درحالی‌که بخشی از ناوگان دریایی ایران در آب‌های استرالیا حضور دارد نیروی دریایی درحال تدارک ماموریتی جدید در آمریکای شمالی است
ناوهای ایرانی در حال قدرت‌نمایی در آب‌های آزاد هستند. به‌تازگی ایران دو ناوچه «دنا» و «مکران» را برای ماموریتی به آب‌های اقیانوس آرام جنوبی اعزام کرده است.
  • ۱۴۰۱-۱۰-۲۷ - ۰۰:۰۰
  • 00
درحالی‌که بخشی از ناوگان دریایی ایران در آب‌های استرالیا حضور دارد نیروی دریایی درحال تدارک ماموریتی جدید در آمریکای شمالی است
با رویش ناگزیر کشتی‌ها چه می‌کنید؟
با رویش ناگزیر کشتی‌ها چه می‌کنید؟

صادق امامی - سیدمهدی طالبی، خبرنگار:ناوهای ایرانی در حال قدرت‌نمایی در آب‌های آزاد هستند. به‌تازگی ایران دو ناوچه «دنا» و «مکران» را برای ماموریتی به آب‌های اقیانوس آرام جنوبی اعزام کرده است. این دو ناو 4 ماه پیش در شهریورماه از آب‌های ایران خارج شدند تا آن‌گونه که شهرام ایرانی فرمانده نیروی دریایی ارتش گفته است، ماموریت‌شان را که همانا «نمایش اقتدار» بوده است، انجام دهند. فرمانده نیروی دریایی ایران در مصاحبه‌ای نخستین پیام اعزام یک ناو یا زیردریایی به آب‌های آزاد را بیان کسب دانش تسلط بر دریا توسط کشور سازنده ناو خوانده است. همین مساله و نمایش اقتدار ایران نیز نگرانی‌ها را به دنبال داشته است. به‌تازگی روزنامه صهیونیستی «معاریو» در گزارشی با اشاره به حضور این دو کشتی جنگی ایران در آب‌های منطقه‌ای استرالیا، از قدرتنمایی ایران در دریاهای آزاد ابراز نگرانی کرد. 
حضور ایران در آب‌های بین‌المللی به‌نوعی امنیت حمل‌ونقل دریایی ایران را نیز تقویت می‌کند. ایران اکنون می‌خواهد در تداوم نمایش اقتدار خود در دریاها، حضور خود در تمامی تنگه‌های راهبردی دنیا را ثبت کند؛ اتفاقی که به جز 2 تنگه در تمامی تنگه‌ها رخ داده بود. آن‌طور که فرمانده نیروی دریایی ارتش گفته است، ایران امسال در یکی از این تنگه‌ها حضور پیدا می‌کند و «در حال برنامه‌ریزی برای حضور در تنگه پاناما» است. عبور از کانال پاناما، آخرین اقدام تهران برای گسترش نفوذ خود در حیاط‌خلوت ایالات متحده است. ایران از طریق اعزام این ناوهای جنگی، جدا از نمایش اقتدار، درصورت لزوم می‌تواند تا شعاع 2 هزار کیلومتری ناوهایش، هر دشمنی را مورد هدف قرار دهد. تیرماه سال جاری، ایران خبر اولین ناودسته پهپادبر نیروی دریایی ارتش را به طور رسمی اعلام کرد. در این گزارش به چرایی تقویت ناوگان و ماموریت‌های جدید دریایی ایران پرداخته شده است.

  چرا مانور در آب‌های دریایی جهان؟
1- تحریم‌ناپذیری ایران

در یکی از بندهای قطعنامه 1929 شورای امنیت علیه برنامه هسته‌ای ایران، از کشورها خواسته شده بود کشتی‌ها و هواپیماهایی را که امکان دارد حامل مواد و کالاهایی برای استفاده در برنامه هسته‌ای و موشکی ایران باشند، مورد بازرسی قرار دهند؛ هر چند مقامات نظامی ایران به‌صورت جدی نسبت به این مساله واکنش نشان دادند اما این مساله می‌توانست پایه‌ای برای بنا گذاشتن جنگ همه‌جانبه اقتصادی علیه ایران باشد و صرفا محدود به رویه‌های معمول حقوقی نباشد. 
به‌دلیل رویه شدن این مساله بود که آمریکا پس از خروجش از برجام، مجددا جنگی اقتصادی را کلید زد و حتی در راستای فشار اقتصادی به‌سمت توقیف کشتی‌های ایران نیز حرکت کرد؛ توقیف نفتکش «گریس ۱» در آب‌های جبل‌الطارق، در همین راستا صورت پذیرفت. البته ایران نیز کمتر از دو هفته بعد نفتکش «استینا اسپرو» را توقیف کرد تا این تهدید با تدابیری خنثی گردد، اما با توجه به احتمال ادامه این سناریو به بهانه عدم‌احیای توافق هسته‌ای یا حتی استفاده از اهرم اسنپ‌بک برای بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت، تهران با قوای دریایی خود ابزاری کارا برای تنبیه هر کشوری که در پی بازرسی و توقیف کشتی‌های ایران برآید، در دست دارد. 

