علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست روز گذشته و همزمان با هفته هوای پاک در یک برنامه تلویزیونی خبر آبگیری سد چمشیر را تکذیب کرد و توضیح داد: «سرمایهگذاری کلانی بر سد چمشیر برای کشور انجام شده و سازمان حفاظت محیط زیست نیز در زمان خود مجوزهای لازم را داده است. به عبارتی گزارشهای ارزیابی سد چمشیر مدون هستند. سازندههای زمینشناسی منطقه حساس هستند و از لحاظ مکانیابی محل اجرای سد و بحثهای ساختاری مناسب انتخاب شده، اما سمنها و اساتید دانشگاه درباره عرصه دریاچه بحث داشتند. ما واقعا اجازه نمیدهیم و تلاش میکنیم منطقی حرکت کنیم. ما از ابتدای کار به وزارت نیرو نامه زدیم که با احداث چند چاهک راستیآزمایی انجام دهیم. رئیسجمهوری نیز این نامه را برای وزیر نیرو ارسال کرد. در همین راستا حرکت کردیم و ابتدا راستیآزمایی را انجام میدهیم.»
چند خط بالا برای این یادداشت شروع خوبی بود. رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور، همزمان با هفته هوای پاک در روزی که مدارس پایتخت بهخاطر آلودگی هوا تعطیل بودند خبر آبگیری سد چمشیر را که روز گذشتهاش آبگیری شده بود، تکذیب کرد. بیمزه و لوس بهنظر میرسد، اما این اظهارات و اتفاقات به گمانم از آنهایی است که فجازیها دستمایه طنازیهای خودشان کنند و بنویسند: «اینها را هرجای دنیا بازگو کنیم، حتما پناهندگی خواهیم گرفت.»
من فعلا به بخش اول ماجرا و انفعال همیشگی سازمان حفاظت محیط زیست در ارتباط با ماجرای آلودگی هوا کاری ندارم. یعنی اینکه این سازمان عریض و طویل با این حد از اهمیت و قدرت، چطور میتواند تا این حد منفعل و خارج از دایره تصمیمگیری و نظارت بایستد و رئیس این سازمان در چنین وضعیت آب و هوایی و آلودگی در رسانه ملی به دوربین زل بزند و همان تکراریهای همیشگی را به خورد مخاطب بدهد، فعلا محل بحث و ایرادم نیست و بیان هرچیزی هم، به اندازه مکررات جناب سلاجقه، تکراری است. اما در ارتباط با سد چمشیر، از چند جهت هم به حال خودمان که بهعنوان رسانه پیگیر این فاجعه محیط زیستی بودیم و همه کاری حداقل برای تاخیر انداختن در پروسه آبگیری آن انجام دادیم و گویا نشد تاسف میخورم و هم برای محیط زیست کشورم که رئیس سازمان متولی آن، نمیداند قبلتر از زمانی که با افتخار رو به مردم ایران خبر آبگیری سد را تکذیب کند، چمشیر آبگیری شده و کسی تره هم برای مخالفت معاون رئیسجمهور مملکت خرد نکرده است. البته ناگفته نماند همین که علی سلاجقه از ابتدا مخالف آبگیری سد چمشیر بوده و همچنان هم بر این موضع ایستاده است جای تقدیر و شکرگزاری دارد، خصوصا وقتی به عقب برمیگردیم و ادواری از مدیریت محیط زیست کشور را مرور میکنیم. اما خب این هم چیزی از فشار این ماجرا کم نمیکند.
آخر آذرماه بود که بعد از بالاگرفتن حواشی حول سد چمشیر راهی استان کهگیلویهوبویراحمد شدم و خودم را به شهر گچساران و بعد چمشیر رساندم و میخواستم اتفاقا استدلالها و توضیحات موافقان احداث سد چمشیر را بشنوم. همان ورودی سد هم یک بنر بزرگ نصب شده بود و روی آن زمان آبگیری سد، اول دیماه نوشته شده بود. در گزارشی که بعد از بازگشت از گچساران نوشتم و اول دیماه در همین روزنامه با عنوان «افتضاح گتوند 2 در راه است؟» منتشر شد توضیح دادم که رفتم، تلاش کردم، هر جوری بود خودم را هم به سد رساندم، اما خب مسئولان و مهندسان سد و شرکت آب نیرو بهعنوان متولی اصلی، پای کار نیامدند، توضیحی ندادند و در غیرمحترمانهترین حالت ممکن من را هم از محدوده سد بیرون کردند. خب کاری بیشتر از این برمیآمد و نکردیم؟ شاید بله، اما همین را هم انجام دادم. بعد از بازگشت به تهران اول با فعالان، پژوهشگران و مسئولان محیط زیستی ارتباط گرفتم، به روزنامه دعوتشان کردم، انتقاداتشان را شنیدم و منتشر شد. بعد از آن از مسئولان شرکت آبنیرو و نمایندهای که از طرف وزارت نیرو به روزنامه آمده بود خواستم تا مناظرهای ترتیب بدهیم، نظرات موافق و مخالف را بشنویم و نتیجهگیری کنیم. حرفشان این بود که متخصصان آنها مهندسند و خوب حرف زدن را بلد نیستند، بعد هم که پذیرفتند، دیگر خبری ازشان نشد تا اینکه در پاسخ به همان گزارشی که گفتم، جوابیه توهینآمیز و سخیفی را به روزنامه فرستادند و بهجای ارائه توضیحات کارشناسی و فنی، منتقدان را همصدا با ضد انقلاب نامیدند و...
این اما پایان ماجرای ما با چمشیر نبود، از طرق دیگری هم «فرهیختگان» و هم الباقی رسانهها و دغدغهمندها پیگیر بودیم و تقریبا هیچکسی که قلبش برای محیط زیست ایران بتپد و نگران آینده کشور باشد را پیدا نکردیم که موضعی در مخالفت با آبگیری چمشیر نگرفته باشد. از اصل نودیهای تا فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی و همین آقای سلاجقه رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور. اما نتیجه همه اینها چه شد؟ آبگیری سد چمشیر توسط وزارت نیروییها، در روزهایی که مردم از یک طرف با سرمای بیسابقه استخوان میترکانند و از طرف دیگر، در بعضی شهرها لنگ گاز برای روشن کردن بخاری و وسایل گرمایشیشان هستند. این همه افتخار برای جمع کردن نمک پشت سد و اینطور بیتوجه به محیط زیست کشور، تنها یک گزاره و مساله را تایید میکند و آن هم اینکه برخلاف همه شعارها، حداقل در ایران امروز، توسعه بر همه چیز مقدم است، حتی محیط زیست. چند وقت پیش که رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به روزنامه «فرهیختگان» آمده بود و گفتوگویی با هم داشتیم، در جایی از صحبتها به نقل از رئیسجمهور گفت، بهنظر آقای رئیسی محیط زیست مقدم بر توسعه است و حالا دولت سیزدهم در جدیترین مواجهه خود با این شعار، با صرف هزینه چند صد میلیون دلاری، با پشت دست توسعه به دهان محیط زیست زد تا این گزاره هم هیچوقت پا فراتر از شعار بودن نگذارد.