سیدمهدی طالبی، خبرنگار:تحریمهای تسلیحاتی ایران در اکتبر 2020 به پایان رسیدند. این تحریمها که با قطعنامه شورای امنیت اعمال میشدند خرید و فروش تسلیحات توسط ایران را ممنوع میساختند.
پس از پایان یافتن رسمی تحریمها آنچه برجسته شد بخش واردات تسلیحات بود. در رسانهها بهطور گستردهای به امکان واردات تسلیحات روسیه توسط ایران پرداخته شده و حتی سلاحهای چینی نیز مورد اشاره قرار میگرفتند.
در این میان آنچه از اهمیتی برابر یا حتی بالاتر از واردات تسلیحات پیشرفته جدید برخوردار بود، اجازهای بود که به تهران برای صادرات رسمی اسلحه داده میشد.
قدرتهای جهانی پیشتر در حین شکوفایی صنعت تسلیحاتی ایران تلاش کرده بودند با ممانعت از امکان صادرات سلاح توسط ایران، کشور را از مواهب چندگانه این اقدام محروم سازند.
ثروتزایی دستگاه نظامی امنیتی ایران در درون و بیرون مرزها
راهبردهای نظامی ایران به دلیل همافزایی سیاستها و درهمتنیدگیشان مزایای اقتصادی شگفتآوری آفریدهاند. باید در نظر داشت ایران در تدوین و تنظیم راهبردهای نظامی خود ضمن بهرهگیری از تولیدات علمی جهانی از تمرکز اندیشکدههای داخلی بر تجارب جهانی و درسهای گرانبهای جنگ و تنشهای امنیتی، استفاده بهینهای کرده است. فرآیند بهروزرسانیهای مداوم این راهبرد، وضعیتی را ایجاد کرده که دستگاه نظامی ایران فارغ از جلوگیری از تسلط دشمن، تجزیه کشور، ممانعت از خرابکاریهای گسترده داخلی و افزایش وزن بینالمللی، باعث تقویت اقتصادی کشور شده است.
در ادامه تلاش شده این راهبرد و مزایای آن بهویژه ارتباطی که با یکدیگر مییابند، مورد تشریح قرار گیرد.
1- درآمد کلان صادرات تسلیحات و ارائه مشاورههای نظامی
ایران در حال حاضر سالانه 4 میلیارد دلار از فروش سلاح به 34 کشور جهان درآمد دارد. آنگونه که غرب مدعی استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین است و ایران نیز اعلام کرده پیش از جنگ چنین ادواتی را به روسیه تحویل داده است، ایران به قدرتی بزرگ در تجارت اسلحه تبدیل شده و با روسیه بهعنوان یک ابرقدرت در داد و ستد تسلیحاتی قرار دارد. ونزوئلا و عراق دیگر واردکنندگان رسمی سلاح از ایران هستند. کشور نخست در آمریکای لاتین واقع شده و دارای بیشترین ذخایر نفت جهان است.
با درنظر گرفتن صادرات غیرنفتی ۴۸ میلیارد و ۴۴۰ میلیون دلاری سال 1400 که البته بخش بزرگی از آن دارای ریشههای نفتی است، درآمد تسلیحاتی ایران به بیش از 8 درصد صادرات غیرنفتی میرسد.
برخلاف ریشههای نفتی بخش برزگی از صادرات غیرنفتی، دیگر کالاهای موجود در این لیست نیز احتمال دارد به دلیل یارانههای انرژی موجود در کشور، دارای توان رقابتی در جهان باشند اما صنعت تسلیحاتی ایران ضمن اتکا به فناوری، اثرپذیری بهشدت کمی از یارانههای انرژی دارد. از اینرو این بخش دارای قدرت صادراتی بیشتری است.
