مجتبی اردشیری، خبرنگار:سینماها طی سهشنبه همین هفته، با استقبال نسبتا خوبی مواجه شدند و توانستند 81 هزار مخاطب داشته باشند. اگرچه این تعداد مخاطب برای یک سهشنبه سینماها چندان قابل اعتنا نیست اما این عدد 81 هزار مخاطب زمانی ارزشمند تلقی میشود که بدانیم سینماها طی حدود 4 ماه اخیر، هرگز چنین تعداد مخاطبی را به خود ندیده است.
آخرین استقبال خوبی که از سهشنبههای سینما به عمل آمد، مربوط به 29 شهریورماه بود که مخاطبان سینما 117 هزار و 500 نفر بودند و سینماها از آن زمان تا به امروز هیچگاه شاهد این میزان مخاطب نبود. این یک نشانه بسیار خوب برای سینمایی است که در برهه 6ماه نخست امسال، نهایت تلاش خود را به عمل آورد تا به دوران پیش از کرونا بازگردد؛ تاحدودی هم به این موفقیت نائل آمد و توانست طی مرداد و شهریور امسال، راندمان خوبی از خود به جای گذاشته و با وجودیکه این 2 ماه با ماههای محرم و صفر تلاقی پیدا کرد اما گیشه، بهترین عملکرد چند سال اخیر را ثبت کرد تا نشان دهد همه چیز آماده بازگشت سینما به حیات پیش از دوران کرونا است.
این مهم با برنامهریزی برای اکران مهرماه، تنها چند قدم تا اجرا فاصله داشت اما متاسفانه ناآرامیهای اجتماعی، تاثیر کاملا مستقیم خود را روی سینما گذاشت تا آماری از تعداد مخاطبان سینما ثبت شود که حتی در روزگار کرونایی نیز با وجود فعالیت این میزان سالن سینمایی، دیده نشد. تعداد مخاطبان سینما که به نزدیک 180 هزار مخاطب در روز رسیده بود، به کمتر از 7 هزار نفر تقلیل پیدا کرد و کار به جایی رسید که اگر مخاطبان روزانه سینماها طی فصل پاییز، از 11 هزار فراتر میرفت، باید آن روز را برای سینما، خوب تعریف میکردیم.
این 81 هزار مخاطب در شرایطی محقق شد که متوسط میزان مخاطب برای فصل پاییز سینماها، میان 30 تا 50 هزار نفر در نوسان بود و همین تعداد هم برای روزهای پایانی هفته رقم میخورد.
چرا 81 هزار مخاطب را باید به فال نیک گرفت
هماکنون چند روزی است که امیدواری، به شکلی جدی به سینمای ایران تزریق شده است. اکران چند فیلم مهم و پرمخاطب سبب شد تا مخاطبان، خیلی زود به سالنهای تاریک بازگردند درحالیکه خوشبینانهترین تخمینها حکایت از آن داشت که سینمای 1401، هرگز نخواهد توانست حیات معمول خود را داشته باشد.
این 81 هزار مخاطب در شرایطی به دست آمده که به جز فیلم بخارست، 2 فیلم جدید اکران (ملاقات خصوصی و چپ، راست) بدون کمترین میزان تبلیغات، نمایش خود را آغاز کردند و امیدواری بسیاری دارند تا با شیوه تبلیغاتی دهانبهدهان بتوانند بر تعداد مخاطبان خود بیفزایند. همچنانکه سیر صعودی گیشه این فیلمها نشان میدهد که این شیوه تبلیغاتی، تا همینجا نیز توانسته بر تعداد مخاطبان این آثار، به شکلی تصاعدی بیفزاید و به همین دلیل، در ادامه نیز باید بسیار امیدوار بود که برخلاف پاییزی که برای سینماها سوخت، یک اکران خوب در انتظار فصل زمستان سینماها خواهد بود.
با این شرایط، تمام تلاش سینما آن خواهد بود که به دوران پیش از ناآرامیها یعنی شهریورماه امسال بازگردد. اتفاقی که اگرچه برای بسیاری طی امسال، تقریبا ناممکن مینمود اما حالا نشانههایی پدیدار شده که سینما خیلی راحت میتواند در همین زمستان، نهتنها به آن آمار دست یابد بلکه از آن میزان نیز فزونی گرفته و رشد خوبی را تجربه کند.
بر پایه آمارهای سینما تا پیش از ناآرامیهای پاییز 1401، سینماها در روزهای عادی، پذیرای 35 تا 45 هزار مخاطب بود و این میزان برای سهشنبهها و دو روز پایانی هفته، بین 130 تا 155 هزار نفر در نوسان بود.
چگونه میتوان به روزهای خوب سینما بازگشت؟
سینمای ایران در حوزه نمایش، طی شرایط کنونی، وضعیت عجیبی را تجربه میکند. تصور بسیاری از فعالان سینما بر این بود که سینماها به دلیل ناآرامیها، پتانسیل چندانی برای پذیرش مخاطب را ندارند. در دلایل این رویکرد نیز نظرات متفاوتی عنوان شد؛ از دل و دماغ نداشتن مردم تا تحریم سینماگران و دفتر پخش و البته آنچه انفعال مدیریت سینمایی خوانده میشد.
