• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۱-۱۰-۲۸ - ۰۰:۰۰
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
اظهارات ضد‌ایرانی رئیس‌جمهور کره‌جنوبی در امارات چه مسائلی را آشکار می‌سازد؟

آمریکا از منطقه رفت، یقه‌سفیدها می‌آیند

«یون‌سوک‌یول» رئیس‌جمهور کره‌جنوبی که اظهاراتش در اوایل هفته جاری درباره احتمال حرکت کشورش به سمت ساخت سلاح هسته‌ای جنجالی شده بود در روزهای اخیر طی سفرش به امارات اظهاراتی جنجالی علیه ایران داشته است. 

آمریکا از منطقه رفت، یقه‌سفیدها می‌آیند

سیدمهدی طالبی، خبرنگار:«یون‌سوک‌یول» رئیس‌جمهور کره‌جنوبی که اظهاراتش در اوایل هفته جاری درباره احتمال حرکت کشورش به سمت ساخت سلاح هسته‌ای جنجالی شده بود در روزهای اخیر طی سفرش به امارات اظهاراتی جنجالی علیه ایران داشته است. 
رئیس‌جمهور کره جنوبی در جریان دیدار با 150 سرباز این کشور که در امارات مستقرند، مدعی شده ایران دشمن امارات است. یون در جریان این دیدار گفته بود: «دشمن امارات و بزرگ‌ترین تهدید، ایران است و دشمن ما نیز کره‌شمالی است. در نتیجه ما وضعیتی بسیار شبیه به امارات داریم.» 
این اظهارات جنجالی در‌حالی است که پارلمان کره‌جنوبی نیز در آذرماه دست به صدور بیانیه‌ای مداخله‌جویانه در ارتباط با اغتشاشات ایران زده بود. این بیانیه بلافاصه با واکنش کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی مواجه شد. 
اظهارات رئیس‌جمهور کره‌جنوبی نیز با واکنش سخنگوی وزارت خارجه ایران روبه‌رو شده است. ناصر کنعانی روز دوشنبه با دوستانه توصیف کردن روابط تاریخی ایران و امارات ضمن فاقد وجاهت دانستن اظهارات رئیس‌جمهور کره‌جنوبی بر پیگیری آن تاکید کرده بود. 
این اظهارات اما در داخل ایران با توجه به پس‌زمینه‌ای که پس از سفر شی‌جین‌پینگ رئیس‌جمهور چین به منطقه ایجاد شده، از برجستگی برخوردار گشت. 
بسیاری تلاش دارند تغییر وضعیت جدید را ناشی از ضعف ایران، دستگاه دیپلماسی و مسائلی مانند عدم احیای برجام بدانند، اما این موارد دلایلی وارونه هستند که برای وضعیت جدید تبلیغ می‌شوند. در این برداشت‌ها سه دسته حاضرند. نخست دسته‌ای که به صورت سطحی پدیده‌ها را بررسی می‌کنند. دوم تفسیرگران جناحی که هرچیزی را با دیدگاه حزب و جناح خود می‌بینند و سوم دستگاه تبلیغی وابسته که همپوشانی‌هایی با گروه دوم دارد. این دسته با توجه به ابعاد خود، نه سطحی‌نگر است و نه با توجه به قدرت مانورش در موضوعات مختلف، در عینک جناحی محصور می‌ماند. دسته سوم با نیت قبلی و آگاهی کامل نسبت به قضایا به دنبال وارونه جلوه دادن مسائل است؛ این دسته برای پنهان ماندن وظایف محوله خارجی، خود را در دسته دوم می‌نمایاند؛ تلاشی برای ایجاد پوشش و بهانه توجیهی برای وارونه‌نمایی واقعیت‌ها. این پوشش به دسته سوم اجازه می‌دهد هر ایده‌ای را تبلیغ کند با این امید که در بدترین شرایط این تبلیغات نگاه جناحی شناخته خواهد شد، نه پروژه به هم پیوسته خارجی. 
ادبیات‌سازی برای تغذیه دستگاه تبلیغاتی «اتاق عملیات اغتشاشات ایران» از جمله مظلوم نمایاندن جنایتکاران، سیاه‌نمایی از وضعیت کشور، تحقیر، و البته گرا دادن از داخل، بخشی از اقدامات دسته سوم است.  فارغ از این تلاش‌ها اما واقعیت‌های دیگری در جریان است. این واقعیت‌ها جدایی کاملی از تبلیغات رسانه‌های دسته سوم ندارند، بلکه تفاوت‌شان با تبلیغات ضد‌ایرانی، جامعیت‌شان است تا موضوع به‌طور کامل دیده شود.  منطقه تغییر کرده است و پویایی‌های جدیدی به آن اضافه شده ‌است. دیگر آمریکا تنها بازیگر منطقه نیست و پس از افول، عقب‌نشینی خود را آغاز کرده، هرچند با تلاش برای مدیریت روندها و مدیریت ورودها، در تلاش است افول خود را پوشانده و به‌عنوان اقدام هوشمندانه به دیگران قالب کند.  بر همین مبنا در ادامه تلاش شده به بهانه اظهارات ضد‌ایرانی رئیس‌جمهور کره‌جنوبی، نقش آمریکا و همچنین اهداف سئول و کشورهای عربی مورد بررسی قرار گیرند. 