در حوزه سهم از بازار جهانی نیز ایران وضعیت قابل قبولی دارد. حجم تجارت سالانه جنگافزارهای متعارف جهان به 400 میلیارد دلار میرسد که این مساله نشاندهنده اختصاص یک درصد از بازار به ایران است، آن هم در شرایطی که شهرت تسلیحات منتسب به ایران بهویژه در جنگ اوکراین میتواند میزان آن را افزایش دهد. از سوی دیگر بازار رسمی سلاح به تسلیحاتی مربوط است که میان کشورهای جهان رد و بدل میشود درحالیکه خریداران غیردولتی قانونی و غیرقانونی زیادی در سراسر جهان حضور دارند. در آمریکا بهجز ارتش، مردم این کشور نیز قادر به خریداری سلاح هستند بهگونهای که حجم تجارت اسلحه در داخل آمریکا نسبت به بسیاری از ارتشهای جهان، بزرگتر است. همچنین گروههای فروملی زیادی که فعالیتهای غیرمتعارفی نداشته و از منابع مالی برخوردارند، جزء خریداران اسلحه به حساب میآیند.
بازار کلی سلاح را باید شامل سه قسمت دانست. اول تامین داخلی سلاح که در آن کشورها از صنایع داخلیشان خریداری میکنند. دوم خرید سلاح توسط دولتها از یکدیگر و سوم خریداران فروملی. ارزش تجارت سلاح درمجموع این بازارها بیش از یک تریلیون دلار است. از آنجا که گزارشهای رسانهای نشاندهنده استفاده از سلاحهای ایرانی توسط گروههای فروملی هستند، میتوان حدس زد درآمد سلاح ایران بیش از مبلغ 4 میلیارد دلار که رسما اعلام شده، باشد.
در کنار درآمد حاصل از فروش تسلیحات به کشورها و همچنین فروش به گروههای فروملی باید درآمد مشاورههای نظامی را نیز درنظر گرفت؛ موضوعی که شامل سلاح نمیشود اما منافع مادی مشابهی درپی دارد. در این خصوص میتوان به بخشی از خاطرات سردار همدانی اشاره کرد که در سال 1394 در سوریه به شهادت رسید. در بخشی از خاطرات وی آمده است: «ما بهعنوان مستشار نظامی نزدیک یکسال به ماموریت در کشور کنگو رفتیم، با یکی ازکسانی که ملاقت میکردیم دراین کشور (کنگو) آقای کاپیلا چهره انقلابی بود که درسال 1995 انقلاب کرده و رژیم آنجا را سرنگون کرده بود. ایشان همرزم پاتریس لومومبا بود، برای این کشورمشکلاتی بهوجود آورده بودند و از دو کشور به آن حمله شده بود، دقیقا همان نسخهای که از طرف دشمنان برای ما پیچیدند آنجا هم تجویزشده بود ولی درآنجا کاملا مشهود بود که اسرائیلیها و آمریکا پشت قضیه هستند، حتی هواپیماهای نظامی اسرائیل در آسمان آنجا ظاهر میشدند. زمانی که ما با فرمانده نیروی زمینیاش که پسر آقای کاپیلا بود که بعد از ترور وی، رئیسجمهورشد، جلسهای داشتیم، قرارشد که مقداری از تجربه جنگ را ما در فرصتهایی که داریم به ایشان منتقل کنیم. ایشان از ما سوال میکرد و ما در قالب خاطره به او جواب میدادیم و به ایشان گفتم که جبهه شما خیلی راکد و ساکت است باید فعالش کنید و عملیات انجام بدهید ولو اینکه عملیات کوچک باشد. بعد یاد جمله امام(ره) افتادم، گفتم: «فرمانده کل جنگ ما میدانید چه دستوری داد؟» گفت: بله، چون برایش مهم بود. گفتم: «یک زمانی بعد از آنکه جنگی علیه ما شروع شد، مدتی جبهههای ما آرام بود و عملیاتی نداشتیم، فرمانده کل جنگ ما امامخمینی(ره) فرمان صادر کرد و با رزمندگان و بسیجیان بهطور محرمانه صحبت کرد و فرمودند شیپور جنگ را هر شب به صدا درآورید و هرشب عملیات کنید ولو عملیات نباشد. وقتی که مترجم این جمله را برای او ترجمه کرد، یک هفته بعد متوجه شدم که این مطلب در قالب بخشنامهای به ستاد مشترک ارتش و به ردههای قرارگاه عملیاتیشان ابلاغ شده و باعث شد آنها عملیات انجام بدهند، درحالیکه مدتها بود عملیاتی انجام نداده بودند. همین یک جمله کوچک امام(ره) در ارتش یک کشور دیدیم که چه اثر مهمی گذاشت، درصورتیکه ما به بعضی ازحوادث تاریخ انقلاب وجنگ خیلی ساده نگاه میکنیم.»
