گروه سیاست موضعگیریهای پیدرپی مقامات غربی، ایجاد وقفه در روند مذاکرات و استفاده از مجامع بینالمللی علیه ایران بهوضوح نمایانگر هجمه سنگینی است که کشور در چند ماه اخیر با آن دست به گریبان بوده است. علاوهبر جوسازی رسانهای مقامات غربی نیز مستقیما وارد عمل شده و با دیدار با براندازان ایفای نقش خود را علنی کردند. شکست سیاستهای براندازانه در نهایت باعث شد اوج کنش غربیها در فضای بینالمللی به حذف ایران در کمیسیون مقام زن بینجامد. در فضای داخلی نیز با شکست سناریوی جنگ خیابانی سفیر انگلیس فعالیت خود را به رنگکاری دیوار سفارت تقلیل داد. با اوج گرفتن فضای آشوب و علنی شدن هرچه بیشتر دست دولتهای غربی افکار عمومی ایران نیز نسبت به اتفاقات رخ داده حساس شده و واکنشهایی همچون شعارنویسی روی دیوار سفارت بریتانیا از خود بروز دادند. شعارنویسی که در ادامه با تشدید مواضع دولتهای آلمان و فرانسه به سفارت آنها نیز تعمیم پیدا کرد. این اقدامات بعد از آن صورت گرفت که سفارت ایران در کشورهای بلوک غرب در حفاظ حمایتی دولتهای متخاصم به نوبت مورد تعرض براندازان قرار میگرفت. با فروکش کردن فضای التهابات بهانه دیگری برای برانگیخته شدن احساسات بهوجود آمد. همزمان با برگزاری راهپیماییهای براندازی و تجزیه ایران در اروپا و آمریکا خبر اعدام علیرضا اکبری، جاسوس بریتانیا در رسانهها بازنشر شد. بلافاصله با انتشار این خبر مقامات غربی شدیدترین اظهارات را در واکنش به اعدام اکبری مطرح کرده و حتی بریتانیا سفیر خود در تهران را فراخواند تا تهدید به قطع روابط دیپلماتیک کرده باشد. واکنشهای ناشی از دستپاچگی مقامات غربی نشان داد که مواجهه صحیح برای تقابل با غربیها اقدامات واقعی است که بتواند توطئههای آنها را هرچه بیشتر خنثی کند، نه بروز واکنشهای احساسی و گاهی غیرعقلانی. اظهارنظرهایی که افکارعمومی را به تسخیر سفارتخانهها تهییج کند یکی از همان واکنشهای احساسی است که رهبر انقلاب بارها آن را نهی کرده است و کارکردی جز سوق دادن کشور بهسمت دام پهنشده غربیها برای اقدامات بینالمللی بیشتر علیه ایران ندارد.
فضا پیچیده و دامها بسیار
همراهی سفرای آلمان و فرانسه با سفیر بریتانیا برای بازدید از دیوارنویسیهای سفارت این کشور در تهران احتمال تشکیل ائتلافی برای طرح دعوی در مجامع بینالمللی را پررنگ میکند. البته این ائتلاف پیش از این برای سوءاستفاده از ماجرای فوت مهسا امینی تشکیل شده بود و با وضع تحریمهای ضدایرانی، برگزاری راهپیماییهای تجزیه و موضعگیری مقامات کشورهای مختلف به خروجی رسیده بود. فضای ضدایرانی ایجادشده بهویژه بعد از اعدام علیرضا اکبری پررنگتر نیز شده است. تاکنون آلمان و هلند سفرای ایران را برای پاسخگویی احضار کردهاند و فرانسه و بریتانیا نیز رفتار مشابهی با کارداران ایرانی مستقر در پاریس و لندن داشتهاند. آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا نیز نسبت به این اقدام ایران در توییتی واکنش نشان داده و با خانواده علیرضا اکبری ابراز همدردی کرده است. همبستگی غربیها برای تقابل با تهران فضایی پیچیده را به وجود آورده و انبوهی از دامها را در پیش روی کشور قرار داده است که مواجهه با آن با نسخههای سادهانگارانه تسخیر سفارت میسر نبوده و واجد پیچیدگی و طراحی دقیق است.