2 -توانایی نظارت بر تجارت جهانی و بازارسازی
توانایی نظارت و اعمال قدرت در آب‌های جهانی، برای هر کشوری دارای مواهبی است. اتصال ایران به شبکه جهانی پرداخت‌ها و روانه ساختن آزادانه تولیدات به بازارها می‌تواند بخشی از این مواهب باشد. 
پس از خروج آمریکا از برجام، رژیم‌صهیونیستی در روندی ماجراجویانه، حملاتی علیه کشتی‌های تجاری ایران انجام داد، اما پاسخ قاطع ایران در دریا به کشتی‌های این رژیم، پرونده ماجراجویی صهیونیست‌ها را به بایگانی فرستاد. پایان یافتن این حملات تنها یکی از نتایج قدرت دریایی ایران بود، اما در حوزه اقتصادی، نمایش اقتدار تهران ثابت می‌کرد که تولیدات ایرانی به هر شکل راهی هموار برای ارائه به بازارهای جهانی دارند. با تقویت قدرت دریایی ایران اجرا و پیروی از تحریم‌های ضد‌انسانی و غیرقانونی علیه تهران، برای بسیاری از طرف‌ها دشوار خواهد بود. 

3 -توانایی تهاجم به نقاط دوردست
ایران در رزمایش ذوالفقار 1400، دفاع در ساحل را تمرین و در رزمایش ذوالفقار 1401 حمله به ساحل را تمرین کرد. حالت تهاجمی رزمایش ایران نشان می‌دهد تهران با توجه به شناورهای جدیدی که در‌حال الحاق آن به سازمان رزم خود است، قصد ایجاد توانایی‌های تهاجمی آبی- خاکی را نیز دارد. 
کشتی‌های آبی- خاکی ایران که درواقع شناورهای تجاری تغییر کاربری داده شده‌اند، هرکدام قادر به حمل ده‌ها خودرو و صدها سرباز هستند. این یگان‌های نظامی می‌توانند با کمک آتش موشک‌های کروز و پهپادهای انتحاری و پرواز مداوم پهپادهای تهاجمی ایران، از طریق قایق‌های مسلح تندرو به ساحل دشمن هجوم ببرند.
هرچند توان مزبور برای تهاجم علیه هر دشمنی کارا نیست، اما بسیاری از طرف‌های کم‌وزن را از دشمنی با ایران خارج خواهد ساخت. این را نباید فراموش کرد که آمریکا نیز با توان آبی- خاکی خود، کشورهای ضعیف‌شده‌ای را مورد حمله قرار داده است. 

4 -عبور از سطوح پیشین اختلافات با غرب
انقلاب اسلامی در ایران، حکومت شاهنشاهی که پیرو سیاست‌های آمریکا در منطقه بود را ساقط کرد و منافع و بخشی از قدرت واشنگتن را در منطقه به چالش کشید. از این رو واشنگتن فشارهای خود بر تهران را جهت بازگرداندن ظرفیت‌های نظامی و اقتصادی خود آغاز کرد. با این حال پس از آن با برآمدن موضوعات جدیدی مانند هسته‌ای، نفوذ منطقه‌ای و ساختارمند ساختن فضای سیاسی کشور جهت جلوگیری از نفوذ به ساختار سیاسی، این موضوعات اهمیت بیشتری نسبت به موضوعات پیشین یافتند؛ گرچه موضوعات پیشین کماکان در دستور‌کار غرب قرار دارند. 
مطرح شدن ادعای استفاده از پهپادهای ایران در جنگ اوکراین، اهمیت مساله هسته‌ای و حتی منطقه‌ای ایران برای غرب را کم کرد و حالا حضور دریایی ایران -هرچند مناقشه برانگیز باشد- امور منطقه‌ای و هسته‌ای را به حقوق مسلم‌تری تبدیل می‌کند. به عبارتی با تولید هسته‌های قدرت جدید از سوی ایران، بخشی از نزاع‌های پیشین خود‌به‌خود به حاشیه رانده می‌شوند. با تقویت توان دریایی ایران و استفاده از این ابزار جهت افزایش منافع کشور، به‌طور همزمان از میزان و نسبت فشارها بر موضوع هسته‌ای و منطقه‌ای کشور کاسته خواهد شد تا غرب توانش را صرف مهار نفوذ دریایی ایران کند. 

5- تثبیت قدرت منطقه‌ای ایران
میان نفوذ منطقه‌ای و تبدیل شدن به قدرتی منطقه‌ای، اندکی تفاوت وجود دارد. ایران برای سال‌ها دارای نفوذ منطقه‌ای در غرب آسیا بود، اما به رسمیت نشناختن این نفوذ از سوی دیگران باعث شد ایران به‌طور کامل نتواند به جایگاه یک قدرت منطقه‌ای دست یابد. 
نفوذ منطقه‌ای هرچند می‌تواند به‌ معنای تبدیل شدن ایران به قدرت منطقه‌ای باشد، اما تمام مسیرهای مستحکم ساختن جایگاه قدرت منطقه‌ای ایران، محدود به منطقه نیستند. انعکاس قدرت ایران در فضای بین‌المللی و بازگشت امواج منعکس شده آن به منطقه، گامی مهم در راستای تثبیت جایگاه منطقه‌ای ایران است. 

