میلیونها انسان فدا شدند تا بشر به جای کشت و کشتار و جنگهای جانفرسا، مسیر سادهتری را برای رسیدن به قدرت پیدا کند. انتخابات و صندوقهای رای آمدند تا هم کشتارها را متوقف کنند و هم بنای دموکراسی را در دنیای جدید بنیانگذاری کنند. در آن روزها کمتر کسی تصور میکرد، روزی برسد که حتی صندوقهای رای هم نتوانند گرهگشا باشند. در ایران، بازنده انتخابات ریاستجمهوری سال 2009 (1388) جزء پیشگامان عدم پذیرش نتایج انتخابات بود. یک دهه پس از او در سال 2020، دونالد ترامپ در آمریکا نتایج انتخابات ریاستجمهوری را نپذیرفت و دو سال بعد از او نیز «ژائیر بولسونارو» نتایج انتخابات سال 2022 برزیل را نپذیرفت. در هر 3 انتخابات، هواداران طرف بازنده، حادثه آفریدند. اولی با شورشی 8 ماه کشور را درگیر مشکلات و بحران کرد؛ دومی شورش 6 ژانویه و حمله به کنگره را به بار آورد و سومی هم حمله به کنگره، دادگاه عالی و کاخ ریاستجمهوری را.
حداقل در این 3 انتخابات، صندوقهای رای فصلالخطاب نبودند. از 3 نفری که حاضر به پذیرش نتایج انتخابات نشدند، ترامپ و بولسونارو روسای جمهور سابق آمریکا و برزیل بسیار به هم شبیه هستند. بولسونارو بیش از آنکه به نامسش در جهان شناخته شده باشد، به «ترامپ برزیل» معروف بود. او تقریبا به همان شکل ترامپ در برزیل عمل میکرد و همچون او در مدیریت بحران کرونا، فاجعه آفرید. همین مشابهتها گویا به بدنههای اجتماعی هر دو نیز سرایت کرده است. تقریبا در سالگرد همان ایامی که طرفداران ترامپ به کنگره یورش بردند، طرفداران ترامپ برزیل همچنین کردند و علاوهبر کنگره، 2 جای دیگر را نیز هدف قرار دادند.
از ماهها پیش از انتخابات ریاستجمهوری برزیل، بسیاری از کارشناسان هشدار میدادند که قطبی شدن سیاسی در برزیل به بالاترین حد خود رسیده است. آنها معتقد بودند برنامه گذشته و سیاسی لولا همراه با سیاستها و رفتارهای بولسونارو منجر به یک قطبیسازی سیاسی شدید و بدون پایانی شد. پیشبینی میشد این اختلافات سیاسی یکی از نیروهای محرکه اصلی تنشهای فزاینده در برزیل باشد.
چه اتفاقی افتاد؟
مطالعهای از دانشگاه UniRio نشان میداد که خشونت سیاسی در برزیل در طول سه سال گذشته 335 درصد رشد داشته است. این خشونت پس از اینکه یکشنبه هفته گذشته به وقت محلی، «لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا» بهعنوان رئیسجمهور برزیل سوگند یاد کرد و در مراسم تحلیف، انتقادات تندی علیه رئیسجمهور سابق کرد، به اوج رسید. البته بولسونارو در این مراسم شرکت نکرد و ترجیح داد به ایالت فلوریدای آمریکا سفر کند. این غیبت مشابه کاری بود که دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق آمریکا انجام داد. او نیز در مراسم تحلیف جو بایدن در این کشور حاضر نشد.