راه صحیح مواجهه
تا پیش از اینکه فضای آشوبهای خیابانی در داخل ایران شدت یابد طرفهای غربی بهویژه اروپا در مقابل ایران موضعی مصالحهجویانه از خود بروز میدادند تا جاییکه جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهادات ارائهشده از جانب تهران در میز مذاکرات وین را برای رسیدن به توافق منطقی و قابلقبول توصیف کرد. اما این واکنشها خیلی سریع با دستور کاری که واشنگتن در اختیار اروپاییها قرار داده بود تغییر جهت یافته و تبدیل به ادبیات خصمانه شد. شکست سیاستهای براندازانه درنهایت باعث شد دولتهای اروپایی مواضع خود را عقلانیتر کرده و با حضور در کنفرانس بغداد به مسیر مذاکره عقبگرد کنند. این تجربه نشان میدهد به انفعال کشاندن دولتهای متخاصم زمانی میسر است که آنها سیاستهای خود را خنثیشده دیده و هوشمندی ایران در نیفتادن به دامهای پهن شده را درک کنند. تهران همانطور که در مواجهه با سیاست کشتهسازی طرف غربی هوشمندانه عمل کرده و فضای خیابان را با مدارا آرام کرد در مواجهه با سفارتهای دولتهای اروپایی که رسما به خانه آشوب تبدیل شدهاند نیز باید هوشمندانه عمل کرده و از رفتارهای احساسی اجتناب ورزد. اجتناب از واکنش غیرعقلانی در خیابان باعث شد تا رسانههای غربی برای تداوم سناریوی کشتهسازی حتی آمار کشتهشدگان تصادفات رانندگی و خودکشی را نیز علیه نهادهای امنیتی فاکتور کنند. این آمارسازی بهقدری آماتورگونه به کار گرفته شد که حداقل تاثیر تهییجی را روی افکار عمومی داشت. این تجربه نشان میدهد برای مواجهه با سفارتخانهها نیز راه عقلانی خنثیسازی اهرمهای عملیاتی است نه شعارنویسی. کارآمدی این راهبرد با اعدام عامل جاسوسی بریتانیا بیشتر از گذشته مشخص شد. مقامات غربی بعد از اعدام اکبری با هدف نمایش رویکردی حمایتگونه ازعوامل خود و فعال نگه داشتن شبکه جاسوسی عملیاتی داخل ایران واکنشهایی بروز دادند که کاربردی جز سر و صدای رسانهای نداشت و اتفاقا هویت جاسوسی اکبری را در برابر دیدگان افکار عمومی بیشتر نمایان کرد. بعد از واکنشهای وزرای خارجه تروئیکای اروپایی آنتونی بلینکن نیز رسما وارد عمل شد و در اعلام همدردی با خانواده اکبری عزادار بودن خود را نشان داد.
حمله خودسرها به سفارت انگلیس؛ خسارت 1.3 میلیون پوندی و ضربه کاری به منافع ملی ایران
شاید برای عبرت گرفتن از تاریخ و جلوگیری از تکرار برخی اتفاقات هم که شده لازم باشد یکبار دیگر تبعات سنگین حمله تعدادی از دانشجویان ظاهرا خودجوش به سفارت و باغ اقامتگاه کارکنان سفارت انگلستان در روز 8 آذر سال 90 را مرور کنیم.
حملهای که البته نمیتوان بدون پرداختن به سلسله اتفاقات تحریکآمیز روزهای قبلش آن را بررسی کرد.
حمله همزمان تعدادی از دانشجویان ایرانی به سفارت انگلیس در چهارراه استانبول و باغ سفارت این کشور -که اقامتگاه کارکنان و مرکز فرهنگی وابسته به سفارت محسوب میشود- در حوالی محله قلهک در روزهایی اتفاق میافتاد که تقابل غرب با ایران در اوج خود بود و به یک جرقه نیاز داشت تا وارد مرحله جدیدی شود. همین اتفاق هم افتاد. در روزهایی که شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه برنامه هستهای کشورمان قطعنامه صادر و ادعاهایی را هم با عنوان «ابعاد احتمالا نظامی برنامه اتمی ایران» مطرح کرد، این جورج آزبورن، وزیر وقت دارایی دولت انگلستان بود که در 30 آبانماه 90 ضمن اعلام قطع کامل همکاری لندن با موسسههای مالی کشورمان ازجمله بانک مرکزی، از اعمال تحریمهای جدید علیه تهران خبر داد. علاوهبر این، یک مقام انگلیسی دیگر از تلاشهای لندن برای افزایش فشارها علیه مردم کشورمان خبر داد و گفت دولت انگلستان رایزنیها با کانادا و آمریکا را برای جلب رضایت و همراهی آنها در مسیر افزایش تحریمها آغاز کرده است.