6 -پاسخ به نیاز متحدان و ائتلاف‌سازی
قدرت‌های شرقی در برابر غرب راهی جز ائتلاف نداشته و لاجرم در این مسیر گام برداشته‌اند اما باید توجه داشت وجود نمونه‌ای مانند سازمان ناتو (نظامی) و اتحادیه اروپا (سیاسی- اقتصادی) و میزان بالای همگرایی موجود در آنها نباید به خطا منجر شود. ناتو نباید مبنای مقایسه ائتلاف باشد بلکه این سازمان مبنایی برای سنجش سطح و میزان همگرایی موجود در ائتلاف‌هاست. 
پس همگرایی‌هایی فروتر از ناتو و اتحادیه اروپا نیز می‌توانند ائتلاف به‌شمار بروند؛ چه اینکه هنوز ائتلاف‌های سنگین به‌طور پنهان در جهان جریان دارند. 
برخلاف آنچه درباره جدایی چین از روسیه در جنگ اوکراین گفته می‌شود، این مساله تنها کاهش میزان همراهی پکن با مسکو به حساب می‌آید. روس‌ها بدون روابط ویژه اقتصادی با چین، قادر به حفظ اقتصادشان به این شکل در جنگ نبودند. 
ایران نیز هرچند تاکید دارد پهپادهایی برای جنگ به روسیه نفروخته است اما دست‌کم وزیر خارجه تهران پذیرفته پهپادهایی را پیش از جنگ به مسکو تحویل داده است. گرچه در واقعیت احتمال دارد روس‌ها به این پهپادها از طریق دیگر اضلاع محور مقاومت دسترسی یافته باشد؛ همان‌طورکه پیش‌تر برخی از طرف‌ها در لیبی نیز از مسیر سوریه به پهپادهای انتحاری ایران دست یافته بودند. 
چین و ایران به همراه محور مقاومت به شکل آشکاری در سطحی از ائتلاف با روسیه در جریان مقابله با غرب قرار دارند. نمودهای نظامی این ائتلاف در اوکراین قابل مشاهده است؛ هرچند پکن و تهران از جنگ ابراز انزجار کرده و از برخی اقدامات روس‌ها در جریان جنگ نیز ناخرسندند اما آنها تاکید دارند به‌جای اهداف غیر‌نظامی باید حملات به ساختارهای ناتو در خاک اوکراین متمرکز باشد تا در‌عین آسیب کمتر به مردم، مقصر و دشمن اصلی زیان‌های بیشتری متحمل شود. 
ائتلاف چین، روسیه و ایران به‌عنوان قدرت‌های بزرگ شرقی نمی‌تواند تنها به این کشورهای قدرتمند منحصر شود چه اینکه تهران در راس محوری با نام مقاومت قرار گرفته که شامل کشورها، دولت‌ها و گروه‌های همه‌جانبه زیادی می‌شود. 
ایران برای پاسخ به اقتضائات قدرت گسترش‌یافته خود باید ابزارهایی ایجاد کند. تهران با این ابزارها قادر به حضور در دریاهای دوردست و تامین نیازهای متحدان است؛ همان‌گونه‌که بارها کاروان نفتکش‌های ایران عازم دو کشور تحریم شده ونزوئلا و سوریه شده‌اند. 

7- تثبیت ایران در جنوب شرق کشور
ایران در جنوب شرق از ظرفیت‌هایی برخوردار است که استفاده از آن به آسانی سخن گفتن از آنها نیست. مناطق شرقی کشور وسیع، کم‌جمعیت، کم‌امکانات و البته دور از مناطق و تاسیسات اصلی کشور است. این مسائل باعث شده‌اند استفاده از ظرفیت‌های بزرگ شرق کشور با مشکلی عظیم مواجه شود. برای شکوفایی این منطقه که در غیر از این صورت متضمن منشأ تهدیداتی برای کشور خواهد بود، تمهیدات بسیاری لازم است که شامل تلاش برای بهبود کیفیت جمعیت و انتقال بخشی از جمعیت هرچند اندک به این منطقه می‌شود. 
تقویت جناح جنوب شرق کشور به‌دلیل مجاورت با شبه‌قاره هند (هند و پاکستان)، و قرار گرفتن در مسیر اتصال آسیای میانه (به شمول افغانستان) به دریاهای آزاد و همچنین پیشینی بودن دریای عمان نسبت به خلیج‌فارس که می‌تواند باعث تثبیت هیمنه امنیتی ایران بر آن شود، مزایای بسیاری دارد. 
حرکت ایران به‌سمت ناوگان نظامی بین‌المللی تاثیراتی قاطع بر این پیشرفت‌ها دارد. تاسیسات اقیانوسی ایران که در سواحل مکران ایجاد می‌شوند باید شامل گسترشی جدی باشند. مجموعه‌ای از کارخانه‌های ساخت، تغییر کاربری، تعمیر، ارتقا، پایگاه‌های آموزشی و پشتیبانی نیازمند هزاران یا ده‌ها هزار نظامی به همراه خانواده‌هایشان است. 
اگر یک پایگاه دریایی با ناوگانی سبک نیازمند سامانه پدافندی راهبردی نیست، ایجاد یک نیروی دریایی فرامنطقه‌ای مستقر در مکران باید همراه با نصب شبکه‌ای از سامانه‌های پدافند هوایی راهبردی به همراه میانبرد و کوتاه برد باشد. 
با توجه به تلاش ایران برای تقویت توان آبی- خاکی خود برای عملیات‌هایی در مناطق دور‌دست، گرچه تهران نیرویی همانند «سپاه تفنگداران» آمریکا تشکیل نخواهد داد، اما دست‌کم به نیرویی زمینی در حد لشکر برای چنین تهاجماتی نیاز دارد که در مکران مستقر خواهند شد.