کنگو با وسعت 2 میلیون و 345 میلیون کیلومتر مربع وسعت (1.5 برابر ایران)، دارای منابع زیادی است که ایران را قادر میساخت ضمن بهرهگیری از مواهب اقتصادی، از مزایای جغرافیایی این کشور نیز بهره گیرد.
2 -فروش سلاح بدون بازارسازی امکانپذیر نیست
فروش تسلیحات تا حد زیادی وابسته به جبههبندیهای جهانی است. بدون روابط عمیق میان دو کشور فروش سلاحی صورت نمیگیرد. از اینرو بسیاری از کشورهای جهان علیرغم سطح بالاتر و قیمت پایینتر تسلیحات پدافند هوایی روسیه، مجبورند سامانههای آمریکایی را خریداری کنند.
دستگاه نظامی ایران در کنار تلاش برای ایجاد امنیت برای کشور، کمک به آزادسازی ملتها و حفظ استقلال دولتها، بر اثر این اقدامات همزمان با بازار فروش تسلیحات نیز مواجه شده است.
بر این اساس گسترش نفوذ منطقهای و جهانی ایران آوردههای بزرگی بهویژه از لحاظ اقتصادی دارد.
3 -فروش سلاح؛ مستلزم روابط اقتصادی و سیاسی گسترده
سلاح هرچند هزینهای بسیار بالا دارد اما در نسبت کل اقتصاد چندان به چشم نمیآید. سلاح تنها یکی از شاخههای تجارت در میان هزاران کالا و خدمات است.
با اینحال آنچه سلاح را از اهمیت برخوردار میسازد، بهنوعی امتیاز فروش آن است. یک کشور برای آنکه رضایت فروشنده سلاح را جلب کند باید میزان ارتباطات اقتصادی و سیاسی مناسبی با آن برقرار کند.
بهعنوان نمونه چین در سال 2015 قراردادی به ارزش 2.5 میلیارد دلار برای خرید 24 جنگنده su-35 با روسیه منعقد کرد. هرچند به خودی خود میزان این قرارداد بالاست اما در تجارت سالانه بیش از 100 میلیارد دلار میان پکن و مسکو درصدی را تشکیل نمیدهد، بهویژه آنکه این قرارداد 2.5 میلیارد دلاری طی چند سال انجام شده است. با اینحال چینیها برای کسب رضایت روسها جهت فروش این جنگندههای پیشرفته چندین سال وقت صرف کردند. پکن بدون اتکا به تجارت خارجی حجیمش با مسکو و ارائه امتیازات به آن قادر به انعقاد این قرارداد نبود.
کشورها به دلیل توانایی بالایی که از طریق ارتباط با ایران و دسترسی به تسلیحات و مشورتهای نظامی ایران به دست میآورند، باید در حوزههای دیگر اقتصادی نیز با ایران همراهی نشان دهند تا بتوانند به این موارد دسترسی پیدا کنند. از طرف دیگر آنها به دلیل این دسترسی به قوای نظامی ایران از لحاظ سیاسی نیز در سطوح مختلف با تهران همسویی نشان میدهند. این نکته را میتوان در رایگیری سازمانهای بینالمللی دید بهگونهای که در جریان رایگیریهای اخیر که به بهانه اغتشاشات صورت میگرفتند 40 درصد رایدهندگان از همراهی با غرب خوداری کردند.
4- انعکاس قدرت نظامی در امنیت، اقتصاد و سیاست
روسیه با حضور در سوریه موفق شد علیرغم تهدیدات اولیه و هراس کشورهای جبهه ضدسوریه، شامل ترکیه و اعراب، آنها را در ادامه با خود همراه سازد. هنگامی که آشکار گشت حضور روسها در سوریه استحکام بالایی دارد روابط مسکو با آنکارا به میزانی رشد کرد که حتی شامل حوزه نظامی نیز شد.