نمایندگان مجلس ایران هم در روز 6 آذرماه، در اقدامی متقابل تصمیم به تصویب طرحی با هدف «کاهش روابط دیپلماتیک تهران-لندن از سطح سفیر به کاردار» گرفتند. طرحی دوفوریتی که با اکثریت آرا تصویب و موجب برانگیخته شدن خشم مقامات انگلستان شد. آنها بعد از این اقدام متقابل مجلس ایران اعلام کردند «واکنش قاطعانهای نشان خواهند داد.»
نکته داخل پرانتز آنکه این التهابات همزمان با نزدیک شدن به نخستین سالروز ترور شهید مجید شهریاری، دانشمند هستهای کشورمان درحال شکلگیری بود و همین مساله میتوانست به روند اوجگیری هرگونه واکنش احساسی و سوءاستفادههای احتمالی دولتهای ضدایرانی از آن واکنش سرعت بدهد.
همزمان با این اقدامات و اظهارنظرهای مقامات رسمی دو کشور بود که اخبار و تصاویری از حمله تعدادی دانشجو به «سفارت انگلستان» در چهارراه استانبول و «باغ سفارت» این کشور در قلهک در رسانهها منتشر شد. حملهای که در دقایق ابتدایی آن، هفتنفر از کارکنان سفارت ازجمله شش انگلیسی و مترجم ایرانی آنها در باغ سفارت -که بهنوعی اقامتگاه کارکنان سفارت محسوب میشود- ازسوی حملهکنندگان گروگان گرفته شدند اما با دخالت نیروهای نظامی آزادشدند. غیر از این اقدام عجیب مهاجمان خودسر، خسارتهایی هم به بخشی از ساختمانهای اداری سفارت در چهارراه استانبول، اموال آن و چند تابلو نقاشی گرانقیمت واقع در آن وارد میشود.
حدود سهسال بعد از حمله بود که روزنامه دیلیتلگراف در تیرماه 93 به نقل از مقامات انگلیسی خبر از تهیه «لیستی از داراییهای آسیبدیده در جریان حمله به سفارت انگلستان در سال ۹۰» از سوی دولت این کشور داد. این گزارش، اموال لیستشده را با این شرح منتشر کرد: «فرش، مبلمان، جواهرات، اشیای قیمتی، دستگاههای الکترونیک، چندین خودرو و تابلوی نقاشی نفیس ازجمله پرتره فتحعلی شاه!»
در آن روزها، حملهکنندگان و حامیانشان، یکی از انگیزههای این تهاجم پرهزینه برای منافع ملی کشور را کشف «اسناد ضدایرانی محرمانه» عنوان کردند. علاوهبر این، در رسانهها گفته شد این تهاجم که قرار بود ابتدا «تجمع اعتراضی» باشد، دو هدف را دنبال میکرده؛ یکی «اعتراض به تحرکات تروریستی دولتهای غربی»(بهمناسبت سالروز ترور دانشمند هستهای، شهید مجید شهریاری) و دومی، «حمایت از مصوبه مجلس درباره کاهش سطح روابط دیپلماتیک تهران-لندن».
بعد از انتشار گسترده اخبار این حمله در رسانههای بینالمللی، وزارت امور خارجه کشورمان هم در بیانیهای تعرض به سفارت و اقامتگاه کارکنان آن در قلهک را محکوم کرد. در این بیانیه نوشته شده بود: «درپی تجمع اعتراضآمیز دانشجویان در مقابل سفارت انگلیس در تهران که منجر به تظاهرات خارج از کنترل گردید، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران از برخی رفتارهای غیرقابلقبول معدودی از معترضین که با وجود تلاش نیروی انتظامی و تقویت نیروهای حفاظتکننده از سفارت صورت پذیرفت، ابراز تاسف نموده و از مسئولان امر خواستهشده است تا اقدامات و بررسیهای فوری و ضروری را در این رابطه به عملآورند.»
مساله ورود تعدادی از معترضان به ساختمانهای اداری سفارت و آسیب زدن به اموال آن بهانه خوبی شد تا دولت انگلستان، آتش رویکرد ضدایرانی خودش را تندتر کند. بلافاصله بعد از این اتفاق بود که ویلیام هیگ، وزیر خارجه وقت انگلستان دستوری فوری مبنیبر تعطیلی سفارت ایران در لندن داد و اعلام کرد به دیپلماتهای ایرانی برای خروج از خاک انگلستان فرصتی ۴۸ ساعته داده شده است.
در مقابل، رامین مهمانپرست، سخنگوی وقت وزارت خارجه کشورمان تصمیم لندن برای اخراج کارکنان سفارت ایران را «شتابزده و انفعالی» عنوان کرد و از برنامه ایران برای «اقدامات متقابل در این خصوص» خبر داد. او همچنین حمله به سفارت را اتفاقی غیرقابلپیشبینی خواند و در تشریح دلیل آن گفت این اتفاق درپی عصبانیت برخی تظاهراتکنندگان از رویکرد دولت انگلیس در قبال جمهوری اسلامی ایران رخ داده است.