با وجود عدم حضور ترامپ برزیل در مراسم تحلیف، داسیلوا، او را فراموش نکرد و در مراسم تحلیفش، بدون نامبردن از رقیبش گفت: «دموکراسی پیروز بزرگ در این انتخابات بود که بر خشنترین تهدیدها علیه آزادی بیان غلبه کرد و بر فجیعترین کارزار دروغگویی و نفرتپراکنی که برای تغییر نظر رأیدهندگان طراحی شده بود، فائق آمد.» به نوشته «رویترز»، لولا بدون نام بردن از رئیسجمهور پیشین برزیل اظهار داشت: «ما هیچ روحیه انتقامجویی علیه کسانی که تلاش کردند ملت را تحت تسلط طرحهای شخصی و عقاید خود قرار دهند، نداریم؛ اما حاکمیت قانون را تضمین خواهیم کرد. کسانی که خطا کردند، پاسخگوی خطاهای خود خواهند بود.» وی سپس به کنگره برزیل بهعنوان بزرگترین کشور قاره آمریکایلاتین رفت و دولت بولسونارو را مسئول «نسلکشی» از طریق عدم واکنش مناسب به همهگیری ویروس «کووید-۱۹» که بیش از ۶۸۰ هزار برزیلی را به کام مرگ کشاند، دانسته و تاکید کرد: «مسئولان این نسلکشی باید بررسی شوند و نباید بدون مجازات بماند.»
تکرار 6 ژانویه با اردوکشی خیابانی
پیروز انتخابات در فضای کاملا دوقطبی، داسیلوا با حدود 2 میلیون رای بیشتر بود. این رقابت شدید باعث شد تا بولسونارو از پذیرش شکست خود و پیروزی لولا امتناع کند. همین باعث شد تا از روز ۳۰ اکتبر که داسیلوا در دور دوم انتخابات پیروز شد، حامیان رئیسجمهور شکستخورده به اقداماتی همچون انسداد جادهها، آتشزدن وسایل نقلیه و تجمع بیرون ساختمانهای نظامی دست بزنند. آنها از ارتش میخواستند که با کودتا وارد کار شود و قدرت را تصاحب کند. روز یکشنبه، ۱۸ دی هواداران نامزد شکستخورده، گام آخر را برداشتند و به ساختمانهای مهم دولتی از جمله کنگره، کاخ ریاستجمهوری و ساختمان دیوانعالی این کشور یورش بردند. این اقدامات البته در شبکههای اجتماعی برنامهریزی شده بود و بر همین اساس مسئولان برزیل از چندی پیش دور ساختمان کنگره را در برازیلیا حصار کشیده بودند، اما حامیان بولسونارو که حاضر نیستند شکست او را بپذیرند، از این حصارها بالا رفتند و به صحن کنگره، دیوانعالی، و «پلان آلتو»، کاخ ریاست جمهوری، راه یافتند.
این امر پس از آن صورت گرفت که الکساندر دو موراس، وزیر دادگاه عالی فدرال برزیل، روز یکشنبه به نیروهای مسلح دستور داد تا تمامی کمپهای حامیان بولسونارو در سراسر کشور را ظرف 24 ساعت منحل کنند و از پلیس خواست تا معترضانی که هنوز در این کمپها باقی ماندهاند را دستگیر و زندانی کند. به گفته مقامات برزیل درپی ناآرامیها دستکم 400 نفر دستگیر شدهاند. دادگاه عالی برزیل هم اواخر روز یکشنبه ایبانیس روچا، فرماندار برازیلیا را به دلیل ناتوانی در جلوگیری از شورش در پایتخت به مدت ۹۰ روز از سمت خود برکنار کرد.
واکنش به حمله
لولا داسیلوا، رئیسجمهور برزیل گفته که حامیان بولسونارو، رئیسجمهور سابق این کشور را پس از حمله به کنگره مجازات خواهد کرد. پلیس عصر یکشنبه پس از ساعتها درگیری کنترل ساختمانهای اصلی برازیلیا، پایتخت این کشور را به دست گرفت. داسیلوا با رسیدن به شهر، از ساختمان دیوانعالی از نزدیک بازدید کرد تا خسارتهای وارده را ببیند. رئیسجمهور جدید برزیل برای کنترل اوضاع در برازیلیا پایتخت برزیل، وضعیت اضطراری اعلام و گارد ملی را برای برقراری نظم اعزام کرد.
