بررسی آماری لیگ برتر در نیمفصل اولرقابتهای نیمفصل اول لیگ برتر فوتبال به پایان رسید و این دوره از رقابتها با وجود همه حواشی که داشت دل دوستداران فوتبال را به دست نیاورد تا جایی که جذابیت حلقه گمشده این مسابقات بود.
تغییرات زیاد تیمها در کنار مساویهای بدون گل
نیلوفر مژدهی، خبرنگار:رقابتهای نیمفصل اول لیگ برتر فوتبال به پایان رسید و این دوره از رقابتها با وجود همه حواشی که داشت دل دوستداران فوتبال را به دست نیاورد تا جایی که جذابیت حلقه گمشده این مسابقات بود.
شاید بزرگترین مشکل لیگ جاری همزمانی آن با جامجهانی 2022 بود. بهواقع تماشای بازیهای جذاب از غولهای فوتبال جهان در قطر این توقع را بهوجود آورد که بازیهای بهمراتب جذابتری از تیمهای لیگ ایران ببینیم. این رقابتها اما به خودی خود به دلیل غیبت تماشاگران تا حد زیادی فاقد جذابیت بود. در لیگی که تماشاگر نداشته باشد جذابیت هم وجود ندارد. این موضوع را علاقهمندان به فوتبال در سراسر جهان در دوران کرونا بهخوبی حس کردند. از اینرو این دوره از رقابتها تحتتاثیر جامجهانی هیچ یک از علاقهمندانش را راضی نکرد و نهتنها هواداران فوتبال از تماشای این بازیها لذت نبردند که مجریان این مسابقات از فوتبالیستها و باشگاهها گرفته تا عوامل برگزاری هیچکدام از آنچه در نیمفصل اول گذشت راضی نیستند.
سکوهای خالی بدون هیجان و سرد زمستانی که بهواقع میتوان گفت فوتبال را بیروحتر کرد و در کنار بازی بعضا بیکیفیت از اغلب تیمهای لیگ برتر مانع از آن شد که از تماشای فوتبال لذت برده و لیگ پرنشاطی را تجربه کنیم.
با این حال فوتبال در روزهایی که تماشاگر ندارد و بزرگترین آوردگاه جهان یعنی جامجهانی درحال برگزاری بود باز هم پرحاشیه بود و نمیتوان گفت این رقابتها بیحاشیه بوده است. تغییر چندین مربی و مدیرعامل و برخی اتفاقات حاشیهای دیگر، اجازه نداد نسبت به این فوتبال بیتفاوت باشیم. از اینرو در آستانه نیمفصل دوم بد نیست نگاهی آماری به اتفاقات نیمفصل اول بیندازیم.
نیمفصل رکورد تغییر مدیرعامل را زد
با شروع فصل بیستویکم رقابتهای لیگ برتر شاهد کجسلیقگی در بین تصمیمگیرندگان باشگاهها بودیم. در شرایطی که میشد قبل از شروع فصل تغییرات مدیریتی صورت گیرد اما باشگاهها تصمیم گرفتند با شروع لیگ دست به اقدام زده و تیمهای خود را درگیر حاشیه کرده و از آرامش آنها بکاهند. باشگاه پیکان درحالیکه هفتهها بود شایعه برکناری امیر عطابخش شنیده میشد، در این کار تعلل کرد و با شروع فصل حمید عباسی بهجای امیر عطابخش برکرسی مدیریت نشست تا این باشگاه اوج بدسلیقگی خود را نشان دهد. این باشگاه میتوانست این تغییر را قبل از شروع فصل انجام دهد اما ترجیح داد تیم را درگیر این حاشیه کرده و علامت سوال بزرگی برای اهالی بهوجود آورد؛ که حالا چرا؟ این تنها اقدام لیگ برتریها نبود بلکه پس از پیکانیها دیگر تیمها نیز دست به کار شدند و 6 تغییر دیگر در این بخش رخ داد تا در یک نیمفصل شاهد تغییر 6 مدیرعامل باشیم که در نوع خود عجیب و مورد انتقاد است.
در باشگاه صنعت نفت احمد پارو جانشین جهانگیر کیشمس شد. علی فتحاللهزاده بهجای مصطفی آجورلو استقلالیها را غافلگیر کرد. حسین پورمحمدی با حاشیههایی بهجای مجید زینالدینی به مس آمد. در باشگاه نفت مسجدسلیمان نتایج ضعیف حواشی زیادی بهوجود آورد و ابوذر شجاعی بهجای هدایت یزدی کار را به دست گرفت. در اقدامی غافلگیرکننده هوشنگ نصیرزاده جایگزین ایوب بهتاج مدیرعامل تراکتور شد و در آخرین تغییر نیز درحالیکه به نظر میرسید به دلیل نتایج نهچندان خوب جواد نکونام از فولاد جدا میشود حمیدرضا گرشاسبی از این باشگاه جدا و حمیدرضا رادکیا جانشین او شد.
به این ترتیب 7 تغییر در جمع مدیرعاملان باشگاههای لیگ برتری رخ داد. این در حالی است که در ابتدای فصل صحبت از برکناری درویش از تیم پرسپولیس نیز وجود داشت اما او همچنان در مسند کار قرار دارد.
نیمفصل به مربیان رحم نکرد
این شایعه شنیده میشود که شاید ریکاردو ساپینتو آخرین قربانی نیمفصل اول باشد. این مربی مورد انتقاد نهتنها اهالی فوتبال که اعضای هیاتمدیره باشگاه استقلال نیز قرار گرفت. البته هنوز خبری از تغییر احتمالی در کادر فنی این تیم نیست و با وجود اینکه شنیدهها حاکی از آن است که جای پای او بهشدت سست شده است اما ظاهرا تصمیمی در این زمینه گرفته نشده است. با این حال نمیتوان او را مربی برکنار شده دانست چراکه هنوز بر مسند کار قرار دارد.