اما فشارهای خارجی علیه کشورمان درنتیجه این حمله خودسرانه به دو مرکز دیپلماتیک انگلستان در تهران به لفاظیهای مقامات لندن و تعطیلی سفارت کشورمان محدود نماند. علاوهبر دولتهای آلمان، فرانسه، ایتالیا و هلند که سفیرانشان را با هدف حمایت از لندن، به پایتختهایشان بازگرداندند، شورای امنیت سازمان ملل هم در بیانیهای این اتفاق را محکوم کرد و مسئولیت آن را متوجه دولت ایران دانست. بیانیهای که هر ۱۵ کشور عضو شورای امنیت از جمله روسیه و چین بر آن اتفاق نظر داشتند. بانکیمون دبیرکل وقت سازمان ملل و دولتهای کانادا، سوئد و دانمارک هم بهطور جداگانه در حمایت از انگلستان و در حمله به ایران بیانیههای جداگانه صادر کردند.
اقدام قابل توجه دیگری که انگلیسیها در مواجهه با شعارنویسیهای اخیر هم آن را تکرار کردند، برنامهریزی تور بازدید از سفارت انگلستان برای دیگر دیپلماتهای خارجی مامور در ایران بود. مقامات سفارت این کشور، دو روز بعد از حمله نیروهای خودسر و قبل از آنکه تهران را ترک کنند، بدون آنکه خسارتهای واردشده به بخشی از اموال ساختمانهای اداری سفارت و باغسفارت را ترمیم کنند، سفرای بیش از 20 کشور را به باغسفارت دعوت کردند تا آثار خرابیهای حمله دو روز قبل از آن را برای آنها به نمایش بگذارند. برنامهای که لندن با هدف اثرگذاری هرچه بیشتر بر سایر دولتهای خارجی برای افزایش فشارهای بینالمللی بر تهران پیش برد و از نتایج آن هم بهطور حداکثری استفاده کرد.
علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه وقت کشورمان که آن روزها برای حضور در نشست سازمان همکاریهای اسلامی در عربستان حضور داشت، عمق فاجعه را اینطور روایت کرده است: «من آن زمان بنا به دعوت آقای ولید معلم، وزیر خارجه سوریه به جده رفته بودم تا در سازمان همکاریهای اسلامی سخنرانی کنم. دلیل آن حضور هم این بود که آن سازمان تصمیم گرفته بود سوریه را به دلیل حمله به سفارتخانههای کشورهای مختلف ازجمله کشورهای عربی در دمشق، مجازات کنند؛ چراکه این اتفاقات را از چشم دولت میدیدند. آقای معلم به من زنگ زد و از من خواست به این کنفرانس بیایم و از موضع سوریه دفاع کنم. من در راه بودم و متن صحبتهایم را آماده کرده بودم که بگویم حمله به این سفارتها ربطی به دولتها ندارد و نباید همهچیز را از چشم دولت دید و نگاه خصمانهای به سوریه نداشته باشید و مسائلی از این دست، که یکباره به من خبر دادند در تهران به سفارت انگلستان حمله شده است.»
صالحی بهعنوان شخصی که از فردای حمله آن اقلیت به سفارت انگلستان، پیشبینی میکرد چه اتفاقات و فشارهای بینالمللی هماهنگی علیه ایران در راه است اینطور ادامه میدهد: «من واقعا شگفتزده شدم. به یاد دارم که در یکی از بزرگراههای جده و در ماشین در حال حرکت بودیم که از راننده خواستم توقف کند تا مدتی فکر کنم و ابتدا تکلیف مساله خودمان را روشن کنیم و بعد به سراغ سوریه و حمله به سفارتهای عربی در دمشق برویم. من بلافاصله با ایران تماس گرفتم و وضعیت را جویا شدم. از آن طرف وزیر خارجه انگلستان که آن زمان ویلیام هیگ بود با من تماس گرفت و من به ایشان گفتم از این اتفاق متاسف هستم ولی شما نگران نباشید، من مساله را حل میکنم. ایشان گفتند مشکل ما این است که حدود 5 یا 6 نفر از دیپلماتهای ما که در سفارت بودند حتی نمیدانیم کجا هستند و نگران جان آنها هستیم. من به آقای هیگ اطمینان خاطر دادم که مشکلی پیش نمیآید.»