 آمریکا به چه دلیل متحدان خود را به منطقه می‌کشاند؟ 
حضور کشوری در سطح کره‌جنوبی در منطقه آن هم با سویه‌های هسته‌ای و نظامی را نمی‌توان خارج اراده آمریکا دانست. واشنگتن به دلایلی تلاش دارد پای کشورهایی مانند کره‌جنوبی و ژاپن را وارد منطقه کند که این مساله تنها محدود به غرب آسیا نیست، بلکه آسیای میانه، شبه‌قاره هند و افغانستان را نیز شامل می‌شود. این مساله دلایلی دارد:

1- سفید بودن
کشورهایی مانند ژاپن و کره‌جنوبی به‌دلیل دوری از منطقه و همچنین اقتصاد بزرگ و شهرت در افکار عمومی جهان، از لحاظ وجهه کشورهای سفیدتری نسبت به آمریکا به شمار می‌روند. از این‌رو فعالیت‌هایشان در منطقه می‌تواند کمتر از آمریکا و کشورهای غربی مناقشه‌برانگیز باشد. این مساله به میزانی برای آمریکا اهمیت دارد که سعی کرده رانسه را نیز به‌طور مجدد وارد مناسبات منطقه سازد؛ کشوری که هرچند دارای سوابق استعماری است اما وجه‌ای سفید‌تر از واشنگتن دارد. 

2- انگیزه در مهار چین
آمریکا با توجه به گسترش جدی ابعاد فعالیت‌های چین در منطقه به‌ویژه شاخه‌های ابتکار «کمربند جاده» پکن، قصد دارد دیگر متحدان خود از اتحادیه اروپا گرفته تا کره‌جنوبی را وارد مناسبات منطقه‌ای به‌ویژه در آسیای میانه سازد.  واشنگتن، اروپایی‌ها را با ‌انگیزه جلوگیری از خیزش شرق و متحدان شرق آسیایی خود را به بهانه مهار قدرت چین به منطقه کشانده است.  سفر شی جین پین، رئیس‌جمهور چین در دسامبر سال گذشته میلادی به عربستان‌سعودی و دیدار با مقامات کشورهای عربی که شامل 34 قرارداد اقتصاد عظیم بود، خشم و هراس آمریکا را برانگیخته است. واشنگتن اقدامات جدید پکن را تلاشی برای ایجاد چالش در برابر نظام فعلی جهان به رهبری عرب می‌داند. 

3 -دسترسی به منابع مالی و فناوری لازم
در میان متحدان آمریکا، ژاپن و کره‌جنوبی از منابع مالی و فناوری لازم برای سرمایه‌گذاری‌های مشابه چین در منطقه برخوردارند. این درحالی است که اتحادیه اروپا ‌انگیزه، توانایی و اتحاد کمتری برای این اقدامات دارد. 

4-مدیریت ورودها به منطقه
آمریکا می‌داند با توجه به ظهور قدرت‌های جدید در جهان که به افول نسبی این کشور دامن زده است، آنها لاجرم بسیاری از واقعیت‌های پیشین را تغییر خواهند داد. این تغییرات شامل نفوذ منطقه‌ای و جهانی بازیگران جدید است. از این‌رو واشنگتن تلاش دارد با پذیرش واقعیت‌ها، بر آنها اثر گذاشته و آنها را مدیریت کند. تلاش برای طراحی، شکل‌دهی و مدیریت حضور کره‌جنوبی در منطقه در همین راستا می‌گنجد. 

5- جلوگیری از شکل‌گیری قدرت‌های منطقه‌ای 
کشورهای کم‌وزن منطقه از طریق پیوندهای بین‌المللی و گرفتن خروجی سنگین از درآمدهای نفتی، درپی افزایش وزن خود هستند. این افزایش وزن کاذب و سهم‌خواهی بیش از وزن بازیگران کوچک، یکی از عوامل تنش در منطقه است. این مساله را حتی می‌توان در تنش‌های میان قطر با عربستان‌سعودی بر سر نفوذ منطقه‌ای، و مصر و قطر در رابطه با دخالت دوحه در مسائل داخلی این کشور و همچنین لیبی دید. 
توانایی‌های آمریکا برای اثرگذاری بر منطقه کاهش یافته و اگر درپی مهار قدرت‌های منطقه‌ای -که بخشی از آنها جزئی از متحدان این کشور هستند- برآید با توجه به ناتوانی‌اش در مهار، این کشورها به‌سمت قدرت‌های دیگر گام برخواهند داشت. بر همین اساس واشنگتن به‌دنبال اثرگذاری بر روندهای منطقه‌ای از طریق ابزارهای منعطف‌تر است. وارد ساختن کشورهای دیگر به منطقه بر همین اساس صورت می‌گیرد. 
 نیازهای فوری آمریکا به متحدان در منطقه
آمریکا درکنار اهداف کلان خود در منطقه، نیازهایی فوری نیز به بازیگری متحدان خود در منطقه دارد. تلاش‌های رئیس‌جمهور کره‌جنوبی می‌تواند در راستای اهداف فوری زیر قرار داشته باشند:

1- التهاب‌آفرینی در فضای داخلی ایران
ایفای نقش گسترده کشورهای متحد آمریکا در راستای برنامه‌ریزی‌های «اتاق عملیات اغتشاشات ایران» و چهارچوب‌دا‌شتن آنان باعث‌شده ظن ارتباط هر حرکت معناداری در منطقه با این اتاق عملیات، برود. 
حاشیه‌آفرینی‌های آذربایجان، برانگیختن جنجال درخصوص «خلیج‌فارس» بخشی از تحرکات هماهنگ این اتاق هستند. 
اظهارات رئیس‌جمهور کره‌جنوبی در امارات که می‌تواند مباحثی را در فضای داخلی ایران درباره ضعف کشور، ضعف دیپلماسی و محاصره شدن درپی داشته باشد، در این راستا قرار دارند. 

2 -دور ساختن توجه تهران از مسیر ایران- مدیترانه
تنش‌آفرینی در قفقاز و خلیج‌فارس، با توجه به اهدافی فراتر از توانایی بازیگرانی مانند آذربایجان و ترکیه در قفقاز و امارات و کره‌جنوبی در خلیج فارس، نشان می‌دهد این تحولات ازسوی بازیگران قدرتمندتری طراحی شده است. 
واشنگتن درتلاش است تمرکز تهران بر «مسیر ایران- مدیترانه» را کاهش دهد و در این راستا اقدامات زیادی ترتیب داده که تنش‌آفرینی در قفقاز و خلیج‌فارس تنها بخشی از آن است. 
آمریکا به جهاتی حرکت محور مقاومت در مسیر ایران- مدیترانه را قابل‌تحمل نمی‌داند؛ نخست آنکه هرگونه پیشروی محور مقاومت در مسیر ایران- مدیترانه آنها را به رژیم‌صهیویستی نزدیک‌تر می‌سازد. دوم آنکه این حرکت به‌معنای ایجاد جبهه‌ای پیوسته از متحدان ضدآمریکایی است. سوم آنکه در این مسیر آمریکا و رژیم‌صهیونیستی باید خود به‌طور مستقیم وارد مقابله با ایران بشود و هزینه‌ها و تلفاتش را بپذیرند. در مقابل اما درگیر شدن ایران در قفقاز و خلیج‌فارس نمی‌تواند منجر به ایجاد و تقویت شبکه متحدان شود و راهی هم به‌سوی رژیم‌صهیونیستی ندارد. از سوی دیگر هزینه این تقابل را کشورهای منطقه - نه آمریکا و صهیونیست‌ها- پرداخت می‌کنند. 
آمریکا به‌طرز فریبکارانه‌ای می‌کوشد با تمهیداتی مانند طراحی دعوت از ایران به نشست «بغداد-1» در عراق و «بغداد-2» در اردن که در مسیر ایران- مدیترانه قرار دارند، به‌نوعی اوضاع را برای تهران در این مسیر امن نمایانده و با ساختارسازی در آن، از آزادی عمل ایران بکاهد. 
این مساله به ‌معنای اتمام فعالیت‌های نظامی غرب در این مسیر نیست اما تلاشی برای رقیق کردن تنش‌هاست. در حوزه نظامی از فعالیت‌های آمریکا در این منطقه اندکی کاسته شده و حتی رسانه‌های آمریکایی درباره لزوم عقب‌نشینی از این منطقه صحبت می‌کنند. از سوی دیگر رژیم‌صهیونیستی حملات در این محدوده را برعهده گرفته تا قاعده‌گذاری برای جلوگیری از ارسال سلاح از ایران به شامات را تقویت کرده و آمریکا را از اتهام حمله مبرا سازد. 
برخلاف ادعای صهیونیست‌ها درباره حمله به اهداف حساس ایران در سوریه، این حملات نه پایگاه‌های مهم، بلکه اقداماتی جهت تغییر وضعیت را هدف قرار می‌دهند، به این معنا که به‌جای مواضع حساس، کاروان‌های حامل سلاح هدف قرار می‌گیرد. سلسله اقدامات آمریکایی‌ها در راستای امن‌نمایی سیاسی منطقه برای ایران، چهارچوب‌سازی جهت کاهش مانور تهران، کاستن از فعالیت‌های نظامی مستقیمش در مسیر شامات و محول کردن آن به رژیم‌صهیونیستی و همچنین محدود ماندن اقدام صهیونیست‌ها در حملات قاعده‌گذارانه نشان می‌دهد جبهه غرب می‌کوشد تمرکز ایران بر این مسیر را کاهش دهد. 
واشنگتن همچنین درپی اختلاف‌افکنی در این مسیر است تا بین ملت‌ها و مقامات محور مقاومت با یکدیگر و با ایران تنش ایجاد کند. شعله‌ور ساختن مجدد دستگاه تحریف نام خلیج‌فارس، این بار از عراق، انتشار اخبار دروغ درباره افزایش قیمت سوخت ارسالی از ایران به سوریه در این راستا قرار دارند. واشنگتن تلاش دارد از لحاظ نرم، امکان حضور ایران در این کشورها با دشواری مواجه شود. 

