخه تجارتند.
  • ۱۴۰۱-۱۰-۲۹ - ۰۰:۰۰
  • 00
درباره خط اول نبرد برای حفظ حیات سینما
تشنه لبخند حیات
تشنه لبخند حیات

هومن جعفری، خبرنگار:با فرونشستن گردوغبار اتفاقات اخیر – دست‌کم تا اطلاع ثانوی- و بازگشت تدریجی مردم به زندگی عادی – که هنوز هم به‌صورت کامل رقم نخورده –کسب‌وکار‌های گردوخاک گرفته مشغول تجدید قوا و بازگشت به چرخه تجارتند. کافی‌شاپ‌ها، رستوران‌ها و فروشندگان مواد خوراکی در این مدت شاید کمتر از دیگران دچار ضرر و زیان شدند چون طبیعی است که خوراکی جزء بخش‌های بالایی هرم نیازهای انسانی است. 
مشاغل دیگری هم بودند که آسیب بیشتری دیدند، مثلا پوشاک. شاید عمده مردم به دلیل شرایط اقتصادی از خریدهای جدید خودداری کردند و با همان البسه همیشگی خود زندگی را ادامه دادند. فعالیت‌های فرهنگی هم که طبیعتا ضربه سنگینی خورد. اصولا کالای فرهنگی جزء نخستین چیزهایی است که از سبد اقتصادی خانواده خارج می‌شود خاصه با این قیمت‌های سرسام‌آور کنونی! خود من مدت‌هاست کتاب جدید نخریده‌ام مگر از باب ضرورت و طبیعتا هم انتخابم چاپ‌های قدیمی‌تر است که ارزان‌تر پای آدم درمی‌آیند. 
تئاتر و سینما هم مثل بازار نشر از ماجرای ماه‌های اخیر ضربه خورده‌اند. فروش گیشه سینماها که افتضاح بوده. تئاتر هم خیلی حال و روز خوبی نداشت اگرچه تئاتر به علت دوطرفه بودن ارتباط هنرمند و مخاطب، در ماه‌های اخیر قصه‌های عجیب‌وغریبی را نیز تجربه کرد که شاید بهتر باشد بعدا به آن پرداخت. 
سینما دوباره می‌کوشد تا با آرام‌تر شدن وضع موجود و بازگشت طبقات اجتماعی به زندگی، فرصت مجدد تجدید دیدار با مخاطبان را به دست بیاورد. تبلیغات جدید برای طرح سه‌شنبه‌های نیم‌بها، فرصت مناسبی است تا مخاطبان عادی و حتی کمی محتاط، با هزینه‌ای پایین‌تر به سینما بیایند و دوباره گیشه‌ها خونی به رگ‌های بدنه سینما تزریق کنند. 
برخلاف نقدهای مطرح‌شده، بازگشت مردم به سینماها به مبحث عادی‌سازی کمک نمی‌کند بلکه بیشتر از بعد اقتصادی کمک می‌کند تا سینما زنده بماند. سینمایی که همین جماعت منتقد روزگاری لاف حمایت از آن را می‌زدند. 
در طول این ماه‌ها، همیشه در فضای مجازی تاکید داشتم که انتخاب‌های همه محترم است و کافه رفتن یا فیلم دیدن یا خرید کردن یا تلاش برای ادامه زندگی ربطی به عادی‌سازی یا فراموشی دردها و زخم‌های جامعه ندارد. الان هم با رونق مجدد کیوسک سینما و رسانه و فرهنگ هیچ مشکلی ندارم چون برخلاف آنها که از خارج کشور فرمان تحریم و حمله می‌دهند، بر این باورم که ما حتی به وقت انتقاد اجتماعی نیز حق حیات داریم. 
برای تک‌تک چیزهایی که امروز آقایان و خانم‌های خارج‌نشین تحریم می‌کنند، آدم‌های شریفی داخل این مملکت، سال‌ها جنگیده‌اند. برای اکران همین فیلم‌ها، انتشار همین کتاب‌ها و مجلات و روی صحنه رفتن همین نمایش‌ها، آدم‌های شریف فراوانی سال‌ها مقاومت کرده و هزینه داده‌اند. قرار نیست اما اجازه بدهیم که دستاوردهای سال‌ها مقاومت اهالی هنر به این راحتی تعطیل شود و از دست برود و بهانه دست تندروها داده شود که بخواهند دوباره ما را به روزهای دهه‌های سپری‌شده بازگردانند. 
این روزها، سینما امیدوار است با طرح سه‌شنبه‌های نیم‌بها بتواند بخشی از زیان‌های سنگین این ماه‌ها را جبران کند و همچنان فرصت‌های شغلی را برای خانواده گسترده خود حفظ کند. این تازه خط اول نبرد برای حفظ حیات سینما در این ماه‌های بسیار دشوار اقتصادی است. چشم‌انداز اقتصادی سال آینده نیز چندان مطلوب به نظر نمی‌رسد که همین موضوع کار سینما برای سال بعد را دشوارتر می‌کند. با این همه، رساندن سینما و اعضای بزرگ خانواده‌اش به انتهای سال، با حداقل تلفات اقتصادی خودش اتفاق بزرگی است که کاش رقم بخورد. از تعطیلی سینماها، بیشتر نقاط پنهان سینمای ایران مثل بلیت‌فروش‌ها و کارگران فنی و کارمندان سینما ضربه می‌خورند که نه جرمی مرتکب شده‌اند نه با دارودسته‌ای هم‌پیمانند. 

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