8 -گسترش بازار تسلیحات ایران
تسلیحات ایران بیش از هرچیز در جنگ‌های زمینی در جهان پرکاربرد هستند. به همین دلیل پهپادها، موشک‌های ضدزره، اسلحه تک‌تیرانداز، جلیقه‌های ضدگلوله، موشک‌های بالستیک و... ایران مشهورند. هرچند صادرات چنین تسلیحاتی سالانه چهارمیلیارد دلار درآمد برای تهران به‌دنبال دارند، اما دیگر تسلیحات ایران در شاخه‌های پدافند هوایی و دریایی مغفول مانده‌اند. در این میان وضعیت پدافند هوایی ایران با ساقط ساختن پهپاد گلوبال هاوک اندکی متفاوت است. ایران درصورت برجسته ساختن توان دریایی خود می‌تواند در بازار رو به رشد این حوزه نیز درآمدهای سرشاری به‌دست آورد. 
موشک‌های بالستیک ضدکشتی ایران با نام خلیج‌فارس، طیف وسیعی از موشک‌های کروز که نمونه «ابومهدی» آن 1350 کیلومتر برد دارد؛ پهپادهای ضدکشتی، زیردریایی‌های میدجت غدیر، قایق‌های تندرو، شناورهای گشت ساحلی کلاس «سلیمانی»، انواع مین‌های دریایی و همچنین ارائه مشورت در حوزه استراتژی‌ها، طراحی و اجرای عملیات‌های دریایی از این جمله‌اند. 
تهران همچنین می‌تواند از طریق ناوگان رو به گسترش دریایی خود وارد ارائه خدمات به ناوگان دریایی دیگر کشورها نیز بشود، به‌ویژه به‌وسیله ناوبندرهایی مانند مکران. 

9- تسریع عبور جهان به جهان چندقطبی
در جهان تک‌قطبی آمریکا در راس قرار داشت. 

بااین‌حال رشد چین و بازسازی روسیه وضعیت را تغییر داد. گفته می‌شد نظام آینده «تک‌چندقطبی» خواهد بود، به این معنا که نظام جهان چندقطبی است اما آمریکا با فاصله زیادی قدرت برتر در میان آنها خواهد بود؛ نظامی که به‌نظر می‌رسد طی دهه گذشته وجود داشت اما امروز مجددا دچار تغییر شده است. 
اگر میزان قدرت چین و روسیه در دهه 2010 و همچنین رشد اتحادیه اروپا نشان می‌داد نظام چندقطبی شده و آمریکا همچنان قطب برتر و تعیین‌کننده در میان آنهاست، اما امروز با خیزش چین و افزایش قدرت روسیه، پیوستن کشورهای دیگری مانند هند به صف قدرت‌های بین‌المللی و البته ظهور قدرت‌های منطقه‌ای متعددی، دیگر نمی‌توان از «تک چندقطبی» استفاده کرد. 
آمریکا در این نظام با قطب‌های دیگری مواجه بود اما چالش چندانی نداشت اما درحال‌حاضر به غیر از رشد زیاد این قطب‌ها و افزایش شدید اختلافات‌شان با واشنگتن، قدرت‌های ظهور کرده منطقه‌ای نیز با این کشور دچار اختلافات شدید و موثری هستند.  
ایران یکی از قدرت‌های منطقه‌ای ظهور کرده است که می‌تواند اقداماتی در سطح کلان و در خارج از منطقه نیز انجام دهد. گسترش توانایی‌های فرامنطقه‌ای ایران، کشوری که در مخالفت با آمریکا قرار دارد می‌تواند وضعیت این کشور را بغرنج‌تر سازد.

10- کاهش قدرت نظامی آمریکا در منطقه
آمریکا در آمریکای شمالی می‌تواند قدرت خود را ازنظر هوایی و زمینی اعمال کند، اما در دیگر مناطق جهان اعمال قدرتش حتی در حوزه هوایی و زمینی وابسته به دریاست.
اساس ژئواستراتژی آمریکا ژئواستراتژی دریایی است به گونه ای که ارتش این کشور یک ارتش دریاپایه به حساب می‌آید؛ بر همین مبناست که قوای نظامی واشنگتن به طور جدی متکی به ناوهای هواپیمابر و بالگر خود است. 
حضور ایران در دریاهای دوردست به این معناست که شبکه ارسال نیرو و تدارکات آمریکا در دسترس ایران است. در این صورت دیگر آمریکا مانند گذشته نمی‌تواند از طریق شبکه پایگاه‌ها و 70 شناور جنگی خود در منطقه، ایران را تهدید کند، زیرا این شبکه اتصال خود از طریق دریا به سرزمین اصلی‌شان را از دست خواهند داد. 
ایران این اقدام را در سال‌های گذشته تنها در سطح منطقه‌ای صورت داده بود و از طریق ناوگان و موشک‌های خود می‌توانست مسیر دریایی آمریکا را در منطقه دچار چالش کند اما با گسترش جغرافیایی، تهران می‌تواند این مسیر را در فواصل طولانی‌تری دچار اشکال سازد. 

11 -فشار به کشورهای فرامنطقه‌ای
آمریکا تنها کشوری نیست که با ناوگان دریایی خود در منطقه حضور دارد، بلکه واشنگتن تعداد دیگری از کشورها را نیز وارد منطقه ساخته است. استرالیا قرار است پس از توافق آکوس و مجهز شدن به زیردریایی‌هایی با پیشران هسته‌ای دست به نظارت بر منطقه‌ای از شرق آسیا تا شرق آفریقا بزند. این ماموریت‌ها که در مجاورت منافع ایران قرار دارد درصورت تشدید تنش‌های تهران با واشنگتن می‌تواند به کشور نزدیک‌تر شود. از این رو ایران به‌دنبال ایجاد اقدام مشابه برای خارج کردن دیگر کشورها از منطقه است. 