همچون ترامپ، بولسونارو رئیسجمهور سابق برزیل هرگونه نقش در حمله به ساختمانهای ریاستجمهوری و کنگره ملی این کشور را رد و تاکید کرد، تظاهرات مسالمتآمیز بخشی از دموکراسی است، اما یورش به ساختمانهای عمومی یک تخلف است.
مهار شبکههای اجتماعی
در واکنش به حمله به کاخ ریاستجمهوری و کنگره برزیل، دادگاه عالی این کشور دستور مسدود شدن 17 حساب کاربری در شبکههای اجتماعی مختلف را صادر کرد. براساس حکم دادگاه، 17 حساب کاربری در شبکههای اجتماعی فیسبوک، اینستاگرام، توییتر و تیکتاک به منظور انجام تحقیقات در مورد حمله طرفداران ژائیر بولسونارو رئیسجمهور سابق این کشور به کاخ ریاستجمهوری و کنگره، مسدود میشود .براساس این گزارش، درصورتیکه این شبکههای اجتماعی از انجام این کار خودداری کنند، با جریمه روزانه 19 هزار دلاری مواجه میشوند. دفتر دادستانی کل برزیل نیز اعلام کرد اجرای این حکم برای احیای قانون در کشور ضروری است.
تشدید تنشها در آینده
بسیاری از ناظران خارجی و داخلی، بولسونارو را عامل اصلی قطببندی شدیدی میدانند که مشخصه سیاست معاصر برزیل است. با این حال همانطورکه بولسونارو قطبی است، سیاست برزیل پیش از اینکه او در سال 2017 به شهرت برسد و در سال 2018 ریاستجمهوری را بهدست آورد، بهشدت دوقطبی شده بود. زمینههای این دوقطبی به سال 2013 و اعتراضات گسترده در شهرهای بزرگ -چیزی که در برزیل از زمان بازگشت به دموکراسی در دهه 1980 دیده نشده بود- خود را نشان داد. یک سال بعد حزب کارگران برزیل (PT) پس از یک رقابت فوقالعاده تند که شامل استفاده سیستماتیک از کمپینهای اخبار جعلی و حملات شدید، موفق شد در انتخابات مجدد پیروز شود. پس از انتخابات، احزاب مخالف نتوانستند بهسمت اقدامات آشتیجویانه حرکت و درعوض از همان ابتدا بهدنبال تضعیف دولت رفتند تا درنهایت کار به افشای فساد و روی کار آمدن بولسونارو، یک پوپولیست راستگرا کشیده شد. الیور استیونکل در مقالهای برای بنیاد کارنگی درباره تشدید دوقطبیها پس از همهگیری نوشت: «رئیسجمهور سابق برزیل در بحران همهگیری ویروس کرونا بهگونهای عمل کرد که دوقطبیها شدیدتر و تقابلیتر از قبل شد. او از اقدامات فاصلهگذاری اجتماعی انتقاد کرد و به نهادهای پزشکی و چین حمله کرد. او رادیکالتر از دولت دونالد ترامپ که علیرغم انکار، متخصصان بهداشتی مانند آنتونی فائوچی، مدیر موسسه ملی آلرژی و بیماریهای عفونی را در کنار خود حفظ کرد، دو وزیر بهداشت را پس از اینکه آنها از دفاع علنی از هیدروکسی کلروکین، دارویی که رئیسجمهور برای درمان کووید-19 توصیه کرد، خودداری کردند برکنار کرد.»