اما حقیقت آن است که تمام این تصورات، اگرچه روی کاغذ، پررنگ و درست تلقی میشد اما در شکل عملیاتی خود، نافی تمامی این موارد بود. سینماها حتی در روزهای فراخوان ناآرامیها نیز پذیرای تعداد نسبتا خوبی از مخاطب بود اما بسیاری از مخاطبان، فیلمهای روی پرده را تماشا کرده بودند یا در انتظار فیلم جدید به سر میبردند.
در پاییز امسال، فیلمهایی به روی پرده بود که برخی از آنها از اواخر اسفندماه 1400 نمایش خود را آغاز کرده و ترکیب اکران، ملغمهای از آثار فصول بهار و تابستان بود. درنتیجه این آثار کشش چندانی برای جذب مخاطب نداشتند و طبیعی بود که بخش عمده ناکامی مخاطبان اکران در نتیجه نبود خوراک کافی مهیا شد.
اکنون سینمای ایران در شرایطی توانسته به ثبات تعداد 50 هزار مخاطب برای سه روز مهم خود دست یابد که 3 فیلم مهم را به روی پرده فرستاده. بخارست که احیاگر گیشه نامیده میشد و امیدواریهایی وجود دارد که این فیلم حتی بتواند به رکورد 77 میلیاردی انفرادی بهعنوان پرفروشترین فیلم امسال نزدیک شود. ملاقات خصوصی به روی پرده رفت که در جشنواره سال گذشته، اتفاقهای بسیار خوبی را رقم زد و از آن بهعنوان درام نجاتبخش گیشه نیمه دوم سال یاد میشود و به چپ، راست میرسیم که طی یک سال گذشته، به اندازه کافی، در رسانهها نام برده شد تا بتواند به یکی از مهمترین آثار سال سینمای کشور تبدیل شود.
این سه فیلم مهم سبب شدند تا سینما بتواند حیات مجددی را در سال پرچالش امسال تجربه کند. هر چند که این سه فیلم هنوز تا شرایط نرمال خود فاصله دارند و بهراحتی از ظرفیت برخوردار هستند که بتوانند چندبرابر تعداد مخاطب این روزهای خود را ثبت کنند. اتفاقی که قطعا با اعتماد بیشتر مردم، تبلیغات دهانبهدهان و آغاز تبلیغات موثر تلویزیونی آثار رقم خواهد خورد. هرچند در این بین، باید به اکرانهای مردمی نیز متوسل شد و از آن بهعنوان اهرمی مهم برای جذب مخاطبان استفاده کرد.
در چنین شرایطی، قطعا سینما خواهد توانست تا روزهای شکوهمندی را تجربه کرده و خیلی زود اتفاقهای ناگوار امسال را به دست فراموشی بسپارد و قدرمسلم، سال 1402 را با یک روحیه و اعتماد مضاعف آغاز کند.
سینمایی که ناندانی بیش از 5 هزار خانوار است
این حیات مجدد سینماها طی امسال، زوایای متعددی دارد؛ همچنانکه ناکامی آن نیز ابعاد مختلفی داشت و ترکش آن، قسمتهای مختلفی را درگیر کرد. یکی از این زوایا، خانواده سینمای ایران است که بیش از 5 هزار خانوار را شامل میشود. اگر آن خرده این رقم را ستارههای متمول دنیای بازیگری و تهیهکنندگان را درنظر بگیریم، به 5 هزار خانواری خواهیم رسید که محل ارتزاق آنها سینما است.
اینکه سینمای ایران در فصل پاییز، سوخته قلمداد میشود، تنها متکی بر بعد نمایش آن نیست. در این فصل، تولیدات سینمایی و شبکه نمایش خانگی به میزان قابلتوجهی کاهش یافت و سینماگران بسیاری خانهنشین شدند. به همین دلیل در روزهای رکود سینما، از سینمادار و حتی آن بوفهدار سینمایی گرفته تا آن دستیارچندم کارگردان و گریمور و تصویربردار و... خانهنشین شدند و معیشت آنها با مشکلات عمیقی مواجه شد. در روزهای اخیر، برخی جریانها به حمایت از راهاندازی کنسرتها روی آوردند و حتی عنوان کردند که معیشت اهالی موسیقی به اندازهای دردناک شده که موزیسینها به فروش سازهای خود روی آوردهاند. حال آنکه وضع سینما، بهنوعی حتی وخیمتر از این میزان است چراکه آن نوازنده، سازی برای فروش دارد اما دستیارچندم تولید یک اثر سینمایی، همان یک ساز را هم برای فروش ندارد.
کافی است در این مدت پای درددل تهیهکنندگان سینما بنشینیم تا متوجه حقیقت درست ماجرا شویم. آنها برای شما میگویند که بسیاری از چهرههایی که تصور میکردیم در پول غلت میزنند، چگونه درخواست کمک نقدی برای معالجه بیماری، کرایه خانه و حتی معیشت روزانه خود را دارند. چهرههایی که اگر نام آنها منتشر شود، حیرت بسیاری از مردم را به همراه خواهد داشت.
