سیدسعید لواسانی، استاد دانشگاه:در فتنه پیچیده ۱۴۰۱ یکی از شعارهای محوری «مرگ بر دیکتاتور» بود. ما هم با این شعار موافق هستیم و اصولا ذات انقلاب اسلامی ضددیکتاتوری است. اما وقتی مصداق آن را بررسی میکنیم با شعاردهندگان زاویه پیدا میکنیم و این نشانه از دو دیدگاه دارد؛ نظری که ریشه در غرب و جاهلیت مدرن دارد و نظرگاهی که ریشه در انقلاب اسلامی و «هویت منِ ایرانی» دارد.
دشمنان هویت «منِ ایرانی» در فتنه اخیر در پروژهای خشمآلود آتش نزاعی را افروختند که خود سود میبرند و اگر به نتیجه برسد، یقینا ملت ایران در آن زیان خواهد دید. هرکسی که اندکی انصاف و آگاهی داشته باشد، میداند کسی را که آنان مصداق دیکتاتور میدانستند هیچ نسبتی با دیکتاتوری ندارد بلکه با همه قوا روبهروی دیکتاتوری ایستاده و خسته هم نمیشود. به این دلیل شعار نزد کسانی که اندکی انصاف داشتند یا مضحک مینماید یا یاوهگوییهای متوهمانه.
طبعا کسانی که چنین شعارهایی دادهاند باید مسئولیت خود را بپذیرند و پاسخگوی آن باشند، زیرا گناهی را مرتکب شدند که عقل و شرع و انصاف و اخلاق آن را محکوم میکند و تقصیری یا قصوری را بنیان نهادند که هم متوجه آنان است و هم متوجه کسانی که آنان را به این ورطه کشاندند.
اما مسأله چیز دیگری است. ما با دیکتاتوریای مواجه هستیم که عامل همه خشونتها و ستمها در دنیای کنونی است و آن دولتهای غربی و به طور مشخص آمریکاست. دیکتاتوری مدرن با فریب، خود را مبرا از هر دیکتاتوریای نشان میدهد، بلکه مظهر آزادی معرفی میکند و با مغالطهای پیچیده دیکتاتوری را به دیگران نسبت میدهد. نظام دیکتاتوری جهانی، تنها به یک مساله توجه دارد؛ اینکه قدرت قاهره جهان باشد و این را پنهان هم نمیکند و اصولا برای دیگران ارزشی قائل نیست. سخنان موهم بایدن، رئیسجمهور متوهم آمریکا گواهی بر این مدعاست: «من به بیش از 140 کشور دنیا سفر کردهام؛ خیلی راحت بگویم، اگر ما کاری را که میخواهیم، انجام بدهیم، بقیه دنیا وصله شلوار جین ما هم نیستند.» این نگاه فرعونی را پیش از این به زبانهای مختلف شنیدهایم ازجمله از زبان بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که گفت: «اروپا مانند باغ است و بقیه کشورهای دنیا مانند جنگل هستند و جنگلهای وحشی به باغهای زیبا حمله میکنند. پس باغبان باید از باغ محافظت کند و به جنگل برود!» یعنی وحشیانه دستور حملهوری صادر میکند. تازه از منظر آمریکاییان، اروپاییها وصله جین شوار آنها هم نیستند، به این دلیل آمریکا شیطان بزرگ و اروپاییان اذناب آن که برخوردار از روحیه استکبار هستند، چهره پنهان دیکتاتوری خطرناک غرب را روشن میکنند که در آن سلطنت شیطان جاری و ساری است.
نظام دیکتاتوری که آمریکا فرمان آن را به دست دارد، اندکی تصمیمگیر را در خود جای داده که همه نهادهای بینالمللی و رسانهها، مراکز هنری، فرهنگی و اقتصادی و سیاسی جهانی را در کنترل خود دارد و ماهیتی فراملیتی دارد و این امر پنهانی نیست و شاید به دلیل شدت آشکاری مورد توجه ما نیست. اما این، نافی مسئولیت دیگران نیست و کسی نمیتواند بگوید که من فریب پروپاگاندای غرب را خوردم. انسانها اختیار و مسئولیت دارند و مهرههای بیاراده نیستند. روشن است که اگر دولتی مقابل این نظام دیکتاتوری بایستند، بهشدت منکوب میشود.