روسیه ضمن رساندن حجم روابط تجاریاش با ترکیه به نزدیک 50 میلیارد دلار، دست به فروش سامانه پدافند هوایی اس-400 به این کشور زده که موجب شده تنش گستردهای میان آنکارا و ناتو ایجاد شود. مسکو روابط مشابهی را نیز با کشورهای عربی منطقه تجربه کرده است. این مساله را در همراهی عربستان و امارات با روسیه ضد آمریکا در بازار نفت مشاهده کردیم. آمریکا نیز از مسیر فعالیتهای نظامی خود در اروپا و استقرار نظامی در این قاره بود که راهی به سمت منطقه پر انرژی غرب آسیا برای خود گشود.
قدرت نظامی ایران به شمول استقرار نظامی و فروش تسلیحات، تهران را از مزایای انعکاس قدرت برخوردار ساخته است. بسیاری از کشورهای منطقه مانند اردن و مصر به دلیل هراس از این تواناییها نسبت به حضور در ائتلافهای ضدایرانی خودداری کردهاند. در حوزه فروش تسلیحات نیز کشورهای زیادی برای آنکه با فروش گسترده تسلیحات ایرانی به همسایگانشان مواجه نشوند، از تقابلجویی با تهران خودداری میکنند.
5-کاهش هزینههای نظامی با راهبردهای مناسب و تولیدات داخلی
راهبرد نظامی درونزای ایران فارغ از تاثیرات خارجی، در داخل نیز تاثیراتی دارد. آنچه باعث حرکت ایران در این مسیر شد خروج تکنسینهای غربی از ایران پس از انقلاب و مشکل در تامین قطعات این تسلیحات و همچنین ورود پی در پی تسلیحات جدید به بازارها بود. در جریان جنگ بخشی از تسلیحات ایران از کار افتاده بودند و از سوی دیگر به دلیل تسلیحات جدید و روزآمدی که عراق دریافت میکرد، از تاثیر تسلیحات ایران کاسته میشد.
از اینرو ایران اتکا به داخل را درپیش گرفت. این رویه موجب شد ایران از صرف میلیاردها دلار برای واردات تجهیزات خارجی، قطعات، مهمات و هزینههای خدماتی معاف گردد.
ایران در اواخر دهه 1970 میلادی بهجز دیگر هزینههای نظامی، سالانه بیش از 6 میلیارد دلار به واردات سلاح اختصاص میداد که با توجه به ارزش فعلی دلار، این مبلغ امروز معادل 24 میلیارد دلار است.
ایران اگر امروز نیز به واردات متکی بود برای استفاده از تسلیحات نیازمند کسب اجازه از فروشندگان بود. این وابستگی باعث میشد تا تهران مجبور شود همواره بهگونهای مطابق با خواست تولیدکنندگان سلاح رفتار کند تا آنها نیز به جریان فروش تسلیحات جدید، بهروزرسانی، تعمیر و نگهداری و همچنین آموزش کارشناسان ادامه دهند.
6 -تخلیه توان نظامی و تحلیل قوای دشمن
تمام توان دستگاه نظامی ایران در امور مادی و تجهیزات فیزیکی متمرکز نشدهاند. تنظیم راهبردهای نظامی بخش بزرگی از کارآمدی نظامی ایران را شامل میشوند. تهران از طریق این راهبردها بود که موفق شد آمریکا را به اتخاذ تصمیماتی در منطقه وادار سازد که این تصمیمات قدرت نظامی این کشور را دچار فرسودگی کرد.
وقوع انقلاب اسلامی در ایران و مبارزات آن در لایه نخست موجب شد آمریکا مجبور به تحریک وسیع در منطقه شود و پس از ناکامی خود بهطور مستقیم به منطقه هجوم آورد. با اینحال واشنگتن پس از تحمل دشواریهای بسیار، با به گل نشستن ارتش خود در غرب آسیا روبهرو گشته و قوای آن تحلیل رفت. روی کارآمدن باراک اوباما در آمریکا و شعار تغییر وی یکی از پیامدهای اولیه آشکار شدن شکست لشکرکشی این کشور به منطقه بود.