این جریان را ناآرامیهای اجتماعی پاییز رقم زد و سبب شد تا سینمایی که در حال راه افتادن مجدد بود، دوباره زمینگیر شود و بخش اعظمی از فعالان آن، با مشکلاتی جدی در حوزه معیشت خود مواجه شوند.
تدبیر مدیریت سینمایی، اینجا تعیینکننده است
مدیریت سینمایی در دوره جدید، تلاش بسیاری برای ساماندهی وضعیت معیشت فعالان سینما انجام داده است اما نه بودجه مدیریت، کفاف آن را میدهد که بخواهد معیشت چند هزار خانوار را پوشش دهد و نه اصلا وظیفه مدیریت سینما آن است که معیشت فعالان خود را در تمامی طول سال پوشش دهد.
در چنین شرایطی، خبرنگار «فرهیختگان» به گزارشهای موثقی دست یافته که تیم مدیریت جدید، بارها درصدد دستگیری از آبرومندان سینما بودند و در همین زمینه، خواهان دریافت اطلاعاتی از وضعیت معیشتی جامعه سینمایی کشور بودند که متاسفانه این آمارها، به شکل درستی به آنها منتقل نشده و تیم سینمایی، برحسب اطلاعات خود، نسبت به رفعمشکل برخی سینماگران اقدام کرده است. مواردی که البته هیچگاه رسانهای نشد.
وظیفه مهمتر مدیریت سینما در شرایط فعلی، رونق تولید و تضمین اکران است. 2 برنامهای که سازمان سینمایی با جدیت پیگیر آن است تا دیگر حتی التهابات اجتماعی نیز نتواند چنین تاثیری را بر زیستبوم سینمایی بگذارد. طبیعی است که در زمان حیات سینما، علاوهبر سینما، حال فعالان آن نیز خوب است و این، عنصر مهمی است که تمام دلسوزان واقعی سینما از آن استقبال کرده و به دنبال آن هستند.
در قضایای اخیر، متاسفانه شکافی میان برخی از اعضای بدنه سینما با مدیریت پیش آمد که دود آن تنها به چشم سینما و فعالان آن رفت. یعنی شرایط بهگونهای رقم خورد که مدیریت سینما درپی رونق سینما بود اما برخی از اعضای بدنه سینما، در برابر اکران جدید و حتی مقوله تولید، از خود انفعال نشان دادند و تلاش کردند تا سینما زمینگیر شود. خب، نتیجه این تلاشها چه شد؟ اینکه سینمای ایران به مخاطب 7 هزار نفری در روز رسید، چه عایدی برای آن دسته از سینماگرانی که خواهان رونق آن نبودند، به ارمغان آورد؟ جز این بود که چندین هزار خانوار، خانهنشین شدند و اوضاعی را تجربه کردند که هیچگاه حتی به آن فکر هم نمیکردند؟
اینکه سینما تعطیل بود و جمعیتی که برای فیلم دیدن به سینما میرفتند اما خوراک کافی برای آنها موجود نبود، خود سهم قابلتوجهی در کاهش میزان نشاط اجتماعی داشت. سینما بهعنوان پیشران مهم اجتماعی، سهم بسزایی در ارتقای نشاط جمعی و عمومی دارد و طبیعی است که رکود بیش از 3ماهه سینماها، به چه پیامدهای منفی برای سینماگران، اجتماع و مردم منجر خواهد شد.
مدیریت سینمایی کشور باید به سازوکاری برسد که دیگر هیچگاه رنگ تعطیلی و رکود را به خود نبیند. اکنون، مقدار نسبتا زیادی فیلم در صف اکران حضور دارد که همین میزان، خوراک خوبی را برای سینماها فراهم خواهد آورد. ضمن اینکه بازبینی قوانین سینمایی که مربوط به دهههای قبلی است نیز میتواند گشایشهای بسیاری را در مقوله تولید و اکران آثار به همراه داشته باشد.
این ضرایب سبب میشوند تا حیات مجدد سینما در شرایط کنونی، اگر با برنامهریزی همراه باشد، به اتفاقهای بسیار خوبی ختم شود که مقوله تولید، توزیع و نمایش را در کشور با دگردیسی مثبت و حرفهای مواجه خواهد کرد. البته که زمان، نیز بسیار مغتنم است؛ جشنواره فیلم فجر در راه است که قطعا با استقبال خوبی مواجه خواهد شد و پس از آن، اکران نوروز، عید فطر و تابستان، بهخوبی میتوانند شتاب قطار پیشرفت سینما را بیشتر کنند.
تمام این آرزوهای زیبا، مرهون یک برنامهریزی درست و همدلی هنرمندان سینما و مدیریت سینمایی کشور است تا این سینما بتواند با عبور از شرایط فعلی، به میزان رشدی در سال آینده برسد که عنوان «صنعت» برازنده آن بوده و اتفاقهای بسیار خوبی از این فرآیند صنعتی شدن، برای تولید، توزیع، اکران و کلا خانواده سینما روی دهد.