3- تزریق هراس به ایران از مسیر تزریق متحدان به مناسبات منطقه
آمریکا درحال تبلیغ حمله به ایران است؛ تبلیغی که در مجموعه‌ای اظهارات و گزارش‌های رسانه‌ای درحال پیگیری است. با وجود تلاش برای معتبر نشان دادن گزینه نظامی علیه ایران، آن هم با حضور ویژه رژیم‌صهیونیستی، این مساله کارایی خود را از دست داده است.  از دست دادن کارایی گزینه نظامی اساسا یکی از دلایل برانگیخته شدن مجدد بحث هایی درباره معتبر ساختن تهدید نظامی علیه ایرانی است که دیگر نسبت به تهدیدات نظامی آمریکایی‌ها بی‌حس شده است.  درواقعیت اقدام نظامی درحال‌حاضر خارج از توان و نیازهای آمریکا و شبکه متحدان این کشور است. با این‌حال با مسدود بودن مسیر اقدام حمله نظامی، اثرگذاری تحریم‌ها و ایجاد اغتشاشات داخلی در اقدامی هماهنگ و بین‌المللی، چاره‌ای جز یافتن راهی دیگر نیست. رسانه‌های غرب درحال تاکید بر این نکته هستند که فضای دیپلماتیک جهانی برای حمله به ایران آماده شده است و همزمان آمریکا از طریق سیاسی و نظامی درحال ایجاد شواهدی برای دستگاه تبلیغاتی خود است. 
اقدامات متحدان واشنگتن در منطقه ازجمله اظهارت رئیس‌جمهور کره‌جنوبی در این راستا قرار دارند. 

 انگیزه‌های کره‌جنوبی برای حضور در خلیج‌فارس
1- تامین امنیت عرضه انرژی

براساس اطلاعات شرکت ملی نفت کره‌جنوبی این کشور در سال ۲۰۲۱ به میزان 574.4 میلیون بشکه نفت از غرب آسیا وارد کرده که 59.8 درصد از خرید پالایشگاه‌های این کشور را تشکیل داده است. پیش از این وابستگی سئول به نفت منطقه تا 80 درصد نیز می‌رسید.  درحال‌حاضر با کاهش قدرت و البته کاهش اهمیت نفت منطقه برای آمریکا، کره‌جنوبی همانند دیگر واردکنندگان انرژی جهان باید برای تامین امنیت واردات‌شان سهم بیشتری برعهده بگیرند. 

2- تقویت و رقابت‌پذیر ساختن صنایع تسلیحاتی 
ژاپن و کره در سال‌های اخیر با جدی شدن خیزش چین و هسته‌ای شدن کره‌شمالی به‌سمت نظامی شدن حرکت کرده‌اند. این تغییر درحالی رخ داده که تامین امنیت این دو کشور پیش‌تر تا حد زیادی به‌طور مستقیم برعهده نیروهای آمریکایی بود. آنها بخش بزرگی از تجهیزات نظامی‌شان را از آمریکا وارد می‌کردند. این وابستگی نظامی به میزانی بود که جنگنده‌های ژاپن به خواست آمریکا فاقد قابلیت‌های تهاجمی جهت حمله به اهداف زمینی بودند. 
کاهش سهم آمریکا در تامین امنیت ژاپن و کره‌جنوبی که یکی از دلایل آن افزایش شدید تهدیدات این منطقه است، باعث شده آنها برنامه ساخت تسلیحات را باجدیت بیشتری پیگیری کنند. 
با توجه به نیاز جدید این کشورها برای تجهیز ارتش‌شان، یک گام مناسب برای کاهش هزینه‌ها، افزایش میزان تولید است که از طریق صادرات به‌دست می‌آید. درصورت یافتن بازارهای صادراتی، کره‌جنوبی ضمن کسب سود، با بودجه کمتری ارتش خود را تجهیز می‌کند.