12 -اعمال قدرت علیه اقدامات غیرقانونی 
خطوط دریایی شامل اقدامات غیرقانونی نیز می‌شود، بااین‌حال کشورهای غربی به‌دلیل شراکت در بسیاری از این امور، ممانعتی دربرابر آنها مانند قاچاق تسلیحات شرکایشان ندارند. با گسترش دریایی ایران، احتمالا ناوگان تجاری و نظامی رژیم‌صهیونیستی به‌همراه شبکه قاچاق تسلیحات به کشورهایی مانند اوکراین مورد رهگیری قرار خواهند گرفت. 

13- تقویت جایگاه سیاسی ایران
حضور ایران در دریاهای جهان و اعمال نظارت بر آنها لاجرم دیگران را مجبور می‌کند برای هماهنگی با ایران، روی به مذاکره با تهران آورند. افزایش گفت‌وگوهای سیاسی ایران با طرف‌های بین‌المللی می‌تواند باعث تقویت وزن سیاسی تهران شود. 

14 -کاهش فشار به دیگر بخش‌های نظامی-امنیتی
درصورت یک رخداد بزرگ مانند توقیف نفتکش، آن هم از سوی کشوری که نفتکش چندانی در اطراف ایران ندارد، تهران به‌لحاظ نظری برای تأدیب آن کشور یا باید از تسلیحاتی مانند موشک‌های بالستیک دوربرد استفاده کند -که دور از ذهن است- یا آنکه از اقدامات امنیتی بهره گیرد. گسترش توان دریایی ایران، فشارها را از دیگر بخش‌های کشور برای اقدام برمی‌دارد و امکان‌های منعطف‌تری را در اختیار قرار می‌دهد. 

15- افزایش برد «بازدارندگی اشباعی» ایران
مفهوم بازدارندگی در جهان بیش از هرچیز با «سلاح هسته‌ای» گره‌خورده است. هرچند در این میان ایجاد یک بازدارندگی کامل هسته‌ای نیازمند موشک‌های بالستیک قاره‌پیما برای ایجاد قدرت حمله به همگان است، اما چنین قابلیت مهمی نیز در سایه پررنگی «سلاح هسته‌ای» در بازدارندگی مورد کم‌مهری است. با وجود تاکید بر سلاح هسته‌ای و منحصر دانستن بازدارندگی در آن اما ایران روش دیگری را درپیش‌گرفته که مبتنی‌بر ایجاد بازدارندگی با تسلیحات متعارف است؛ مساله‌ای که به‌جای بازدارندگی هسته‌ای نوع دیگری از بازدارندگی با نام «بازدارندگی متعارف اشباعی» را ایجاد کرده است.
«فرهیختگان» در گزارشی با نام «بازدارندگی فعلا بدون‌بمب!» در 28 تیر سال‌جاری به تشریح این نوع از بازدارندگی پرداخته بود. در این گزارش آمده بود: «ساخت و دارا بودن تسلیحات متعارف موضوعی متفاوت‌تر از بازدارندگی متعارف است. در زمان حکومت رژیم پهلوی در ایران، تهران مدعی بود نیازمند ساخت تسلیحات هسته‌ای نیست اما به‌جای آن قصد دارد ارتش خود را در سطحی تجهیز کند تا درصورت بروز یک تهدید بتواند به‌صورت پرقدرت به این تهدید پاسخ دهد. راهبرد ارتش ایران در این دوره خرید گسترده تانک، نفربر و جنگنده از منابع خارجی بود. تجهیزاتی که ایران درصورت بروز یک جنگ می‌توانست به کمک آنها در شرایط مناسبی قرار گیرد. مشکل چنین راهبردی اما آن بود که از تانک، نفربر و جنگنده نمی‌توان قدرت بازدارندگی تولید کرد، زیرا آنها به‌سرعت قابلیت انهدام وسیع دشمن را ندارند.ازاین‌رو ایران به‌دنبال زنجیره‌ای از تسلیحاتی رفت که به کمک آنها می‌شد یک قابلیت بازدارندگی معتبر ایجاد کرد. موشک‌های بالستیک، کروز و پهپادهای انتحاری می‌توانند در زمانی بسیار کم در تعداد بسیار بالا به‌سمت دشمن پرتاب شوند. ایران در حوزه موشک‌های بالستیک قادرشده شلیک رگباری آنها را روی ریل ابداع کند. همچنین پرتابگرهای پنج‌تایی پهپادهای شاهد-136 که می‌توان صدها مورد از آنها را به‌صورت همزمان مورداستفاده قرار داد، تهران را قادر می‌سازند همان‌گونه که تسلیحات هسته‌ای در لحظه‌ای کوتاه تاسیسات دشمن را درهم می‌‌کوبد، مراکز اصلی دشمن را به‌صورت همزمان نابود کند. این موضوع نشان می‌دهد هرچند راهبرد بازدارندگی متعارف اشباعی براساس به ‌کارگیری حجم گسترده‌ای از تسلیحات متعارف است اما این مساله به‌معنی قابلیت استفاده از هرنوع سلاح متعارفی در این راهبرد نیست. درحالی‌که تانک، نفربر، بالگرد و جنگنده در ایجاد بازدارندگی متعارف اشباعی کاربردی ندارند. درمقابل موشک‌های بالستیک، کروز و پهپادهای انتحاری ستون‌های چنین راهبردی هستند.»
برای دوربرد کردن بازدارندگی اشباعی تنها یک اقدام لازم است و آن نیز سوار ساختن تسلیحات حاضر در زنجیره بازدارندگی روی کشتی‌های نظامی است. ایران به‌طور ویژه‌ای این اقدام را در تشکیل ناودسته پهپادبر انجام داده است. اقدام دیگر تهران تلاش برای جای دادن سیستم پرتاب موشک‌های کروز در کانتینرهای تجاری است.
  