اما در قدرت اقتصادی و قدرت نظامیِ شیطان بزرگ خلل ایجاد شده و قدرتهای جدیدی ظهور پیدا کردهاند، از این رو به قدرت جدیدی رو آورده تا برتری خود را همچنان حفظ کند. قدرت جدید، ارتباطات فراملی است که به کمک فضای مجازی و رسانهای ایجاد کرده که از قدرت و کنترل دولتها خارج است و با آن توانایی تحتتأثیر قرار دادن افراد و کشورها و ملل دیگر را بهراحتی پیدا میکند و دیگر لازم نیست همه توان خود را در سیاست هویج و چماق (اقتصاد و نظامی) خلاصه کند، زیرا با این قدرت جدیدِ فراملیتی به درون خلوت آنان نفوذ میکند. بنابراین برای تداوم روایت سلطه، ابزار مختلف قدرت را تلفیق کرده و راهبرد حمله از درون و در دست گرفتن افکار و احساسات مردم را در پیش گرفته است. آمریکاییان همراه با دیگران که متحدان غربی آنها هستند، روایت فراتری از دیکتاتوری را به نمایش گذاشتند که نیاز به دقت است، نمونه آن رخداد فتنه 1401 است که هنوز هم تمام نشده و آمریکا با همکاری دیگران و همراهی آنان، بر ایران و ذهن و دل ایرانیان تاخت و تلاش کرد هویت منِ ایرانی رو به انحطاط نهد.
این نظام دیکتاتوری بهمراتب خشنتر و خطرناکتر و ستمکارتر از نظامهای توتالیتر است که آرنت از آنها نام میبرد، اما ظاهری دموکراتیک و خوشچهره دارد. نظام نولیبرال آمریکا که بنا دارد همه جهان را ببلعد، نظام یکپارچهای است که در همه عرصههای زیست بشری حضور دارد و اقتدار خود را اعمال میکند و هرگونه مخالفتی را سرکوب میکند. این نظام قاهر بر همه عرصههای عمومی اعم از فرهنگ، علم، هنر، سینما، ادبیات، رسانه، تفریحات، ورزش، دانشگاه، سیاست، اجتماع و اقتصاد سلطه بیچونوچرا دارد، اما ظاهر دموکرات خود را حفظ کرده و به این دلیل انسانها را بهراحتی فریب میدهد و متاسفانه افراد زیادی هم دوست دارند فریب بخورند، زیرا واقعیت چهره پنهان آنان برایشان آزاردهنده است و ناآگاهی را بهتر دوست دارند و این ناآگاهی را تئوریزه میکنند.
انقلاب اسلامی در چنین جهانی در سال 1357 پیروز شد و نوید ظهور عالَم جدید داد که فضای بسته جهان مدرن را که حقیقت آن جاهلیت مدرن است، شکست و در آن گسست ایجاد کرد و ارزشها و آرمانهای جدیدی را به گوش جهانیان رساند که علیرغم جدید بودنش، چون ریشه در فطرت آنان دارد برای بشریت آشناست. به این دلیل نظام استکبار از هر امکانی برای نابودی این انقلاب و نظام بهره میبرد. جنگ، تحریم، فشارهای اقتصادی، تهدید، جریانهای بهظاهر مسلمان اما درواقع بیگانه از حکمت نبوی چون داعش، نفوذ در افکار و اندیشهها و احساسات مردم و مسئولان و کارگزاران و صاحبان فکر و خلاصه هرچه بتواند. آخرین آنها فتنهگری اخیر بود که روزنهها و رخنههای آن در داخل کشور وجود داشته و دارد و باید برای آن فکری کرد که موضوع بحث فعلی ما نیست.
اما آنچه باید به آن بپردازیم، آن است که باید درون و باطن این دیکتاتوری خشن و نابودگر را شناخت و با ابزار مناسب با آن مقابله کرد، رهبر حکیم ما این مساله را خوب فهمیده و در این میدان بهخوبی نقشههای آنان را بر آب میدهد، از سوی دیگر تولید قدرتی برتر کرده که از سنخ قدرت هوشمند آمریکایی- غربی نیست، بلکه قدرت معنویای است که در دل خود قدرت نرم و سخت را دارد و محاسبه و برخورد با آن، از توان آنان خارج است، به این دلیل با هم هماهنگ شدند تا این قدرت را بزنند و از کار بیندازند و این راز حمله مستقیم به ایشان با همه ابزاری است که در دسترس دارند. معظمله از نظر آنان منفور است، چنانچه همه اولیای الهی در نگاه مستکبران و شیاطین انس و جان منفور هستند و این نشان از قدرت معنوی رهبری حکیم و مقتدر انقلاب اسلامی دارد. و ما نیز باید این قدرت معنوی را در خود ایجاد کنیم و راه آن علم بر پایه عقل؛ ایمان و باور قلبی و عمل صالح در مسیر تحقق اهداف اسلامی است. اینگونه است که هویت ایمانی اسلامی من ایرانی خود را بر قدرت غرب سریان میدهد و در دل و جان مردم جهان نفوذ میکند و این همان امری است که تاکنون حافظ و پیشرونده و پیشبرنده مردم ایران در جهان پر از ستم و فساد کنونی بوده و باید این قدرت معنوی تقویت شود تا در تقابل با جنگهای پیچیده و ترکیبی دشمن، نهتنها دفاع مناسبی داشته باشد، بلکه تهاجم کند و سنگرها را فتح کند. لازمه آن شناخت عمیق دیکتاتوری مدرن است تا فریب آن را نخوریم، آنگاه حرکت جمعی ایمانی در تقابل آن است که خدا با مومنان است و پیروز میدان مومنان خواهند بود.