3- نقطه‌ای برای رزمی ساختن نیروهای نظامی
هر ارتشی نیازمند شرایط عملیاتی برای رزمی کردن خود است. روس‌ها این اقدام را با شرکت در جنگ سوریه و حضور در عملیات‌های واقعی انجام دادند. کره‌جنوبی نیز با توجه به کوچکی این کشور (55 درصد استان کرمان)، پراکندگی بالای جمعیت 52 میلیون نفری‌اش و همچنین مناقشه‌برانگیز بودن هرگونه رزمایشی در این منطقه حساس، چاره‌ای جز پیدا کردن نقطه‌ای برای رزمایش و آزمایش آمادگی ندارد. 

4- مهار فرامنطقه‌ای کره‌شمالی
اصلی‌ترین کشورهایی که کره‌شمالی در آن دست به فروش سلاح و کسب درآمد می‌زند در غرب آسیا و آفریقا واقع شده‌اند. سئول می‌کوشد با توسعه حضور خود در منطقه و دادن ابعاد نظامی-امنیتی به آن دست به رهگیری و کسب اطلاعات درباره تحرکات کره‌شمالی بزند. 
با توجه به درگیری کشورهای منطقه که شامل طراحی توطئه علیه یکدیگر می‌شود، آنها می‌کوشند از تسلیحاتی بهره گیرند که ردپایشان در آن آشکار نشود. به‌عنوان نمونه اگر قطر به دنبال توطئه‌ای نظامی علیه عربستان‌سعودی باشد، تسلیحات آن را مستقیما از ذخایر خود تامین نمی‌کند بلکه آن را از طریق واسطه‌ها خریداری کرده و در اختیار گروه‌های وابسته به خود قرار می‌دهد. تسلیحات کره‌شمالی در این زمینه بخش بزرگی از موجودی بازار را تشکیل می‌دهند. 

5 -کسب سود از سیاست‌های توسعه‌ای جدید در منطقه
بیشتر کشورهای منطقه برای استفاده از درآمدهای ارزی خود راه‌های محدودی در نظر گرفته بودند. آنها مبالغ کلان نفتی را یا به‌صورت ذخایر ارزی در بانک‌های غربی سپرده‌گذاری کرده یا در قالب صندوق‌هایی در غرب سرمایه‌گذاری می‌کردند. 
درحال حاضر اما کشورهای منطقه با توجه به تحولات جهانی مانند کاهش ارزش نفت، قصد دارند طراح‌هایی فراتر از امور روزمره مثل ساخت نیروگاه‌های معمول، پل‌های لازم یا آب‌شیرین‌کن‌ها را برای توسعه خود در دستور کار قرار دهند. این توسعه شامل ایجاد صنعت می‌شود. کره‌جنوبی در کمین شکار قراردادهای طرح‌های توسعه‌ای اعراب است. 

6 -افزایش وزن جهانی برای تامین اقتضائات قدرت
کره‌جنوبی تلاش دارد بر وزن بین‌المللی و ژئوپلتیکی خود بیفزاید. در کنار آن سئول به‌طور همزمان به دنبال جلب حمایت‌های بین‌المللی است تا هزینه اقدامات کره‌شمالی علیه کره‌جنوبی افزایش یابد. کره‌جنوبی همچنین با تبلیغات درباره حساس بودن وضعیت امنیتی در شبه جزیره کره به دنبال عمومی ساختن این تهدید و گام برداشتن در راستای اقدامات تهاجمی از جمله افزایش ظرفیت هسته‌ای خود است. 
«یون سوک یول»، رئیس‌جمهور کره‌جنوبی در روزهای اخیر پیش از سفر به امارات در جلسه‌ای مشترک با وزارت دفاع و وزارت امور خارجه اعلام کرده بود درصورت افزایش تهدید هسته‌ای کره‌شمالی، این کشور نیز به سمت تولید سلاح هسته‌ای گام برخواهد داشت. 
این کشور در نخستین سال‌های قرن بیست‌ویکم اقدام به غنی‌سازی 70 درصدی کرده بود که پس از کشف، سئول ادعا کرد یک موسسه خصوصی دست به این کار زده است. کره‌جنوبی اخیرا نیز در پوشش برنامه فضایی خود، موشک قاره‌پیما نیز آزمایش کرده است؛ مساله‌ای که نشان می‌دهد جاه‌طلبی‌های هسته‌ای کره فراتر از تنش‌های شبه‌جزیره کره است. 
کره‌جنوبی نیازهایی به اندازه اقتصاد و توانایی‌های تکنولوژیک خود دارد. به همین دلیل سئول باید به اندازه اقتضائات خود به‌عنوان کشوری قدرتمند، دست به کار شود. این اقدام نیازمند زنجیره‌ای از توانمندی‌هاست. کره‌جنوبی به همین دلیل در پی توانمندی‌های هسته‌ای است تا بتواند از امنیت انرژی و بازارهای خود در جهان در برابر قدرت‌ها حفاظت کند. همچنین کره‌جنوبی برای بازارسازی چاره‌ای جز افزایش قدرت نظامی خود در جهان ندارد. اظهارت رئیس‌جمهور کره‌جنوبی در امارات آشکار ساخت این کشور برای تعمیق روابط با ابوظبی و کسب منافع، چاره‌ای جز تبلیغ قدرت نظامی کشورش نداشته است. اساسا اگر سئول توانایی تامین نیازهای ابوظبی را نداشته باشد، دلیلی ندارد این کشور کره‌جنوبی را برای همکاری برگزیند. 