  چرا کشتی‌های ایران عازم آب‌های استرالیا شدند؟
یک رسانه صهیونیستی در خبری اعلام کرده درحال حاضر ناوگان دریایی ایران در آب‌های منطقه انحصاری اقتصادی استرالیا قرار دارد؛ جایی که قلمرو استرالیا به حساب نمی‌آید اما منابع زیر بستر آن متعلق به این کشور است. حضور ناوگان ایران در این منطقه، دلایلی دارد که در ادامه به آن اشاره شده است.

1- تلاش برای ورود به مناسبات نظامی شرق آسیا
چین و روسیه در شرق آسیا حضور دارند به‌گونه‌ای که روس‌ها جدیدترین تجهیزات خود را به‌سرعت روانه خاور دور می‌سازند تا در مجاورت خاک این کشور با ژاپن مستقر گردند. از سوی دیگر پکن و مسکو رزمایش‌های مشترکی را نیز در این منطقه برگزار کرده‌اند. اقدامی که به نظر می‌رسد در مقابله با ائتلاف‌سازی‌های غرب در این منطقه صورت می‌گیرد. آمریکا ضمن تقویت ناوگان دریایی خود در شرق آسیا و افزایش تجهیزات تاسیسات نظامی‌اش در این منطقه، ناوگان نظامی اروپا را نیز به منطقه کشانده است. همزمان با این تحولات کشورهای شرق آسیا نیز درحال افزایش بودجه و توان نظامی خود هستند.
حضور در این منطقه می‌تواند از جهات مختلفی تامین‌کننده منافع ایران باشد، به‌ویژه آنکه آمریکا در مقابل دفاع از کشورهای طیف مقابل چین، مانند ژاپن و کره درباره ایران از آنها امتیازگیری می‌کند تا آنها را وارد اقداماتی علیه ایران سازد. اعزام ناوگان دریایی این کشورها به غرب آسیا از جمله این مسائل هستند.

2- هشدار به اخلالگران نفتی منطقه 
اندونزی در بهمن‌ماه سال 1399 یک نفتکش ایران را توقیف کرد. این کشور که از متحدان آمریکاست و در جریان عادی‌سازی روابط با رژیم‌صهیونیستی نیز قرار دارد، از موقعیت دریایی خود برای اخلال در تجارت دریایی ایران استفاده کرد. تنگه مالاگا به عنوان یکی از مهم‌ترین تنگه‌های جهان، میان این کشور و مالزی قرار دارد.
حضور ایران در آب‌های اقیانوسیه و در مجاورت اندونزی، به این کشور و دیگر اخلالگران احتمالی در این منطقه می‌فهماند هرگونه اقدام خصمانه علیه منافع تجاری ایران می‌تواند برای آنها گران تمام شود. 

3 -مقابله با تهدیدات ناشی از آکوس
آمریکا و انگلیس در سال 2021 در توافقی مهم با استرالیا موسوم به «آکوس» اعلام کردند زیردریایی‌های مجهز به پیشران هسته‌ای را در اختیار استرالیا قرار خواهند داد. این توافق از جهات زیادی جنجالی شد. نخست آنکه این قرارداد با لغو قرارداد خرید عظیم 56 میلیارد دلاری زیردریایی‌های فرانسوی همراه بود. این مساله خشم پاریس را برانگیخت.
با این حال مساله مهم‌تری نسبت به این دعوا وجود داشت زیرا پای اشاعه هسته‌ای در میان بود. رآکتورهای هسته‌ای موجود در زیردریایی‌ها از اورانیوم با غنای بالا استفاده می‌کنند. این غنا از 75 تا 90 درصد متغیر است. به همین دلیل با درخواست کشورهای جهان این موضوع در شورای حکام سازمان بین‌المللی انرژی اتمی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. 
در کنار چنین تبعاتی، استرالیا می‌تواند با این زیردریایی‌ها شرق آسیا تا شرق آفریقا را تحت نظارت بگیرد که اقیانوس هند و دریای عمان نیز می‌توانند شامل این گشت‌زنی‌ها شوند. 
اگر استرالیا دست به استفاده از اورانیوم با غنای بالا برای ساخت تسلیحات هسته‌ای و سوار ساختن آن بر روی موشک‌های کروز بزند، مساله قدری متفاوت‌تر خواهد شد. این موشک‌ها به‌راحتی قابل‌حمل و پرتاب توسط زیردریایی‌ها هستند؛ حتی زیردریایی‌های متعارف که از زیردریایی‌های با پیشران هسته‌ای کوچک‌تر هستند. هرچند کانبرا به‌سرعت دست به این اقدام نمی‌زند، اما پیدا کردن چنین قابلیتی برای یک کشور آسیایی که حوزه منافعش را به نزدیک ایران نیز می‌کشاند، تهدیدی برای تهران است.
استرالیا بدون ماموریتی بزرگ و درخواست‌های مناقشه‌برانگیز آتی، به این زیردریایی‌های پیشرفته توسط آمریکا و انگلیس مجهز نمی‌شود تا بتوان اقدامات آتی این کشور را نیز محدود به منافع معمول کانبرا دانست.