این شکست یک رئیسجمهور دیگر نیز ساخت بهگونهای که ترامپ مدعی بود به جنگهای بیپایان کشورش پایان خواهد داد. او در این راستا ضمن اتخاذ موضعی انتقادی نسبت به روسای جمهور آمریکا حتی به اوباما نیز به دلیل دخالت در جنگ سوریه حمله میکرد.
7-سرریز فناوریهای نظامی به حوزههای دیگر
مشهور است که فناوریها نخست در حوزه نظامی ایجاد شده و سپس به حوزههای غیرنظامی و تجاری سرریز میشوند. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. دستگاههای نظامی ایران در کنار ایجاد زنجیره علمی و صنعتی در کشور، چرخهای از جستوجو و واردات علمی صنعتی به کشور نیز ایجاد کرده است که میتواند مواد و تجهیزات حساس را به کشور وارد کند. این زنجیره داخلی و چرخه خارجی میتواند کمک بزرگی به اقتصاد کشور باشد.
8- تقویت نیروی انسانی
ایران به دلیل کاهش واردات مجبور به کیفیتزایی در منابع انسانی خود شده است. تعداد بالای نیروهای نظامی و همچنین دسترسی به شبکه گسترده تولید و تعمیر تسلیحات باعث شده قدرت بزرگی در کشور تولید گردد. این راهبرد ناشی از تجربه جنگی تهران است. ایران از سال 1360 با توسعه انتقال نیروهای مردمی به جنگ موفق شد از برتری سه برابری جمعیتی خود بر عراق بهره گیرد و علیرغم ضعف تسلیحاتی به پیروزیهایی نائل گردد. در اواخر جنگ با افزایش شکاف تسلیحاتی و حتی کشیده شدن آن به برتری عددی عراق، ایران شکستهایی را متحمل شد اما در عملیات غدیر تهران با گسیل تعداد بالای نفرات بر ارتش عراق که در اوج قدرت قرار داشت فائق آمد.
راهبرد ایران در بهکارگیری تعداد گستردهای از نیروها، بازدارندگی بزرگی برای کشور ایجاد کرده است. نمونه درجریان این راهبرد اوکراین است. آنها پس از حمله تعداد نیروهای ارتش خود را از 200 هزار تن به 700 هزار تن رساندند که نقشی بزرگ در زمینگیر شدن ارتش روسیه داشت. این اتفاق درحالی رخ داد که 500 هزار نفری که به ساختارهای ارتش اوکراین جذب شدند اغلب به شکلی غیرداوطلبانه به خدمت فراخوانده شده و حتی در اوایل جنگ دسترسی چندانی به تسلیحات ارسالی ناتو نداشتند. اوکراین اگر پیش از جنگ تعداد بالایی از نظامیان را زیر پرچم خود میداشت، امروز با جنگ مواجه نبود.
گفته میشود ایران در کنار 600 هزار نیروی نظامی خود دارای 5 میلیون نیروی بسیج مردمی فعال در مراکز نظامی است. این میزان از نیروی نظامی باعث میشد ایران در اوج تهدیدات نظامی در دهه 1990 و 2000 میلادی با وجود شکاف گسترده تسلیحاتی، در امنیت باشد.
9 -پراکندگی گسترده مراکز تولید سلاح ایران
اگر ایران واردکننده تسلیحات بود، نابود ساختن مراکز محدود استقرار این تسلیحات دشواری کمتری نسبت به وضعیت فعلی داشت. امروز ایران نهتنها انبارکننده تسلیحات خارجی نیست بلکه صنعت داخلی آن نیز به سختی قابل ضربه است. ایران برخلاف بسیاری از کشورها بهگونهای مراکز تولید تسلیحات خود را پراکنده ساخته که بمباران و خرابکاری در آنها به شکلی موثر امکانپذیر نیست.