 انگیزه‌های فوری کره‌جنوبی در موضع‌گیری ضدایرانی
1- حمله پهپادها به پایتخت کره‌جنوبی

اوایل دی‌ماه بود که تعدادی از پهپادهای کره‌شمالی وارد سئول پایتخت کره‌جنوبی شده و برای مدتی بر فراز مناطق به‌شدت محافظت شده پرواز کردند. این مساله هراس زیادی را در بین مردم و دولت کره‌جنوبی برانگیخت. با توجه به پیچیدگی‌های این عملیات که نیازمند زنجیره‌ای از توانایی‌هاست، احتمال دارد مقامات کره‌جنوبی بخشی از این توانایی‌هایی همسایگان شمالی خود را ناشی از ایران بدانند. 

2- زیان تجاری
فعالیت‌های تجاری کره‌جنوبی در منطقه با توجه به فعالیت‌های محور مقاومت در ایران و عراق کاهش یافته است. در ایران هرچند تحریم‌ها باعث کاهش رسمی تجارت میان دو کشور شدند اما کره‌ای‌ها از طریق شبکه قاچاق کالا دسترسی‌شان را به بازار ایران حفظ کردند؛ موضوعی که در دو سال اخیر به چالش کشیده شده است. از سوی دیگر به نظر می‌رسد بخشی از پروژه‌های بازسازی در عراق نیز به جای کره‌جنوبی، سهم چین شود. 

چرا کشورهای منطقه به سمت روابط غیرآمریکایی حرکت کرده‌اند؟ 
1- افول نسبی آمریکا 

با تغییر شرایط، معادله نفت در برابر دلار و امنیت دچار تغییر شده است. کشورهای عربی دیگر دلار را در برابر نفت نمی‌خواهند بلکه در ازای نفت خواهان فناوری و صنعت هستند. در حوزه امنیت نیز نفت را در برابر امنیت آمریکایی نمی‌خواهند زیرا واشنگتن به‌تنهایی قادر به این کار نیست، از این رو اعراب نفت را به کشورهای دیگری نیز در ازای امنیت خواهند فروخت. 

2 -کاهش اهمیت نفت و نیاز به توسعه اقتصاد غیرنفتی
تولید نفت شیل توسط آمریکا ضمن کاستن نیازهای بازار به غرب آسیا، از نیازهای واشنگتن به منطقه نیز کاسته است. به همین دلیل کشورهای منطقه راهی جز توسعه بخش غیر نفتی خود ندارند. 
در این راستا اعراب به دنبال ایجاد زنجیره صنعتی برای خود هستند. آنها هر چند در اقتصاد غیر نفتی، به تجارت و گردشگری نیز توجه دارند، اما با توجه به آسیب‌پذیری‌های امنیتی این دو حوزه، گسترش صنایع و کارخانجات بیشتر مدنظر آنها قرار دارد. 

3- بین‌المللی ساختن بحران میان اعراب و ایران
کشورهای منطقه به دنبال بین‌المللی ساختن مسائل خود با ایران هستند. در زمانی که توان آمریکا به‌صورت نسبی کاهش یافته، جبران آن با ورود کشورهای دیگر امکان‌پذیر است. بر همین مبناست که میزان حضور چین، کره‌جنوبی و فرانسه در کشورهای عربی افزایش یافته است. 

4 -پیوند امنیت اعراب با جهان
اعراب به دنبال تقویت ویژگی‌های اقتصادی خود برای تبدیل شدن بخش مهم‌ترین در اقتصاد جهان هستند. به‌زعم اعراب این مساله باعث پیوند افزون‌تر امنیت جهان با امنیت آنها می‌شود. با دریافت فناوری و صنعت، در هرحال همواره تعداد زیادی از شرکت‌ها به همراه مهندسان و کارکنان ماهرشان برای ساخت، ارتقا و نگهداری از تاسیسات ساخته‌شده در کشورهای عربی حاضر خواهند بود که می‌تواند باعث توجه امنیتی کشورها به منطقه شود. 