در عوض تیم صنعت نفت آبادان اولین تیمی بود که تاب نتایج ضعیف را نیاورد و دست به تغییر زد. نفتیها که این فصل از آنها توقع نتایج خوبی میرفت در همان ابتدا با پرکاس به نتیجه نرسیدند و عملکرد ضعیفی نشان دادند. در نتیجه خیلی زود او برکنار شد و فیروز کریمی به جایش آمد. از همان ابتدای انتصاب این مربی طنزپرداز پیشبینی میشد که او هم رفتنی است.
نتایج ضعیفتر حکم اخراج او را هم امضا کرد تا درنهایت تاوارز برزیلی روی نیمکت این تیم بنشیند. به این ترتیب صنعت نفت با تغییر یک مدیرعامل و دو مربی بیشترین سهم را در تغییرات نیمفصل اول دارد.
در ادامه و در زمان برگزاری جامجهانی و درحالیکه تیم تراکتور در ترکیه بود، بردیف روس ساز جدایی را کوک کرد. او مدعی شد روسها او را فراخواندند و به سمت وطن حرکت کرد. با این حال قبل از این جدایی صحبت از اختلاف این مربی با بازیکنان بود. عدم هماهنگی و ثبات را هم میشد از عملکرد تیم تراکتور دید. از اینرو میتوانستیم حدس بزنیم او هم رفتنی است. درنتیجه خمز هدایت تراکتور را برعهده گرفت اما در تراکتور ثبات هیچ معنایی ندارد و نیمکت این تیم چه از نظر مدیرعامل و چه از نظر مربی همیشه لرزان بوده و آبستن تغییر است.
سومین قربانی لیگ برتر خیلی دیرتر از حد تصور برکنار شد. بعد از هفته ششم و در شرایطی که به نظر میرسید حال تیم نفت مسجدسلیمان خوب نیست مسئولان این باشگاه تصمیم گرفتند با رضا مهاجری به کارشان ادامه دهند. آنها این فرصت را به این مربی و تیم دادند تا در یک ماه تعطیلی لیگ، خود را بازسازی کند، درحالیکه مشکل تیم مهاجری فنی نبود. این یک ماه بیش از آنکه چارهساز شود، برحواشی افزود تا جایی که ابراهیم اشکش بهجای رضا مهاجری نشست. این مربی هم تاکنون به هیچ نتیجهای نرسیده است و این میتواند جایگاه او را هم متزلزل کند. هرچند این مربی با اسپانسر باشگاه رفاقتی دارد که به نظر میرسید جایگاه او را مستحکم کرده است. نفت اما اگر بخواهد با همین فرمان پیش برود از حالا باید آنها را اولین سقوطکننده لیگ بدانیم.
جولان مساویهای بدون گل
بدترین اتفاقی که لیگ جاری را دربرگرفت بازیهای بدون گل است. لیگ کنونی در نیمفصل اول 27 بازی بدون گل داشت و در کل رقابتها 214 گل از خط دروازهها گذشته است. پرگلترین بازی این فصل مربوط به هفته یازدهم و بازی ذوبآهن و نفت مسجدسلیمان است که با نتیجه 5 بر یک به سود اصفهانیها به پایان رسید. نیمفصل اول، باید مدیون تیم نفت مسجدسلیمان باشد؛ چراکه در اغلب بازیها با گلهای زیادی که دریافت کرد آمار گلهای زده مسابقات را بالا برد.
با این حساب میتوان گفت هر هفته تقریبا بیش از 14 گل بهثمر رسیده است و سهم هر بازی تقریبا دو گل است.
این درحالی است که در این دوره از رقابتها تا اینجای فصل 119 (بازی آلومینیوم و گلگهر از هفته سیزدهم لغو شده است) بازی برگزار شده که 45 بازی آن به مساوی انجامیده است و از این 45 رقابت، 27 بازی با تساوی بدون گل به پایان رسید. یعنی هر هفته تقریبا دو تساوی بدون گل داشتیم، درحالیکه هر هفته بهطور میانگین سه بازی به تساوی انجامیده است. از اینرو چهبسا اگر چند بازی پرگل نیمفصل نبود آمار گلها در این فصل بسیار ضعیفتر میشد.
بد نیست بدانید در این دوره از رقابتها هرچند پرسپولیس صدرنشین است اما این تیم سپاهان است که با 21 گل زده بیشترین گل را بهثمر رسانده و صاحب بهترین خط حمله لیگ است. کمترین گل خورده متعلق به تیم مس رفسنجان است که فقط 4 گل دریافت کرده و باید گفت بهترین خط دفاع لیگ را به خود اختصاص داده است. در عوض نفت مسجدسلیمان با 35 گل خورده بیشترین گل خورده و بدترین خط دفاع را دارد و تیم پیکان نیز با 7 گل کمترین گلزنی را در نیمفصل اول داشته است.
همه امیدوارند نیمفصل دوم شاهد تغییراتی در جهت بهبود کیفیت لیگ برتر شویم. در هفته چهارم لیگ شاهد 4 تساوی بدون گل بودیم و در برخی هفتهها شش بازی به مساوی انجامید. این شرایط منفعل لیگ ایران را به سوی نزول میبرد. از اینرو شاید لازم باشد فوتبالیها به فکر بهتر شدن حال لیگ برتر باشند؛ هرچند حال کل فوتبال خوب نیست و این را از عملکرد تیم ملی در جامجهانی و آمار فعلی لیگ میتوانیم به خوبی درک کنیم.
مطالب پیشنهادی