محسن رفیقدوست، اولین وزیر سپاه پاسداران در سال 1388 طی مصاحبه با دوهفتهنامه پنجره به نکتهای اشاره کرده که فرآیند پراکندگی مراکز تولید تسلیحات را نیز نشان میدهد. در بخشی از این مصاحبه آمده است: «در سال 65 عملیاتی را طراحی کرده بودیم که مهمات بسیار زیادی میخواست و این مهمات را اگر میخواستیم از خارج از کشور وارد کنیم، 2 میلیارد و 800 میلیون دلار هزینه لازم بود، اما کل ارز آن سال مملکت 6.5 میلیارد دلار بود و کل ارزی که به دفاع میدادند یک میلیارد دلار بود. با توجه به این شرایط طرحی برای پیشنهاد به ذهن ما رسید و از حضرت امام(ره) اجازه گرفتم که با 380 میلیون دلار ارز، آن صنعت را در ایران ایجاد کنیم. روش کار اینگونه بود که همه امکانات مملکت را در این راستا مورد استفاده قرار دهیم. براین اساس به هر کارخانهای که میتوانست ریختهگری کند، پوکه و مواد اولیه میدادیم. برای همین منظور سه هزار دستگاه کپی تراش وارد شد و به سه هزار تراشکار در مملکت هدیه گردید. گفتیم اگر هرکدام از شما هزار گلوله را برای ما تراش بدهید، نهتنها دستگاه مال خودتان، بلکه مزد کارتان را هم به شما خواهیم داد.»
ایران درصورت لزوم با توجه به راهکارش در آسانسازی تولید تسلیحات قادر به تغییر آرایش صنایع ایران جهت تامین مهمات است. چیزی که هماکنون در غرب وجود ندارد. اظهارات مقامات غربی درباره کاهش شدید ذخایر مهماتشان و تاکید بر نیاز چندساله جهت شارژ مجدد آنها نشان میدهد راهبردهای ایران موثرتر از رقبا بوده است. درصورتیکه ایران به شبکه گسترده تولید سلاح با قابلیتهای چندگانه، دسترسی نداشت باید در کارخانههای محدودتری دست به تولید مهمات زده و آنها را در زاغههای بزرگی ذخیره میکرد. این مساله تهدیداتی در برداشت. نخست آنکه تعداد محدود مراکز باعث میشد در صورت بروز جنگ آنها در معرض ضربه دشمن قرار گیرند. در سوی دیگر ذخیرهسازی گسترده مهمات موجب اشکالاتی در نگهداریشان میشد.
10- حفاظت از داراییهای ایران
ایران پس از جنگ تحمیلی هرچند با خطرات جنگ مواجه بود اما آنچه احتمال وقوعش بیشتر بود دست زدن دشمن به حملات محدود برای تخریب تاسیسات حساس بود. این تهدیدات طی دو دهه اخیر بیشتر روی حمله به مراکز هستهای یا پالایشگاههای نفتی متمرکز بوده است. راهبردهای نظامی ایران موفق شده در بحرانیترین شرایط از این اتفاق جلوگیری کند.
اگر ایران قادر به گسترش نیروهای مقاومت در جنوب لبنان نبود و آنها را در جنگ 33 روزه سال 2006 حمایت نمیکرد، احتمال اقدام حماقت آمیز صهیونیستها به تاسیسات هستهای ایران وجود داشت.
11- مواهب قدرت نظامی ایران برای ملتها
ایران با کمک به ونزوئلا و سپس سوریه در تاسیس بسیج مردمی موفق شد این دو کشور را در جبههای که قدرتهای بزرگ غربی قرار داشتند، حفظ کرده و به پیروزی برساند. از سوی دیگر تمرکز یمن بر ساخت پهپادها نیز باعث شد این کشور بتواند عربستانسعودی را مجبور به پذیرش آتشبس کند. پیش از این آتشبس تاسیسات سعودی به صورت هفتگی و حتی روزانه در عمق این کشور تحت حملات پهپادی قرار داشتند. این مساله باعث شده با کوتاه شدن از قد و وزن بینالمللی رقبای ایران، در فضای نسبی اندازه بینالمللی تهران افزایش یابد.