5- تلاش برای هویت‌سازی برای خود و هویت‌زدایی از دیگران
تلاش اعراب بر هویت‌سازی برای خود و تغییر هویت رقبا در منطقه است. این مساله در یارکشی بر سر نام خلیج‌فارس قابل‌مشاهده است؛ موضوعی که به نوعی هویت‌سازی برای اعراب و اعمال تغییرات هویتی، بر ضد ایران به شمار می‌رود. 
کشیده شدن کشورهای دیگر از لحاظ فناوری، علمی، دانشگاهی و نظامی به کشورهای عربی باعث خواهد شد، آنها منطقه را از چشم و پنجره اعراب ببینند. درحال حاضر با توجه به برتری مهاجران ایرانی در غرب بر اعراب و وزن بالاتر ایران در منطقه، این مساله به وقوع نپیوسته است. از سوی دیگر اعراب در جهان بیشتر با گروه‌های تروریستی مانند القاعده در جهان شناخته شده‌اند.  کشورهای عربی به همین دلیل تلاش دارند با جلب افزون‌تر جهان به خود و افزایش سطوح تماس، بر دیدگاه‌های پیشین غلبه کنند. 

6 -شکستن سیاست برتری فناوری رژیم‌صهیونیستی
آمریکا به دلیل فشار رژیم‌صهیونیستی حاضر به فروش سلاح‌های تهاجمی قدرتمند به اعراب نیست. راهی که اعراب برای غلبه بر این مشکل در پیش گرفته‌اند تنوع‌بخشی به منابع خرید است؛ راهی که البته آن نیز با اجازه ضمنی و زیر نظارت آمریکا صورت می‌گیرد. 
آمریکا برای مقابله با نفوذ چین و روسیه در مصر، فرانسه و متحدان خود را بیشتر از گذشته متوجه این کشور ساخت؛ در نتیجه مصر که جنگنده‌های اف-16 اش با اف-16‌های رژیم‌صهیونیستی تفاوت‌های بسیاری داشتند، جنگنده‌های فرانسوی رافائل را به همراه موشک‌های کروز هواپرتاب خریداری کرد. 

 وظیفه ایران چیست؟
برای مقابله یا مدیریت ورود بازیگران فرامنطقه‌ای به منطقه، تلاش‌ها باید بر ادامه روند اخراج آمریکا از منطقه متمرکز باشد، زیرا هیچ کشور دیگری نه ‌انگیزه و نه توانی در سطح واشنگتن برای ایجاد تنش در منطقه ندارد. از سوی دیگر حضور بازیگران جدید در منطقه نیز به استحکام واشنگتن نخواهد بود؛ مساله‌ای که باعث می‌شود درصورت لزوم و در آخرین سطح، با ضربه‌ای ملایم‌تر سیاست‌هایشان را تعدیل کنند. 
ایران باید بر تلاش‌های خود جهت ساختارمند کردن بازیگران در منطقه بیفزاید و به آنها بفهماند نه‌تنها در چالش با ایران بلکه حتی بدون جلب نظر تهران، قادر به حضوری سودمند نخواهند بود. 
ایران در این مسیر البته نباید حساب متحدان آمریکا را از این کشور چندان جدا بداند. باید توجه داشت آنها در چند لایه تحت تاثیر واشنگتن هستند. نخست آنکه این رابطه مستقیم و ورودشان به منطقه می‌تواند با هدایت آمریکا باشد، از سوی دیگر مناطق حضورشان منطبق با مناطق حضور آمریکا و متحدان منطقه‌ای‌اش است، درحالی‌که منطقه حضور چین وسیع‌تر بوده و شامل ایران و عراق نیز می‌شود. سوم آنکه عینک آنها کاملا آمریکایی است و منطقه را حتی اگر از پنجره آمریکا نبینند، از عینک آمریکایی تماشا می‌کنند. بر همین مبنا تلاش‌شان بر مبنای مخاصمه با ایران و تلاش برای افزایش ایران‌هراسی است. 
به‌طور کوتاه اولویت‌های ایران می‌تواند شامل اهرم‌گیری علیه قدرت‌های تازه‌وارد به منطقه، تمرکز بر اخراج آمریکا، تقویت دیدگاه‌های مقاومتی، متصل ساختن اضلاع محور مقاومت، حرکت در مسیر «ایران-مدیترانه» و تشدید تلاش‌های امنیتی علیه رژیم‌صهیونیستی باشد. در این میان آنچه بر اولویت‌های پیشین اضافه شده اهرم‌گیری علیه کشورهای تازه‌وارد به منطقه است؛ مساله‌ای که آن نیز جزئی از مهار آمریکا در منطقه به حساب می‌آید. 