این حمله چندساعته تعدادی نیروی خودسر که تبعاتش به اندازه چند سال منافع ملی ایران را در معرض خطر و خسارت قرار داد باعث شد کشورمان در مجامع بینالمللی به شدیدترین لحنها محکوم شود، هزینه مالی نسبتا زیادی را هم روی دست ایران گذاشت.
سفارت انگلیس در تهران که البته در شهریورماه 94، یعنی حدود 4 سال بعد و با بهجریان افتادن دوباره مذاکرات هستهای، در سفر فیلیپ هاموند، وزیر خارجه وقت این کشور مجددا بازگشایی شد، بعد از برقراری دوباره روابط دیپلماتیک با تهران خسارت حمله سال 90 به سفارت این کشور را هم «یک میلیون و 300 هزار پوند» اعلام کرد و بهطور رسمی از ایران خواست تا این مبلغ را بهعنوان غرامت پرداخت کند. هزینهای که مردم ایران درنتیجه اقدام یکسری افراد خودسر متحمل آن شدند.
موضعگیری صریح رهبر انقلاب در محکومیت اقدام خودسرها
نکته آنکه این افراد خودسر که این روزها اقدامشان در شعارنویسیهای مکرر روی دیوار سفارت کشورهای اروپایی عضو برجام (که چندان بدشان نمیآید از اهرم فشار موجود در این توافق علیه ایران، تحت عنوان مکانیسم ماشه استفاده کنند) حاشیهساز شده، در شعارهایشان وانمود میکنند برای تامین منافع ایران و پیروی از بیانات رهبری دست به این اقدامات میزدنند، درحالیکه رهبر انقلاب نه یک بار بلکه در چند نوبت نظر صریحشان درباره چنین اقداماتی را علنا مطرح کردهاند.
ایشان در تاریخ 16 مرداد سال 91 و نخستین دیدار دانشجویی شکلگرفته با رهبر انقلاب بعد از اتفاقات پاییز 90 مستقیما به مساله تهاجم نیروهای خودسر به سفارت انگلستان در تهران اشاره میکنند و میگویند: «در قضیه اخیر اشغال آن سفارت خبیث، احساسات جوانان درست بود. ولی رفتنشان درست نبود.» ایشان همچنین میگویند: «من اجتماعات دانشجویی را تایید میکنم اما با تندروی در این اجتماعات مخالفم.»
البته رهبر انقلاب حدود بیست سال قبل از حمله نیروهای خودسر به سفارت انگلستان هم سخنرانی نسبتا مفصلی در نهی تعرض به سفارتخانههای خارجی و مراکز دیپلماتیک داشتهاند. ایشان در روز 28 بهمن سال 67 و چند روز بعد از «صدور حکم ارتداد سلمان رشدی» از سوی امام خمینی در 25 بهمنماه، در سخنرانی نمازجمعه صراحتا مردم را از هرگونه اقدام احساسی و حمله به سفارتخانههای خارجی نهی میکنند. ایشان میگویند: «من شنیدم که بعضیها رفتند سراغ بعضی از سفارتخانهها. من الان دارم به شما ابلاغ میکنم، بهعنوان مسئول دولتی و بهعنوان امامجمعه و یک روحانی؛ به سفارتخانهها نزدیک نشوید. این را بدانید که اگر شما از سیاست انگلیس یا سیاست آمریکا یا هر کس دیگری بدتان میآید راهش این نیست که یک عدهای بروند بیمهار از دیوار سفارتخانه بالا و به سفارتخانهها نزدیک بشوند.»
آیتالله خامنهای صراحتا از ضرر چنین اقداماتی برای منافع ملی ایران میگویند و اضافه میکنند: «بنده دارم پیش شماها شهادت میدهم که این قطعا و قطعا به ضرر اسلام و مسلمین و به ضرر جمهوری اسلامی است.
حالا مردم راهپیمایی میکنند، راه میروند، احساسات به خرج میدهند. احساسات صادقانه و درست و منطبق با منطق، در این هیچ شکی نیست. ممکن است به خیابانها بروند و به هر سیاستی هرچه نظرشان هست بگویند، اما به سفارتخانهها نباید نزدیک بشوند، اینکه ممکن است دشمن خودش این کار را بکند. ممکن است برخی از عوامل نفوذی دشمن بیایند و در جمعیتی بیفتند، برسند به یک سفارتخانهای از دیوار بروند بالا یک وسیله آتشی بیندازند یا جایی را بشکنند، خراب کنند، بدانید این کار قطعا بد است و جرم است و به ضرر و اگر کسی آگاهانه این کار را بکند این خیانت است.»