او مینویسد: «رویکرد عجیب بولسونارو در قبال وضعیت اضطراری حاد ملی به رویکرد قطبیکننده در هسته استراتژی بقای سیاسی او خدمت کرد. بولسونارو با انتقاد از فرمانداران و شهرداران بهدلیل اعمال اقدامات فاصلهگذاری، سرزنش بحران اقتصادی ناشی از همهگیری را به محاق برد. او با ایجاد دوگانگی کاذب در ذهن بسیاری از شهروندان -قرنطینه در مقابل اقتصاد- خود را بهعنوان مدافع فقرا در برابر نخبگانی قرار داد که بهراحتی میتوانستند خود را با محدودیتها وفق دهند. لفاظیهای بسیار تقابلی بولسونارو همچون حمله به سیاستمداران جریان اصلی، رسانهها، متخصصان بهداشت عمومی و دولت چین خشم پیروانش را برانگیخت.»
1- دوقطبی شدید در برزیل
برزیل با مشکلات ناشی از بروز دودستگی دستوپنجه نرم میکند. طبق گزارش سال 2021 ایپسوس (شرکت تحقیقات جهانی) با عنوان «جنگهای فرهنگی»، قطببندی سیاسی در برزیل از نظر تنش اجتماعی از تفاوتهای طبقاتی و مذهبی فراتر میرود. پیش از انتخابات از هر 10 برزیلی 8 نفر معتقد بودند تنش سیاسی بین افرادی که از نامزدهای مختلف دفاع میکنند وجود دارد. داسیلوا قول داده اتحاد را به برزیل باز میگرداند. با این حال مشکل عمیقتر از آن چیزی است که در ظاهر بهنظر میرسد. مشکل دقیقا در ذات این دودستگی قرار دارد.
داسیلوا، رهبر یک دسته از دو دسته موجود در برزیل است. دسته مقابل وی را دشمن خود میدانند و برای ساقط شدنش تلاش میکنند.
داسیلوا هرطرحی برای اتحاد اتخاذ کند نمیتواند با نیروهای ضد اتحاد راست افراطی متحد شده و کشور را به یکپارچگی پیشین بازگرداند. حامیان راست افراطی که طرفداران بولسونارو هستند، با اقداماتشان در کشور دو دستگی ایجاد کردهاند و اتحاد با آنها ممکن نیست. این افراد دارای ریشهها و خواستهایی هستند که سابقه و تفکرات داسیلوا با آنها در تعارض است. اگر داسیلوا بخواهد آنها را جذب کند یا باید به شکل عجیبی خود راست افراطی شود یا لاجرم بخش بزرگی از خواستههایشان را به اجرا درآورد. در اینجا نیز مشکل دیگری وجود دارد زیرا پذیرش و اجرای خواست این گروه ایدئولوژیک غیرقابل تحمل است. در سوی دیگر آنها سیرفزایندهای در این تمایلات دارند و صرفا با اندکی پیشروی قانع نمیشوند.
2- تله سرکوب داسیلوا برای طیف رقیب
بهنظر میرسد داسیلوا روشهای ترکیبی را برای کنترل این گروه در پیش گرفته است. یک شاخه از این تحرکات که شامل تهدید به پیگرد قانونی اقدامات بولسونارو در زمان حضور در قدرت بود که باعث شد وی احساس خطر کرده و به آمریکا بگریزد؛ هرچند برای خودش نیز بهتر بود بهدلیل نقشههایی که برای کودتا در سر داشت، در کشور نماند. داسیلوا سپس تحریک راستهای افراطی را پیگیری کرد تا با کشاندن آنان در تله، ظرفیتهایشان را تخلیه کرده و بهانهای جهت سرکوبشان بهوجود آورد.
حمله به ساختمانهای دولتی فرصت همهجانبهای در اختیار داسیلوا قرار داده است. نخست آنکه نهادهای برزیل بهطور جدی در برابر این اقدام موضعگیری کرده و برخورد جدی را با حامیان بولسونارو آغاز کردند. نهادهای قضایی و امنیتی ضمن دستگیری صدها تن، کمپهای متعدد محل اعتراض را نیز جمعآوری کردند. این نهادها فارغ از خیابان، مخالفان را در فضای مجازی نیز مشمول ممنوعیت، جریمه و پیگرد کردند.