4- ورود به مناسبات قطب جنوب 
سال 91 سردار سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد مشترک ایران درحالی‌که معاون ارکان و امور مشترک این ستاد بود با اشاره به موقعیت سواحل مکران اظهار داشت: «ما از این سواحل دسترسی مستقیم به آب‌های آزاد و بدون وجود هیچ خشکی در سر راه به قطب جنوب داریم و می‌توانیم طبق قوانین بین‌المللی در بخشی از قطب جنوب ادعای حاکمیت کنیم.» جنوبگان ایران منطقه‌ای حدفاصل مختصات 59.50 تا 63.14 شرقی از سواحل ایران (3.64درجه عرض جغرافیایی) یک قطاع به طول تقریبی ۳۰۰۰ کیلومتر و عرض ۴۰۵ کیلومتر و مساحت تقریبی ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار کیلومتر مربع است. پیمان جنوبگان که نخستین پیمان کنترل تسلیحات در زمان جنگ سرد است، توافقی بین کشورها برای حفظ قطب جنوب و همچنین سیاستگذاری مشترک درمورد استفاده و بهره‌برداری از آن (خصوصا برای کاربردهای تحقیقاتی) است، اما در عمل کشورها با پوشش فعالیت‌های تحقیقاتی هر کدام سهمی از این منطقه برای خود برداشته‌اند. سال 92 ابوالفضل صالح، سرپرست مرکز ملی تحقیقات جنوبگان پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی، گفته بود که پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی برنامه 5 ساله برای حضور در جنوبگان دارد. او دلیل این حضور را اهمیت ویژه‌ای که جنوبگان در سیاست و اقتصاد دارد، بیان کرد و از تلاش ایران برای ایجاد پایگاه دائمی برای تحقیقات در قطب جنوب خبر داد. متاسفانه به دلایل مختلف این اتفاق نیفتاد تا منطقه جنوبگان ایران در کنترل استرالیا قرار بگیرد و به نام قلمرو جنوبگان استرالیا شناخته شود. البته موارد اختلافات ارضی در قطب جنوب زیاد است و مالکیت قطعی هیچ کشوری براساس «پیمان جنوبگان» به‌طور رسمی مورد قبول قرار نگرفته است. براساس این پیمان، قطب جنوب منطقه‌ای برای تحقیقات علمی است و هرگونه فعالیت نظامی در آن ممنوع است. کارشناسان معتقدند جنوبگان در آینده به‌عنوان یک موضوع عمده صحنه بین‌المللی مطرح خواهد شد. این منطقه دارای منابع قابل‌توجهی است اگرچه درحال حاضر استخراج مواد معدنی در آن غیرقانونی است ولی در آینده امکان برداشت از این معادن وجود دارد از این رو حضور ایران در این منطقه برای بهره‌برداری از این معادن مهم است.

  چگونه تسلیحات ایرانی پیشرفته شدند؟
پیشرفت‌های نظامی ایران سال به سال در حال جهانی‌تر شدن هستند اما همچنان تردیدهایی در این میان وجود دارد. چرا در‌حالی‌که تعدادی از کشورها دارای فناوری‌های پیشرفته‌ای هستند قادر به تولیداتی در سطح تسلیحات ایران نیستند؟ این سوال مهم برای افکار عمومی وجود دارد اما برای پاسخ به آن درک سطوح تخصصی‌ای در حوزه نظامی لازم است.
برای اینکار می‌توان دو کشور ژاپن و فرانسه را مثال زد. این دو کشور در حوزه اقتصادی، فناوری و بودجه نظامی با وجود تفاوت‌ها، قابل مقایسه‌اند. در سال 2021 ژاپن 4 هزار و 941 میلیارد دلار و فرانسه 2هزار و 958 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی داشته است. در همین سال توکیو 52 میلیارد دلار و پاریس 58 میلیارد دلار صرف امور نظامی کرده‌اند. سطح فناوری دو کشور نیز تقریبا مشابه است. با‌این‌حال ژاپن از ساخت بسیاری از تسلیحات پیشرفته مانند جنگنده ناتوان است. آنها در نیمه دوم دهه 1990 میلادی جنگنده میتسوبیشی اف-2 را با کمک آمریکا براساس طرح جنگنده اف-16 ساختند که چندان موفق از آب در نیامد. درمقابل، فرانسوی‌ها سال 2001 جنگنده رافائل را رسما عملیاتی ساختند که نسلی بالاتر و سلاحی پیشرفته‌تر از اف-16 شد. این درحالی است که فناوری‌های نظامی فرانسه به‌طور مستقلانه و تحت حفاظت توسعه می‌یابند. فرانسوی‌ها از فناوری و اقتصادی تقریبا پایین‌تر از ژاپن، صنایع تسلیحاتی‌ای غیر‌قابل‌مقایسه با این کشور ایجاد کرده‌اند. 
این مساله دلایلی تاریخی دارد. با اشغال ژاپن طی جنگ‌جهانی دوم، حاکمان نظامی آمریکایی بلافاصله پس از به تخت نشستن در توکیو، انهدام ساختار نظامی این کشور را در دستورکار قرار دادند. مساله تا جایی پیش رفت که حتی ورزش‌های رزمی نیز در ژاپن ممنوع شدند.
میزان و شدت این انهدام در سطحی بود که حتی بانیان این وضعیت، یعنی آمریکایی‌ها خود نیز قادر نبودند در مواقع نیاز، ژاپنی‌ها را به سمت امور نظامی سوق دهند. این کشور بیش از هر چیز از سنت‌های نظامی و رزمی تهی شد، هرچند به طور ذاتی نسبت به دفاع حساس بود. 
تفاوت ایران با کشورهای دیگری که پیشرفته‌تر به حساب می‌آیند، داستان تفاوت فرانسه و ژاپن است. کشورها درصورت حرکت به سمت تسلیحات خاص، مورد مجازات قرار می‌گیرند، همان‌گونه که ترکیه پس از خرید اس-400 از روسیه، مورد تنبیه قرار گرفته و آمریکا این کشور را از طرح اف-35 اخراج کرد. 