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

مکرون درصدد مواجهه مستقیم با پوتین است؛

امانوئل فرزندخوانده ناپلئون

احسان فرزانه، پژوهشگر اندیشه سیاسی:

پیشروی تاریخ از آوارهای غزه تا هاروارد

سیدجواد نقوی، خبرنگار گروه ایده حکمرانی:

سرخوردگی تراپیست‌های عصر مدرن؟

سیدسعید لواسانی، استاد دانشگاه:

جوانه زدن در غزه، تکثیر در اروپا

رژیم صهیونیستی دفاتر الجزیره را بست؛

سرکوب رسانه بعد از دانشگاه

حمایت دوست‌داران دانش از حق و حقیقت؛

5 نکته درباره اعتراضات دانشجویی در آمریکا

تمدن و فرهنگ یا مکانیکی و ساختگی؟

ناسیونالیسم اسرائیلی: هویت، غیریت و استعمار

سیدسعید لواسانی، استاد دانشگاه:

اسرائیل و مساله یهود

مودی برای تحکیم ناسیونالیسم هندو عطش وصف‌ناپذیری دارد؛

پایان هند سکولار

میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بین‌الملل:

درسی که هندی‌ها از حمله ایران به رژیم‌صهیونیستی آموختند

صادق امامی، عضو شورای سردبیری:

تصویرسازی وارونه برای نجات بی‌بی

گفتن آنچه که نتوان گفتن:

اسرائیل شکست خورده است

پس از گذشت 6 ماه از آغاز بحران در غزه؛

وضعیت بین‌المللی اسرائیل؛ سند پیروزی حماس

کیهان برزگر، استاد روابط بین‌الملل:

جنگ غزه و ارزش استراتژیک روابط تهران - ریاض

محمد زعیم، سردبیر روزنامه فرهیختگان:

ما، الجزیره و لال‌بودگی رسانه‌ای

تعجب بریتانیایی‌ها برای انتخابات ریاست‌جمهوری؛

باید با کفش‌های حامیان ترامپ هم راه رفت!

دکتر کیهان برزگر، استاد روابط بین‌الملل:

تاثیر جنگ غزه بر افکار عمومی ایران

نگاهی به آخرین تحولات در صحنه‌ مبهم انتخابات آمریکا؛

ترامپ و بایدن به نوامبر 2024 می‌رسند؟

میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بین‌الملل:

محور مقاومت و بازدارندگی شکست‌خورده آمریکا در منطقه

سیدجواد نقوی، خبرنگار فرهیختگان؛

ذهن‌های در حال سقوط

یادداشت شفاهی مجید تفرشی، پژوهشگر؛

ترکی ‌الفیصل و تعریف رویکرد جدید برای مجاهدین

میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بین‌الملل:

نشست دوحه نتایج و دستاوردهای نامعلوم

میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بین‌الملل:

تحولات پاکستان از منظر همسایگان

میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بین‌الملل:

انتخابات پاکستان؛ نظامیان مقهور اراده مردم

نگاهی به آخرین وضعیت انتخابات ریاست جمهوری 2024 ایالات‌متحده‌ ؛

نگرانی اصلی دموکرات‌ها‌ بایدن است، نه ترامپ!

رئیس دانشکدگان هنر و رسانه دانشگاه آزاد؛

تاوان دانشگاه در مخالفت با صهیونیست‌ها

جنایت دمشق؛ انتقام صهیونیست‌ها از شکست در غزه،

سید‌رضی موسوی به رفقای مجاهدش پیوست

عوامل تاثیر‌گذار بر مسائل امنیتی ایران و پاکستان کدامند؟؛

امنیت مرزی‌؛ پاشنه‌آشیل روابط تهران و اسلام‌آباد

صهیونیست‌ها به رفعت‌ العریر‌ نویسنده و استاد دانشگاه فلسطینی هم رحم نکردند؛

نویسنده‌ها یواش می‌میرند

انتقام از کسانی که به تمیز‌ترین شکل ممکن درحال آدم‌کشی هستند؛

چگونه تمیز آدم بکشیم؟

میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بین‌الملل:؛

جنگ غزه حقیقت فلسطین را از دل افسانه‌سازی‌ها بیرون کشید

نابودی رژیم صهیونیستی؛

چه کسی پیروز شد؟

اثری که چشم‌ها و دل‌های آزادگان غرب را متوجه یک موضوع کرد؛

اثر غزه‌ای

محمد زعیم‌زاده، جانشین سردبیر:

هابرماس و خلسه علوم انسانی

میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بین‌الملل:

درخواست محاکمه بایدن به جرم مشارکت در نسل‌کشی

توحید ورستان، دکترای اقتصاد انرژی:

درهم‌تنیدگی جنگ غزه و بخش انرژی

میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بین‌الملل:

پشت‌پرده اصرار اسرائیل برای تخلیه کامل غزه