بدون تله کنگره، داسیلوا نهتنها باید ادامه اعتراضات را تحمل میکرد بلکه از بازگرداندن اتحاد به جامعه ناتوان میماند. حالا او با تضعیف جدی رقیب، عملا آنها را از دایره تاثیرگذاریشان که میتوانست به تشدید دودستگی بینجامد، خارج کرد.
3- اوانجلیستها و آشوب از شمال تا جنوب قاره آمریکا
برزیل کشوری کاتولیک است اما در معرض طوفان شدید تبلیغات پروتستانها با محوریت فرقههای اوانجلیست قرار گرفته است. فرقههای اوانجلیست با توجه به دیدگاههایی که دارند، میتوانند کاتولیکها را نیز بهشدت تحت تاثیر قرار دهند.
در این زمینه ویژه آنها شبیه وهابیت در اسلام هستند. وهابیت هرچند در مذهب حنبلی ریشه دارد اما شعاع تاثیرات آن بهحدی است که برخی از قبایل زیدی مذهب یمن را تحت تاثیر قرار داده است.
همانگونهکه عربستان از دیدگاههای افراطی وهابیت برای گسترش نفوذ خود در جهان اسلام بهره میگیرد، آمریکا نیز برای افزایش نفوذ در آمریکای لاتین، از گسترش اوانجلیسم حمایت کرده است.
با این حال اوانجلیستها با توجه به آسیبهایی که درقالب افراطگرایان حزب جمهوریخواه به این کشور وارد ساخته و به بخشی مستعد آشوب تبدیل گشتهاند، در داخل آمریکا با تردیدهایی مواجه شدهاند.
بولسوناروی کاتولیکمذهب تحت تاثیر فرقههای اوانجلیست است، همانند مایک پمپئو وزیرخارجه سابق آمریکا که همانند رئیسجمهور سابق برزیل، ایتالیاییتبار است. در دولت ترامپ بروز کاتولیکهای اوانجلیست به اندازهای بود که مایک پنس، معاون ایرلندیتبار او نیز با وجود کاتولیک بودن یکی از رهبران سیاسی شاخص و موردعلاقه این جریان بهشمار میرفت. ایدئولوژیک بودن و علاقهمندی به سرزمین مقدس (فلسطین) که در ادامه همین ایدئولوژیک بودن قرار دارد، ویژگیهای خاصی برای این گروه رقم زده است. بسیاری از حامیان ژایر بولسونارو او را نجاتبخش خود میدانستند، همانگونهکه حامیان ترامپ نیز او را هدیه خداوند بهشمار میآوردند. برقرار بودن دعا در صحنه اعتراضات حامیان رئیسجمهور سابق برزیل در همین راستاست.
آنها بهدلیل دیدگاههای محافظهکارانه، نگاههای متصلبانهای داشته و برای اجرای آن نیز فارغ از رویه اجتماعی، روش مکانیکی و اجرای اجباری آن را درپیش میگیرند.
ویژگی دیگر این گروه اعتقاد بزرگشان به سرزمینهای اشغالی فلسطین است، به همین دلیل آنها احترام زیادی برای رژیمصهیونیستی قائل هستند. اگر ترامپ برای صهیونیستها در غربآسیا دست به هرکاری زد، همسر بولسونارو که کشورش چنین قدرتی نداشت، در روز انتخابات با تیشرتی منقش به پرچم رژیمصهیونیستی در پای صندوق رای حاضر شد.