  ویژگی تسلیحات ایران بر چه چیز متمرکز است؟
ناوگان دریایی ایران با سرعت زیاد اما با ویژگی‌هایی عجیب درحال رشد است. تهران با تغییراتی اندک به سرعت و با هزینه‌ای کم، ناگهان ناوهایی وحشتناک و با قدرت آتش بالا را روانه میدان می‌کند. نمونه این ناوها را می‌توان در ساخت سریع ناو شهید رودکی، ناوبندر مکران، تشکیل یگان ناودسته‌ها و دو ناو پهپادبر در حال ساخت شهید مهدوی و‌... دید. اغلب این ناوها، کشتی‌های تجاری و یا نفتکشی بوده‌اند که با تغییراتی جهت نصب تسلیحات خاص مانند موشک‌های کروز ضد‌کشتی، سامانه‌های پدافند هوایی و رادار به ناوهای قدرتمند بدل شده‌اند. 
این شناورها هرچند از ضعف‌هایی رنج می‌برند اما دربرابر این ضعف‌هایی که به دلیل قیمت پایین و زمان ساخت پایین وجود دارد، توانایی‌هایی که به نیروی دریایی بخشیده‌اند، شگرف است. 
ایران بدون درپیش گرفتن چنین شیوه‌ای با توجه به بودجه اندک نظامی خود که در نیروی دریایی به شدت محدودتر می‌شود، قادر به خرید و ساخت هیچ ناوی نبود اما با روش جدید خود چندین کشتی نظامی را به خدمت وارد ساخته است. این کشتی‌های نظامی جدید با ویژگی‌هایی که در اختیار دارند، پیشرفته‌ترین ناوهای جهان را پیش از آنکه آنها بفهمند می‌توانند هدف گرفته و غرق کنند. این اتفاق بزرگ رخ نمی‌داد اگر تسلیحات ایران به این میزان قابلیت تحرک و سرایت نداشتند. تسلیحات پدافند هوایی ایران و پهپادهای انتحاری ایران تسلیحاتی زمین‌پایه هستند اما به‌سرعت قابل نصب روی کشتی‌ نظامی نیز بوده و چندگانه به حساب می‌آیند. این تحرک و قابلیت چندگانه قلب سیاست تسلیحاتی ایران بوده که این دستاوردها را رقم زده است. این تحرک که در حوزه منطقه‌ای و جهانی با سرایت‌پذیری قابل‌بیان است، به‌سرعت قابلیت انتقال دارد. مسلح بودن نیروهای مقاومت در منطقه به تسلیحات پیشرفته مانند پهپادهای انتحاری و موشک‌های بالستیک تاکتیکی و حتی ایجاد کارخانه‌های ساخت، نشان‌دهنده ویژگی اعجاب‌آور تحرک و سرایت‌پذیری تسلیحاتی ایران است.

  ناوهای ایران
ایران برای اقیانوس پیمایی شناورهای زیادی در دست دارد. ناو بندر مکران، ناو شهید رودکی و ناوهای پهپادبر در حال ساخت شهید مهدی و شهید باقری از این دسته هستند. به جز ناوبندر مکران که پیش‌تر نفتکش بوده است، سه ناو دیگر از پایه شناورهای تجاری هستند. 
ایران این شناورها را از لحاظ تقویت عرشه و همچنین نصب تسلیحات جدید به کشتی‌هایی جنگی تبدیل می کنند. 
جدیدترین نمونه این تغییرات کشتی‌های پهپادبر هستند. سردار دریادار پاسدار تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران مهرماه سال جاری درباره ناوپهپادبر شهید باقری گفته بود: «شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه‌بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند روی آن بنشیند.» وی درباره مشخصات این ناو نیز افزوده بود: «مشخصات شناور شهید باقری عبارت است از؛ طول ۲۴۰ متر با ارتفاع ۲۱ متر، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد. متخصصان نیروی دریایی سپاه در فرآیند ساخت این شناور به گونه‌ای آن را طراحی کرده و می‌سازند که یک باند پروازی با گنجایش 60 فروند پهپاد روی عرشه آن در حال ساخت است.»
تجهیز شناورهای ایران به 60 پهپاد تهاجمی درحالی‌که برخی کشورها، صرفا به 10 الی 20 پهپاد تامین شده از منابع خارجی وابسته هستند، نشان می‌دهد ناوگان دریایی ایران به قدرت نظارت و آتش بزرگی دست خواهد یافت. 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