4- اشغالی در سایه اشغال کنگره آمریکا
آنچه شورش برزیل را برجسته ساخته نه وقوع آن در کشور بزرگی مانند برزیل، بلکه شباهتش با 6 ژانویه 2020 و متعاقب آن شباهت تفکرات ترامپ و بولسونارو، طرفداران راستگرایشان، تکدورهای شدن هردو و میل مشابه به چالش کشیدن انتخابات در آنها است. در همین راستا بود که الکساندریا اوکازیو کورتز، نماینده دموکرات و لاتینتبار مجلس نمایندگان آمریکا که در دوران ترامپ چالشهای شدید با او داشت در توییتی آورد: «نزدیک دو سال پس از حمله فاشیستها به ساختمان کنگره آمریکا، شاهد تلاش جنبشهای فاشیستی خارج از کشور برای انجام همین کار در برزیل هستیم.»
5- فاشیتها و تمایل به کودتا و مداخله ارتش
در آخرین روزهای اکتبر 1922، حامیان فاشیست بنیتو موسولینی که تعدادشان به 30 هزار نفر میرسید طی یک راهپیمایی به رم رفته و با مجبور ساختن دولت وقت به استعفا، قدرت را قبضه کردند.
موسولینی با ارتش توافق کرده بود در ازای حفظ سلطنت، قدرت را در درست بگیرد. به همین دلیل پادشاه درخواست نخستوزیر وقت برای حکومت نظامی را رد کرد تا فاشیستها به پایتخت وارد شده و قدرت را در دست بگیرند.
زد و بند با ارتش و کشاندن آن به صحنه سیاسی یکی از شیوههای در دست سنتی فاشیستهاست. «نیکلاس مادورو»، رئیسجمهور ونزوئلا به همین دلیل ناآرامیهای جاری در برزیل را «کودتا» و «شورش نئوفاشیستها» نامیده است.
حامیان بولسونارو نیز چنین تمایلاتی دارند. آنها با آشکار شدن باخت در انتخابات در اطراف پادگاههای ارتش چادر زدند تا این نهاد را به دخالت در سیاست تشویق کنند.
محکومیت جهانی حمله به نهادهای دموکراسی
حمله به کنگره برزیل و دادگاه عالی این کشور، بسیاری از تحلیلگران را نسبت به توسعه چنین رفتاری در سایر کشورها نگران کرده است. اکنون شاید برخی به دنبال این سوال باشند که چگونه میتوان از دموکراسی دربرابر کسانی که حاضر به پذیرش آن نیستند، حمایت کرد؟ حمله به نهادهای دموکراسی برزیل، دومین اقدام در 2 سال گذشته بوده است و این یعنی میتوان منتظر بود تا در سومین و چهارمین انتخابات نیز شاهد چنین حملاتی بود. شاید یکی از دلایلی که کشورها بسیار سریع به این موضوع واکنش نشان دادهاند، نگرانی از تکرار این وضع است. جو بایدن، رییسجمهور آمریکا که دو سال پیش در همین روزها کشورش چنین اتفاقی را تجربه کرده بود، حمله به ساختمانهای اصلی حکومت برزیل را «بیشرمانه» نامید و آن را حمله به دموکراسی دانست. بایدن تاکید کرد که دولت جدید برزیل از حمایت همهجانبه آمریکا برخوردار است و خواست ملت برزیل نباید نادیده انگاشته شود. اولیور اشتونکل، متخصص آلمانی-برزیلی علوم سیاسی در اینباره گفته است: «در دو سال گذشته تحلیلگران همواره گفتهاند که پس از حمله به کاپیتول در واشنگتن در ۶ ژانویه ۲۰۲۱، حمله مشابهی میتواند در برزیل نیز اتفاق بیفتد. مسلما شباهتهای بسیاری میان ترامپیسم و بولسوناریسم وجود دارد.» اولاف شولتس، صدراعظم آلمان، نیز در توییترش «حمله خشونتبار به نهادهای دموکراسی» را «حمله به دموکراسی» دانست و آن را «غیرقابل تحمل» نامید. او تاکید کرد که دولت آلمان در کنار رییسجمهور لولا داسیلوا ایستاده است. اظهارات مشابهی نیز از سوی دولت فرانسه، مکزیک و همچنین آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، در حمایت از دولت برزیل مطرح شده است.